• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

جغرافیای ایران

Nicol

متخصص بخش گردشگری
موقعیت
iran.gif

ایران در نیمکره شمالی بین 25 تا 40 درجه عرض شمالی از خط استوا و بین 44 و 5/63 درجه طول شرقی از نیمروز گرینویچ واقع شده است که این موقعیت بیانگر آن است که ایران در منطقه­ی معتدله قرار دارد.
از این رو ایران در این عرض جغرافیایی، فاقد آب و هوای سرد است که معمولا در عرض­های بلند وجود دارد و اگر در بعضی نقاط هوای زمستانی بسیار سرد است، بیشتر به سبب ارتفاع زیاد از سطح دریاست نه عرض جغرافیایی.
ایران از دو سوی شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد. از سوی شمال، ایران با دریاچه­ی مازندران (کاسپین) مجاور است. مجاورت با دریای مازندران از نظر آب و هوایی موجب شده که استان­های ساحلیِ این کشور، مثل گیلان و مازندران و گلستان که بین کوهستان­های البرز از یک طرف و دریا از طرف دیگر محصور شده‌اند، کاملا زیر تأثیر و نفوذ بادهای مرطوب این دریا قرار گیرند و میزان رطوبت زیاد، به ویژه وجود باران درفصل تابستان، در رشد پوشش گیاهی و ایجاد مناطق جنگلی موثر افتد.
دسترسی به خلیج فارس و دریای عمان از نظر اتصال و ارتباط این کشور با کلیه­ی کشورهای جهان از طریق آب­های آزاد، بسیار مهم و قابل توجه است، اگرچه از نظر آب و هوایی، به علت گرما و رطوبت زیاد تابستانی محیط گرم و مرطوبی در فصل تابستان به وجود می‌آورد.
از سوی دیگر، ایران در جنوب غربی آسیا واقع است، آسیای جنوب غربی، در حقیقت منطقه­ی واسطه‌ای است واقع میان سه قاره­ی آسیا، اروپا، آفریقا و ایران در این منطقه، از حوادث این سه قاره سخت متأثر است، زیرا هر نوع واقعه‌ای که در این قاره‌ها اتفاق افتد و یا رابطه و مراوده اقتصادی،‌ فرهنگی، سیاسی و نظامی بین این سه قاره برقرار شود، ناچار تأثیری در ایران خواهد گذاشت.
وسعت و شکل جغرافیایی ایران
کشور ایران امروزه دارای شکلی شبیه به متوازی‌الاضلاع ناموزون است و طول یک قطر آن، از آرارات در شمال غربی کشور به خلیج گواتر در جنوب شرقی به وسعت 2250 کیلومتر و طول قطر دیگر آن از خرمشهر در ساحل خلیج فارس به سرخس در شمال شرقی 1400 کیلومتر است. در نتیجه، دو استان آذربایجان در شمال غربی ایران و سیستان و بلوچستان در منتهی‌الیه جنوب شرقی کشور، نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به تهران ـ پایتخت کشور ـ از سایر استان­ها دورتر هستند.
شکل جغرافیایی و وسعت خاک کشور از قرن هشتم پیش از میلاد، یعنی زمان حکومت مادها که اولین سلسله آریایی را تشکیل دادند تا حدود یک قرن پیش همواره متغیر بوده است.
ایران امروز، با وسعت 1648195 کیلومتر مربع معادل یک بیست و هفتم وسعت قاره آسیا و نزدیک به یک نودم خشکی­های جهان است. خاک ایران به تنهایی،‌ بیشتر از مجموع مساحت شش کشور اروپایی آلمان، فرانسه، انگلستان،‌ ایتالیا، هلند و بلژیک است.
جنوبی‌ترین نقطه­ی این سرزمین بندر «گواتر» و شمالی‌ترین نقطه آن «دامنه­ی آرارات» است. شرقی‌ترین ناحیه­ی ایران «کوهک» در مرز پاکستان و غربی‌ترین آبادی آن «بازرگان» در مرز ترکیه قرار دارد. اختلاف ساعت میان شرقی‌ترین و غربی‌ترین نقاط مرزی ایران حدود یکساعت و هیجده دقیقه است.




آب و هوای ایران
ایران در منطقه­ی معتدله­ی خشک شمالی و در عرض متوسط روی کره زمین در ناحیه­ی جنب استوایی و استوایی قرار دارد. همین موقع جغرافیایی با دوری از دریاهای بزرگ، به ویژه جریانات هوایی موجب شده است تا آب و هوای ایران خشک و بَری باشد، اما به سبب وسعت بسیار و وجود عوارض گوناگون طبیعی مانند ارتفاعات بلند در شمال و مغرب و پستی­های وسیع، چون دشت­های مرکزی در داخل فلات و افزون بر آن، مجاورت دریای مازندران و خلیج فارس و اقیانوس هند ـ که هریک از این افق­ها، اقلیمی جداگانه می‌سازند، ایران از اقلیم مختلف و آب و هوای متنوع برخوردار است.
ایران فلاتی مرتفع، نزدیک به دشت­های وسیع آسیا که ارتفاع متوسط آن حدود 1200 متر از سطح دریاست. وضع چین‌خوردگی­ها و ارتفاعات که بلندی برخی از آن­ها از 4 هزار متر بیشتر است و وجود دریاهای شمال و جنوب که دور از نواحی مرکزی قرار دارند، به ویژه وضع قرار گرفتن کوه­ها که بر گرد ایران حلقه زده‌اند این کشور را از جمله کشورهای نادر جهان قرار داده است که می‌توان در آن انواع آب و هوا را شاهد بود.
ارتفاع کوه­های ایران بقدری بلند است که از تأثیر بادهای مرطوب دریای مازندران، دریای مدیترانه و خلیج فارس در نواحی داخلی ایران جلوگیری می‌کند. به همین سبب، دامنه‌های خارجی این کوه­ها دارای آب و هوای مرطوب بوده و دامنه‌های داخلی آن خشک است. در کرانه‌های جنوبی دریای مازندران، آب و هوا معتدل و میزان بارندگی آن به ویژه در سواحل غربی گیلان بیشتر از دیگر نقاط است.
مقدار متوسط گرمای سالانه در حدود 18 درجه سانتیگراد است. آب و هوای قسمت غربی کشور مدیترانه‌ای است و در نواحی جنوبی آن، آب و هوای نیمه صحرایی گرم نیز بر آن تأثیر می‌گذارد. در این نواحی، تابستان­ها با گرمای سختی در دره‌ها و هوای معتدل در ارتفاعات همراه بوده و در زمستان­ها هوای معتدل در دره‌ها و سرمای سخت در ارتفاعات حکمفرماست.
در نواحی جنوبی، با وجود هوای مرطوبی که در سرتاسر این منطقه حاکم است، میزان حرارت بالاست، به طوری که حداکثر گرما در خوزستان به 54 درجه سانتیگراد نیز می‌رسد. از ویژگی­های این ناحیه تابستان­های گرم و زمستان­های معتدل است و اختلاف درجه حرارت در فصول مختلف و شب و روز زیاد نیست. به سبب وجود کوه­های البرز در شمال و رشته کوه­های ابرسن در غرب کشور، نواحی داخلی فلات ایران دارای آب و هوای خشک و بیابانی است. با توجه به مطالب بالا، سه نوع آب و هوا به طور کلی در ایران دیده می‌شود :
آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی، آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای معتدل مازندرانی







 

Nicol

متخصص بخش گردشگری


ناهمواری­های ایران
پیدایش چین خوردگی­ها و ناهمواری­های ایران نتیجه­ی حرکات کوهزایی اواخر دوران سوم زمین شناسی است که پیدایش این چین خوردگی­ها همزمان با پیدایش کوه­های جنوب اروپا و آسیا بوده است.
در ایران نمونه‌های مشخص ناهمواری به صورت کوهستان­های بلند و پرحجم با دامنه‌های پرشیب و دره‌های تنگ و گذرگاه­ها یا به صورت سرزمین­های کمابیش هموار و یکنواخت دیده می‌شود.
1. کوهستان­ها :‌
بیش از نیمی از وسعت ایران پوشیده از کوه­های بلند است. این کوه­ها یا مانند البرز در طول صدها کیلومتر چون دیواری کشیده شده و عبور از آن فقط از طریق گردنه‌های بلند و گذرگاه­ها عملی است، یا مانند ابر سن (زاگرس) شامل رشته‌های مرتفع و موازی با دره‌های گود و دامنه‌های پرشیب است که نواحی داخلی ایران را از کناره­ی خلیج فارس جدا می‌کند و تنها از راه دره‌های پرپیچ و خم رودها که در طول سدها هزار سال حفر شده‌اند، می‌توان از آن­ها عبور کرد.
2. سرزمینهای هموار :
در مقابل کوهستان­های بلند با دره‌های گود، پهنه‌های کم و بیش وسیع و همواری در داخل یا در حاشیه­ی فلات ایران وجود دارد. این سرزمین­ها با وسعت و ارتفاع متفاوت در محل کوهپایه‌ها و یا در میان رشته‌ کوه­ها گسترده شده‌اند. جلگه‌های ساحلی شمال و جنوب دشت لوت و دشت کویر نمونه‌هایی از آن­ها به شمار می‌روند.
تقسیم‌بندی ناهمواری­های ایران
ناهمواری­های ایران را می‌توان از نظر طبیعی و جهت برجستگی و شرایط خاص منطقه به چند دسته تقسیم کرد :
کوه­های شمالی
کوه­های غربی و جنوبی
کوه­های شرقی
کوه­های مرکزی
جلگه‌های ساحلی
چاله‌های داخلی


1ـ کوه­های شمالی
ir_sahand.jpg

این رشته عظیم کوهستانی مشتمل است بر کوه­های آذربایجان در شمال غربی و ماسیف البرز در مرکز و کوه­های خراسان در مشرق.
مهمترین کوه­های آذربایجان، رشته کوه­های قوسی شکل ارسباران واقع در ساحل رود ارس است. با قله­ی «نشان کوه» به ارتفاع 3700 متر که از سوی غرب به آرارات و از سوی شرق به کوه­های تالش متصل می‌شود. این رشته کوه­ها دنباله­ی رشته کوه­های قفقاز به شمار می‌آیند که با دره­ی عمیق رود ارس از یکدیگر جدا می‌شوند. در داخل فلات آذربایجان دو توده­ی عظیم کوهستانی سهند و سبلان قرار گرفته که هر دو از کوه­های آتشفشانی خاموش با چشمه‌های آب معدنی فراوان هستند.
بلندترین قله سهند 3710 متر و بلندترین قله مستوراز برف سبلان 4811 متر ارتفاع دارد.
ماسیف عظیم البرز که در دوران چین‌خوردگی آلپی تکوین یافته، با قللی مرتفع و دره‌هایی عمیق مانند سد عظیم قوسی
iran_damavand.jpg
شکل به طول تقریبی 600 کیلومتر بین دریای مازندران و فلات مرکزی ایران واقع شده است. این دیوار عظیم در غرب با دره عمیق سفیدرود از کوه­های تالش جدا شده، از سوی شرق به کوه­های خراسان می‌پیوندد. عریض‌ترین و مرتفع‌ترین ناحیه­ی این کوهستان قله­ی دماوند به ارتفاع 5671 متر است و هرچه از دو سوی آن به طرف شرق و غرب پیش برویم، هم از ارتفاع و هم از عرض آن کاسته می‌شود.
کوه­های خراسان در شمال شرقی ایران، دنباله­ی کوه­های البرز، قسمت سوم از کوه­های شمالی ایران را تشکیل می‌دهد. این دسته از کوه­ها به صورت رشته قوس­های موازی از شاه کوه آغاز می‌‌شود و در جهت شمال غربی به جنوب شرقی تا هندوکش در افغانستان امتداد دارد. در میان این رشته کوه­های موازی، دره‌ها و دشت­های وسیع وجود دارد که گاهی پهنای آن­ها در بعضی نقاط به حدود 200 کیلومتر می‌رسد.
2ـ کوه­های غربی و جنوبی
در سراسر غرب ایران، سلسله جبال عظیم دیوار مانندی به صورت موازی از رشته‌های طاقدیسی کشیده شده که از کوه­های آذربایجان، در شمال غرب ایران آغاز می‌شود و به طرف جنوب و جنوب شرقی تا سلسله جبال مکران در بلوچستان امتداد می‌یابد. این سلسله جبال که کوه­های ابرسن (زاگرس) و شاخه‌های آن را تشکیل می‌دهد، مجموعه­ی پستی و بلندی­های منظم و ویژه‌ای است که در جنوب گسله‌های سراسری از کردستان جنوبی تا شمال تنگه هرمز گسترده شده است. ابرسن با جلگه‌های وسیع و دشت­های پهناوری چون جلگه­ی کرمانشاه در غرب و جلگه­ی شیراز در جنوب، از هم جدا شده و به قسمت­های شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌شود.
ناحیه­ی ابرسن شمالی که در جنوب کوه­های آذربایجان قرار دارد بلندی ارتفاع آن نسبت به نواحی دیگر کمتر است و در مقابل دره‌های تنگ متعدد و کوه و کمرهای سخت‌تری دارد که ارتباط­ها را مشکل می‌کند.
ابرسن مرکزی، مانند البرز میانی، مشتمل بر بسیاری از قلل بلند است که بیش از 3000 متر ارتفاع دارند و در بیشتر ایام سال در زیر پوششی از برف مستورند. غالب این کوه­ها پوشیده از جنگل­های بلوط و نارون بوده و دامنه‌های آن­ها چراگاه­های وسیع و محل ییلاق ایلات و عشایر کرد، لر و بختیاری است. مرتفع‌ترین ارتفاعات ابرسن به نام کوه­های بختیاری در فاصله­ی لرستان تا جلگه‌های شیراز واقع شده که از یک سو به فلات داخلی مرتبط است و از سوی دیگر به جلگه‌های خوزستان و ساحل خلیج فارس منتهی می‌شود. بلندترین نقطه­ی آن زردکوه، 4547 متر ارتفاع دارد.
در نواحی جنوبی ایران، رشته کوه­های ساحلی در امتداد خلیج فارس و دریای عمان کشیده شده و تا بلوچستان امتداد دارد. ارتفاع رشته‌های جنوبی کم است و هرقدر به ساحل نزدیک می‌شود، از ارتفاع آن کاسته می‌شود. مهم‌ترین کوه­های این ناحیه تنگستان و لارستان است که به سوی شرق کشیده و به کوه­های بشاگرد در ساحل دریای عمان متصل می‌شوند.
بشاگرد با ارتفاع 2161 متر در جنوب باتلاق جازموریان با جهت شرقی ـ غربی کشیده شده و تقسیم‌ کننده آب میان دریای عمان و جازموریان است. این کوه­ها عموما خشک‌اند و فاقد پوشش گیاهی و دارای گردنه‌ها و گذرگاه­های صعب‌العبور هستند.
3ـ کوه­های شرقی
ir_taftan.jpg

در مشرق ایران، از خراسان در شمال تا بلوچستان در جنوب، ارتفاعات متعددی وجود دارد که می‌توان آن­ها را در سه واحد نسبتا بزرگ کوهستانی خلاصه کرد :
یکی واحد کوهستانی جام مرکب از ارتفاعات باخرز، کوه سرخ، کوه سیاه، کوه هشتادان در جنوب خراسان که این دسته از کوه­ها با اشکوب­های صخیم از ورقه‌های نمک و سنگ آهک تشکیل یافته و عموما جهت شرقی ـ غربی دارند.
دیگری کوه­های قائن در جنوب جام که به سبب قلت بارندگی از مشخصات آن، خشکی و برهنگی است. ارتفاعات معروف آن کوه کلات، کوه سلیمان، کوه آهنگران و شاه کوه است. این دسته از کوه­ها در جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی امتداد داشته و در جنوب شرقی به دشت لوت منتهی می‌شوند.
دسته­ی سوم سلسله جبال مکران در بلوچستان است که از حوالی زابل در سیستان آغاز می‌شود و تا ناحیه­ی چهل پشت، آخرین نقطه­ی سرحدی ایران در بلوچستان امتداد می‌یابد. ارتفاعات مهم آن، کوه پلنگان، کوه ملک سیاه، کوه آتشفشان خاموش تفتان به ارتفاع 4050 متر است.
4ـ کوه­های مرکزی
کوه­های مرکزی ایران از تعدادی ارتفاعات غیرمنقطع رشته مانند در جهت شمال غربی به جنوب شرقی از حوالی کاشان تا فلات مرکزی بلوچستان ادامه دارد. عمده‌ترین کوه­های رشته­ی مرکزی، شامل قافلان کوه (در راه تهران ـ تبریز)، کوه­های کرکس در جنوب کاشان، کوه­یهای نایین در یزد، شیرکوه در جنوب غربی یزد، کوه­های بارز و شهسواران در کرمان و کوه بزمان در مرکز بلوچستان است.
نواحی مرکزی از نظر وجود کان­های مختلف اهمیت بسیار دارد و از مشخصات طبیعی آن، باران کم، تغییرات ناگهانی هوا، وزش بادهای سخت، کمی رودخانه‌های دائمی و سیلابی بودن رودهاست. زراعت نیز محدود به بستر رودخانه‌ها یا دامنه­ی کوهستان­هاست.
5ـ جلگه‌های ساحلی
جلگه‌های ساحلی دریای مازندران (کاسپین): حاشیه­ی باریک جنوبی دریای مازندران که بلافاصله بعد از دریا آغاز می‌شود و امتداد آن تا دامنه‌های شمالی البرز می‌رسد، جلگه‌های ساحلی دریای مازندران را تشکیل می‌دهد. طول جلگه‌های ساحلی دریای مازندران حدود 500 کیلومتر و عرض این جلگه‌ها در طول خود از آستارا تا رود گرگان همواره متغیر و غالبا کمتر از 20 کیلومتر بوده است.
جلگه‌های ساحلی خلیج فارس و دریای عمان : جلگه‌های ساحلی جنوب ایران به طور تقریبی 1480 کیلومتر در مجاورت دو دریای عمان و خلیج فارس قرار دارد و رودخانه­ی میناب، این منطقه­ی ساحلی را به دو قسمت جلگه­ی ساحلی خلیج فارس (از مصب اروند رود تا میناب) و جلگه­ی ساحلی مکران (از میناب تا مرز پاکستان) تقسیم می‌کند. تنگه­ی هرمز در 8 کیلومتری بندرعباس حد فاصل میان این دو دریا قرار دارد.
6ـ چاله‌های داخلی
فلات بزرگ ایران که بخش اعظم آن (حدود نیم مساحت ایران) از رشته‌های متوالی و پشت سر هم کوه­ها و مرتفعات پوشانیده شده، مانند حلقه‌ای تمام اطراف آن را محصور ساخته است. در داخل آن، میان کوه­های البرز و خراسان و کوه­های مرکزی و کوه­های شرقی، بیابان­های داخلی ایران به مساحت تقریبی 320 هزار کیلومتر مربع (در حدود یک پنجم مساحت کشور) قرار دارند که ارتفاعات آن­ها را به حوضه‌های چندی تقسیم می‌کند : مهم­ترین حوضه‌های آن یکی حوضه­ی شمالی به نام کویر نمک و دیگری حوضه­ی جنوبی به نام کویر لوت است.
کویر لوت : لوت در جنوب شرقی کشور واقع شده و در حدود 80 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. لوت را از لحاظ شکل ناهمواری و پراکندگی عوارض جغرافیایی می‌توان به سه بخش تقسیم کرد :
لوت شمالی، لوت جنوبی، و لوت مرکزی، که وسیع‌ترین و نیز پست‌ترین بخش بیابان لوت است و در آن نمونه‌های کامل انواع عوارض مختلف بیابانی دیده می‌شود.
لوت، از لحاظ پوشش گیاهی بسیار فقیر و قسمت اعظم آن فاقد گیاه است. در هیچ قسمتی از ایران سرزمینی به این خشکی و کم‌گیاهی دیده نمی‌شود. منطقه فاقد حیات حدود 200 کیلومتر طول و 150 کیلومتر عرض دارد و قسمت­های مرکزی لوت مرکزی به کلی فاقد گیاه است.
کویر نمک : کویر نمک فضای وسیع و بستر پرشده­ی یک چاله­ی زمین‌شناسی است که در جنوب رشته کوه البرز میان خراسان و سیستان و قم و کاشان و یزد قرار گرفته است. طول آن از شرق به غرب 600 کیلومتر و عرض آن از شمال به جنوب از 100 تا 300 کیلومتر است. سطح آن صاف و هموار با مختصر شیبی از کوه­ها به پست‌ترین نقطه منتهی می‌شود.
بخش بزرگی از کویر نمک را شن و سنگ‌ریزه پوشانده است که اغلب دستخوش باد قرار می‌گیرند. طوفان­های سخت، شن آمیخته به نمک را مانند امواج دریا به حرکت درمی‌آورد و گاهی به شکل تپه‌های طولانی به جا می‌گذارد. این تل­های شنی که در اثر وزش باد تغییر جا می‌دهند، به تپه‌های ریگ روان معروفند.
کویر نمک از خشک‌ترین نواحی ایران است : میزان بارندگی حدود 100 میلی‌متر و اختلاف درجه حرارت شبانه‌روز در سال بسیار زیاد و بین صفر و هفتاد درجه است.



 

Nicol

متخصص بخش گردشگری


آب­های ایران
رودهای ایران را از نظر مقدار آب آن­ها می‌توان به دو دسته تقسیم کرد :
یکی رودهای دائمی که پیوسته و به طور دائم در بستر آن­ها آب جریان دارد و دارای آبگیر مشخص هستند،
و دیگری رودهای موقت یا فصلی که فقط درفصول پرباران آب دارند و در دیگر فصول، کم‌آب و بلکه خشک‌اند.
رودهای ایران از حیث آبریزها به سه حوضه­ی عمده تقسیم می‌شوند :
حوضه­ی آبریز دریای مازندران
حوضه­ی آبریز خلیج فارس و دریای عمان
حوضه آبریز داخلی

حوضه آبریز دریای مازندران : دریای مازندران سطح مبنای رودخانه‌هایی است که آب­های ارتفاعات البرز، کوه­های خراسان، کوه­های کردستان و بخشی از فلات آذربایجان را از حوضه‌ای به مساحت تقریبی 206750 کیلومترمربع کشیده و به حوضه­ی جنوبی این دریا می‌رساند.
مهم­ترین رودخانه‌های این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از : ارس، سفیدروس، چالوس، هراز، گرگان و اترک.
حوضه­ی آبریز خلیج فارس و دریای عمان : این حوضه وسیع‌ترین حوضه­ی آبریز ایران و از کردستان غربی تا بلوچستان شرقی شامل مجموع ناهمواری­های ابرسن و ارتفاعات جنوبی جازموریان است.
الوند و زردکوه دو منبع بزرگ تأمین آب رودخانه‌های عظیم این حوضه به شمار می‌آیند و غالب رودخانه‌هایی که در پیچ و خم دره‌های ابرسن غلتیده و آب­های کف‌آلود را از دره‌ای به دره دیگر منتقل ساخته، سپس در جلگه­ی خوزستان گسترش می‌یابند، از این منابع سرشار سرچشمه می‌گیرند. مهم­ترین رودخانه‌های این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از : گاماساب، کارون، جراحی، شور و میناب.
حوضه‌های آبریز داخلی : بین رشته کوه­های ابرسن و رشته کوه­های مرکزی، همچنین میان کوه­های مرکزی و رشته کوه­های شرقی، حوضه‌های پست داخلی قرار گرفته‌اند که همگی ظاهری کاسه مانند (ناودیس) دارند. صفت مشترک رودخانه‌های تابع این حوضه‌های نامنظم و قلیل، یک دوره­ی کوتاه طغیان و کاهش سریع مقدار آب است و هرقدر به طرف مشرق نزدیک شویم، بستر رودخانه‌ها در فصول گرما خشک شده و وسعت سطوح مبنا که معمولا گودال­های کوچک و پراکنده هستند، محدودتر می‌شود. حوضه‌های آبریز داخلی با توجه به موقعیت جغرافیایی، تفاوت آب و هوا و اختلاف ارتفاع سطح پایه­ی شبکه­ی آب­ها به شرح زیرند :
حوضه­ی آبریز غربی
حوضه‌های آبریز مرکزی
حوضه‌های آبریز شرقی

حوضه آبریز غربی (دریاچه­ی اورمیه) : دریاچه­ی اورمیه در ارتفاع 1225 متر از سطح دریا واقع شده و وسعت آن به 6 هزار کیلومتر مربع بالغ می‌شود. این گودال حوضه­ی وسیعی را تشکیل می‌دهد که رود ارس و ارتفاعات سهند و سبلان حد شمالی و شرقی،‌ دره سفیدرود و کوه­های کردستان حد جنوب شرقی و جنوبی، و کوه­های مرزی حد غربی آن را تشکیل می‌دهند. آب دریاچه بسیار شور و تلخ و املاح آن در حدود 23درسد است،‌ به علت زیادی املاح، به جز موجودات ذره‌بینی محدودی، هیچ نوع ماهی و جانوری در آن زندگی نمی‌کند. در وسط دریاچه حدود 56 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که از همه معروفتر جزیره اسلامی (شاهی) است که قسمت شرقی آن در موقع پس‌روی آب به شبه جزیره تبدیل می‌شود.
چشمه‌های آب معدنی شامل آب­های گوگردی و گازدار و قلیایی و نمکی و غیره در ارتفاعات دریاچه وجود دارد که از نظر بهداشتی و درمانی مفیدند. در فصل تابستان، مردم برای استفاده از این چشمه‌ها و نیز گل و لای و لجن­های اطراف دریاچه به بنادر آن روی می‌آورند. مهم­ترین رودهای این حوضه عبارتند از : تلخه رود، زرینه رود، سیمینه رود.
حوضه‌های آبریز مرکزی : در فاصله­ی کوه­های بینالود و آلاداغ درخراسان، دامنه­ی جنوبی البرز در شمال، پیشکوه­های داخلی ابرسن در مغرب و جنوب و دامنه‌های غربی کوه­های کرمان و طبس، حوضه‌های آبریز پهناور مرکزی ایران را تشکیل می‌دهند که مساحت آن بیش از 455 هزار کیلومتر مربع است. این حوضه‌ها عبارتند از :
حوضه­ی آبریز دریاچه­ی قم (دریاچه نمک)
حوضه­ی آبریز باتلاق گاوخونی
حوضه­ی آبریز دریاچه‌های نیریز، مهارلو، پریشان

