baroon
متخصص بخش ادبیات
حماسه در ادبیات جهان
حماسه Epic يا شعر حماسي Epic/ Poem شعري است که دست کم اين ويژگيها را داشته باشد:
1- يک شعر روايي بلند است;
2- موضوعي کاملاً جدي دارد ;
3- با زباني رفيع و لحني بسيار ادبي بيان ميشود ;
4- موضوع آن قهرماني است خداگونه که سرنوشت يک قبيله و يا حتي يک ملت را به دست دارد ;
شاهنامه ي فردوسي ، ايلياد و اوديسه ي هومر و بهشت گمشده ي ميلتون از مشهورترين حماسه هاي جهان هستند که در اين 4 ويژگي اوليهT کاملاً با هم اشتراک دارند.
از ديگر خصوصيت هاي کلي حماسه ميتوان به شکل گيري آن بعد از يک دوره نقل شفاهي ، مبهم بودن زمان و مکان در اثر، تعلق داستان حماسه به لحظات تکوين يک جامعه و مبارزه براي آن و وجود يک هسته تاريخي که با لعاب پر رنگ افسانه و اسطوره پوشيده ميشود، اشاره کرد.
به روايات ثانويه که از اشعار شفاهي يک ملت به وسيله ي يک شاعر ايجاد ميشود «حماسه هاي قومي» يا «نخستين» ميگوييم. اين حماسه هاي سنتي در مقابل حماسه هاي ادبي هستند که در آن تقليد آگاهانه اي از حماسه هاي سنتي رخ ميدهد و شاعر انتخابگر و خلاق عمل ميکند. در ادبيات انگليسي ايلياد واوديسه ي هومر را نمونه حماسه سنتي ميدانند «انه ائيد ويرژيل» را ادبي . در ايران بي شک شاهنامه فردوسي حماسه اي ادبي است اما منابع فردوسي براي سرايش آنها مثل شاهنامه دقيقي يا گرشاسب نامه يا بعضي خداي نامه ها را ميتوان حماسه هاي سنتي ناميد.
شاهنامه ي فردوسي ، ايلياد و اوديسه ي هومر و بهشت گمشده ي ميلتون از مشهورترين حماسه هاي جهان هستند .
ارسطو، نظريه پرواز نقد ادبي در يونان، حماسه را در رده هاي بعد از تراژدي قرار داده . در عصر رنسانس آن را از تمام انواع ادبي ديگر برتر دانسته اند.
مشخصه هاي مشترک حماسه هاي ادبي
1- قهرمان فردي است با اهميت ملي يا حتي گيتي گستر: آشيل در ايلياد ، رستم در شاهنامه و آدم و حوا در بهشت گم شده نماينده هاي تمام عيار اين ويژگي هستند.
2- فضاي مکاني حماسه ها بسيار وسيع است و ممکن است گستره هاي جهاني يا وسيعتر نيز داشته باشد: اديسه سراسر حوزه مديترانه را در بر ميگيرد (که البته در آن زمان کل جهان محسوب ميشد) و در دفتر يازدهم به جهان ارواح هم میرسد . شاهنامه تمام ايران را در بر دارد در زماني که هستي تنها 3 بخش داشت و بخش اعظم آن ايران بود که البته در مراحل متعدد توران را نيز مدنظر قرار ميدهد. گستره ي بهشت گمشده ي ميلتون کل جهان است چرا که در بهشت، زمين و جهنم رخ ميدهد.
3- اعمال داستاني شامل اعمال يک ابر انسان در صحنه ي نبرد است: اتفاقات جنگ تراوا در ايلياد واودليسه و رزم رستم با ديوسپيد و يا اسفنديار و ماجراي شورش فرشتگان طغيانگرعليه خداوند در بهشت، همسفر شيطان براي يافتن دنياي جديد و تلاش او براي غلبه بر خداوند از راه اغواي انسان و اقدام اسطورهاي مسيح براي ناکام ماندن او ، نمونه هاي بارز اين مورد هستند.
4- در جريان اين حوادث نيروهاي فوق طبيعي مثل خدايان و موجودات فرازميني همواره بخش مهمي را بر عهده دارند: خدايان کوه المپ در ايلياد، سيمرغ در شاهنامه و يهوه و مسيح و فرشتگان در بهشت گمشده براي مثال ازين دست نيروها هستند. اين نيروهاي فوق طبيعي در دوران نئوکلاسيک آنقدر اهميت يافتند که به عنوان «اسباب فوق طبيعي» ناميده شدند و جزء لاينفک حماسه محسوب گرديدند.
5- منظومه ي حماسي تقريباً نوعي ماجراي تشريفاتي است و بي شک زبان آن مي بايست فاخر و رفيع باشد و عميقاً با زبان گفتاري تفاوت داشته باشد: زبان حماسي بايد متناسب با اعمال پهلواني و قهرمانانه ي روايت شده در متن انتخاب شود. مثلاً سبک خاص روايت شاهنامه که آنچنان قوي بود که منبع تغذيه هزار ساله ي زبان فارسي را مهيا کرد و يا بهشت گمشده که اساساً با الهام از اشعار لاتين سروده شده است.
حماسه هاي مدرن
اگر ويژگيهاي سبکي کهن را در نظر نگيريم و به روح حماسي در اثر توجه داشته باشيم شايد بسياري از شاهکارهاي ادبي جهان را بتوانيم در دسته بندي حماسه ها محسوب کنيم . از جمله:
کمدي الهي دانته (قرن 14)
ملکه پريان اسپنسر (قرن 16)
موبي ديک، هرمان منويل (قرن 19)
جنگ و صلح تولستوي (قرن 17)
و حتي يوليسس اثر جميزجوبين (قرن 20)
در اين آثار اثرپذيري از حماسه هاي کهن به خوبي آشکار است.
آخرین ویرایش: