• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

حرف دل با شما ( Gorg Nama )

gorg nama

متخصص بخش
از این به بعد همه ی شعرایی که خودم گفتم یا حرفی که میخوام همه بدونن رو توی این تایپکت مینویسم.
 

gorg nama

متخصص بخش
شروع شد بار دگر این زندگی بیثمر

غنچه باز شد در این دنیا بار دگر

شامگاه ها نیست بر چشمانم خوابی

دلم پر است ز غصه و غم در این تنهایی

بار دگر شامگاه به سحر تبدیل شد

دل بیزارم در این دنیا به کوی دگر تبعید شد.
 
آخرین ویرایش:

gorg nama

متخصص بخش
امروز رفتم مغازه کامپیوتر فروشی. مکالمه من با صاحب مغازه.
من: سلام آقا خسته نباشید.
صاحب مغازه: سلام ممنون ، بفرمایید.
من: میخواستم قیمت کنم ببینم بخوام یه سرور خوب جمع کنم چند میشه قیمتش.
صاحب مغازه:آها پس شما تو کار سرور هستید.
من: بله.
صاحب مغازه: خب حالا چه جور سروری میخوایین ( اینجا حس کردم که طرف یچی بارش هست )
من: یه سرور برای راه اندازی سایت تو خونه.
صاحب مغازه: پس شما تو کار وبسایتو این چیزا هستین.
من: بله با اجازه شما.
صاحب مغازه: اجازه ما دست شماست ، خب حالا نگفتی که در چه سطحی میخوای.
من: یچیزی که مثلا بازدید آنلاین 1000 نفرو تحمل کنه.
صاحب مغازه: پس سایتتون معروف هستش.
من: نه زیاد ولی خب امکان پیشرفت زیاد هستش.
صاحب مغازه: بله هر کسی میتونه پیشرفت کنه.
من: خب نگفتین قیمت یه همچین چیزی چند میشه.
صاحب مغازه: صبر کنین. ( الان داره فکر میکنه ) بعد از مدتی < خب چیزی که شما میخوایین 200 هزارتومن میشه.
من: در اون لحظه اینجوری شدم. :تعجب:
صاحب مغازه: تعجب کردین زیاده ، اگه زیاد هستش میتونم تخفیف بدم.
من: گفتم الان نمونه دارین کیسشو ببینم
صاحب مغازه: کیشو که نداریم ، هیچ مگه سرور کیس داره
من: من تو اون لحظه :73:
صاحب مغازه:صبر کن خودشو بیارم ، الان رفته که از پشت مغازه سرور بیاره
صاحب مغازه: بفرمایید اینم سرور
من: یه نگاه به قطعه کردم یه نگاه به فروشنده.
صاحب مغازه:چیشد نمیخوایین.
من: گفتم نه آقا مرسی من هاپ نمیخوام.
صاحب مغازه: خب چرا از صبحه منو الاف کردی سرور میخوام
من:آخه اینکه سرور نیست.
صاحب مغازه:پس چیه؟
من:هاپ واسه استفاده تو شبکه هستش که چنتا کامپیوترو بهم وصل میکنن.
صاحب مغازه:برو بابا حالت خوب نیست تو فرق بین مودم کامپیوترو با سرور نمیدونی.
من: در اون لحظه. :43::67:
من: ممنون از لطفتون.

آخه من موندم شمایی که از کامپیوتر هیچ سردر نمیاری مجبوری بیایی کامپیوتر بفروشی ، مملکته ماداریم ؟
 

gorg nama

متخصص بخش
نگفتم که مرگ ، شروع ، پایانی دوبارست.

پس از رفتنت مرا اندوهی ، غمی دوبارست.

پس مرا گریان میان اشک های باران تنهاییست.

پس ببار باران که مرا غمو ، اندوهی دوبارست.

من آن عاشقه دل بسته ز عشق تو هستم.

پس مرا چه مالیست از آه و نال که این کار دوبارست.

بزن باران بزن خیسم کن ، مرا تشنگی لبان یار است .

پس این خجل ها در رکاب من چه عار است.
 

gorg nama

متخصص بخش
تویی افسانه ی دله زار من
با تو نیست چیزی مبهم ، در بیشه زار غم

منم آن سرمست آوازه ی تو
هست همیشه بر ذهنو زبانم نام زیبای تو

افسانه تویی پس بیا بنگر به واقعیت
که لیلی کشت مجنون را با آه و درد

مجنون ساخت خود را با تنهایی
فاصله ها کشتن آن را ، لیلی کجایی
 

gorg nama

متخصص بخش
این شعرو تقدیم میکنم به باروون عزیز.

باران ببار به یاد اشک های بیشه زار
به یاد گل و سمبل و بوی بهار
باران تویی سرچشمه ی ، زیبایی و لطافت
پس ببار که یاد تو می آورد سر زندگی و قداست
 
آخرین ویرایش:

gorg nama

متخصص بخش
روز بودو ماه مانند درخشندگی خورشید خاموش بود
در خیابانی بزرگتر از کوچه قدم زنان تنهایی با فامیل ایستاده بودم
رسیدم خانه لامپ را روشن کردم و لامپ با درخشندگی هرچه بیشتر خاموش شد
یخچال را بازکردم تا جرعه ای نوشابه ی معدنی بنوشم
لیوان را برداشتم و یک استکان غذا خوری دوغ درونش خالی کردم
 

gorg nama

متخصص بخش
سوکتم را دیدی و فریادم را نشنیدی
رفتنم را دیدیو بازگشتم را ندیدی
خنده ام را دیدی و اشکم را ندیدی
دوستیم را دیدی و تنهاییم را ندید
هر کار کردم که بفهمی دوستت دارم
بدی دیدی و خوبی ندید
 
بالا