حوضه‌های آبریز شرقی : در مشرق ایران در حد فاصل بین فلات ایران و افغانستان منطقه­ی پستی قرار دارد که از شمال به جنوب از مجموعه‌ای از عوارض مرکب از دره‌ها و دشت‌ها، گودال­ها و باتلاق­ها تشکیل یافته و منطقه‌ای طبیعی در حد فاصل این دو فالت ایجاد کرده است.
هریرود که در سرحد ایران «تجن» نامیده می‌شود، پس از خروج از افغانستان دره­ی خود را در همین سرزمین پست رو به شمال حفر کرده و بخشی از بستر آن مرز ایران با افغانستان است. رود هیرمند نیز که قسمت اعظم آب­های افغانستان را به سوی جنوب می‌کشد، در بستر سفلی به قسمت جنوبی این اراضی پست پیوسته و سطح اساس خود را در گودال­های وسیع آن به دست می‌آورد. بزرگ­ترین حوضه‌های آبریز این منطقه که مهم­ترین حوضه‌های شرقی ایران نیزمحسوب می‌شود، دریاچه­ی هامون و باتلاق جازموریان است.
آب­های زیرزمینی
متوسط بارندگی در ایران 250 تا 300 میلی‌متر است و مردم ایران از روزگاران گذشته، کمبود آب را با توسعه­ی فعالیت­های صحیح و دامنه‌دار آبیاری و آبیابی حل کرده‌اند، از جمله­ی این فعالیت­ها استفاده از آب­های زیرزمینی است. بنابراین شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که پایه‌های تمدن ایران باستان تا حد بسیاری بر اصول آبیاری مصنوعی استوار بوده و خدماتی که ایرانیان طی تاریخ خود در این زمینه انجام داده‌اند، در نوع خود بی‌نظیر و از لحاظ فنی قابل تحسین و شگفت‌انگیز است. شیوه‌های استفاده از منابع آب­های زیرزمینی متفاوت است. آب­های زیرزمینی ممکن است خود به طور طبیعی از زمین خارج شود و جریان یابد (مثل چشمه‌ها) یا در اثر کندن و حفر قسمتی از زمین آن را خارج کنند و مورد استفاده قرار دهند (مثل چاه و قنات). بنابراین خروج آب­های زیرزمینی به سه وسیله­ی چشمه، چاه و قنات امکان‌پذیر است.



 

Nicol

متخصص بخش گردشگری


دریاهای ایران

caspian2.jpg
1ـ خلیج فارس :
خلیج فارس به وسعت حدود 232850 کیلومتر مربع در جنوب و میان ایران و شبه جزیره­ی عربستان واقع شده و با دریای عمان از طریق تنگه­ی هرمز مربوط است. طول آن از دهانه اروندرود در شمال غربی تا تنگه هرمز در جنوب شرقی حدود 805 کیلومتر است و عرض میان 56 تا 288 کیلومتر متفاوت است. عمق آن چندان زیاد نیست : حداکثر ژرفای آن 182 متر در رأس المسندم و حداقل 30 متر در دهانه­ی اروندرود است. سراسر ضلع شمالی آن را سواحل ایران دربرگرفته است و در مساحت کمی از گوشه­ی شمال غربی آن کشورهای کویت و عراق قرار دارند.
در کف خلیج فارس برآمدگی­های سنگی و مرجانی وجود دارد که محل صید مروارید است. در فلات قاره و در اعماق آب­های خلیج فارس مخازن و میدان­های وسیع نفتی قرار دارد که بر اثر استخراج نفت در پیرامون خلیج فارس، از اهمیت بازرگانی خاصی برخوردار شده است.

خلیج فارس دریایی است آزاد که ایران را به وسیله­ی راه تنگه­ی هرمز و از طریق آب­های اقیانوس هند،‌ با سایر آب­ها و کشورهای دنیا مربوط می‌کند. این خلیج از آن­جا که سر راه خطوط دریایی خاورمیانه واقع شده از نظر استراتژیکی نیز اهمیت دارد. به موازات ساحل دریا، رشته کوه­هایی قرار دارند که در بعضی نقاط این ارتفاعات به دریا منتهی می‌شوند و گاهی هم از دریا دور شده دشت­هایی میان دریا و ارتفاعات قرار می‌گیرد.
بخش عمده­ی صید ماهی کشور در سواحل جنوبی ایران صورت می‌گیرد. به عبارتی، حدود 78 درسد صید منابع آبزی کشور در سواحل جنوبی انجام می‌شود. مهم­ترین انواع ماهیان دریاهای جنوب عبارتند از: حلوا، شیرماهی، شوریده، قباد، سرخو، سنگسر و غیره.
2ـ دریای عمان :
دریای عمان، شاید بهتر است بگوییم که خلیج عمان پیشروی آب اقیانوس هند است به داخل خشکی در جنوب غربی آسیا. این خلیج در حقیقت از سه سو به خشکی و ازیک سو به دریای آزاد مرتبط است. شمال آن ایران و پاکستان، شرق آن شبه جزیره­ دکن و غرب آن شبه جزیره­ی عربستان قرار دارد. تنها از سوی جنوب، این دریا به اقیانوس هند متصل است. سواحل جنوبی ایران از تنگه­ی هرمز تا بندر گواتر مجاور آن است و این مسافت نیمی از کناره‌های جنوبی ایران را تشکیل می‌دهد. مدار رأس‌السرطان از شمال آن عبور می‌کند و از این­رو این خلیج در منطقه­ی گرم کره­ی زمین واقع است. حداکثر درجه حرارت سطح آب در مرداد ماه 33 درجه و در دی ماه دست کم 8/19 است. طول آن ازتنگه­ی هرمز تا دکن حدود 610 کیلومتر و عرض آن کمتر از عرض آب­های خلیج فارس است. مساحت آن 903 هزار کیلومتر مربع در مقابل عمق آن از خلیج فارس بیشتر است. عمق این خلیج در اطراف چاه‌بهار حدود 3398 متر است. هرچه به سوی غرب پیش برویم، عمق آن به سرعت کم می‌شود تا جایی که در نزدیکی تنگه­ی هرمز به 73 متر می‌رسد.
بنادر کوچکی چون جاسک ـ چاه‌بهار ـ گواتر در کنار این خلیج‌ها دیده می‌شوند که بیانگر بازرگانی و دریانوردی تقریبا محدود آن است.
3ـ دریاچه­ی مازندران (کاسپین) :
بزرگترین دریاچه­ی جهان، دریاچه‌ای است که به سبب وسعت زیاد 5/6 برابر دریاچه­ی «اورال» و 13 برابر دریاچه­ی «بایکال» و زمانی تمامی سطح خشکی­های آسیای جنوب باختری را می‌پوشانید، از همان زمان­های پیش دریا خوانده می‌شد.
این دریا میان ایران، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان قرار گرفته و این کشورها از منابع آن به طور مشترک استفاده می‌کنند. از 6380 کیلومتر طول سواحل دریای مازندران به حدود 922 کیلومتر از آستارا تا رود اترک متعلق به ایران است.
مساحت این دریا حدود 424 هزار کیلومترمربع است. ژرفای دریاچه­ی مازندران در حوضه­ی شمالی بسیار کم، تقریبا چهار پنجم وسعتش دارای ژرفای کمتر از 10 متراست، تا جایی که بخش وسیعی از کاسپین شمالی به قدری کم‌ژرفاست که فقط کرجی­های بسیار کوچک می‌توانند در آن رفت و آمد کنند. ژرفای متوسط این حوضه حدود 2/6 متر است. در حوضه­ی جنوبی، ژرفای دریا نسبت به حوضه­ی شمالی بیشتر است و به حدود 960 تا 1000 متر می‌رسد و متوسط آن 325 متر است. دریای مازندران از نظر ژرفا و ویژگی­های دیگر، از شمال به جنوب به سه حوضه تقسیم می‌شود. حوضه­ی جنوبی یا کاسپین جنوبی که به سواحل ایران منتهی می‌شود، دارای شکلی تقریبا مربع است و وسعت این حوضه حدود 1555 کیلومتر مربع است که حدود 36درسد از مجموع وسعت دریا را شامل می‌شود.
دریای مازندران از نظر صید ماهی اهمیت بسیار دارد و ماهیان خاویاری دریای مازندران دارای شهرت جهانی هستند. سالیانه حدود 300 تن خاویار از صید این ماهی­ها به دست می‌آید. در دریای مازندران، حدود 100 گونه ماهی زندگی می‌کند که درحال حاضر تنها حدود 15 نوع آن مورد بهره‌برداری است.​


