مدتی بود دچار بحران شده بودم. دیگر به تواناییهایم اعتقادی نداشتم و دلم نمیخواست جای خودم باشم! به نظرم موجودی ضعیف و نحیف بودم در برابر غول استعدادهای دیگران!
یک روز که مثل همیشه داشتم از عدم تواناییام در ورزش بسکتبال شکایت میکردم و اینکه من اصلا در یادگیری این بازی به خوبی برادرم نیستم و... مادرم با جدیت تمام از من پرسید: «اگر برادرت یک خال گوشتی بزرگ روی بینیاش داشت، باز هم دلت میخواست جای او باشی؟!»
منظور مادرم را فهمیدم. من و برادرم متفاوت خلق شدهایم و هر کدام استعدادهای ویژه و خاص خودمان را داریم. در حالی که بازی بسکتبال برای او به سادگی آب خوردن است، نوشتن انشا برایش دردناک و عذابآور است در حالی که این کار برای من لذتبخش و آسان است. مدتی بعد مطلبی به دستم رسید که برایم روشن ساخت سرچشمه این تفاوتها از کجاست و چگونه بر اساس این تفاوتهای ذاتی، شیوه یادگیری افراد با هم متفاوت است. شما هم به این سئوالات نگاهی بیندازید و خودتان را بهتر بشناسید.
● کشفها و سرنخها
از دستهایتان موقع صحبت کردن زیاد استفاده میکنید؟
برای اینکه بفهمید وسایل دور و برتان چطور کار میکنند، آنها را باز میکنید یا به اصطلاح دل و رودهشان را بیرون میریزید؟
آیا دوست دارید چیزها و وسایل را بدون نگاه کردن به بروشور یا دفترچه راهنما، سر هم کنید؟ موقع صحبت کردن با تلفن یا تشریح مطلبی برای دیگران، ترجیح میدهید راه بروید؟
هنگام خرید لباس تحت تاثیر جنس و احساسی که از لمس کردن پارچه آن به شما دست میدهد قرار میگیرید؟
اگر جواب شما به تعدادی از این سئوالها بله بود، احتمالا از آن دسته افرادی هستید که متخصصها به آنها «فراگیرندگان حرکتی» میگویند و به قول سادهتر شما جزو «لمسی»ها هستید!
تحقیقات نشان داده که برای «لمسی»ها مشغول نگه داشتن دست و پاها تاثیرات اثباتشدهای در روند به خاطرسپاری موضوعات دارد. به عبارتی برای بالا بردن راندمان یادگیری شما، لمس کردن و انجام دادن عملی کارها بسیار مهم است. پس اگر خواندن دروس تئوری مثل زیستشناسی یا زمین شناسی برایتان شبیه قرص خوابآور عمل میکند لازم است به طریقی دست و پاهایتان را هم در عملیات یادگیری سهیم کنید. مثلا میتوانید کتابتان را روی یک دوچرخه ثابت سوار کنید و در حالی که پا میزنید و با دستهایتان هم فرمان دوچرخه را نگه داشتهاید، به مطالعه بپردازید. راههای مشابه این را هم میتوانید خودتان پیدا کنید.
حواستان در هنگام صحبت کردن با تلفن یا گوش دادن به صدای دیگری پرت میشود؟
موقع رانندگی بیلبوردهای تبلیغاتی در خیابانها را میخوانید؟
برای خودتان لیست برنامهریزی هفتگی تهیه میکنید؟
از قدرت تصویرسازی و تجسم بالایی برخوردارید؟
اگر شما به چند تا از این سئوالات پاسخ مثبت دادهاید، احتمالا جزو بصریها هستید. خواندن و مطالعه یکی از معمولیترین روشهای آموختن و یادگیری است. برای شما فقط کافی است که یک قدم اجرایی دیگر هم به آن اضافه کنید. نوشتن یک خلاصه از رئوس مطالب یا تصویرسازی در رابطه با آن چه که میخوانید. هر وقت لازم بود چیزی را حفظ کنید، چند بار آن را در جایی یادداشت کنید یا میتوانید موضوع را در ذهن خود ببینید و در موردش داستانسرایی کنید. برای یادسپاری کلمات سعی کنید شکل کلمه را چند بار در ذهنتان ببینید و بنویسید.از آن جایی که دیدن در یادگیری شما نقش بسیار مهمی را دارد از قلمهای رنگی یا علائم تصویری یا کدهای گرافیکی و یا حتی نقاشی کردن در کنار مطالبی که در حال خواندن آنها هستید نیز میتوانید استفاده کنید. علائمی مثل ستاره، گل، آدمک و... الگوسازی کنید و قدرت تشبیه و تخیلتان را هم خیلی بیکار نگذارید.
