حاج محمد ابراهیم خوانساری که ابتدا شانه و قاشق چوبی میساخت و میفروخت در اثر درستکاری و پشتکار، پس از چند سالی از بازرگانان خوشنام اراک شد. او با تجارت بلورجات روسی و پاريسی و بازرگانی قالی و قاليچه صاحب مال و مکنت فراوان شد . حاج محمد ابراهیم خوانساری بيرون از قلعه ی سلطان آباد در ضلع جنوبی دروازه ی قبله، پارک ـ ويلایی وسيع و بسيار زيبا در 5000 متر مربع بنا کرد (1292 ه.ق) در سال 1307 خورشيدی، خيابان جديد عباس آباد، پارک ـ ويلای حاج محمد ابراهيم را دو پاره کرد . بخش مسکونی آن در ضلع غربی خيابان و مجتمع خدماتی ـ عبادی اش در شرق خيابان جديد قرار گرفتند . از ساختمان های مسکونی قلعه ی حاج محمد ابراهيم، تصويری در دست نداريم . همين قدر به ياد دارم که در سال های 6 ـ 1325 که پاساژ خانبلوکی در آن محل ساخته می شد، شاهد تخريب سر ستون های زيبا و تکه پاره شدن ديوارهای آينه کاری آن بودم .
مجموعه ی بزرگ خدماتی ـ عبادی، شامل مدرسه (حوزه ی علمیه)، مسجد، آبانبار و چهار دستگاه گرمابه بود . گرمابه ها که در روزگار قديم به حمام حاج محمد ابراهيم معروف بود و امروز موزه ی چهار فصل ناميده می شود، در 1600 متر مربع بنا شده و شامل حمام مردانه ، زنانه ، حمام اقليت های مذهبی و حمام های خصوصی است . مخزنهای بزرگ ذخیره ی آب، گلخن و انبارهای سوخت در وسط اين مجموعه تعبيه شده تا بتواند به همه ی گرمابه ها خدمات رسانی کند . در پشت بام این مجموعه، جايگاهی ساخته شده بود که شخصی می توانست در آنجا بايستد و با نفیر بوق یا طبل، نوبت زنانه و مردانه ی گرمابه را اعلام کند . البته در این مجتمع به علت وسعت زیاد و گوناگونی حمامها از صدای بوق کمتر استفاده میشد، ولی در بعضی حمامها، مانند حمام فخرالحاجیه و چهارسوق که در بافت اصلی شهر قرار داشتند، به هنگام طلوع و غروب خورشید که نوبت زنانه و مردانه ی حمام عوض میشد، نفیر بوق برای مردم صدايی آشنا بود. حمام مردانه، شامل سربینه و گرمخانه است که برعکس حمام زنانه به معبر عمومی راه دارد. رختکن یا سربینه ی مردانه با محوطهای هشت ضلعی ، گنبدی مرتفع دارد . مقرنسکاریهای زير گنبد، نمونه ی زیبايی از کاشیکاری های دوره ی قاجار است. کف رختکن، حوضی صلیبی است که با سنگسیاه ساخته شده . اين حوض، پاشوره ی افرادی است که از حمام گرم بیرون میآیند. رختکن، چهار ایوان یا سکو دارد و چهار راهرو آن را از يک طرف به گرمخانه می رساند و از طرف دیگر و با پله هايی قوسدار به خیابان هدایت میکند. سقف گنبد بر 8 ستون استوار شده است که بر هر ستون علاوه بر کاشیکاریهای زیبا و پیچکهای فیروزهای، تصویر قدیمی سه سرباز وجود دارد که با لباس نظامی قاجاری، نگهبانی میدهند. بالای هر ستون محلی برای تعبیه ی چراغ و روشنايی محوطه در نظر گرفته شده است. داخل ایوانها و زیر سقفها با کاشی هفت رنگ پوشانیده شده که بر این کاشیها، گلدانهای بزرگ و مناظر زیبايی با چشمهسار و آبشار و خانههايی با کلاه فرنگی نقش بسته شده است . انواع پرندگان و گیاهان و میوهها و تصاوير چهار فصل سال در پیچ و تاب اسلیمیهای بسیار زیبا جلوهگری میکنند. از مشخصات این کاشیکاریها که در جاهای دیگر کمتر دیده شده، نبرد افسانهای گاو و شیر و اژدها است که در زیر هلالیها و طاقهای جلو ایوانها نقش بستهاند.
