از شاهرود، نگين چهارفصل استان سمنان؛ استاني كه خود بيشترين، پرجاذبهترين و متنوّعترين اندوختهگاههاي زيستسپهر ايران را در خود جاي داده است، اگر فقط 50 كيلومتر ديگر به سمت شمال شرق حركت كني، پس از عبور از آرامگاه بايزيد بسطامي و شيخ خرقان، ناگهان احساس خواهي كرد كه سوار بر لوبياي سحرآميز آسمان را شكافتهاي و بر روي فرش پنبهاي سفيدرنگي قرار داري كه تاكنون نه نظيرش را ديدهاي و نه گمان ميكردي چنين چشمانداز بديعي را ميتواني در ايران، سرزميني كه با كويرهايش شهرت جهاني يافته، ببيني!
جنگل زيبا و خوش آبوهواي ابر در 50 کيلومتري شمال شرق شاهرود و در مسير جاده شاهرود به آزادشهر استان گلستان و در روستاي ابر قرار دارد و ادامه جنگلهاي سرسبز شمال کشور است.
در جنگل ابر آسمان به زمين ميآيد. از قبل خبر نميكنند. هر وقت دلشان بخواهد ميآيند هر وقت هم كه دلشان بخواهد ميروند. مجاورت دو ناحيه كم فشار و پرفشار (دشت گرگان و منطقه ابر) باعث شده هر وقت زمين انرژي ميگيرد ابرها جابهجا شوند.
ابرها چنان ديواري ساختهاند كه نور كه ميافتد سايهات را مقابلت ميبيني. ابرها در حال جوششند. انگار كه زمين سماوري است بزرگ و جوش آمده، كه بخار آب با فشار از آن بيرون ميزند. سرد سرد است.
مناظر اطراف با پوشش سراسر سبز و گاه رنگياش آدمي را وادار ميكند به بيشتر ديدن.
پيشتر كه ميروي درختها شروع ميكنند به سبز شدن. يكي، دو تا، هزار تا. آنچه زياد است چنار است و بلوط و آنچه چشم به دنبال آن ميگردد اورس است. درخت خاص منطقه ابر كه مثل ابر روي زمين ميخزد. نميشود گفت مه غليظ، در اين جنگل، ابر گردا گردت را ميپوشاند. خنكي و طراوت و بوي خوشي همراه ابر روي صورتت مينشيند.