• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

جاذبه های طبیعی دامغان

Nicol

متخصص بخش گردشگری
رودخانه چشمه علی دامغان
رودخانه چشمه علی دامغان از دره های جنوبی شاه کوه گرگان واقع در استان گلستان سرچشمه می گیرد و به دشت کویر منتهی می گردد.

رودخانه سفید رود
رودخانه سفید رود که یکی از سرشاخه های رود تجن است , از چند رود
خانه فرعی تشکیل گردیده است و به طرف شمال شرق جریان می یابد. آبراهه های
اصلی تشکیل دهنده سفید رود عبارتند از : آبرود , سیاه رودبار ,تویسن دره
وآبراهه شلی.

رودخانه سفید رود پس از پیوستن به این آبراهه ها ,
با جریان پایه ای معادل 900 تا 1000 لیتر توان آبی قابل توجهی پیدا می
کند. این میزان خروجی آب پس از آبیاری مزارع حاشیة رودخانه به طرف تجن
جاری می شود.


چشمه علی وعمارت آن
چشمه علی در 35 کیلومتری شمال دامغان قرار دارد و از قدیم الایام یکی از
نقاط پر جاذبه بوده است. این محل با صفا در قدیم گردشگاه فرمانروایان و
سلاطین بود, بطوریکه پادشاهان اولیه ایل قاجار علاوه بر توجه به شهر
دامغان , چشمه علی را نیز مورد توجه قرار دادند. به همین جهت آغا محمد خان
قاجار و فتحعلی شاه قاجار در محل چشمه , ساختمانهایی زیبا بنا نهادند.


بنای چشمه علی شامل دو قسمت است یکی عمارت
قراولخانه که بنایی خشتی است و معماری صفوی دارد و در زمان آغامحمدخان
قاجار مورد استفاده قرار می گرفت و دیگری بنایی دو طبقه و آجری است که
شالوده سنگی دارد و در داخل یک دریاچه طبیعی قرار گرفته است. این بنا
مربوط به دوره فتحعلی شاه است. این پادشاه که در دامغان متولد شده بود. هر
ساله ایامی را به عنوان تعطیلات در کنار این چشمه می گذراند .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
اماكن زیارتی ومذهبی

مسجد تاریخانة دامغان

گزافه نیست اگر بگوییم که این بنا کهن ترین بنای
دوره اسلامی است که شالوده ساسانی خود را حفظ نموده و ظاهرا از خرابی ها و
صدمات ناشی از زلزله قرون گذشته در امان مانده است. اگر چه نوشته ای که
تعیین کنندة تاریخ بنای آن باشد موجود نمی باشد. ولی از روی سبک بنا می
توان آن را متعلق به قبل از سال 200 هجری قمری دانست.


اهمیت این بنا بخاطر امتزاج سبک عربی اسلامی و
اسلوب و معماری عهد ساسانی آن است. تاقهایی که بدون مجاورت دیوار , روی
ستونهای تاریخانه ساخته شده اند معماری عهد ساسانی را به یاد می آورد .
ستونهای تاریخانه دارای تاقهای ضربی وسیع و موازی با نما ها هستند. از طرف
صحن مسجد , مانند ایوانهای زمان ساسانیان باز و گشوده اند.


از نظر معماری قطر و اندازه ستونهای کاخ تپه حصار
دامغان که به جای مانده از دوره ساسانیان است برابر با اندازه و قطر
ستونهای تاریخانه می باشد. و این نشان دهنده استمرار و تداوم معماری
ساسانیان در دورة اسلامی است. احتمالا تاریخانه در زمان تسلط اعراب بر
ایران , آتشکده یا معبدی بوده که بعد ها به مسجد تبدیل شده است . ساختمان
مسجد , مربوط به قرن دوم هجری قمری می باشد.