● خب، میرسیم به معرفی اعضای دسته آخر
با خودتان زیاد حرف میزنید؟
موقع دوش گرفتن آواز میخوانید؟
گوش دادن به موسیقی یکی از دوستداشتنیترین سرگرمیهایتان محسوب میشود؟
دوست دارید که همیشه کسی باشد تا برایتان با صدای بلند دستورالعملها را بخواند، به جای اینکه خودتان آنها را یکییکی مطالعه کنید؟
برای اینکه اسامی یادتان بماند از ریتم، آهنگ یا کلماتی همآوا استفاده می کنید. (دان/ دون) (دی/ جی)؟!
احساس میکنید که شنونده خوبی برای درددل کردنهای دیگران هستید؟
اگر اینطور است احتمالا شما جزو «شنوندههای» خوب هستید؛ یعنی افراد «سمعی». کسانی که بهترین و بیشترین یادگیری را از طریق اصوات و صحبت کردن و با بهکارگیری حس شنوایی دارند.
موقع یادگیری، هر وسیلهای را که سر و صدایش میتواند تمرکزتان را بر هم بریزد، خاموش کنید. بهتر است تنها صدایی که میشنوید در ارتباط با موضوعی باشد که در حال کار کردن بر روی آن هستید.
میتوانید از نوارهای ضبط شده با صدای خودتان و اگر دانشجو هستید از نوارهای ضبط شده در سر کلاس استفاده کنید. مواردی را که میخواهید به خاطر بسپارید، چند بار با صدای بلند برای خودتان تکرار کنید و در مورد موضوعی که قرار است آن را فراگیرید زیاد صحبت کنید.
از کسی بخواهید تا با سئوال - جواب کردن از شما، آنچه را که آموختهاید مورد ارزیابی قرار دهد.اگر شما از انواع سمعیهای دوآتیشه باشید، اغلب در هنگام حل تمرینات محاسباتی؛ مثلا ریاضی مشکلدار میشوید و به تمرکز زیادتری نیاز دارید، آنقدر زیاد که کمتر پیش میآید راحت ریاضی حل کنید! بهترین شیوه برای شما، صحبت کردن با خودتان (البته با صدای بلند) در هنگام محاسبات است.
و توصیه آخر اینکه یادتان نرود که بدون توجه به اینکه شما در کدام یک از این گروهها هستید، همه این سرنخها میتواند به یادگیری شما کمک کرده و شما را مستعدتر کند و مطمئنا استفاده از دو روش دیگر هم میتواند کارایی شما را بالا ببرد.
یک روز که مثل همیشه داشتم از عدم تواناییام در ورزش بسکتبال شکایت میکردم و اینکه من اصلا در یادگیری این بازی به خوبی برادرم نیستم و... مادرم با جدیت تمام از من پرسید: «اگر برادرت یک خال گوشتی بزرگ روی بینیاش داشت، باز هم دلت میخواست جای او باشی؟!»
منظور مادرم را فهمیدم. من و برادرم متفاوت خلق شدهایم و هر کدام استعدادهای ویژه و خاص خودمان را داریم. در حالی که بازی بسکتبال برای او به سادگی آب خوردن است، نوشتن انشا برایش دردناک و عذابآور است در حالی که این کار برای من لذتبخش و آسان است. مدتی بعد مطلبی به دستم رسید که برایم روشن ساخت سرچشمه این تفاوتها از کجاست و چگونه بر اساس این تفاوتهای ذاتی، شیوه یادگیری افراد با هم متفاوت است. شما هم به این سئوالات نگاهی بیندازید و خودتان را بهتر بشناسید.
● کشفها و سرنخها
از دستهایتان موقع صحبت کردن زیاد استفاده میکنید؟
برای اینکه بفهمید وسایل دور و برتان چطور کار میکنند، آنها را باز میکنید یا به اصطلاح دل و رودهشان را بیرون میریزید؟
آیا دوست دارید چیزها و وسایل را بدون نگاه کردن به بروشور یا دفترچه راهنما، سر هم کنید؟ موقع صحبت کردن با تلفن یا تشریح مطلبی برای دیگران، ترجیح میدهید راه بروید؟
هنگام خرید لباس تحت تاثیر جنس و احساسی که از لمس کردن پارچه آن به شما دست میدهد قرار میگیرید؟
اگر جواب شما به تعدادی از این سئوالها بله بود، احتمالا از آن دسته افرادی هستید که متخصصها به آنها «فراگیرندگان حرکتی» میگویند و به قول سادهتر شما جزو «لمسی»ها هستید!