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری


جزایر ایران

جزایر عمده ایران را در خلیج فارس می‌توان به شرح زیر برشمرد :
جزیره­ی هرمز : طول محیط این جزیره بیضی شکل حدود 6000 متر است و در مدخل خلیج فارس به سبب موقعیت جغرافیایی آن، مجاورت با تنگه­ی هرمز به عرض حداقل 56 کیلومتر و به عمق حداکثر 115 متر از نظر نظامی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار است. «آلبوکرک» دریاسالار پرتغالی در سال 886 ش. (1507م.) این جزیره را تسخیر کرد و با ایجاد استحکامات نظامی، بیش از یک قرن تا دوران «شاه عباس» صفوی (1622 م.) بر کرانه‌های خلیج فارس تسلط داشت. هم‌اکنون آثار و خرابه‌های قلعه پرتغالی­ها در شمال جزیره در نزدیکی آبادی­های فعلی دیده می‌شود.
جزیره­ی خارک : خارک به طول تقریبی 10 کیلومتر و عرض از 4 تا 5 کیلومتر، جزیره‌ای است مرجانی، درساحل خلیج فارس، شمال غربی بندر بوشهر، که تا این بندر حدود 65 کیلومتر فاصله دارد.
جزیره­ی خارک برای ایجاد لنگرگاه­ها، با مزایای طبیعی و سواحل عمیق آن، برای پهلو گرفتن نفت‌کش­های اقیانوس‌پیما بسیار مناسب است، به ویژه که قشر سنگی چون پشته‌ای که سطح جزیره را پوشانده، در وسط جزیره به بلندی 60 مترمی‌رسد و این بلندی­ها موجب می‌شوند بندرگاه­های شرقی خارک را در مقابل شدت جریان باد که در جهت شمال غربی و جنوب شرقی می‌وزند، محفوظ نگاهدارند. اگرکارشناسان، اکنون این جزیره را به عنوان مرکز تأسیسات عظیم صدور نفت برگزیده‌اند، دریانوردان‌ِ خلیج فارس نیز در ادوار گذشته از آن برای پهلو گرفتن کشتی­ها استفاده می‌کردند.
جزیره­ی قشم : این جزیره در نزدیکی تنگه­ی هرمز، بزرگ­ترین و پرجمعیت‌ترین جزیره­ی خلیج فارس است. سواحل آن برای ایجاد لنگرگاه مناسب است. اطراف آن را کوه­های آهکی فرا گرفته و اراضی داخلی دارای چراگاه­های مناسب احشام، هم­چنین مستعد برای کشت و زرع و ایجاد باغ­های میوه ونخلستان است. در این جزیره، معادن نمک و خاک سرخ یافت می‌شود.
جزیره­ی کیش : جزیره­ی کیش با وسعت حدود 85 کیلومتر مربع پس از قشم، از دیگر جزایر ایران در خلیج فارس اهمیت بیشتری دارد. بخش بزرگ مساحت آن مسطح و مستعد کشاورزی است و دارای نخلستان­های متعدد. در این جزیره در سال­های اخیر به عنوان یک منطقه­ی آزاد تجاری، تأسیساتی به منظور جلب بازرگانان و جهانگردان داخلی و خارجی دایر شده است.
جزیره­ی هنگام : این جزیره با آبادی­های کوچک خود جمعا به وسعت حدود 50 کیلومترمربع در جنوب جزیره­ی قشم واقع شده و دارای معادن نمک و خاک سرخ و سرب است. صید ماهی از اشتغالات عمده­ی ساکنان آن به شمار می‌رود.
جزیره­ی لارک : به مساحت تقریبی 83 کیلومتر مربع درجنوب جزیره هرمز واقع شده، عمق دریا در اطراف جزیره نسبتا زیاد است. ارتفاعات آن نمکی و دارای معادن سنگ آهن است و معیشت معدود ساکنان آن از راه پرورش دام و صید ماهی تأمین می‌شود.
جزیره­ی لاوان (شیخ شعیب) : به وسعت تقریبی 120 کیلومتر مربع در شمال غربی جزیره کیش، به فاصله­ی 18 کیلومتری ساحل قرار گرفته و مردم آن­جا بیشتر به صید مروارید اشتغال دارند. این جزیره به سبب عملیات شرکت نفت لاوان، اهمیت پیدا کرده است.
جزایر تنب کوچک و تنب بزرگ : این دو جزیره، به فاصله 12 کیلومتر از همدیگر در جنوب جزیره­ی قشم واقع شده‌اند. ساکنان تنب بزرگ از راه صید ماهی و مروارید امرار معاش می‌کنند.
جزیره­ی ابوموسی : به مساحت تقریبی 20 کیلومتر مربع با مختصر کشاورزی در جنوب بندر لنگه واقع شده و ساکنان اندک آن از طریق صید ماهی و مروارید ارتزاق می‌کنند.
جزیره­ی هندورابی : به مساحت تقریبی 36 کیلومترمربع در 76 کیلومتری بندر لنگه از جزایر ایرانی ساحل خلیج فارس است. ساکنان جزیره هندورابی بیشتر به صید ماهی و مروارید اشتغال دارند، و گروه اندکی نیز به کشاورزی می‌پردازند.​


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
چشم‌انداز گیاهی و زندگی جانوری ایران