مسجد جامع دامغان
مسجد جامع دامغان روبروی مدرسه حاج فتحعلی بیگ که
به آن مدرسه پامنار نیز می گویند قرار گرفته است . طول آن 35 متر و عرض آن
18 متر می باشد . دارای دو ردیف ستون است که روی ستونها سقف های مدور آجری
دارد. و فواصل آجرها نیز با گچ بند کشی شده است. ستونها هم آجری است و
محراب آن از گچ ساخته شده , مسجد دامغان را میرزا محمدخان سپهسالار
دامغانی بنا نموده است.


امام زاده جعفر(ع)وامام زاده محمد(ع)
در نقطة مرکزی شهر دامغان مجموعه امام زاده جعفر
(ع) شامل بقعه امام زاده جعفر (ع) و امام زاده محمد (ع) , آرامگاه شاهرخ
میرزا و بنای چهل دختران وجود دارد که قدمت آنها به حدود 1250 سال قبل و
به زمان سلجوقیان باز می گردد.

امام زاده جعفر (ع) از اولاد اما سجاد (ع) است.
گنبد امام زاده از میزان متعارف بلندتر است و در سالهای اخیر با آجر
معمولی به سبک پله ای باز سازی گردیده است. بقعه حرمی مربع شکل دارد که
قبر در وسط آن قرار دارد و یک ثندوق چوبی کنده کاری شده روی قبر وجود دارد.


بقعه عبدالعالی و عبدالمعالی (ع)
در قسمت جنوب شرقی دامغان و در کوی معصوم زاده
مقبره ای وجود دارد که مشهور به معصوم زادگان عبدالعالی و عبدالمعالی است.
بقعه دارای گنبد پیازی شکل است که از خشت و گل ساخته شده است و سطح خارجی
آن با کاشی کبود معمولی مزین شده است.


حرم به صورت اتاق هشت ضلعی است که هشت تاقنمای
متساوی الاضلاع به ابعاد دو متر دارد و از سطح زمین در حدود 50 سانتی متر
بلند تر است.مساحت تقریبی حرم 35 متر مربع و کف آن با موزائیک مفروش شده
است .


در وسط حرم دو قبر وجود دارد که روی قبر ها یک
ضریح چوبی غیر مشبک با حفاظ شیشه ای رنگی و بدون سقف به طول 2.60 و عرض
2.30 و بلندی 1.70 قرار گرفته است . این ضریح روی ستونی از سنگ مرمر توسی
به ارتفاع 30 سانتی متر است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
بقعه امام زاده ابراهیم (ع)
این بقعه در فاصله 8 کیلومتری دامغان و در 1.5
کیلومتری جنوبی دهکده وامرزان قرار دارد . تاکنون شجره نامه ای که بیانگر
اصل و نسب و تاریخ زندگانی صاحب بقعه باشد به دست نیامده است .


اما مردم محل , این آرامگاه را متعلق به حضرت
ابراهیم (ع) فرزند موسی بن جعفر (ع) می دانند. در نزدیکی امام زاده گنبدی
از جنس خشت و قدیمی وجود دارد و در داخل آن قبری نیز وجود دارد که آن را
گنبد علی نام نهاده اند.


بازار دامغان
این بازار بارها با زلزله و حمله دشمنان خراب شد .
تا بالاخره به شکل امروزی در آمده است. پیکره بازار پس از احداث خیابان
شرقی و غربی مجاور آن نسبت به شکل اولیه بازار دگرگونی های مهمی یافته
است.


راه های ارتباطی کنونی میان بازار و خیابان ,
پیشتر محل عبور از بافت مس*********** و پر تراکم شمالی به بازار شهر
بودند. پیکره یا کالبد , بازار دامغان , از جهات شرق و غرب به سمت میانه
راه و قطع محل کذر ذوالفقاری , دارای شیب است.


این شیب که اختلاف سطح آن در حدود دو متر است , در
پوشش بازار محسوس نیست.اما پس از احداث خیابانی به موازات آن در سمت شمال
, فضای بازار را به ویژه در نزدیکی میدان امام خمینی تنوع بخشیده است.


