* به علامت های او توجه کنید. در انتخاب وقت مناسب دقت کنید. زمان صحبت کردن را وقتی انتخاب کنید که عجله نداشته باشد و آسوده خاطر به نظر می رسد.
* از سوالات باز استفاده کنید و نه سوالاتی که پاسخ آنها آری یا نه است. مثلا بجای اینکه بپرسید «روز خوبی داشتی یا نه؟» بپرسید «امروز در کلاس زبان چه گذشت؟»
* مراقب باشید که گفتگوی شما به سرزنش کردن یا نق زدن تبدیل نشود. به عنوان نمونه، چقدر بی نظمی، اتاقت زباله دانی شده. کی می خوای آن را مرتب کنی.
* اشتباهات نوجوان خود را به طرزی محترمانه بیان کنید. همان قدر برای او احترام قائل شوید که برای یک بزرگسال قائل می شوید.
* برای شنیدن حرفهای نوجوانتان وقت بگذارید. بسیاری از نوجوانان گله می کنند که والدینشان به حرف آنها گوش نمی دهند. گفتگو یک خیابان دوطرفه است. اگر می خواهید او به حرف شما گوش دهد باید به او اطمینان دهید که مشتاق شنیدن حرفهای او هستید.
* نشان دهید که به دیدگاههای او احترام می گذارید. نفس عمیقی بکشید و محترمانه تصدیق کنید که او هم حرفهای ارزشمندی برای گفتن دارد.
* به عنوان یک الگو برای او عمل کنید. به همراه همسر با بچه های کوچکتر خانواده راههایی را برای ایجاد یک رابطه خوب در خانواده طراحی کنید. به این ترتیب به طور غیرمستقیم به او روش احساس صمیمیت کردن و نظرخواهی را آموخته اید.
* نوجوان خود را از محبت سیراب سازید. آنقدر به آنها محبت نمایید تا آنان به هر آشنا و بیگانه ای روی نیاورند و به طرف افراد فاسد و اماکن فساد کشیده نشوند. بسیاری از انحرافات نوجوانان بخاطر شهوت و یا پول و تامین زندگی نیست، بلکه به جهت رفع کمبودهای محبت در گذشته است.
* باید شرایطی را در خانواده بوجود بیاورید که فرزند خود را متعلق به خانواده خود بداند و به این تعلق نیز افتخار کند.
* تنوع یکی از نیازهای طبیعی انسان است. به ارضاء این نیاز خود و فرزندانتان بصورت صحیح و سازنده توجه کنید.
پدران و مادران باید با مشکلات به صورت واقعی برخورد کنند، نه آنکه تصورات منفی مختلفی را در ذهن بپروراند. اگر مشکلات را با خود حمل کنیم، با آنها بخوابیم، با آنها بیدار شویم فلج می شویم. آن گاه فرزندان ما نیز راه صحیح برخورد با مشکلات زندگی را نمی آموزند. والدین ضعیف به خصوص مادران ضعیف در برابر چالش ها و مشکلات، ضعف خود را به فرزندان خود نیز القاء می کنند. مادرانی که در برابر مشکلات و چالش ها در نزد فرزندانشان اشک می ریزند، اعتبار خود را در نزد بچّه هایشان از دست می دهند. آن چه مهم است این است که فرزندان ما از رفتار و کردار ما یاد می گیرند. والدین مراقب باشند چگونه پرورش می دهند، چگونه تربیت می کنند. نقش ما والدین این است که فرزندان را آن گونه تربیت بکنیم که بچّه ها بتوانند با مشکلات، چالش ها، آسیب ها روبه رو بشوند و آن را حل کنند و از مسیر زندگی خود بردارند. باید یاد بگیرند مشکلات را به صورت واقعی بشناسند، راههای حلّ آن را بدانند و آن مشکل را زیر پا له کنند. همراهی کردن مشکل، غُصه خوردن، دست روی دست گذاردن و... همه حاصلش فرزنـدانی گلخانه ای، مقلّد، بی مسئولیت، بکسلی و درمانده است. اینها همه محصول تربیت پدران و به خصوص مادرانی ضعیف، ترسو، زود رنج و افسرده است.
توجّه به چند نکته در زمینه ی آموزش خویشتن داری و صبر و حل مشکل به کودکان و نوجوانان در این مسیربه ما کمک خواهد کرد:
- درباره ی آرزوها و خواست های بچه هایمان با آن ها صحبت کنیم و راه حل هایی ارائه دهیم.
- روش مقابله با احساسات و هیجانات تند را به آنها آموزش دهیم.
- ارزش هایی که بدان پای بند هستیم را برای آن ها مشخص کنیم.
- شیوه ی اظهار نظر کردن را به فرزندان یاد بدهیم.
- سعی کنیم پرسش های فرزندانمان را صادقانه و با احترام پاسخ دهیم.
- فرصت هایی برای فرزندانمان فراهم آوریم تا بتوانند با هم سن و سال های خود به بازی و همکاری بپردازند.
