پژوهش های دانش آموزان، پاداش های حرفه ای معلمان و مدیران
پژوهش های کلاسی و مدرسه ای می توان یادگیرندگان (دانش آموزان) را در برابر وضعیت های نادانسته قرار داد، و به سوی اندیشه ورزی به حرکت واداشت.
همه ی شیوه ها و راهبردهایی که می توان به این منظور مورد استفاده قرار داد، در یک چهار چوب اصلی و اساسی پنج مرحله ای خلاصه می شود:
1- کشف یا خلق یک مشکل:
در حقیقت، مرحله ای اول قدرت و توان مسأله آفرینی است. امکان دارد مسأله آفرینی درباره ی هر موضوع درس یا هر مطلبی باشد که به کلاس درس یا محیط مدرسه یا به زندگی روزمره ی یادگیرندگان مربوط می شود.
2- بررسی مشکل:
مرحله ی دوم ورود به کار و عمل است. از آنجا که نمی توان هیچ کار و عمل سنجیده ای را بدون داشتن اطلاعات مربوط به آن انجام داد، باید به یادگیرندگان آموخت چگونه به جمع آوری و مطالعه ی اطلاعات مربوط به مشکلی که فراوری آنان قرار گرفته است، بپردازند. به همین سبب، می توان این مرحله را جمع آوری و بررسی اطلاعات موجود نامید.
در این مرحله، نکته ی ظریفی وجود دارد: هرگز نباید انتظار داشت که دانش آموزان به همه اطلاعات موجود دست یابند. چون، همه ی اطلاعات موجود در دسترس آن ها نیست. پس، هیچ گاه نمی توان به چنین قاطعیتی دست یافت. از طرف دیگر، اطلاعات موجود، در زمان و مکان محدودیت دارند؛ به علاوه هیچ زمان و مکانی نیست که در آن ها هیچ اطلاعاتی، درباره ی موضوع تحقیقی دانش آموزان ما، عرضه نشده باشد، و سرانجام، هدف اصلی پژوهش در مدرسه و کلاس درس، تمرینی برای اندیشه ورزی است؛ تمرینی که نوجوان و جوانان ما را از ساده نگرینی ها رهایی خواهد بخشید.
3- پیدا کردن راه حل هایی برای حذف، یا رفع مشکل:
این مرحله، زیباترین مرحله ی تمرین اندیشه ورزی است که همه ی محققان کوچک، نوجوان و جوانان کلاس و مدرسه ی ما را به میدان تفکر و تأمل می کشاند. تفکر و اندیشه ورزی است که سبب می شود آنان در زمینه ی مسائل زندگی، از زودباوری یا تقلید و دنباله روی از دیگران دوری جویند و با مسأله و رویدادی، با ذهنی آگاه تر و با دقتی بیشتر برخورد کنند. هیچ کس نباید تردید داشته باشد که حل یک مسأله، محدود و منحصر به یک راه حل نیست؛ بلکه به هر مشکل یا به هر دشواری، می توان از زاویه های گوناگون و با راه حل های متعدد و متفاوت نگاه کرد.
بنابراین، به سادگی می توان دریافت که نگاه های دانش آموزان به هر موضوع و مطلب، متفاوت است، و اندیشه ورزی های آن ها نیز از همین نگاه های متفاوت برخواهد خاست.
4- انتخاب و اجرای بهترین راه حل:
همیشه می توان در شرایط زمانی و مکانی موجود، یک راه حل، به منزله بهترین راه، انتخاب کرد. بنابراین، چهارمین مرحله، اقدام بی دغدغه به کار و عمل است که در مورد بهترین راه حل انتخاب شده است. از آن جا که هر کار و عملی به راه و روش و ابزار های عملکردی نیاز دارد، هدایت و راهنمایی معلمان و مدیران، برای نشان دادن راه ها و روشهای ممکن برای اجرا، ضرورت دارد.
اما، این ضرورت همواره باید در کنار راه کارها و روشهای ابتکاری یادگیرندگان باشد، تا خلاقیت ها و خودباوری های آنان نیز تمرین و آزمایش شود.
5- نتیجه گیری:
هیچ کار و عملی نیست که به نتیجه یا دست آوردی منجر نشود. به همین دلیل، مرحله ی پنجم را باید مرحله ی رسیدن به رضایت و احساس شادمانی نامید. دومین نکته ی ظریف نیز، این است که نتیجه ها و یافته های درست و نادرست، هم تراز یکدیگرند؛ همان قدر که به نتیجه ی یک کار و عمل درست اهمیت می دهیم، باید به نتیجه ی نادرست هم اهمیت بدهیم. چون، وقتی به یک نتیجه ی نادرست می رسیم، می توانیم دلایل و چراهای آن را مطرح کنیم و به اندیشه ورزی های خود قدرت و قوت بیشتری ببخشیم، و همین جاست که ارزش اندیشه ورزی نمایان می شود و مداومت آن توصیه می گردد. مگر نه این که هیچ مشکلی نیست که آسان نشود و مرد (زن!) باید که هراسان نشود؟!
این پنج مرحله ی تحقیق و تفحص، یا جستجو و بررسی، همان شیوه ی علمی است که دانشمندان بزرگ از آن بهره می گیرد. با این شیوه ی ساده ی علمی، می توان همه ی بچه های کلاس و مدرسه را دانشمند کرد. همان دانشمندان کوچکی که در بزرگی افروزندگی خواهند کرد.
پژوهش های کلاسی و مدرسه ای می توان یادگیرندگان (دانش آموزان) را در برابر وضعیت های نادانسته قرار داد، و به سوی اندیشه ورزی به حرکت واداشت.
همه ی شیوه ها و راهبردهایی که می توان به این منظور مورد استفاده قرار داد، در یک چهار چوب اصلی و اساسی پنج مرحله ای خلاصه می شود:
1- کشف یا خلق یک مشکل:
در حقیقت، مرحله ای اول قدرت و توان مسأله آفرینی است. امکان دارد مسأله آفرینی درباره ی هر موضوع درس یا هر مطلبی باشد که به کلاس درس یا محیط مدرسه یا به زندگی روزمره ی یادگیرندگان مربوط می شود.
2- بررسی مشکل:
مرحله ی دوم ورود به کار و عمل است. از آنجا که نمی توان هیچ کار و عمل سنجیده ای را بدون داشتن اطلاعات مربوط به آن انجام داد، باید به یادگیرندگان آموخت چگونه به جمع آوری و مطالعه ی اطلاعات مربوط به مشکلی که فراوری آنان قرار گرفته است، بپردازند. به همین سبب، می توان این مرحله را جمع آوری و بررسی اطلاعات موجود نامید.
در این مرحله، نکته ی ظریفی وجود دارد: هرگز نباید انتظار داشت که دانش آموزان به همه اطلاعات موجود دست یابند. چون، همه ی اطلاعات موجود در دسترس آن ها نیست. پس، هیچ گاه نمی توان به چنین قاطعیتی دست یافت. از طرف دیگر، اطلاعات موجود، در زمان و مکان محدودیت دارند؛ به علاوه هیچ زمان و مکانی نیست که در آن ها هیچ اطلاعاتی، درباره ی موضوع تحقیقی دانش آموزان ما، عرضه نشده باشد، و سرانجام، هدف اصلی پژوهش در مدرسه و کلاس درس، تمرینی برای اندیشه ورزی است؛ تمرینی که نوجوان و جوانان ما را از ساده نگرینی ها رهایی خواهد بخشید.
3- پیدا کردن راه حل هایی برای حذف، یا رفع مشکل:
این مرحله، زیباترین مرحله ی تمرین اندیشه ورزی است که همه ی محققان کوچک، نوجوان و جوانان کلاس و مدرسه ی ما را به میدان تفکر و تأمل می کشاند. تفکر و اندیشه ورزی است که سبب می شود آنان در زمینه ی مسائل زندگی، از زودباوری یا تقلید و دنباله روی از دیگران دوری جویند و با مسأله و رویدادی، با ذهنی آگاه تر و با دقتی بیشتر برخورد کنند. هیچ کس نباید تردید داشته باشد که حل یک مسأله، محدود و منحصر به یک راه حل نیست؛ بلکه به هر مشکل یا به هر دشواری، می توان از زاویه های گوناگون و با راه حل های متعدد و متفاوت نگاه کرد.
بنابراین، به سادگی می توان دریافت که نگاه های دانش آموزان به هر موضوع و مطلب، متفاوت است، و اندیشه ورزی های آن ها نیز از همین نگاه های متفاوت برخواهد خاست.
4- انتخاب و اجرای بهترین راه حل:
همیشه می توان در شرایط زمانی و مکانی موجود، یک راه حل، به منزله بهترین راه، انتخاب کرد. بنابراین، چهارمین مرحله، اقدام بی دغدغه به کار و عمل است که در مورد بهترین راه حل انتخاب شده است. از آن جا که هر کار و عملی به راه و روش و ابزار های عملکردی نیاز دارد، هدایت و راهنمایی معلمان و مدیران، برای نشان دادن راه ها و روشهای ممکن برای اجرا، ضرورت دارد.
اما، این ضرورت همواره باید در کنار راه کارها و روشهای ابتکاری یادگیرندگان باشد، تا خلاقیت ها و خودباوری های آنان نیز تمرین و آزمایش شود.
5- نتیجه گیری:
هیچ کار و عملی نیست که به نتیجه یا دست آوردی منجر نشود. به همین دلیل، مرحله ی پنجم را باید مرحله ی رسیدن به رضایت و احساس شادمانی نامید. دومین نکته ی ظریف نیز، این است که نتیجه ها و یافته های درست و نادرست، هم تراز یکدیگرند؛ همان قدر که به نتیجه ی یک کار و عمل درست اهمیت می دهیم، باید به نتیجه ی نادرست هم اهمیت بدهیم. چون، وقتی به یک نتیجه ی نادرست می رسیم، می توانیم دلایل و چراهای آن را مطرح کنیم و به اندیشه ورزی های خود قدرت و قوت بیشتری ببخشیم، و همین جاست که ارزش اندیشه ورزی نمایان می شود و مداومت آن توصیه می گردد. مگر نه این که هیچ مشکلی نیست که آسان نشود و مرد (زن!) باید که هراسان نشود؟!
این پنج مرحله ی تحقیق و تفحص، یا جستجو و بررسی، همان شیوه ی علمی است که دانشمندان بزرگ از آن بهره می گیرد. با این شیوه ی ساده ی علمی، می توان همه ی بچه های کلاس و مدرسه را دانشمند کرد. همان دانشمندان کوچکی که در بزرگی افروزندگی خواهند کرد.
گردآوری : سایت تفریحی بی واژه