گل همیشه بهار
متخصص بخش اینترنت
“جام جم آنلاین: خوابگاه! انگار همه کاربردش در همین اسم است، جایی برای خستگی در
کردن، کمی درس خواندن، چند تا خاطره خوش و ناخوش در آن داشتن و بعد از
فارغالتحصیلی، یک خداحافظی ساده!
زندگی در خوابگاه در ابتدا معمولا با دلتنگی همراه است، بعد از مدتی کوتاه، این دلتنگی
جایش را با هیجان محیط جدید، کشف دوستان جدید و تجربههایی نو عوض میکند. بعد از
مدتی محیط و افراد جدید هم تکراری میشود و در نهایت میشود مکانی برای گذران روزها.
از آن سو، مسوولان خوابگاهها، بیشتر دغدغه انضباط و کنترل حضور و غیاب دانشجویان را
دارند تا دغدغههایی مانند ارتقاء سطح فرهنگی یا اجتماعی آنها.
اوج برنامههای خوابگاهها به برنامههایی مانند نمایش فیلم، برگزاری نشستهای بیحس و
حال، برنامههای محدود ورزشی و یا هنری ختم میشود که معمولا نحوه برگزاری و کیفیت آن
چندان مطلوب دانشجویان نیست و استقبالی از آنها نمیشود. از برنامههای تفریحی، هنری
و یا ورزشی که بگذریم مدت زمان زندگی در خوابگاه که دستکم ۲ سال است، فرصت
مناسبی برای آموزش مهارتهایی است که مسلما میتواند درزندگی مثمرثمر واقع شود.
در واقع جمعیت دانشجویی کشور حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر است که حدود ۴۰ درصد
آنها زندگی خوابگاهی دارند، زندگیای که میتواند خارج از توانمندیهای علمی، مهارتهای
دیگری را به آنها بیاموزد.
مهارتهایی که به دلایلی نامعلوم در دورههای دبستان، راهنمایی و حتی دبیرستان نیز
توجهی به آن نمیشود، اما ضرورت آن بارها مورد تاکید قرار گرفته است.
از جمله مهمترین مباحثی که این میان مطرح میشود، آموزش مهارت زندگی در خوابگاهها و
محیطهای دانشجویی است.
مهارتهای زندگی عبارت است از مجموعهای از تواناییها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و
مفید را فراهم میآورند. تاثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی در کاهش سوء مصرف مواد،
پیشگیری از رفتارهای خشونتآمیز، تقویت اتکا به نفس، افزایش مهارتهای مقابله با فشارها
و استرسها، مدیریت زندگی، موفقیت در زندگی زناشویی و برقراری روابط مثبت و موثر
اجتماعی در تجربه سایر کشورها مورد تاکید و تایید قرار گرفته است.
متاسفانه علیرغم این که بحث مهارتهای زندگی به شکل واحد درسی در دانشگاهها مطرح
شده و یا اخباری درخصوص برگزاری کلاسهایی در این خصوص از سوی دانشگاهها اعلام
شده اما نتایج حاصله چندان مشهود و یا قابل لمس نیست.
این موضوع در حالی مطرح میشود که در سالهای اخیر افکار عمومی نسبت به مباحث
روانشناسی نظیر مثبتاندیشی، مدیریت زمان، ارتقاء شغلی، موفقیت در زندگی زناشویی
و … واکنش مثبتی نشان داده است
و استقبال از کارگاههایی با این موضوعات حتی به منبع درآمدی برای برگزارکنندگان تبدیل
شده است.
شمارگان کتابهایی در همین حوزه که به چاپهای ۵۰ تا ۶۰ هم میرسند گواهی بر این
مطلب است.
حالا در این جو به نظر میرسد در فضاهای علمی و دانشگاهی و با محور قرار دادن مباحث
علمی و عملی کسب مهارتهای زندگی، مسلما میتوان در ارتقاء سطح کیفی زندگی
جوانان دانشجو گام موثری برداشت.