دکانها ی بازار که بیشتر از نظر عمق و گنجایش
متفاوت اند , دارای دهانه های برابرند و تا پیش از احداث خیابانها فقط به
اندازه دو برابر باز می شدند . بازار دامغان دو کاروانسرا ی شهری دارد که
کارکردهای ویژه تیمچه و قیصریه و سراهای بازار را همین دو کاروان سرا
برعهده گرفته اند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
شهرک توریستی بین المللی صد دروازه دامغان
تا حالا درباره پروژه بین المللی هکاتم پلیس یا همون صد دروازه که قراره عملیاتی بشه چیزی شنیدین ؟
این پروژه یه سرمایه گذاری بین المللی بین چند شرکت ایرانی و اماراتی و چند کشور دیگه هست
موقعیت پروژه منطقه نمونه گردشگری سد شهید شاهچراغی دامغانه که طی دور دوم سفر هیئت دولت بعنوان منطقه نمونه گردشگری تصویب و کلیات طرح اون هم چند وقت پیش به تصویب دولت رسید
قائم مقام سازمان میراث فرهنگی گفته که این پروژه تا تیر 1389 کلنگ میخوره و برای ساخت فاز اول اون که 50 هکتاری هست 5-6 سال وقت میبره ولی فاز دومش که 250 هکتاریه حدود 25 سال وقت لازمه
قراره توی این منطقه چند هتل بین المللی ، نمایشگاه بین المللی ، ورزشگاه بین المللی و ویلا و مکان های توریستی و اقتصادی ایجاد بشه
تاکنون حدود 2 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی برای این پروژه جذب شده

اینم چند تا عکس از این پروژه:
منبع :hecatompylos.com



perspolis-1.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
دامغان سمنان دامغان یکی از شهرهای استان سمنان در ایران است. این شهر مرکز شهرستان دامغان است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۵۹٬۳۰۰ نفر بوده‌است . دامغان از شهرهای قدیمی ایران است و نام آن در گذشته صددروازه بوده ‌است.
damghan.jpg





دامغان با وسعت 312/12110 کیلومتر مربع از طرف شمال به خط الراس و به کوههای البرز، از شرق به شهرستان شاهرود، از جنوب به دشت کویر
مرکزی ایران و از غرب به شهرستان سمنان منتهی می شود. دامغان در طول جغرافیایی بین 53 درجه و 15 دقیقه و 55 درجه و 20 دقیقه و عرض
جغرافیایی بین 34 درجه و 45 دقیقه و 36 درجه و 58 دقیقه قرار دارد. ارتفاع شهر از سطح دریا 1170 متر و اختلاف ساعت آن با تهران 11 دقیقه
و 5 ثانیه است :

.آثار تاریخی و دیدنی
مهم‌ترین تفریحگاه این شهر چشمه علی است. تپه حصار نیز یکی از آثار به جای مانده از روزگاران کهن است و حدود ۷۰۰۰ سال قدمت دارد و تا به حال کاوشهای باستانی در آن صورت گرفته که نشان می‌دهد شهری است که در اثر زلزله بر سر مردمانش خراب شده‌است کاوشهای باستانی اخیر نشان می‌دهد که هفت هزار سال پیش در این منطقه فولاد تولید می‌شده‌است. نخستین بار در سال ۱۳۱۲ پروفسور اسمیت در تپه حصار حفاری‌های باستان شناسی خود را انجام داد و به آثار ارزشمندی از تمدن این منطقه دست یافت.

جاذبه‌های گردشگری
چشمه علی
مسجد تاریخانه
مسجد جامع
برج چهل‌دختران
گنبد زنگوله
قلعه درب
تپه‌حصار
آرامگاه پیرعلمدار
امامزادگان جعفرومحمد
موزه حیات وحش دامغان
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
تاریخچه شهر دامغان
دامغان پایتخت اشکانیان
دامغان در حدود چهارصد سال پیش از میلاد مسیح چنان عظمتی داشت كه اشك سوم و تیرداد اشكانی در سال 249 پیش از میلاد آن را پایتخت خود اعلام نمودند . این شهر تا قرن اول میلادی اهمیت خود را حفظ كرد و مركز ایالت بزرگ قومس بود . برخی ها , طرح این شهر را به هوشنگ نسبت داده اند . این نظریه به واقعیت نزدیكتر است كه مردم این منطقه دراطراف رودخانه چشمه علی كه در درة كوههای شمالی جاری است اسكان یافتند و مدنیتی را بوجود آوردند . چنانكه نوشته اند , نزدیك به چهارصد سال پیش از میلاد جمعی از مغان در مسیر رود سكنی گزیدند و به همین علت , نخست این منطقه ده مغان نامیده می شده و به مرور زمان و در آخر الامر به دامغان تبدیل گردید .دامغان مدتی پایتخت زمستانی اشكانیان بود و تا كشته شدن یزدگرد , آخرین پادشاه ساسانی موقعیت خود را حفظ كرد . در دوره های حكومت امویان ,عباسیان , طاهریان , سامانیان , سربداران و دیلمیان دامغان از موقعیتی ممتاز برخودار بود .


دامغان پایتخت ساسانیان
آنچه تاکنون خلاف آن ثابت نشده این است که؛ پایتخت زمستانی اشکانیان شهر صد دروازه بوده و اردشیرساسانی پس از آنکه در سال 397 قبل از هجرت پیغمبر اسلام اردوان اشکانی را کشت و سلسله ی اشکانیان منقرض شد مدتی پایتخت زمستانی خود را دامغان و تیسفون قرار داد که تیسفون تا کشته شدن یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی پایتخت ساسانیان بوده و خرابی تیسفون در تاریخ معلوم است. ولی نسبت به دامغان (صددروازه) نظریه ی آنان را که نوشته اند در محلی نزدیک شهر کنونی بوده به علاوه در تاریخی ذکر نشده کمترین آثاری از چنان شهر بزرگی نیست و اگر می بود بایستی واقعه ی خرابی آن و احداث شهر با این باره ی مهم ضبط می گردید و تاریخ ایران در زمان ساسانیان روشن است.


