جشن بهار در سرزمين چشم باداميها
جام جم آنلاين: اين روزها كه ميرسد اوضاع و احوال چين با ساير اوقات كاملا تفاوت دارد، زمان برگزاري جشن سال نو چينيهاست كه براساس تقويم قمري سنتي و كشاورزي اين كشور تعيين و عيد بهار خوانده ميشود، البته بهاري كه هنوز تا 6 درجه زير صفر سرما تا 2 ماه نخست آن قابل قبول است.
تعطيلات رسمي عيد بهار در چين 8 روز ولي حال وهواي آن مثل يك هفته قبل از تعطيلات نوروز درايران است و اصطلاحا همه جا تق ولق ميشود، مردم خريد ميكنند و براي جشن و سفر آماده ميشوند. در اين يك هفته يك ميليارد و 200 ميليون سفر در سراسر چين انجام ميشود كه بزرگترين پديده سفرهاي داخلي در جهان به شمار ميرود.
دستاورد آن هم خلوت شدن شهرهاي بزرگ نظير پكن و تراكم مسافر در فرودگاهها، ايستگاههاي راهآهن و پايانههاي مسافربري است. همه مشتاقانه ميروند تا «ماما»، «بابا»، «مي مي»، «جيهجيه»، «گاگا» و «ديدي» به ترتيب يعني مامان، بابا، خواهر كوچك، خواهر بزرگتر، داداش بزرگ و داداش كوچك را ببينند.
فكر ميكنم برخي از اين عناوين از طريق جاده ابريشم يا در دوران حمله مغولها از چين به مناطقي از ايران انتقال يافته و كاربرد آن تا يك دهه قبل حداقل رايج بود، البته ميدانيد كه همه اينها در يك خانواده چيني قابل جمع نيست، يعني اجراي سياست ممنوعيت داشتن بيش ازيك فرزند از 3 دهه پيش تاكنون بيشتر چينيها را «تنها» كرده است، البته چارهاي هم نيست.
اگر اينگونه نبود الان براي بقيه مردم دنيا جايي در روي كره زمين پيدا نميشد. هرچند در شهرستانها و روستاهاي چين اين محدوديت خيلي رعايت نميشود ولي با اين حال هر خانواده چيني حداكثر 2 فرزند دارد. يكي از تفاوتهاي اساسي ايام عيد بهار درچين با بقيه وقتها اين است كه جاي شب و روز انگار عوض ميشود.
روزهاي با آرامش، خيابانهاي بدون ترافيك با هواي تميز ولي شبهايش پر سر و صدا، پرحادثه و پرهزينه است. هر ملتي براي ابراز شادماني و جشن ملي مناسبتي دارد و چينيها عيد بهار را مهمترين جشن ملي خود ميدانند. آتشبازيهاي عجيب و غريب آن به مدت يك هفته از غروب تا سپيده دم بدون وقفه مردم را به تنگ ميآورد. شبها شبيه ميدان جنگ است، از انفجارهاي مهيب و تكاندهنده تا فشفشههايي كه صدايش مانند كشيدن سوهان روي آهن خشن و سخت است و خواب و استراحت را از مردم ميگيرد.
جالبتر اينكه يك هفته قبل از آغاز سال نو مراكزي موقت بلا تشبيه مثل ايستگاههاي صلواتي براي فروش انواع و اقسام ترقه و وسايل آتشبازي در محلهها و سر چهارراهها داير ميشود و جماعت براي حيف و ميل كردن پول بيزبان خود با هم رقابت ميكنند، ترقههايي به اندازه يك بشكه 220 ليتري كه شبيه كاتيوشا عمل ميكند تا ترقههايي به اندازه يك نخود در بستههاي رنگارنگ و بسيار جذاب و به قيمت هر بسته 300 تومان تا 150 هزار تومان عرضه ميشود و جماعت به نسبت توان مالي خود هزينه ميكنند، ديدهام برخي افراد كه به بركت صدور اجناس بيكيفيت به كشورهاي كم درآمد و ضعيف به نان و نوايي رسيدهاند در كمتر از نيم ساعت 3 ميليون تومان را به نور و صدا تبديل ميكنند تا صداي مهيب بشنوند و جرقههاي زيبا ببينند، برخي از اين فشفشهها مثل شيلنگ آتشنشاني حلقهاي است و طرف، آن را در عرض خيابان پهن ميكند و با روشن كردن فتيله آن تا 10 دقيقه هم صداي دلخراش و هم جرقههاي رنگارنگ با دودي غليظ توليد ميكند و مسير رفت و آمد را براي دقايقي ميبندد.
البته اين آتشبازيها جنبه اعتقادي خرافي هم دارد و چينيها معتقدند با اين اقدام در شروع سال نو «ارواح خبيثه» را براي مدت يك سال از زندگي خود دور ميكنند!
يكي از نكات قابل توجه اينكه، علاقهمندان به آتشبازي البته فقط در همين مدت يك هفته مجازند اين كار را انجام دهند و پس از پايان مهلت كوچكترين صداي ترقه مساوي است با اقدام ضد امنيتي و ادامه ماجرا... براساس آمار رسمي از مجموع يك ميليارد و 400 ميليون نفر، فقط 300 ميليون نفر اصطلاحا دستشان به دهنشان ميرسد و وضع مالي قابل قبول يا بسيار خوب و عالي دارند و بقيه حتي تهيه يك وعده غذا برايشان دشوار است ولي آتشبازي فراموش نميشود كه با يك حساب سرانگشتي ميتوان گفت در طول اين جشن يك هفتهاي هرشب ميلياردها دلار به دود و صدا و جرقه تبديل ميشود تا حداقل براي صاحبان كارخانههاي توليد مواد آتشبازي نان و آبي فراهم شود.
هر چند در مقايسه با جمعيت عظيم چين رقم اندكي به نظر ميرسد اما براساس آمار دولت، در آتشبازيهاي امسال در مدت يك هفته 40 نفر كشته و 37 نفر ديگر بشدت زخمي شدند و 120 هزار فقره آتشسوزي روي داد و 8 ميليون و 500 هزار دلار زيان وارد شد كه لابد آن را هم ميگذارند به پاي عشق و حال!!!
جام جم آنلاين: اين روزها كه ميرسد اوضاع و احوال چين با ساير اوقات كاملا تفاوت دارد، زمان برگزاري جشن سال نو چينيهاست كه براساس تقويم قمري سنتي و كشاورزي اين كشور تعيين و عيد بهار خوانده ميشود، البته بهاري كه هنوز تا 6 درجه زير صفر سرما تا 2 ماه نخست آن قابل قبول است.
تعطيلات رسمي عيد بهار در چين 8 روز ولي حال وهواي آن مثل يك هفته قبل از تعطيلات نوروز درايران است و اصطلاحا همه جا تق ولق ميشود، مردم خريد ميكنند و براي جشن و سفر آماده ميشوند. در اين يك هفته يك ميليارد و 200 ميليون سفر در سراسر چين انجام ميشود كه بزرگترين پديده سفرهاي داخلي در جهان به شمار ميرود.
دستاورد آن هم خلوت شدن شهرهاي بزرگ نظير پكن و تراكم مسافر در فرودگاهها، ايستگاههاي راهآهن و پايانههاي مسافربري است. همه مشتاقانه ميروند تا «ماما»، «بابا»، «مي مي»، «جيهجيه»، «گاگا» و «ديدي» به ترتيب يعني مامان، بابا، خواهر كوچك، خواهر بزرگتر، داداش بزرگ و داداش كوچك را ببينند.
فكر ميكنم برخي از اين عناوين از طريق جاده ابريشم يا در دوران حمله مغولها از چين به مناطقي از ايران انتقال يافته و كاربرد آن تا يك دهه قبل حداقل رايج بود، البته ميدانيد كه همه اينها در يك خانواده چيني قابل جمع نيست، يعني اجراي سياست ممنوعيت داشتن بيش ازيك فرزند از 3 دهه پيش تاكنون بيشتر چينيها را «تنها» كرده است، البته چارهاي هم نيست.
