رمان «جمجمهات را قرض بده برادر» اولین اثر مرتضی کربلاییلو در حوزه رمان دفاع مقدس که در آن به ماجراهای زندگی گروهی از غواصان پرداخته میشود که مأمور شناسایی عملیات والفجر هشت هستند.
رمان «قیدار» اثر نویسنده نام آشنا، رضا امیرخانی و رمان «جمجمه ات را قرض بده برادر» نوشته مرتضی کربلایی لو که هر دوی این آثار بعد از انتشار با اظهار نظرهای گوناگونی از سوی منتقدان ادبی مواجه شدند. اکنون و با نزدیک شدن به زمان اعلام آثار برگزیده در مراسم اختتامیه جشنواره قلم زرین که روز شنبه در باغ زیبا برگزار خواهد شد، ویژگیهای آثار راه یافته به مرحله نهایی را با هم مرور میکنیم. این بار رمان «جمجمهات را قرض بده برادر» نوشته مرتضی کربلایی لو.
مرتضی کربلایی لو نویسنده جوان و تقریبا پر کار در سال های اخیر است که پیرامون بسیاری از موضوعات اطرافش داستان نوشته است. از داستانهای اجتماعی و اقلیمی گرفته تا آثاری با درونمایههای فلسفی و این اواخر موضوع دفاع مقدس که در همه این آثار سعی کرده ردپای خود را جا بگذارد و نام خود را به عنوان یکی از نویسندگان مدعی نگاه متفاوت در فرم و محتوا به اثبات برساند.
او با تجربه آزمایی در مضامین گوناگون، در کتاب جدید خود «جمجمهات را قرض بده برادر» به سراغ یکی از موضوعات آشنا در ادبیات داستانی سالهای اخیر، دفاع مقدس رفته است. در این داستان، گروهی غواص مأمور شناسایی عملیات والفجر هشت هستند. افراد گروه در پذیرفتن سردسته جدید تردید دارند و در پی بروز بعضی اختلافات گاه از دسته جدا میشوند. در طول داستان هر یک از افراد متناسب با مأموریتی که مییابد به شخص اصلی قصه تبدیل میشود و گذشته خویش را همراه با پیش بردن داستان، باز میگوید. با شروع عملیات سرنوشت افراد دسته رقم میخورد. شاید حرکت در زمان گذشته و آینده از مهمترین تمهیدات رمان باشد. خاصه اینکه خرق محدودیت زمان و سفر به آینده بی آن که اثر را به سبک علمی ـ تخیلی سوق دهد، در چارچوب شیوههای روایی کلاسیک ایرانی قرار میدهد.
«جمجمهات را قرض بده برادر» روایت دستهای غواص مأمور شناسایی است که به بهانههای مختلف از یکدیگر میبرند و به یک دیگر دل می بندند؛ روایتهایی متفاوت که با سفر در زمان بازگو میشود. کتاب داستان علتها و معلول ها نیست، قصه خواهش آدمی است که به هرجا می خواهد میبردش، گاهی به میل، گاهی به زور؛ و قصه جنگ و انسانهای درگیر جنگ. جنگی که انگار هرگز رخ نداده است و وجههای خیالانگیز و زیبایی شناسانه دارد؛ و راهی است برای شناخت انسان از خودش. انگار خوابی است و خیالی که رخ داده و آدمهای درگیر این جنگ، کند و کاو میکنند در احوالات خودشان. در این میان روابط آدمها بعضی اوقات نرم نرم از خطوط قرمز هم عبور کرده است و به عشقی افلاطونی مبدل میشود.
نویسنده در این اثر با بستر قرار دادن یک از رویدادهای بزرگ و سرنوشت ساز جنگ؛ عملیات والفجر هشت، به کند و کاو در موضوع جنگ و حضور رزمندگان ایرانی در این عملیات پرداخته است. نویسنده در این رمان تلاش کرده از زاویه جدیدی به جنگ نگاه کند و برای همین در همان نگاه اول، نوع نگاه خود به مضامین آشنای دفاع مقدس را تغییر داده و نگرش تقریباً نا آشنایی را در این ادبیات در پیش گرفته است؛ رفتارهایی از جنس متفاوت با آنچه در سالهای دفاع مقدس در جبهههای جنگ رایج و معمول بوده است.
شخصیتهای داستانی نویسنده خلق و خوی متفاوتی، نسبت به آنچه پیش از این در رفتارهای این نوع کاراکترها شاهد بودیم، از خود بروز میدهند. آنها به شدت تفکرات فردی دارند. در حالی که نگاه رایج و معمول به رزمندگان دوران دفاع مقدس معمولا تفکرات جمعی را نشان میدهند. تصویر غالب از رفتار و تفکر رزمندگان دوران دفاع مقدس، آنها را معمولاً در کنار هم معنا میکند. در حالی که کربلایی لو سعی کرده بگوید، تک تک آدمهای حاضر در جبههها نگاه، دنیا و آرمان متفاوتی نسبت به همدیگر داشتهاند. این که چه اتقافی افتاده که این آدمهای به شدت متفاوت در کنار همدیگر قرار گرفته اند، از منظر نویسنده، به جبر طبیعی باز میگردد. این نکته هم با ادبیات عمومی و فراگیر این جنگ فرق دارد.