دامغان و قومس
در مجموعه ی جغرافیای تاریخی تالیف " لسترنج " به نام " سرزمین های خلافت شرقی " نوشته شده است که: ایالت " قومس (کومس) " در دامنه ی جبال البرز و در سرزمینی کم پهنا بین کوه های البرز در شمال و کویر لوت در جنوب محصور است و شاه راه بزرگ خراسان که از ری در اقلیم جبال می آید و به نیشابور در خراسان منتهی میگردد و از سراسر ایالت قومس می گذرد و همه ی شهرهای قومس در سر این راه واقع بوده و امروز نام قومس استعمال نمی شود زیرا عمده ی این؛ جزء خراسان جدید شده و قسمت باختری آن از نواحی ری (تهران کنونی) گردیده و کرسی ایالت قومس " دامغان " بوده که اعراب " الدامغان " می نویسند و به عادت خود اسم ایالت را بر کرسی آن اطلاق و دامغان را قومس نیز می گفته اند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
دامغان
برای پی بردن بوضع عمومی دامغان باید دو قسمت را مطالعه كنیم:
1- دامغان در زمان گذشته
2- دامغان كنونی
دامغان در زمان گذشته: بی تردید دامغان از جمله شهرهای بسیار قدیمی و مهم این كشور است و شاید قدمت آن از شهرهای آباد ادوار بسیار بعید بیشتر باشد. بعضی مورخین بنای این شهر و شوشتر را بهوشنك نبیره كیومرث نسبت داده اند. صاحب مجمل التواریخ و القصص كه در حدود سال 520 هجری كتاب خود را تالیف نموده ضمن بیان سلطنت هوشنك در این باره گوید: «ابتداء عمارت كردن در عالم اندر عهد او بود و كاریز كندن و تالیف علم نجوم از وی خاست بعد از آنكه ادریس علیه السلام بدست آورد و اصطخر را وی بنا نهاد… و دامغان وی كرد و بسواد كوفه شهری كرد و گویند خود كوفه است و بمرك برون شد از جهان» برخی نیز معتقدند مغان یعنی پیروان حضرت زردشت آنجا را معمور و آباد كرده و بنام خود نامیده اند چه به پندار ایشان دامغان اول ده مغان بوده و بمرور برای سهولت تلفظ بدامغان تبدیل شده. دامغان همان شهر صد دروازه است كه یونانیان آنرا هكاتم پیلس مینامیدند و باید دانست بر خلاف آنچه بعضی تصورمیكنند این شهر صد دروازه نداشته و ای نام گذاری از آنجا حاصل شده كه یوانیان در زمانهای سابق هر شهر بزرگی را باین اسم میخوانند چنانكه شهر معظم تب را كه مدتها پایتخت مصر بوده و كالویس سردار اگوست در 28 سال قبل از میلاد آنرا خراب و ویران ساخته بهمین نام موسوم بوده است. شاید هم چون عده دسته های مامور رساندن اخبارو اطلاعات صدتا بوده این تسمیه پدیدار شده، توضیح اینكه چون در زمان قدیم وسایل مخابره وجود نداشته و دامغان هم از همه جهه خاصه از نظر لشكر كشی حائز اهمیت و اعتبار بوده برای آگاهی از اخبار و پیش آمدها در فواصل معینی بالای تپه های بزرگ كه هم اكنون آثارش در قسمتهائی از راه سمنان تا بسطام بخوبی نمودار است دسته هائی میگماشتند تا بمحض بروز حادثه یا خبری با علائمی (در روز منعكس ساختن نور با اشیاء صیقلی- دود، در شب آتش) آنرا بیكدیگر خبر داده بشهر اطلاع دهند بهرحال شهر سد دروازه مركز ولایتی بوده بنام قومس و برای قومس دو وجه تسمیه ذكر كرده اند:
1- قومس در ابتدا كوه مس بوده و چون معدن مس در كوههای اینولایت زیاد بوده و بدین مناسبت باین اسم نامیده شده و بعد دز لفظ كوه مس تحریف گشته و بقومس تبدیل گردیده است.
2- قومس در اول كومه شه بوده چه كومه در لغت بمعنای پناهگاهیست كه زارعین برای محافظت زراعت و صیادان برای كمین كردن شكار از نی و چوب میسازند و چون این سرزمین فوق العاده آباد و دارای چشمه ها و مرغزارهای خوب و با صفا و شكار بسیار بوده بدینجهه بدستور سلاطین آنزمان كه غالب اوقات خود را صرف شكار میكرده اند در نقاط مختلف اینولایت بساختن و ایجاد پناهگاههای مختلفه برای كمین كردن شكار پرداخته و هر یك از آنها را كومه شه میگفته اند، كثرت استعمال، كومه شه را بقومس تبدیل نموده است. اكنون عقاید جهانگردان و جغرافی نویسان دربارة قومس بشرح زیرنگاشته میشود:
شمس الدین ابی عبدالله محمد بن احمد بن ابی بكر البناء الشامی المقدسی در كتاب خود مرسوم باحسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم گوید: «قومس ولاتیست گشاده، كیاهناك، باطراوت، میوه هایش بسیار خوبست و وسعتش هشتاد در هفتاد فرسخ میباشد، كوه بسیار و شهر كم دارد،‌جمعیتش زیاد نیست، اما چهارپایان و خراجش كثیر است هوایش نیكوست، مركزش دامغان و شهرهایش سمنان، بسطام، بیار مغون میباشد.
عماد الدین اسمعیل بن نور الدین علی بن جمال الدین محمود بن عمردر كتاب تقویم البلدان در اینباره گوید: «قومس بضم قاف و سكون و او و فتح میم و سین مهمله فارسی آن كومش است و ناحیه ایست وسیع میان سمنان و بسطام كه شهر بزرگش دامغان میباشد»
ابن خرداد به درالمسالك الممالك درباره قومس اطلاعات مختصر و ناچیزی داده كه چندان قابل توجه نمیباشد اما آنچه درباره دامغان نوشته اند بشرح زیر است:‌
مقدسی چنین گوید: «دامغان شهریست كوچك میان ریگزار و سنگریزه، اطراف و جوانبش خراب و گرمابه هایش كثیف است، بازار های خوب ندارد، بزرگانی از آنجا برنخاسته اند اما هوایش سازگار و خوب میباشد، برج و باروئی با سه دروازه دارد و مسجد جامع بزرگش در میان كوچه ها بنا شده است» صاحب معجم البلدان در كتاب معروف خود چنین آورده:
«دامغان شهر بزرگیست میان ری و نیشابور، مسعر بن مهلهل میگوید «شهریست كه میوه های بسیار خوب دارد، شب و روز در آنجا باد میوزد، آبش از شكاف كوهی جاریست و برای مشروب ساختن صد و بیست دهكده به صد و بیست قسمت تقسیم میگردد مقسم (1) آب بدیع و زیبائی دارد، در نزدیكی دامغان قریه ایست بنام جمالین، چشمه ای در اینجاست كه خون میزاید یعنی آبش جامع تمام صفات خون است بمحض اینكه زیبق در آن افكنده شود فورا آب بسنك سفت و محكمی مبدل میگردد، این قریه را غنجان هم میگویند، در دامغان سیبهای گلرنگ خوبی بنام سیب قومسی میآیدت كه آنرا بولایت عراق میبرند، معادن زاج و طلا در این شهر زیاد است و میان دامغان و بسطام بیش از دو منزل راه نیست» اما من كه در سال 613 بعزم خراسان از این شهر میگذشتم از همه آنچه ذكر شد بسبب توقف اندك چیزی مشاهده نكردم بین دامغان و گردكوه یك منزل راه نیست و بخوبی میتوان قلاع آنجا را كه میان كوهها بنا شده است از شهر مشاهده كرد. گروهی از اهل علم بدامغان منسوبند چون ابراهیم بن اسحق الزراد و قاضی القضاه ابو عبدالله محمد بن علی بن محمد كه در سنه 400 در دامغان تولد یافته.»:
ابی القاسم بن حوقل در مسالك و الممالك چنین نقل كرده: اما قومس شهر بزرگ آن دامغان است كه بسبب كمی آب باینكه وسعت بسیار دارد زیاد معمور نیست؛
مندرجات كتاب مراصد الاطلاع نیز از حدود آنچه تاكنون ذكر گردیده تجاوز نمیكند.
غیر از محققین مذكور دیگرانهم كم و بیش درباره دامغان اطلاعاتی داده اند از جمله در كتاب حدودالعالم من الشرق الی المغرب كه بسال 372 تالیف یافته دامغان چنین توصیف شده: شهریست با آب اندك و بر دامن كوه نهاده؛ مردمان جنگی دارد از آنجا شراب خیزد با علم های نیكو.