درون گرمخانه جايی برای مشت و مال، حجامت و خضاب وجود دارد که دلاکها برای مشتاقان انجام میدادند. نوشيدن چای و كشيدن قلیان در رختکنها و در سربینه ی حمامها رایج بود.
حمام زنانه با دو سکوی بزرگ در دو طرف در ورودی، به کوچه راه دارد. سربینه ی حمام زنانه، طاقی بلند و بدون ستون دارد که با پلههايی پرپیچ و خم، هوای گرم را نگه می دارد و از طرف ديگر دید عابران را به داخل حمام کور میکند. راهروهای گرمابه ها را پيچ دار و طولانی می ساختند تا افراد گام به گام از هوای گرم به فضای سرد عادت کنند . نورگیر سقف رختکن و گرمخانه ی زنانه دو جداره است و با شیشههای ذرهبینی طوری ساخته شده که از پشت بام نمی توان درون حمام را ديد . حمام زنانه محوطهای بزرگ دارد. رختکن آن دارای حوض صلیبی شکل، مانند رختکن مردانه است . در سقف رختکن زنانه و بر سینه ی طاقها، گچبریهای ظریفی از گل و مرغ و درخت سرو وجود داشت که با رنگ خاکستری به خوبی نشان داده شده بود . امروز اثری از آن ديده نمی شود. اکثر مراسم جشن و سرور بعد از زايمان ، عروسیها و حنابندان ها و مقدمه ی آيين خواستگاری در این مکان انجام میشد. در این مراسم به ميهمانان چای، شربت، شیرینی و قلیان تعارف می كردند .
در کنار در ورودی مردانه، راهروی طویلی وجود دارد که به سه دستگاه حمام نمره یا حمام خصوصی جهت استفاده خواص ختم میشود. شاید با قوت میتوان ادعا کرد که اراک اولین شهری است که دارای حمام نمره یا خصوصی با دوش و خزانه یک نفره (وان) است . معمولاً این حمام برای اجرای مراسم خانوادگی، حنابندان، ختنهسوران و غیره قُرق میشد و در غیر استفاده از مراسم، افراد ثروتمند از آن استفاده میکردند. در حمام چهارفصل لوح نوشته ای به چشم می خورد که خاطره ای از قول حاجمحمد ابراهیم بيان می کند . او می گويد روزی در کوچه شاهد شست و شوی طفل کوچکی در هوای سرد زمستان بودم. وقتی علت را از مادر طفل جويا شدم، گفت که يهودی ها حق استفاده از حمام های عمومی را ندارند . در آنجا بود که عهد کردم حمامی برای اقلیتها بسازم. او به عهد خود پایبند بود و در این مجموعه حمامی زیبا برای اقلیتهای مذهبی ساخت که تا امروز تاج افتخاری بر تارک شهر اراک است. حمام اقلیت های مذهبی با پلههای پرپیچ و خم به کوچه ای پر رفت و آمد ختم میشود. این حمام از دو قسمت رختکن و گرمخانه تشکیل شده است. رختکن، پاشوره و حوض کوچکی در ميان دارد. در هر حمام کاشیهای آبی رنگی دور تا دور لبه ی طاق نما ها قطاربندی شده و ترکیب رنگ های سفید و زرد و زمردی، روح تازهای به گرمابه بخشیده است. آبانبارهايی بزرگ (خزينه ی آب سرد و گرم) در وسط مجموعه قرار گرفته است. کف خزينه ی اصلی آب گرم، از یک ورقه ی مسی یکپارچه پوشیده شده که در زیر آن گلخن حمام قرار گرفته است. گلخن با هیزم و بوتههای وَرَک سوزانده می شد و آب گرم و سرد با استفاده از خاصيت ظروف مرتبطه، به وسیله ی تنبوشههای سفالی به تمام نقاط حمام میرسید. در نهایت این مجموعه ی بزرگ و زيبای رفاهی، احتياج مردمانی را که نيازمند پاکيزگی و آرامش تن بودند به خوبی برطرف میکرد. اين گرمابه ی زيبا از سال 1373 با عنوان موزه ی چهار فصل گشايش يافت .