Ever Green
متخصص بخش پزشکی
دادائیسم مکتبی است پوچ گرا در ادبیات و هنر که توسط یک رومانیاییالاصل به نام تریستان ترازا و هم فکری هانس آرپ اهل آلزاس، و دو نفر آلمانی دراوایل سده ی بیستم و در شهر زوریخ (سویس) پدید آمد.
این مکتب بیانگر بینش فلسفی استهزاءآمیزی است که به موجب اوضاع اجتماعی و پیامدهای وخیم جنگ جهانی اول، دراروپا پدید آمد.
مبنای جهان بینی دادائیست ها بر آزادی و رهایی تمام عیار،مخالفت با هر قرار و قانون و اخلاق و سنت، و بر نفی تمامی ظواهر عقلایی استواراست.
در سال های دهه ی١۹۲۰بسیاری از مکاتب افراطی در هنر پدیدار شدند. بسیاری از آن ها حرف های تازه ایداشتند و حتا اکنون نیز جذاب به نظر می آیند. در میان آن مکاتب افراطی، دادائیسمافراطیتریناشان بود. یکی از بنیادگذاران دادائیسم میگوید: در ساعت فلان، در بعداز ظهر فلان روز، در اتاق پشت میز بودیم و یکی داشت دست در دهانش میکرد. فرهنگ لغترا باز کردم و لغت دادا _ به معنی اسب چوبی بچهها _ آمد.
این گفته های بی زبطاز نوع دادائیسم است. دادائیسم نوعی ضد هنر و انقلابی برای تغییر و ساختارشکنی درمفاهیم هنری است. دادائیسم مجموعهای معنادار از هنر بی معنا، نیهلیسم، ضدیت باعقل، کلیشهشکنی، تاکید بر شانس و تصادف و ضدیت با اصول شناخته شده ی هنر است. آنانهمه چیز را مسخره میکردند، حتی خودشان را.
این جنبش درآلمان و با دیدگاهی پوچ گرا و گرایشیضد هنریو اعتراضی، درصدد تمسخر و ریشخند تمدن و هنر معاصر و ارزش های مرسومزمانهپدیدآمد. شعار هنری این سبک "بی شکلی مطلق و نابودی آفرینندگی" است. اینجنبشحاصلفشارهای ناشی از جنگ جهانی اول است. عنصر تصادف در این جنبش ، نقشبسزاییدارد وتکنیک "فوتومونتاژ" نیز توسط هنرمندان این جنبش ابداع شده است.
دادائیسم افزون بر نقاشی و هنرهای دیداری، در شعر، نویسندگی، تئاتر،موسیقی و گرافیک نیز نمود پیدا کرد. آنان نقاشیهایی کشیدند با تنها چند خط. موسیقیهای تنها با چند نت و تئاترهایی عجیب و غریب و بیمعنی.
دادا بعدها کمکم تلطیف یافت و به سورئالیسم تبدیل شد
هنرمندان برجستهی این مکتب عبارتند از : ماکس ارنست ، رائول هوسمن ،هانس ژانآرپ، مارسال دوشان
این مکتب بیانگر بینش فلسفی استهزاءآمیزی است که به موجب اوضاع اجتماعی و پیامدهای وخیم جنگ جهانی اول، دراروپا پدید آمد.
مبنای جهان بینی دادائیست ها بر آزادی و رهایی تمام عیار،مخالفت با هر قرار و قانون و اخلاق و سنت، و بر نفی تمامی ظواهر عقلایی استواراست.
در سال های دهه ی١۹۲۰بسیاری از مکاتب افراطی در هنر پدیدار شدند. بسیاری از آن ها حرف های تازه ایداشتند و حتا اکنون نیز جذاب به نظر می آیند. در میان آن مکاتب افراطی، دادائیسمافراطیتریناشان بود. یکی از بنیادگذاران دادائیسم میگوید: در ساعت فلان، در بعداز ظهر فلان روز، در اتاق پشت میز بودیم و یکی داشت دست در دهانش میکرد. فرهنگ لغترا باز کردم و لغت دادا _ به معنی اسب چوبی بچهها _ آمد.
این گفته های بی زبطاز نوع دادائیسم است. دادائیسم نوعی ضد هنر و انقلابی برای تغییر و ساختارشکنی درمفاهیم هنری است. دادائیسم مجموعهای معنادار از هنر بی معنا، نیهلیسم، ضدیت باعقل، کلیشهشکنی، تاکید بر شانس و تصادف و ضدیت با اصول شناخته شده ی هنر است. آنانهمه چیز را مسخره میکردند، حتی خودشان را.
این جنبش درآلمان و با دیدگاهی پوچ گرا و گرایشیضد هنریو اعتراضی، درصدد تمسخر و ریشخند تمدن و هنر معاصر و ارزش های مرسومزمانهپدیدآمد. شعار هنری این سبک "بی شکلی مطلق و نابودی آفرینندگی" است. اینجنبشحاصلفشارهای ناشی از جنگ جهانی اول است. عنصر تصادف در این جنبش ، نقشبسزاییدارد وتکنیک "فوتومونتاژ" نیز توسط هنرمندان این جنبش ابداع شده است.
دادائیسم افزون بر نقاشی و هنرهای دیداری، در شعر، نویسندگی، تئاتر،موسیقی و گرافیک نیز نمود پیدا کرد. آنان نقاشیهایی کشیدند با تنها چند خط. موسیقیهای تنها با چند نت و تئاترهایی عجیب و غریب و بیمعنی.
دادا بعدها کمکم تلطیف یافت و به سورئالیسم تبدیل شد
هنرمندان برجستهی این مکتب عبارتند از : ماکس ارنست ، رائول هوسمن ،هانس ژانآرپ، مارسال دوشان