ناصر خسرو قبادیانی حكیم و شاعر و سیاح معروف كه سفرنامه او مشتمل بر یك سلسله اطلاعات مفید و دقیق تاریخی و جغرافیائیست متاسفانه از اظهار نظر درباره جغرافیای این شهر خودداری كرده و فقط نوشته كه روز آدینه هشتم ذیقعده سال 437 بدین شهروارد شده است.
حمداله مستوفی صاحب كتب تاریخ گزیده، ظفرنامه، نزهه القلوب در كتاب اخیر خویش كه بسال 740 تالیف گشته چنین متذكر شده: «دامغان از اقلیم چهار طولش از جزایر خالدات فح یه و عرض از خط استوا لوك، هوشنك ساخته دور باروش هزار گام است و هوایش بگری مایل است؛ آبش از رود و از میوه هاش امرود نیكوست»
از مطالعه نظریات و نوشته های بالا در نتیجه گرفته میشود نخست اینكه دامغان شهری بسیار قدیمی است دویم اینكه در زمان قدیم آباد بوده و بمرور در اثر هجوم وحشیانی مانند: مغول و تیمور و فتنه های دیگر از اهمیت و اعتبار افتاه و بوضع كنونی در آمده است. اشمیت كه از سال 1931 مسیحی در دامغان كاوش میكرده در تپه حصار دخمه بزرگی از اعصار ما قبل تاریخ و آثاری از دوره ساسانیان یافته كه دلالت بر قدمت این شهر مینماید. مسیو گدار در رساله خود آورده كه دامغان از قدیم تا هنگام تسلط افاغنه بزرگترین شهر شمالی ایران بوده و چند بنائی كه نسبه از دستبرد حوادث مصون و محروس مانده بعظمت و قدمت دامغان شهادت میدهد. دلیل دیگر بر بزرگی و قدیمی بودن دامغان اینكه زمان سلطنت اشكانیان این شهر پایتخت و مركز كشور بوده است. از بعضی قرائن و امارات نیز بخوبی روشن میشود كه دامغان در عهد باستان جمعیت كثیری داشته، صاحب مطارح الانظار ضمن حوادث ربیع الاول 239 مینویسد« در ایام متوكل در دامغان چهل و پنجهزار كس بعلت زلزله مردند و زیر كوهها از هم شكافته گردید» همچنین سید، جزائری در كتاب نعمانیه خود از كتاب المدهش كه از تالیفات زمخشریست در حوادث سال 241 هجری نقل میكند كه در ری و جرجان و طبرستان و نیشابور و اصفهان و قم كاشان و دامغان ناگهان زلزله شد و در دامغان از آن زلزله بیست و پنجهزار نفر زیر آوار كشته شدند.
خواندمیر (متوقفی بسال 941 دردهلی) در حبیب السر چنین شرح میدهد «ابن جوزی درتنقیح از محمد بن حبیب هاشمی نقل نموده كه در ایام متوكل سیزده قریه از قرای قیروان بزمین فرو رفت چنانكه از ساكنان آن قراء زیاده از چهل و دو نفر نجات نیافتند و در سنه اثنی و اربعین و ماتین در دامغان زلزله ای واقع شد كه نصف عمارات آن بلد ویران گشت و ثلث ابنیه بسطام نیز بزلزله خراب شد و در ری و جرجان و نیشابور و صنعا نیز این حادثه دست داد» اگر این سه روایت كه دامغان در سالهای 239 و 241 و 242 بعلت زلزله خراب و جمعیت زیادی از آن تلف شده درست باشد میتوان گفت دامغان آنروزی از همه نظر مخصوصاً از جهه جمعیت و وسعت بمراتب از بخارا و بلخ بالاتر بوده لیكن تصور میرود وقایع مذكور تنها یكبار اتفاق افتاده و این اختلاف سال در اثر عدم دقت در ضبط تاریخ وقوع حادثه بوده است با وجود این باید اقرار كرد شهری كه بیك زلزله بیست و پنجهزار جمعیتش هلاك گردد دست كم باید نزدیك یك ملیون ساكن داشته باشد. از اینها گذشته موقعیت طبیعی این شهر نیز بویران شدنش كمك كرده چه همانگونه كه بیشتر اوقات سر راه بوددن بآبادانی شهرها و آبادیها میافزاید گاهی نیز عكس احالت اتفاق میافتد و باید گفت متاسفانه سر نوشت تقدیر دامغان چنین بوده است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
دامغان امروز

دامغان امروز شهریست سر راه تهران و مشهد كه تا پایتخت 343 كیلومتر فاصله دارد،‌ارتفاع ان از سطح دریا 115 مترو طول و عرض جغرافیائیش بترتیب 54 درجه و 19 دقیقه و 36 درجه و ده دقیقه میباشد. دامغان بوسیلة رشته راه آهن تهران ومشهد بمركز مرتبط است. اینراه پس از عبور از سمنان و گذشتن از قسمتهای كوهستانی وارد دشت نسبه همواری شده پس از آنكه از دامغان گذشت مجدداً با كوهها مصادف میگردد و همین جاست كه مهندسین راه برای دوری جستن از كوه بریهای پر زحمت و پر خرج راهرا از دامنه كوهها و برجستگیها كشید و بشاهرود پیوسته اند. در 135 كیلومتر فاصله میان سمنان و دامغان رویهم و یادوك 695 پل بزرگ و كوچك ساخته شده و نیز بین شاهرود و دامغان كه 65 كیلومیتر مسافتست 158 پل و 14 ویادوك بنا گریده و از اینرو میتوان كمی بوضعیت طبیعی و پست و بلندیهای اینحدود آشنا گردید.بین دامغان و گرگان كه در شمال است بجهه وجود یك سلسله كوههای مرتفع راه شوسه وجود ندارد و تها عبور و مرور از معابر تنگ و خطرناك كوهستانها انجام میگیرد. آب این شهر خوب و سازگار و هوایش تقریباً معتدل است اما چون در انتهای دالانی از شعبات كوه البرز قرار گرفته پیوسته در معرض وزش بادهائیست كه تقریباً همیشه در این معبر جریان دارد بدینجهه اغلب برای دامغان غبار آلود و پر از گرد و خاك میباشد و بی شك همین آشفتگی تقریباً دائمی هواست كه افسانة چشمه بادخان را پدید آورده است. سرعت و شدت این بادها گاه آنچنانست كه فضا را كاملا تیره و تار میسازد و بهمین جهه است كه در دامغان در اشجار بلند مخصوصاً سپیدار چنار كمتر دیده میشود و بیشتر درختان كوتاه مانند انار، آلو، انجیر، الو پرورش میابد.قوت و مداومت باد را از خراشیدگیهائی كه بمرور روی جدارمناره های محكم پدید آمده میتوان استنباط كرد.
بطوركیه قبلاً ذكر شد در دامغان همه گونه محصول عمل میآید پنبه و گندمش زیاد و مرغوب و پسته اش از نظر خوبی جنس و خوشمزگی زبانزد همه جاست و گرچه در ادركان یزد و كرمان نیز پسته خوب و درشت بدست میآید اما عطر و طعم پسته دامغان را ندارد بعلاوه عمر درختان پستة دامغان بیشتر است لیكن اشجار پستة این شهر هر سه یا چهارو گاهی پنج یا شش سال یكبار باور میگردند و بسیار مواقع نیز در معرض سرمازدگی واقع شده و بی برك و بر میشوند. انگور و زردآلوی دامغان خوبست . میوه های دیگر نیز كم و بیش دارد مخصوصاً صیفی كاری آن در خور یادآوریست. صنایع دامغان تقریباً منحصر بهنرهای دستی: چیت زنی (نوعی قلمكاری) و بافتن پارچه های نخی است.
از لحاظ معدن دامغان بسیار غنی است چه در كوههای نزدیك آن بیشتر معادن مخصوصاً سرب، آهن مغناطیس، طلا، زغال سنگ و غیره وجود دارد اما سای ذغال سنگ كه باوسایل نقاص كمی استخراج میگردد از معادن دیگر بهره برداری نمیشود، معادن طلای دامغان خیلی مهم و قابل استفاده است و اگر روزی دولت باستخراج آن اقدام نماید سود سرشاری خواهد داشت. در ازمنه سابق مردم بطرزی بس ساده و عامیانه با شستن خاكهای زردار طلا بدست میآورده اند، اما اكنون این كار متروك شده و كسی دنبال نمیكند.
از مؤسسات مفید این شهر بیمارستان رضائی است كه یك میلیون ریال مخارج ساختمان و بعضی لوازم آنرا در ان اوایل سالهای ساخت آقایان حاجی محمد علی و حاجی محمد حسین برادران رضائی پرداخته اند؛ پی ریزی این بیمارستان از اول سال 1319 شروع و در وقایع شهریور 1320 متوقف شده مجدداً از فروردین 1321 آغاز و تمام شده است.
 
بالا