تحقیقات نشان داده که برای «لمسی»ها مشغول نگه داشتن دست و پاها تاثیرات اثباتشدهای در روند به خاطرسپاری موضوعات دارد. به عبارتی برای بالا بردن راندمان یادگیری شما، لمس کردن و انجام دادن عملی کارها بسیار مهم است. پس اگر خواندن دروس تئوری مثل زیستشناسی یا زمین شناسی برایتان شبیه قرص خوابآور عمل میکند لازم است به طریقی دست و پاهایتان را هم در عملیات یادگیری سهیم کنید. مثلا میتوانید کتابتان را روی یک دوچرخه ثابت سوار کنید و در حالی که پا میزنید و با دستهایتان هم فرمان دوچرخه را نگه داشتهاید، به مطالعه بپردازید. راههای مشابه این را هم میتوانید خودتان پیدا کنید.
حواستان در هنگام صحبت کردن با تلفن یا گوش دادن به صدای دیگری پرت میشود؟
موقع رانندگی بیلبوردهای تبلیغاتی در خیابانها را میخوانید؟
برای خودتان لیست برنامهریزی هفتگی تهیه میکنید؟
از قدرت تصویرسازی و تجسم بالایی برخوردارید؟
اگر شما به چند تا از این سئوالات پاسخ مثبت دادهاید، احتمالا جزو بصریها هستید. خواندن و مطالعه یکی از معمولیترین روشهای آموختن و یادگیری است. برای شما فقط کافی است که یک قدم اجرایی دیگر هم به آن اضافه کنید. نوشتن یک خلاصه از رئوس مطالب یا تصویرسازی در رابطه با آن چه که میخوانید. هر وقت لازم بود چیزی را حفظ کنید، چند بار آن را در جایی یادداشت کنید یا میتوانید موضوع را در ذهن خود ببینید و در موردش داستانسرایی کنید. برای یادسپاری کلمات سعی کنید شکل کلمه را چند بار در ذهنتان ببینید و بنویسید.از آن جایی که دیدن در یادگیری شما نقش بسیار مهمی را دارد از قلمهای رنگی یا علائم تصویری یا کدهای گرافیکی و یا حتی نقاشی کردن در کنار مطالبی که در حال خواندن آنها هستید نیز میتوانید استفاده کنید. علائمی مثل ستاره، گل، آدمک و... الگوسازی کنید و قدرت تشبیه و تخیلتان را هم خیلی بیکار نگذارید.
● خب، میرسیم به معرفی اعضای دسته آخر
با خودتان زیاد حرف میزنید؟
موقع دوش گرفتن آواز میخوانید؟
گوش دادن به موسیقی یکی از دوستداشتنیترین سرگرمیهایتان محسوب میشود؟
دوست دارید که همیشه کسی باشد تا برایتان با صدای بلند دستورالعملها را بخواند، به جای اینکه خودتان آنها را یکییکی مطالعه کنید؟
برای اینکه اسامی یادتان بماند از ریتم، آهنگ یا کلماتی همآوا استفاده می کنید. (دان/ دون) (دی/ جی)؟!
احساس میکنید که شنونده خوبی برای درددل کردنهای دیگران هستید؟
اگر اینطور است احتمالا شما جزو «شنوندههای» خوب هستید؛ یعنی افراد «سمعی». کسانی که بهترین و بیشترین یادگیری را از طریق اصوات و صحبت کردن و با بهکارگیری حس شنوایی دارند.
موقع یادگیری، هر وسیلهای را که سر و صدایش میتواند تمرکزتان را بر هم بریزد، خاموش کنید. بهتر است تنها صدایی که میشنوید در ارتباط با موضوعی باشد که در حال کار کردن بر روی آن هستید.
میتوانید از نوارهای ضبط شده با صدای خودتان و اگر دانشجو هستید از نوارهای ضبط شده در سر کلاس استفاده کنید. مواردی را که میخواهید به خاطر بسپارید، چند بار با صدای بلند برای خودتان تکرار کنید و در مورد موضوعی که قرار است آن را فراگیرید زیاد صحبت کنید.
از کسی بخواهید تا با سئوال - جواب کردن از شما، آنچه را که آموختهاید مورد ارزیابی قرار دهد.اگر شما از انواع سمعیهای دوآتیشه باشید، اغلب در هنگام حل تمرینات محاسباتی؛ مثلا ریاضی مشکلدار میشوید و به تمرکز زیادتری نیاز دارید، آنقدر زیاد که کمتر پیش میآید راحت ریاضی حل کنید! بهترین شیوه برای شما، صحبت کردن با خودتان (البته با صدای بلند) در هنگام محاسبات است.
و توصیه آخر اینکه یادتان نرود که بدون توجه به اینکه شما در کدام یک از این گروهها هستید، همه این سرنخها میتواند به یادگیری شما کمک کرده و شما را مستعدتر کند و مطمئنا استفاده از دو روش دیگر هم میتواند کارایی شما را بالا ببرد.