شخصیتهای پررنگ داستان را اعضای یک گروه کوچک غواضی (هلال، مرتضی، نورالله، هادی، سلیم، کاظم، حسین) تشکیل میدهند که چند شخصیت فرعی مانند فرمانده، عایشه و لیالی هم به نوعی مکمل قصه هستند.
بیشترین حجم داستان 288 صفحهای «جمجمهات را قرض بده برادر» را بازکاوی ذهن و دنیای اعضای گروه کوچک غواصی تشکیل میدهد. بیشتر آنها به نوعی با یکی از حالتهای سه گانه؛ گذشته، اکنون و آینده خود مسئله دارند. بنابر این، حجم قابل توجهی از حضور آنها در زمانه اکنون رمان، اغلب تحت شعاع دغدغههای یکی از حالتهای سه گانه یادشده قرار میگیرد.
شخصیتهای داستانی نویسنده خلق و خوی متفاوتی، نسبت به آنچه پیش از این در رفتارهای این نوع کاراکترها شاهد بودیم، از خود بروز میدهند. آنها به شدت تفکرات فردی دارند. در حالی که نگاه رایج و معمول به رزمندگان دوران دفاع مقدس معمولا تفکرات جمعی را نشان میدهند
نورالله به شدت تحت تاثیر وقایع تلخ زندگی شخصی خود در گذشته دور است و در مقابل او، سلیم به شدت به فکر آینده است. تا جایی که در شرایط حساس جنگی همرزمانش را هنگام ماموریت در حاشیه اروند رود ترک میکند، به خرابههای سینما رکس آبادان میرود و در آن جا با مطالعه کتابهای درسی، خود را برای ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر آماده میکند. جالب این که در آن بحبوحه دختر جوانی به نام لیالی، بر حسب اتفاق از کنار سلیم سر در میآورد و به نوعی این دو دلبسته همدیگر میشوند. سلیم در آن شرایط از لیالی خواستگاری میکند. آن هم مدت کوتاهی که از آشنایی آن دو میگذرد و آنها شناخت لازم و چندانی از همدیگر ندارند.
«سلیم کمی چشمهایش را باز کرد. خندید. گفت «بیا با من زندگی کن لیالی. تو آینه محدبی. کوچکم میکنی و خیالم را راحت میکنی و غرقم میکنی در زندگی و درس. مرا چه به حرفها و کارهای گنده گنده.» لیالی گفت: «یعنی چی با من زندگی کن؟» سلیم گفت: «این جا خانه توست.» لیالی گفت: «خوب؟» سلیم گفت: «اما نه پدرت این جاست نه مادرت.» لیالی گفت: «خودت میدانی. مرده اند.» سلیم گفت: «فرقی ندارد. آمده ام این جا برای خواستگاری.» ( ص 256)
در صفحه بعد و چند سطر پایینتر، زمانی که لیالی با خواستگاری صوری سلیم موافقت میکند جمله هایی را بیان می کند که برای خواننده ادبیات دفاع مقدس که همواره زنان شهرهای جنگزده را با روحیه دفاعی و مقاومتی تجسم کرده تا حدودی غریب است. لیالی؛ دختری که خانه و شهرش از سوی دشمن متجاوز ویران شده و پدر و مادر و همه اعضای خانوادهاش شهید شدهاند، به سلیم؛ رزمنده ای که همرزمانش را در سخت ترین شرایط جنگی تنها گذاشته میگوید:
«ببین! از آن روز که جنگ شروع شد قلبم میتپید. حالا م فهمم چرا. چه قدر دلم می خواهد دست به بازوت بگیرم شهر را بگردیم.» ( ص 267)
در مجموع، مرتضی کربلاییلو در رمان «جمجمهات را قرض بده برادر»، تلاش کرده نگاه متفاوتی که آمیخته به نوعی نگرشهای فلسفی هم هست، نسبت به باورهای عمومی در جامعه به مسئله هشت سال دوران دفاع مقدس داشته باشد. این که چنین نگاه متفاوتی تا اندازه با ذهنیات حاکم بر ادبیات دفاع مقدس همخوانی دارد، مسئله است که نتیجه آن در بازخورد واکنش مخاطبان داستان های دفاع مقدس نسبت به این رمان، در آینده خود را نشان خواهد داد.
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: خبرگزاری فارس/علی الله سلیمی