سلامت > تحقیقات- همشهری آنلاین: نتایج تحقیقات جدید روی حیوانات نشان میدهد که تجارب نزدیک به مرگ به واسطه یک نوسان گرمایش الکتریکی در مغز درحال مرگ شکل میگیرد
به گزارش خبرگزاری مهر، در این تحقیق موشهایی که قلبشان متوقف شد دچار یک نوسان در امواج مغزی مرتبط با هوشیاری شدند.
محققان فعالیت مغزی حیوانات را روی دستگاههای الکترونگار مغزی اندازه گیری کردند.
جیمو بورججین عصب شناس دانشگاه میشیگان در ان اربور گفت: آنچه که حیوانات به عنوان یک نور سفید یا یک تونل نور مشاهده میکنند را میتوانیم بشناسیم.
سایر کارشناسان توافق کردهاند که باید تحقیقات بیشتری انجام شود تا مشخص شود که این تحقیق را چگونه میتوان برای تجارب نزدیک به مرگ در انسانها به کار برد.
دکتر سام پرنیا محقق ایرانی و یکی از متخصصین برجسته در مطالعات علمی مربوط به مرگ و تجربه نزدیک مرگ که عضوی از این تحقیقات نبود گفت: راهی وجود ندارد تا مشخص شود که موشها هنگامی که قلبشان متوقف میشود چه تجربهای داشتهاند، سایر تحقیقات در انسانها و سگهای درحال مرگ هیچ فعالیت در امواج مغزی مشاهده نشده بود، مسئلهای که محققان در این تحقیق جدید نیز آن را تصدیق کردند.
حدود 5 درصد از بیماران درحال مرگ و 10 درصد از بیماران حمله قلبی تجارب نزدیک به مرگ خود را توصیف کرده اند. این تجارب اغلب عناصر مشابهی دارد، چون احساس حضور خارج از بدن، رفتن به داخل یک تونل یا یک رودخانه به سمت نور گرم، دیدن عزیزان از دست رفته و شنیدن این جمله که هنوز وقت رفتن نیست. تحقیقات پیشین نشان میدهد که تجارب نزدیک به مرگ شفافتر از زندگی حقیقی است.
دانشمندان به شدت درباره منبع این تجارب اختلاف نظر دارند. برخی استدلال میکنند که تجارب نزدیک به مرگ نشان دهنده وجود بهشت یا دوگانگی بین جسم و ذهن است و برخی دیگر مدعی شدهاند که این رویداد به واسطه سیل ورود مواد شیمیایی در مغز درحال مرگ شکل میگیرد.
جیمو بورججین و همکارانش به منظور طبقه بندی این موضوع 9 موش را بررسی کردهاند. آنها برای موشها حمله قلبی ایجاد کردند، درحالی که دستگاههای الکترونگار مغز این حیوانات را بررسی میکرد، پس از آن دانشمندان فعالیت الکتریکی مغز این حیوانات را اندازه گیری کردند.
حدود 30 ثانیه پس از آنکه قلب موشها متوقف شد، همه حیوانات امواج مغزی همگام شدهای داشتند که ویژگی مغز هوشیار است. موشهایی که با مونوکسید کربن دچار احتناق شده بودند نیز الگوهای مشابهی از فعالیت مغزی داشتند.
بورججین گفت: قشر بصری موشها که تصاویر را پردازش میکند به شدت فعال بود شاید این امر علتی برای این موضوع باشد که چرا تجارب نزدیک به مرگ اینقدر شفاف و زنده هستند. در مغز تمام موشها نشانههایی از هوشیاری عصبی در هنگام تجربه نزدیک به مرگ وجود دارد، نشانههایی که در مقایسه با حالت هوشیاری بسیار بالاتر بودند.
این تیم از محققان اعتقاد دارند که این نوسان الکتریکی شاید مکانیسمی باشد که مغز برای رهایی خود از افت گلوکز و اکسیژن استفاده میکند. اگرچه ممکن است این مسئله درباره حیواناتی که دچار حمله قلبی شدهاند توضیح مناسبی نباشد اما بورججین تصور میکند که این مکانیسم هوشیاری یا ابرهوشیاری را در وضعیتهایی که کمتر بحرانی هستند، تحریک میکند.
پرنیا اظهار داشت که جریان یافتن اکسیژن متوقف میشود، کلسیم به سلولهای مغزی درحالی که مردهاند وارد میشود و این حالت شاید توضیح دهنده فعالیت الکتریکی باشد که محققان مشاهده کردهاند.
وی افزود: در نهایت این تحقیق توضیح نمیدهد که چرا مردم میتوانند آنچه دقایقی پس از متوقف شدن مغزشان و آغاز عملیات احیای قلبی شکل میگیرد را بازگو کنند. تا زمانی که محققان به صورت سیستماتیک امواج مغزی بیماران حمله قلبی و افرادی که دارای تجربه نزدیک به مرگ بودهاند با افرادی که این تجربه را نداشتهاند مقایسه نکنند نمیتوان گفت که در این تجارب به واقع چه اتفاقی رخ میدهد.