• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

حكايت دستي كه خدا بالا برد

ahmadfononi

معاونت انجمن
طلوع خورشيد عدالت در عظمت غدير

تو گويي پروردگار در آن روز با عفو عمومي، تمام گناهان بندگانش را بخشيده و حتي نعمت را هم بر آنان تمام كرده است. اما حكايت غريب و تازه اي نيست، قدر نشناسي ما خاكيان از هداياي ناب ايزدي ! بي گمان، غنودن در ركاب ولايت مهر، فراستي فرازميني مي طلبد و مودت به ولي عدالت، بسان افتخار همنشيني با چشمه جوشاني است كه بي چشمداشت به مشتاقانش، حياتي جاويدان مي بخشد.

زمان از كتم عدم برخاست، آن دم كه ولايتي اهورايي، تمام قامت زمين را در آغوش كشيد. شيرآهنكوه مردي كه شولاي روحش، به فراخناي تمام نيكي ها بود و صلابتش، كوه را به ركوع وامي داشت.

غدير تنها حكايت جانشيني مولا نيست، غدير حلاوت چشيدن حكومت منتخب خدا بر روي اين كره خاكي است.

آن دم كه جهان تشنه عدالت به مرز استسقا مي رسد و لب هاي ترك خورده اش، جرعه اي داد مي طلبد، سقايي مولا و جانشيني اش، همان شيريني ولايت طالوت را تداعي مي كند.

اصلا سخن از شيعه علوي و شيعه صفوي نيست. هر كالبد خاكي كه دم مسيحايي علي بر او دميده باشد و بارقه اي از خورشيد معرفتش را نوشيده باشد، شيعه است!

اينك هزار و اندي سال از طلوع ولايت مهر مي گذرد اما واقعه غديرخم همچنان واقعه اي است كه از نو بايد شناخت.

" ای پیامبر! آن چه را كه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده‌ای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت."

و اين گونه است كه پيامبر، به سرعت زين شترها را سكو مي كند تا بي درنگ اين پيام معبودش را همچون رسم امانتداري هميشگي اش به گوش بندگان برساند تا مبادا بعد از حجة الوداع، شبهه اي براي سكانداري كشتي اسلام باقي بماند.

"هان مردمان! آخرين بار است كه در اين اجتماع به پا ايستاده ام. پس بشنويد و فرمان حق را گردن گذاريد؛ چرا كه خداوند عزّوجل، صاحب اختيار و ولي و معبود شماست. پس از خداوند، ولي شما، فرستاده و پيامبر اوست كه اكنون در برابر شماست و با شما سخن مي گويد. پس از من به فرمان پروردگار، علي، ولي و صاحب اختيار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علي خواهد بود. اين قانون تا برپايي رستاخيز كه خدا و رسول او را ديدار كنيد دوام دارد."

اين جملات فروزنده تنها گوشه اي از سخنان رسول اكرم(ص)در منطقه اي ميان مكه و مدينه است كه خطاب به حج گذاران در سال دهم هجري قمري بيان شد كه بعدها اين فرمايشات به خطبه غدير مشهور شد.

در روز هجدهم ذي الحجه آن سال، بيش از 120 هزار زائر بيت الله الحرام، اين سخنان پيامبر را شنيدند و شاهد بودند آن دستي كه به نشانه خليفه گري و جانشيني خدا بر روي زمين بالا رفت، تنها دست هاي پينه بسته و چاه كنده ي علي بود. دست هايي كه از آن تاريخ به بعد، بايد بار سنگين امانت محمد(ص) را از يك سو و بدخواهي و پلشتي عهدشكنان را تا پايان عمر به دوش مي كشيد.

علاوه بر روايت هاي متعدد به جاي مانده از كتب و منابع شيعه كه حادثه غديرخم را نقطه عطفي در تاريخ جهان اسلام مي دانند، حتي در كتاب هاي اهل تسنن همچون مُسند احمد بن حنبل، تاریخ مدینات دمشق ابن عساکر و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر نيز در اهميت حادثه غدير خم قلم ها زده شده است.

در عظمت واقعه غديرخم همين بس كه پروردگار تعالي نيز از آن با عنوان "اتمام نعمت" نام مي برد.

"امروز کافران از دین شما ناامید شدند. پس از آنان نهراسید و از من بترسید. امروز دینتان را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام داشتم و اسلام را به‌عنوان دینتان پسندیدم."

تو گويي پروردگار در آن روز با عفوي عمومي، تمام گناهان بندگانش را بخشيده و حتي نعمت را هم بر آنان تمام كرده است. اما حكايت غريب و تازه اي نيست، قدر نشناسي ما خاكيان از هداياي ناب ايزدي !

بي گمان، غنودن در ركاب ولايت مهر، فراستي فرازميني مي طلبد و مودت به ولي عدالت، بسان افتخار همنشيني با چشمه ي جوشاني است كه بي چشمداشت به مشتاقانش، حياتي جاويدان مي بخشد.

حب علي سعادت و فراموشي ولايتش،‌خسارت است. اين را از سخن پاك ترين خلق خدا هم مي توان دريافت. آن جا كه آخرين فرستاده خدا در وصف برادري نزديك تر از برادرش فرمود: آگاه باشيد كه با علي نمي ستيزد مگر بي سعادت و سرپرستي او را نمي پذيرد مگر رستگار پرهيزگار و به او نمي گرود مگر ايمان دار بي آلايش!
 
بالا