در جاهای مختلف ایران، پوشش گیاهی و زندگی جانوری متنوعی دیده می‌شود. این تنوع بستگی به وضع طبیعی و آب و هوا دارد. مرز قطعی نواحی گیاهی و جانوری کاملا مشخص نیست، ولی با توجه به آب و هوا، تفاوت میان گیاهان و جانوران درسه ناحیه­ی معتدل مازندرانی، معتدل کوهستانی و ناحیه بیابانی و نیمه بیابانی دیده می‌شود.
چشم‌انداز گیاهی و جانوری درناحیه­ی مازندرانی : پوشش گیاهی ناحیه­ی مازندرانی، شامل جنگل­های انبوه، نیمه انبوه و چمنزارهای سرسبز دائمی و پهناوراست. علت این امر، بارش فراوان، خاک مساعد و دمای ملایم است که موجب پیدایش پوشش گیاهی پیوسته و ممتد در آن شده است.
مساحت جنگل­های شمال حدود 1،840،000 هکتار است و دامنه­ی شمالی رشته کوه البرز را پوشانیده است. این جنگل­ها از بجنورد تا آستارا کشیده شده، جنگل­های این ناحیه­ پوشیده ازدرختان پهن برگ از نوع بلوط ، سپیدار، راش، افرا و غیره است.
جانوران ناحیه­ی مازندرانی نیز متنوع‌اند و در جنگل­های این ناحیه، گربه وحشی، گرگ، شغال، گراز، خرس و خوک وحشی زندگی می‌کنند. در مرداب­ها و برکه‌ها و باتلاق­های این ناحیه قورباغه، مار، سنگ‌پشت، خرچنگ و همچنین انواع پرندگان مانند مرغابی، غاز، قو، و حواصیل به ویژه در فصل پاییز و زمستان به فراوانی یافت می‌شوند. همچنین دریای مازندران و رودهای آن زیستگاه انواع مختلف ماهی است.
چشم‌انداز گیاهی و حیوانی در ناحیه­ی معتدل کوهستانی : ناحیه­ی کوهستانی ایران از پوشش گیاهی ممتدی برخوردار نیست. در جاهایی که برف و باران بیشتری می‌بارد و تبخیر به علت پایین بودن دما به کندی صورت می‌گیرد، رویش گیاهان بیشتر است و در آن­جا جنگل نیز دیده می‌شود. در جاهایی که رطوبت کمتر و ضخامت خاک کمتر است، گیاهان کمتری می‌روید.
جنگل­های ناحیه کوهستانی در بعضی جاها تـُنُک و فاقد گیاهان زیردرختی هستند و در برخی جاها انبوه­ترند و در زیر آن­ها درختچه‌های گوناگون می‌رویند. بارزترین این جنگل­ها، جنگل­های غرب ایران است و از آن­جایی که بیشتر درختان بلوط است، به جنگل­های بلوط معروفند. بیشتر قسمت­های کردستان، باختران، لرستان، کوه­های چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و کوه­های بخش کازرون فارس از جنگل­های بلوط پوشیده شده است. مساحت جنگل­های بلوط را روی هم رفته 10 میلیون هکتار برآورد کرده‌اند. تقریبا یک دهم این جنگل­ها انبوه و بقیه تنک‌اند. در این جنگل­ها درختان میوه ازقبیل گلابی، انجیر،‌ پسته و بادام وحشی وجود دارد.
چشم‌انداز گیاهی و حیوانی درناحیه­ی بیابانی و نیمه بیابانی : در ناحیه­ی بیابانی ایران به علت باران کم و نامنظم و تبخیر زیاد و وزش باد، پوشش گیاهی ممتدی وجود ندارد. در این ناحیه تنها گیاهانی می‌توانند رشد کنند که در مقابل گرما و خشکی هوا مقاومت داشته باشند. این گیاهان بسیار محدود و با فاصله روییده‌اند. در این ناحیه، به ویژه در نواحی شرقی استان فارس، مرکز کویر نمک، کرمان، رفسنجان، حوالی یزد و انارک، نواحی جنوبی خراسان و کوه­های شاهسواران و بارز جنگل­های پسته که اغلب آن­ها را «بنه» نیز می‌نامند، همراه درختان بادام وحشی دیده می‌شوند. مساحت این جنگل­ها را 2،400،000 هکتار برآورد کرده‌اند. همچنین در کرانه‌های دریای عمان و خلیج فارس جنگل­های گرمسیری به صورت پراکنده دیده می‌شوند که درختان آن­ها عبارتند از: گز، کهور، کنار، آگاسیا و درخت حرا (در سواحل خلیج فارس) که برگ آن مصرف علوفه دارد.
جانورانی که در این ناحیه زندگی می‌کنند عبارتند از: آهو، یوزپلنگ، گورخر و پرندگانی از قبیل پلیکان، فلامینگو، و درنا. همچنین درکناره‌های دریای جنوب و میان آن­ها سنگ پشت، ستاره دریایی، میگو، خرچنگ، صدف و انواع مختلف ماهی­ها وجود دارند.​


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
مرزهای جغرافیایی و سیاسی ایران

iran.jpg
فلات ایران :
واحد جغرافیایی ویژه‌ای از قاره آسیاست که کشور ایران نیز در آن واقع شده است. موقعیت عمومی و جغرافیایی فلات ایران که در جنوب غربی آسیا به صورت پلی میان سه قاره­ی آسیا، آفریقا و اروپا واقع شده است، به نحو بارزی در اوضاع سیاسی و نوسانات مرزهای آن موثر بوده است و اغلب در معرض تجاوز اقوام مختلف قرار گرفته و گاهی هم بیگانگان مدتی بر آن تسلط یافته‌اند. مرز طبیعی فلات ایران در شمال جلگه­ی ماوراءالنهر و دریای مازندران و جلگه­ی کورا، در مغرب جلگه­ی بین‌النهرین، در جنوب شرقی و مشرق رود سند و در جنوب خلیج فارس و دریای عمان و جزایر آن است. حدود 90درسد از خاک ایران در محدوده­ی فلات ایران واقع شده است.
مرزهای سیاسی کنونی ایران
کشور ایران بیش از 6000 کیلومتر با کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق مرز خشکی مشترک دارد. اگر کناره‌های خلیج فارس و دریای عمان و مازندران را به آن بیفزاییم، طول مرزهای ایران به حدود 8700 کیلومتر می‌رسد. طول مرزهای کشور ایران و عراق در مقایسه با مرزهای ایران با دیگر کشورهای همسایه در مقام اول است. کوتاه­ترین مرزهای ایران درمیان کشورهای مجاور، مرز ایران و ارمنستان است. مرزهای سیاسی کنونی ایران به مرزهای شمالی، مرزهای شرقی، مرزهای غربی و مرزهای جنوبی تقسیم می‌شود.
1ـ مرزهای شمالی : ایران از سوی شمال با کشورهای ترکمنستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان هم‌مرزاست و خط مرزی ایران و جمهوری­های شوروی سابق که قسمتی از آن را مرز آبی دریای مازندران و مرزهای رودخانه‌ای تشکیل می‌دهد، جمعا در حدود 2643 کیلومتر است.
2ـ مرزهای شرقی : کشور ایران از سمت شرق با کشورهای افغانستان و پاکستان هم‌مرز است. ایران با افغانستان در طول خطی از دهانه­ی ذوالفقار (نقطه مرزی مشترک بین ایران و افغانستان و ترکمنستان) در شمال تا کوه ملک سیاه در جنوب (نقطه مرزی با پاکستان) حد مشترک دارد. طول این خط مرزی در حدود 945 کیلومتر است.
مرزایران و پاکستان، زمانی که پاکستان ضمیمه­ی هند و از متصرفات انگلستان محسوب می‌شد، به دست مأموران انگلیسی تحدید و به موجب پروتکل­های 1288ق. پس از گذشتن از رودخانه ماشکید در کنار دریای عمان درجنوب تا کوه ملک سیاه (نقطه مرزی ایران و افغانستان و بلوچستان) در شمال تعیین گردید. طول خطوط مرزی ایران و پاکستان در حدود 987 کیلومتر است.
3ـ مرزهای غربی : با تشکیل دولت جدید ترکیه پس از جنگ جهانی اول، ایران در غرب با کشور مذکور همسایه و هم‌مرزشد. طول خطوط مرزی ایران و ترکیه در حدود 486 کیلومتر است.
مرز ایران و عراق : خط مرزی ایران و عراق در واقع همان مرز قدیمی ایران و عثمانی است که در جنوب از تقسیم‌گاه آب اروند رود آغاز می‌شود، سپس به سوی شمال از بیابان عبور می‌کند و از داخل هورالعظیم می‌گذرد و پس از پشت سر گذاشتن عارضه‌های متعدد جغرافیایی، به جنوب دهلران می‌رسد. در این ناحیه تا قصرشیرین خط مرزی ایران و عراق از پای آخرین ارتفاعات ایلام می‌گذرد، پس از قصرشیرین از بخش کم‌ارتفاعی گذشته، به کوه دالامپیر نقطه­ی مرزی ایران و عراق و ترکیه می‌رسد. طول این مرز در حدود 1609 کیلومتر است.
4ـ مرزهای آبی جنوب : موقعیت خلیج فارس و دریای عمان درجنوب بهترین و مطمئن‌ترین موقع سیاسی را برای مرزهای جنوبی ایران فراهم ساخته است. خط ساحلی جنوب به طول 1880 کیلومتر شامل کرانه‌های شمالی دریای عمان و تمام کرانه‌های شمالی خلیج فارس و بخشی از اروند رود که از مصب آن تا دهانه­ی نهرخین و نیز تقسیم‌گاه آب شط (تالوگ)، مرز ایران و عراق است.​
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
دین، مذهب و زبان
دین رسمی مردم ایران، اسلام و مذهب رسمی، شیعه ی دوازده امامی است. مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل‌اند. 99/5درسد از مردم ایران مسلمانند و 91درسد آنها شیعه هستند. اقلیت­های مذهبی که در ایران به رسمیت شناخته شده‌اند، عبارتند از: مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان و پیروان سایر ادیان.
زبان رسمی و خط رایج ایران، فارسی است به جز فارسی، زبان­های دیگری مانند ترکی، کردی،‌ عربی، گیلکی و بلوچی نیز در نقاط مختلف کشور تکلم می‌شود. از زبان­های خارجی رایج در ایران، در درجه­ی اول انگلیسی و سپس عربی و فرانسه کاربرد دارد.


جمعیت و پراکندگی آن
براساس آخرین نتایج آمارگیری جمعیت در آبان سال 1375، جمعیت کشور 60/05 میلیون نفر است که 36/8 میلیون نفر (61/3درصد) آن شهری و 23 میلیون نفر (38/3درصد) در نقاط روستایی و بقیه غیرساکن هستند.
تحول رشد جمعیت ایران
جمعیت ایران طی هفتاد سال اخیر از حدود 10 میلیون نفر در سال 1300 شمسی به 60 میلیون نفر درسال 1370 رسیده است. میزان این افزایش در تمام دوره­ی 70 ساله یکسان نبوده و رشد شتابان آن ازسال 1330 آغاز و تنها طی 40 سال حدود 3/5 برابر شده و از 17 میلیون نفر به 60 میلیون نفر رسیده است.
با توجه به روند جمعیت گذشته و سرشماری­های انجام شده، رشد سالیانه­ی جمعیت تحول چشمگیری داشته است. بیشترین رشد جمعیتی در خلال سال­های 1355 تا 1365 کشور به علت مهاجرپذیری کشور به ویژه ازافغانستان بوده است و پس از آن با کوشش­های به عمل آمده تا سال 1375 رو به کاهش گذارده است. میزان رشد جمعیت بین سال­های 70 تا 75 به میزان 1/47 درسد برآورد شده است. رشد سریع جمعیت در ایران، اثر برنامه‌ریزی­های اقتصادی، اجتماعی را خنثی و موضوع کنترل جمعیت را بطور جدی مطرح کرده است.
رشد طبیعی جمعیت کشور ایران در حال حاضر حدود 1/41 درسد در سال است؛ یعنی در هر سال نیم میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده می‌شود.
از نظر تعداد جمعیت، ایران در میان کشورهای همجوار در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز در سال 1358 به ترتیب پس از پاکستان، ترکیه و مصر در مقام چهارم قرار داشت، ولی به دلیل افزایش سریع جمعیت ایران در سال­های اخیر، جمعیت کشور ما از سال 1371 به مرتبه دوم پس از پاکستان رسیده است. بنابراین ضرورت تنظیم رشد جمعیت برای کشورهای در حال توسعه­ی جهان، به ویژه ایران امری حیاتی است.
ساخت جنسی و سنی
در آبان 1375، از 60055488 نفر جمعیت کشور، 30515159 نفر مرد و 295040329 نفر زن بوده‌اند که در نتیجه، نسبت جنسی برابر 103 به دست می‌آید. به عبارت دیگر، درمقابل هر 100 نفر زن، 103 نفر مرد وجود داشته است.
75/6 درسد جمعیت کل کشور را جمعیت ده ساله و بیشتر تشکیل می‌دهد. از جمعیت 10 ساله و بیشتر روستایی 37/6 درسد فعال و از این جمعیت فعال 90/6 درسد شاغل و مابقی بیکاراند.
ساخت سنی جمعیت ایران همانند دیگر کشورهای در حال توسعه، بسیار جوان است به طوری که 56 درسد جمعیت کشور را افراد کمتر از 20 سال تشکیل می‌دهند.
نوع خانوار و پراکندگی آن
در آبان 1375، از کل خانوارهای معمولی کشور،99/69 درسد را خانوارهای معمولی ساکن تشکیل می‌داده‌اند. از این تعداد، 64/12 درسد در نقاط شهری و 57/35 درسد درنقاط روستایی سکونت داشته‌اند. در کل کشور، میانگین تعداد افراد در خانوارهای معمولی،4/77 نفر به دست آمده است.
این میانگین برای خانوارهای شهری، 4/56 نفر، برای خانوارهای روستایی،5/14 نفر و برای خانوارهای غیرساکن،5/43 نفربوده است.
توزیع جمعیت
توزیع مکانی جمعیت درسطح کشور ناموزون بوده و عوامل جغرافیایی، بسیار متأثر است. هرچند دردهه‌های اخیر این تأثیر تا حدودی کاهش یافته است، اما هنوز عامل عمده در پراکندگی جمعیت ایران محسوب می‌شود. نیمه­ی غربی به دلیل برخورداری از محیطی مساعدتر نسبت به نیمه شرقی، از تراکم جمعیت بیشتری برخورداراست. تمام استان­های این بخش به جز ایلام، تراکم بیشتری از تراکم متوسط کشور یعنی 35 نفر در کیلومترمربع دارند. با توجه به متوسط تراکم جمعیت کشور، نواحی کم تراکم و پرتراکم جمعیت از نظرجغرافیایی معنی‌دار خواهد بود. بدین ترتیب نیمه­ی شرقی کشور از تراکمی کمتر از تراکم متوسط کشور برخوردار است. کمبود منابع آب دراثر بارش کم، وجود زمین­های کویری و شوره‌زار، کمبود زمین با خاک مناسب و وجود اقلیم خشک و نامناسب از عوامل اصلی این تراکم ناچیز جمعیت است. پرتراکم‌ترین استان ایران استان تهران است که درسال 1370 حدود 370 نفر درهر کیلومتر مربع جمعیت داشته است.



 

Nicol

متخصص بخش گردشگری


کشاورزی و منابع طبیعی در ایران

iran_maz.jpg
سرزمین ایران به طور کلی کوهستانی و نیمه خشک محسوب می‌شود. بیش از نیمی از مساحت کشور را کوه­ها و ارتفاعات، یک چهارم آن را صحراها و کمتر از یک چهارم دیگر را نیز زمین­های قابل کشت تشکیل داده است.
منابع آب کشور در 8 منطقه تقسیم‌بندی شده است که هر کدام از آن­ها شامل چند حوزه­ی آبریز است.

سطح کشور به 37 حوزه و 147 زیرحوزه و 598 دشت تقسیم شده است. در هریک از زیر حوزه‌ها، دشت­هایی با مساحت­های متفاوت وجود دارد که شهرها، آبادی­ها و محدوده‌های کشاورزی بیشتر در آن­ها قرار گرفته‌اند.

مشخصات کشاورزی
ایران،‌ علاوه بر گستردگی زمین­های مستعد کشاورزی،‌ از مزیت تنوع آب و هوایی بسیار برخوردار است، ولی کمبود نزولات آسمانی و توزیع نامناسب آن، محدودیت منابع آب و ناهمواری­ها، استفاده­ی کامل از زمین­های قابل کشت را ناممکن ساخته است.
به طور کلی، نزدیک به 31 درسد خاک ایران، یعنی حدود 51 میلیون هکتار، دارای استعداد خوب و گاه متوسط کشاورزی است. هنوز 64 درسد منابع خاک دارای استعداد کشاورزی، بالغ بر 33 میلیون هکتار، برای تولید به کار گرفته نشده است. از 18/7 میلیون هکتار اراضی واقع در چرخه­ی تولید با نرخ 50 -60 درسد بهره‌وری استفاده شده است و هرساله سطح وسیعی نیز به صورت آیش (کشت نشده) می‌ماند.

ir_keshavarzi.jpg


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری


صنعت

ir_palayeshgah.jpg
منابع انرژی در ایران
ایران با دسترسی به منابع عظیم انرژی­های فسیلی در جهان از اهمیت بسیاری برخورداراست. کشور ما با داشتن 12 درسد از کل گاز طبیعی کشف شده جهان درمقام دوم و در سطح منطقه­ی خاورمیانه در مقام اول قرار دارد. از نظر منابع نفتی درسطح جهان مقام ششم و در خاورمیانه در مقام چهارم پس از عربستان، عراق و امارات واقع شده است.
زغال سنگ : منابع اصلی زغال سنگ ایران در البرز شرقی، البرز مرکزی، البرز غربی، خراسان و کرمان واقع شده است. ایران از نظر منابع زغال سنگ در خاورمیانه دارای مقام اول است.
زغال سنگ درکارخانه­ی ذوب آهن به صورت زغال کک (زغال صنعتی) مصرف دارد. این ماده صنعتی سالانه 1/5 میلیون تن در ایران استخراج می‌شود.
گاز طبیعی : منابع گاز طبیعی به دو صورت در مخازن زیرزمینی یافت می‌شود:
ir_gaz.jpg

یکی به به صورت همراه با مخازن نفتی و دیگری به صورت ذخایر مستقل. گاز طبیعی از بهترین سوخت­های فسیلی محسوب می‌شود، زیرا خاکستر برجای نمی‌گذارد و محیط را آلوده نمی‌کند؛ به علاوه، نسبت به دیگر منابع انرژی ارزان­تر است.
ایران با حدود 15 تریلیون مترمکعب ذخایرکشف شده، دومین کشور دارنده­ی گاز طبیعی در جهان محسوب می‌شود و تقریبا هرساله نیز ذخایر جدیدتری از این منبع انرژی در ایران کشف می‌شود. گاز طبیعی را پس از تصفیه در پالایشگاه از طریق لوله به مراکز مصرف انتقال می‌دهند.
به طور کلی منابع گاز طبیعی شهرها و روستاهای ایران از چهارناحیه تأمین می‌شود :
1ـ ناحیه­ی آغاجاری و پالایشگاه بید بلند در خوزستان
2ـ ناحیه­ی کنگان و پالایشگاه کنگان در بوشهر
3ـ جزیره­ی قشم و سرخون در هرمزگان
4ـ ناحیه­ی خانگیران و گنبدلی و پالایشگاه سرخس در خراسان