* از سوالات باز استفاده کنید و نه سوالاتی که پاسخ آنها آری یا نه است. مثلا بجای اینکه بپرسید «روز خوبی داشتی یا نه؟» بپرسید «امروز در کلاس زبان چه گذشت؟»
* مراقب باشید که گفتگوی شما به سرزنش کردن یا نق زدن تبدیل نشود. به عنوان نمونه، چقدر بی نظمی، اتاقت زباله دانی شده. کی می خوای آن را مرتب کنی.
* اشتباهات نوجوان خود را به طرزی محترمانه بیان کنید. همان قدر برای او احترام قائل شوید که برای یک بزرگسال قائل می شوید.
* برای شنیدن حرفهای نوجوانتان وقت بگذارید. بسیاری از نوجوانان گله می کنند که والدینشان به حرف آنها گوش نمی دهند. گفتگو یک خیابان دوطرفه است. اگر می خواهید او به حرف شما گوش دهد باید به او اطمینان دهید که مشتاق شنیدن حرفهای او هستید.
* نشان دهید که به دیدگاههای او احترام می گذارید. نفس عمیقی بکشید و محترمانه تصدیق کنید که او هم حرفهای ارزشمندی برای گفتن دارد.
* به عنوان یک الگو برای او عمل کنید. به همراه همسر با بچه های کوچکتر خانواده راههایی را برای ایجاد یک رابطه خوب در خانواده طراحی کنید. به این ترتیب به طور غیرمستقیم به او روش احساس صمیمیت کردن و نظرخواهی را آموخته اید.
* نوجوان خود را از محبت سیراب سازید. آنقدر به آنها محبت نمایید تا آنان به هر آشنا و بیگانه ای روی نیاورند و به طرف افراد فاسد و اماکن فساد کشیده نشوند. بسیاری از انحرافات نوجوانان بخاطر شهوت و یا پول و تامین زندگی نیست، بلکه به جهت رفع کمبودهای محبت در گذشته است.
* باید شرایطی را در خانواده بوجود بیاورید که فرزند خود را متعلق به خانواده خود بداند و به این تعلق نیز افتخار کند.
* تنوع یکی از نیازهای طبیعی انسان است. به ارضاء این نیاز خود و فرزندانتان بصورت صحیح و سازنده توجه کنید.
پدران و مادران باید با مشکلات به صورت واقعی برخورد کنند، نه آنکه تصورات منفی مختلفی را در ذهن بپروراند. اگر مشکلات را با خود حمل کنیم، با آنها بخوابیم، با آنها بیدار شویم فلج می شویم. آن گاه فرزندان ما نیز راه صحیح برخورد با مشکلات زندگی را نمی آموزند. والدین ضعیف به خصوص مادران ضعیف در برابر چالش ها و مشکلات، ضعف خود را به فرزندان خود نیز القاء می کنند. مادرانی که در برابر مشکلات و چالش ها در نزد فرزندانشان اشک می ریزند، اعتبار خود را در نزد بچّه هایشان از دست می دهند. آن چه مهم است این است که فرزندان ما از رفتار و کردار ما یاد می گیرند. والدین مراقب باشند چگونه پرورش می دهند، چگونه تربیت می کنند. نقش ما والدین این است که فرزندان را آن گونه تربیت بکنیم که بچّه ها بتوانند با مشکلات، چالش ها، آسیب ها روبه رو بشوند و آن را حل کنند و از مسیر زندگی خود بردارند. باید یاد بگیرند مشکلات را به صورت واقعی بشناسند، راههای حلّ آن را بدانند و آن مشکل را زیر پا له کنند. همراهی کردن مشکل، غُصه خوردن، دست روی دست گذاردن و... همه حاصلش فرزنـدانی گلخانه ای، مقلّد، بی مسئولیت، بکسلی و درمانده است. اینها همه محصول تربیت پدران و به خصوص مادرانی ضعیف، ترسو، زود رنج و افسرده است.
توجّه به چند نکته در زمینه ی آموزش خویشتن داری و صبر و حل مشکل به کودکان و نوجوانان در این مسیربه ما کمک خواهد کرد:
- درباره ی آرزوها و خواست های بچه هایمان با آن ها صحبت کنیم و راه حل هایی ارائه دهیم.
- روش مقابله با احساسات و هیجانات تند را به آنها آموزش دهیم.
- ارزش هایی که بدان پای بند هستیم را برای آن ها مشخص کنیم.
- شیوه ی اظهار نظر کردن را به فرزندان یاد بدهیم.
- سعی کنیم پرسش های فرزندانمان را صادقانه و با احترام پاسخ دهیم.
- فرصت هایی برای فرزندانمان فراهم آوریم تا بتوانند با هم سن و سال های خود به بازی و همکاری بپردازند.
« زندگی مانند یک مسابقه دو با مانع است. باید به بچه ها یاد داد که بتوانند از مانع های زندگی بپرند ».
منبع
منبع