اگر اينگونه نبود الان براي بقيه مردم دنيا جايي در روي كره زمين پيدا نميشد. هرچند در شهرستانها و روستاهاي چين اين محدوديت خيلي رعايت نميشود ولي با اين حال هر خانواده چيني حداكثر 2 فرزند دارد. يكي از تفاوتهاي اساسي ايام عيد بهار درچين با بقيه وقتها اين است كه جاي شب و روز انگار عوض ميشود.
روزهاي با آرامش، خيابانهاي بدون ترافيك با هواي تميز ولي شبهايش پر سر و صدا، پرحادثه و پرهزينه است. هر ملتي براي ابراز شادماني و جشن ملي مناسبتي دارد و چينيها عيد بهار را مهمترين جشن ملي خود ميدانند. آتشبازيهاي عجيب و غريب آن به مدت يك هفته از غروب تا سپيده دم بدون وقفه مردم را به تنگ ميآورد. شبها شبيه ميدان جنگ است، از انفجارهاي مهيب و تكاندهنده تا فشفشههايي كه صدايش مانند كشيدن سوهان روي آهن خشن و سخت است و خواب و استراحت را از مردم ميگيرد.
جالبتر اينكه يك هفته قبل از آغاز سال نو مراكزي موقت بلا تشبيه مثل ايستگاههاي صلواتي براي فروش انواع و اقسام ترقه و وسايل آتشبازي در محلهها و سر چهارراهها داير ميشود و جماعت براي حيف و ميل كردن پول بيزبان خود با هم رقابت ميكنند، ترقههايي به اندازه يك بشكه 220 ليتري كه شبيه كاتيوشا عمل ميكند تا ترقههايي به اندازه يك نخود در بستههاي رنگارنگ و بسيار جذاب و به قيمت هر بسته 300 تومان تا 150 هزار تومان عرضه ميشود و جماعت به نسبت توان مالي خود هزينه ميكنند، ديدهام برخي افراد كه به بركت صدور اجناس بيكيفيت به كشورهاي كم درآمد و ضعيف به نان و نوايي رسيدهاند در كمتر از نيم ساعت 3 ميليون تومان را به نور و صدا تبديل ميكنند تا صداي مهيب بشنوند و جرقههاي زيبا ببينند، برخي از اين فشفشهها مثل شيلنگ آتشنشاني حلقهاي است و طرف، آن را در عرض خيابان پهن ميكند و با روشن كردن فتيله آن تا 10 دقيقه هم صداي دلخراش و هم جرقههاي رنگارنگ با دودي غليظ توليد ميكند و مسير رفت و آمد را براي دقايقي ميبندد.
البته اين آتشبازيها جنبه اعتقادي خرافي هم دارد و چينيها معتقدند با اين اقدام در شروع سال نو «ارواح خبيثه» را براي مدت يك سال از زندگي خود دور ميكنند!
يكي از نكات قابل توجه اينكه، علاقهمندان به آتشبازي البته فقط در همين مدت يك هفته مجازند اين كار را انجام دهند و پس از پايان مهلت كوچكترين صداي ترقه مساوي است با اقدام ضد امنيتي و ادامه ماجرا... براساس آمار رسمي از مجموع يك ميليارد و 400 ميليون نفر، فقط 300 ميليون نفر اصطلاحا دستشان به دهنشان ميرسد و وضع مالي قابل قبول يا بسيار خوب و عالي دارند و بقيه حتي تهيه يك وعده غذا برايشان دشوار است ولي آتشبازي فراموش نميشود كه با يك حساب سرانگشتي ميتوان گفت در طول اين جشن يك هفتهاي هرشب ميلياردها دلار به دود و صدا و جرقه تبديل ميشود تا حداقل براي صاحبان كارخانههاي توليد مواد آتشبازي نان و آبي فراهم شود.
هر چند در مقايسه با جمعيت عظيم چين رقم اندكي به نظر ميرسد اما براساس آمار دولت، در آتشبازيهاي امسال در مدت يك هفته 40 نفر كشته و 37 نفر ديگر بشدت زخمي شدند و 120 هزار فقره آتشسوزي روي داد و 8 ميليون و 500 هزار دلار زيان وارد شد كه لابد آن را هم ميگذارند به پاي عشق و حال!!!