نفت : جهان امروز روزانه حدود 65 میلیون بشکه نفت مصرف می‌کند که حدود 30 درسد آن در منطقه­ی خاورمیانه تولید می‌شود. ایران پس از عربستان مهم‌ترین تولیدکننده­ی نفت در منطقه­ی خاورمیانه محسوب می‌گردد. در سال 1371 سهمیه­ی تولید نفت برای ایران از سوی اوپک 3/5 میلیون بشکه تعیین شده است که دومین کشور مهم تولیدکننده در میان کشورهای اوپک محسوب می‌شود.
منابع نفتی که تاکنون در ایران مورد بهره‌برداری قرار گرفته عمدتا در دوناحیه واقع شده است:
ناحیه­ی اول در جنوب ایران و در منطقه ابرسن (زاگرس) در خوزستان و فلات قاره در کف خلیج فارس
ناحیه­ی دوم در غرب استان کرمانشاه و در ناحیه­ی مرزی نفت‌شهر
انرژی الکتریکی : در ایران تولید برق به دو طریق صورت می‌گیرد :
ir_sad.jpg

تولید برق از طریق سوخت­های فسیلی (برق حرارتی) و تولید برق از طریق سدها (برق آبی).
به دلیل وجود انرژی فسیلی فراوان در ایران و ارزانی آن و همچنین فقدان رودخانه‌های پرآب، قسمت عمده­ی برق تولیدی ایران برق حرارتی است.
سوخت نیروگاه­های ایران را به ترتیب گاز طبیعی، نفت کوره و گازوئیل تشکیل می‌دهد.
سیستم انتقال برق در ایران به طریق کابل­های هوایی انجام می‌گیرد. ولتاژ برق در ایران برای مصرف خانگی 220 ولت و برای مصرف صنعتی 380 ولت است.​


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری


پایتخت
کلان شهر تهران با جمعیتی بالغ بر7 میلیون نفر، به عنوان پایتخت ایران، مهم‌ترین مرکزسیاسی، اداری، اقتصادی و فرهنگی ایران و منطقه است.
استان تهران : از شمال با استان مازندران و گیلان، از شرق با استان سمنان، و از جنوب و غرب با استان­های قم، مرکزی، همدان و زنجان و استان قزوین همسایه است. از نظر موقعیت نسبی جغرافیایی، این استان در غرب دشت کویر و جنوب رشته کوه­های البرز واقع شده است.
به لحاظ موقعیت، استان تهران در بخش مرکزی ایران قرار گرفته است امکان دسترسی به همه­ی نقاط کشور را تقریبا فراهم می‌کند. قرار گرفتن در دامنه‌های جنوبی کوه­های البرز به عنوان یک عامل دفاعی، از گذشته زمینه­ی لازم را برای تجمع جمعیت فراهم کرده و در حال حاضر این ارتفاعات تأمین‌کننده بخشی از آب موردنیاز مصرفی در بخش کشاورزی و شرب جمعیت ساکن در این استان است. شیب این استان، ازسمت شمال به جنوب است و به سبب همواری‌ بخش­های وسیعی از این استان، امکان استقرار سکونتگاه­ها و طبعا جمعیت را فراهم آورده است. وضعیت آب و هوایی آن، شرایط مناسب زندگی را مهیا می‌کند. زمستان­های کوتاه و اعتدال هوا در فصول پاییز و بهار، به همراه ریزش­های جوی مناسب و کافی برای کشت محصولات مختلف و رطوبت نسبی کم، از دیگرویژگی­های اقلیمی این استان است.
ویژگی جمعیت : استان تهران در سال 1375، بیش از 9 میلیون نفر جمعیت داشته است. به بیان دیگر،‌ این استان با مساحتی حدود 2/2 درسد از کل مساحت کشور 16/2 درسد جمعیت ایران را درخود جای داده است.
استان تهران با داشتن تراکم متوسط 270 نفر در کیلومتر مربع، پرتراکم‌ترین استان محسوب می‌شود. به سبب تفاوت­های جغرافیایی، جمعیت در سطح استان یکسان توزیع نشده است. توزیع جغرافیایی جمعیت در سطح استان، نشان می‌دهد که شهرستان­هایی که در دشت تهران و کرج واقع شده‌اند، با برخورداری از موقعیت جغرافیایی مناسب،‌ بیشترین تراکم جمعیت، و شهرستان­های نواحی کوهستانی شمال استان و همچنین نواحی حاشیه کویر به سبب نامساعد بودن محیط جغرافیایی، کمترین تراکم جمعیت را دارند.
استان تهران از نظرجمعیت، در میان استانهای کشور، دارای این ویژگی­هاست :
1ـ پرجمعیت‌ترین استان کشور است
2ـ پرتراکم‌ترین استان کشور است
3ـ دارای کمترین نسبت جمعیت روستانشین است
4ـ از بیشترین درسد افزایش جمعیت در سال برخوردار است

شهر تهران جزو یکی از دوازده شهرستان استان تهران به شمار می‌آید.
این شهرستان 1500 کیلومترمربع مساحت دارد و پرجمعیت‌ترین شهرستان استان و پرجمعیت‌ترین شهر کشور است و درسطح کشور به کانون اصلی فعالیت­های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تبدیل شده است.
در شهر تهران مراکز فرهنگی و تفریحی ملی ایران که دارای مجموعه­ی بسیار ارزشمندی از آثار فرهنگی تمدن­های دوره باستان و دوره اسلامی است، کتابخانه ملی ایران که غنی‌ترین کتابخانه­ی کشور محسوب می‌شود، همچنین مجموعه­ی کاخ­های سابق، پارک­ها و فضاهای سبز و فرهنگسراها و موارد دیدنی دیگر از جمله مراکز دیدنی این شهر، ملی محسوب می‌شوند.
ویژگی­های اقتصادی تهران :
تهران به لحاظ تمرکز اداری ـ سیاسی، در فعالیت­های اقتصادی کشور، دارای نقش بسیار مهمی است. این نقش چنان با اهمیت است که می‌توانیم آن را به مثابه قطب اقتصادی کشور بدانیم. از نظر فعالیت اقتصادی در بخش­های سه‌گانه (صنعت، کشاورزی، خدمات)، استان تهران میان استان­های کشور، دارای ویژگی خاصی است. در این استان، کشاورزی نسبت به بخش­های دیگر اقتصادی، اهمیت چندانی ندارد و در مقایسه با کل کشور سهم ناچیزی از شاغلین در بخش کشاورزی فعالیت می‌کنند.
این بخش، فقط برای 5 درسد از کل شاغلین استان، اشتغال ایجاد کرده است. در حالی که بخش­های خدمات و صنعت، 95 درسد شاغلین را به خود اختصاص داده است. در این میان، بخش خدمات به دلیل افزایش کارهای غیرتولیدی برای دو سوم شاغلین این استان اشتغال فراهم کرده است. یک سوم کارگاه­های بزرگ صنعتی ایران در استان تهران واقع شده است. همچنین بیش از یک سوم کارکنان این گونه کارگاه­های ایران در این استان مشغول به کارند. این در حالی است که مساحت این استان فقط یک هشتم درسد از مساحت کل کشور را تشکیل می‌دهد. تمرکز بیش از حد صنایع در این استان، ناشی از سیاست­های اقتصادی کشور و وجود مرکز سیاسی ـ اداری کشور، یعنی شهر تهران و وجود زیرساخت­های موردنیاز صنایع نظیر راه، فرودگاه، آب، برق،‌ تلفن و ارتباطات پیشرفته و دسترسی به بازار بزرگ شهر تهران است. اگرچه دولت در اوایل دهه 1350 بر اثر تمرکز صنایع در تهران، ضوابطی تعیین کرد که بر مبنای آن ایجاد صنایع، مگر در موارد استثنایی تا 120 کیلومتری شهر تهران ممنوع شده بود، اما باز هم تمرکز و تجمع صنایع در اطراف تهران به عناوین مختلف ادامه یافت. ولی این ضوابط تا حدود بسیاری در کند کردن تجمع بیش از حد صنایع در این استان تأثیر چشمگیری داشته است. از اوایل دهه 1360 این ضوابط با شدت بیشتری ادامه داشته و در نتیجه، نسبت درسد کارگاه­های بزرگ صنعتی استان تهران به کل کشور، از سال 1361 تا 1365 رو به کاهش بوده است.



 
بالا