کردن، کمی درس خواندن، چند تا خاطره خوش و ناخوش در آن داشتن و بعد از
فارغالتحصیلی، یک خداحافظی ساده!
زندگی در خوابگاه در ابتدا معمولا با دلتنگی همراه است، بعد از مدتی کوتاه، این دلتنگی
جایش را با هیجان محیط جدید، کشف دوستان جدید و تجربههایی نو عوض میکند. بعد از
مدتی محیط و افراد جدید هم تکراری میشود و در نهایت میشود مکانی برای گذران روزها.
از آن سو، مسوولان خوابگاهها، بیشتر دغدغه انضباط و کنترل حضور و غیاب دانشجویان را
دارند تا دغدغههایی مانند ارتقاء سطح فرهنگی یا اجتماعی آنها.
اوج برنامههای خوابگاهها به برنامههایی مانند نمایش فیلم، برگزاری نشستهای بیحس و
حال، برنامههای محدود ورزشی و یا هنری ختم میشود که معمولا نحوه برگزاری و کیفیت آن
چندان مطلوب دانشجویان نیست و استقبالی از آنها نمیشود. از برنامههای تفریحی، هنری
و یا ورزشی که بگذریم مدت زمان زندگی در خوابگاه که دستکم ۲ سال است، فرصت
مناسبی برای آموزش مهارتهایی است که مسلما میتواند درزندگی مثمرثمر واقع شود.
در واقع جمعیت دانشجویی کشور حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر است که حدود ۴۰ درصد
آنها زندگی خوابگاهی دارند، زندگیای که میتواند خارج از توانمندیهای علمی، مهارتهای
دیگری را به آنها بیاموزد.
مهارتهایی که به دلایلی نامعلوم در دورههای دبستان، راهنمایی و حتی دبیرستان نیز
توجهی به آن نمیشود، اما ضرورت آن بارها مورد تاکید قرار گرفته است.
از جمله مهمترین مباحثی که این میان مطرح میشود، آموزش مهارت زندگی در خوابگاهها و
محیطهای دانشجویی است.
مهارتهای زندگی عبارت است از مجموعهای از تواناییها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و
مفید را فراهم میآورند. تاثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی در کاهش سوء مصرف مواد،
پیشگیری از رفتارهای خشونتآمیز، تقویت اتکا به نفس، افزایش مهارتهای مقابله با فشارها
و استرسها، مدیریت زندگی، موفقیت در زندگی زناشویی و برقراری روابط مثبت و موثر
اجتماعی در تجربه سایر کشورها مورد تاکید و تایید قرار گرفته است.
متاسفانه علیرغم این که بحث مهارتهای زندگی به شکل واحد درسی در دانشگاهها مطرح
شده و یا اخباری درخصوص برگزاری کلاسهایی در این خصوص از سوی دانشگاهها اعلام
شده اما نتایج حاصله چندان مشهود و یا قابل لمس نیست.
این موضوع در حالی مطرح میشود که در سالهای اخیر افکار عمومی نسبت به مباحث
روانشناسی نظیر مثبتاندیشی، مدیریت زمان، ارتقاء شغلی، موفقیت در زندگی زناشویی
و … واکنش مثبتی نشان داده است
و استقبال از کارگاههایی با این موضوعات حتی به منبع درآمدی برای برگزارکنندگان تبدیل
شده است.
شمارگان کتابهایی در همین حوزه که به چاپهای ۵۰ تا ۶۰ هم میرسند گواهی بر این
مطلب است.
حالا در این جو به نظر میرسد در فضاهای علمی و دانشگاهی و با محور قرار دادن مباحث
علمی و عملی کسب مهارتهای زندگی، مسلما میتوان در ارتقاء سطح کیفی زندگی
جوانان دانشجو گام موثری برداشت.
فضایی مانند خوابگاه و بهره بردن از ساعتهای غیرفعال زندگی دانشجویی ، بهترین فرصت
برای رسیدن به این هدف است.
برای رسیدن به این هدف است.
آخرین ویرایش: