معمولا در هر زبان برنامه نویسی، توابع (Functions) نقشی کلیدی در پیش برد اهداف برنامه نویس و تسهیل کدنویسی دارند،
توابع به سان ماشین هایی هستند که هر بار با توجه به مواد اولیه، خروجی متفاوتی تولید می کنند،
خوشبختانه این امر در جاوا اسکریپت (JavaScript) شباهت زیادی به دیگر زبان برنامه نویسی وب یعنی PHP دارد،
این موضوع باعث می شود کاربرانی که با PHP آشنایی دارند، به راحتی بخش توابع در جاوا اسکریپت را فرا بگیرند،
هر چند بهتر است ابتدا زبان های سمت کاربر را یاد بگیرید و سپس به برنامه نویسی سمت سرور بپردازید،
تابع چیست و چه کاربردی دارد؟
اولین سوالی که ممکن است به ذهنتان برسد این است که اصلا تابع چیست و چه کاربردی دارد؟!
پاسخ این است که توابع یا Functions بیشتر شبیه ماشین هایی هستند که با دستورالعملی ثابت، هر بار با توجه به ورودی که دریافت می کنند،خروجی متفاوت می دهند،
مثلا در دنیای واقعی، دستگاه چاپی را تصور کنید، مسلما با توجه به رنگ ها، تنظیمات و داده هایی که تعیین می کنید، خروجی منحصر به فردی خواهید داشت!
عملکرد توایع هم بی شباهت به این مثال نیست، در برنامه نویسی شرایطی پیش می آید که یک رفتار به تعداد خیلی زیاد ممکن است تکرار شود،
مثلا یک فونت در صفحات مختلف تنظیم گردد، اگر بخواهیم هر بار تمام جزئیات را تک به تک برای هر صفحه بنویسیم،
علاوه بر اینکه این کار وقت زیادی از ما می گیرد، باعث افزایش ضریب خطا و حجم صفحات می شود،
از این رو، روش بهتر و حرفه ای تر آن است که یک بار الگویی را به شکل تابع بنویسیم و هر بار ورودی های متفاوت (یا مشابه) به آن بدهیم و خروجی دریافت کنیم.
توابع به سان ماشین هایی هستند که هر بار با توجه به مواد اولیه، خروجی متفاوتی تولید می کنند،
خوشبختانه این امر در جاوا اسکریپت (JavaScript) شباهت زیادی به دیگر زبان برنامه نویسی وب یعنی PHP دارد،
این موضوع باعث می شود کاربرانی که با PHP آشنایی دارند، به راحتی بخش توابع در جاوا اسکریپت را فرا بگیرند،
هر چند بهتر است ابتدا زبان های سمت کاربر را یاد بگیرید و سپس به برنامه نویسی سمت سرور بپردازید،
تابع چیست و چه کاربردی دارد؟
اولین سوالی که ممکن است به ذهنتان برسد این است که اصلا تابع چیست و چه کاربردی دارد؟!
پاسخ این است که توابع یا Functions بیشتر شبیه ماشین هایی هستند که با دستورالعملی ثابت، هر بار با توجه به ورودی که دریافت می کنند،خروجی متفاوت می دهند،
مثلا در دنیای واقعی، دستگاه چاپی را تصور کنید، مسلما با توجه به رنگ ها، تنظیمات و داده هایی که تعیین می کنید، خروجی منحصر به فردی خواهید داشت!
عملکرد توایع هم بی شباهت به این مثال نیست، در برنامه نویسی شرایطی پیش می آید که یک رفتار به تعداد خیلی زیاد ممکن است تکرار شود،
مثلا یک فونت در صفحات مختلف تنظیم گردد، اگر بخواهیم هر بار تمام جزئیات را تک به تک برای هر صفحه بنویسیم،
علاوه بر اینکه این کار وقت زیادی از ما می گیرد، باعث افزایش ضریب خطا و حجم صفحات می شود،
از این رو، روش بهتر و حرفه ای تر آن است که یک بار الگویی را به شکل تابع بنویسیم و هر بار ورودی های متفاوت (یا مشابه) به آن بدهیم و خروجی دریافت کنیم.