• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

داستان های روانـــــــشناسانـــــه

Last Star

متخصص بخش روانشناسی
داستان پرواز اسب و خطای شناختی پیش بینی!


خطای پیشگویی:پیش بینی می کنید که اوضاع بر خلاف میل شما در جریان خواهد بود.بدون هر گونه بررسی می گویید:"آبرویم خواهد رفت؛از عهده ی انجام این کار بر نخواهم آمد."و اگر افسرده باشید ممکن است به خود بگویید "هرگز بهبود نخواهم یافت."


ازین داستان یادبگیریم:
پادشاه پیری در هندوستان ، دستور داد مردی را به دار بیاویزند.

همین که دادگاه تمام شد ، مرد محکوم گفت :


” اعلی حضرتا ، شما مردی خردمندید و کنجکاوید تا بدانید رعایاتان چه می کنند.


به دانشمندان، خردمندان ، مارگیران ، و مرتاضان احترام می گذارید.


بسیار خوب ، وقتی بچه بودم ، پدربزرگم به من یاد داد که چگونه اسب سفیدی را به پرواز درآورم!


در این کشور هیچ کس نیست که این کار را بلد باشد ، باید مرا زنده نگه دارید”


پادشاه بی درنگ دستور داد اسب سفیدی بیاورند.


مرد محکوم گفت :
باید دو سال در کنار این جانور بمانم. ”

پادشاه گفت : دو سال به تو وقت می دهم . امااگر بعد از این دو سال ، اسب پرواز نکند ، تو را به دار می آویزم. ”


مرد با اسب از قصر بیرون رفت و خوشحال بود که سرش هنوز روی تنش است .


وقتی به خانه رسید ، دید که خانواده اش سیاه پوشیده اند.


همه جیغ زدند : دیوانه شده ای ؟


از کی تا حالا در این خانه کسی بلد بوده که اسب را به پرواز دربیاورد؟


پاسخ داد : نگران نباشید .


اول اینکه هیچ کس تا حالا سعی نکرده به اسبی یاد بدهد که پرواز کند ، یک وقت دیدید که یاد گرفت!


دوم این که پادشاه خیلی پیر است و شاید در این دو سال بمیرد.


سوم اینکه شاید این حیوان بمیرد و بتوانم دو سال دیگر وقت بگیرم تا به اسب دیگری پرواز یاد بدهم!


حالا فرض کنید انقلاب و شورش بشود ، حکومت پادشاه سرنگون بشود و یا جنگ بشود .


و آخر اینکه اگر هیچ اتفاقی هم نیفتد ، دو سال دیگر زندگی کرده ام


و می توانم در این مدت هر کاری که دلم می خواهد بکنم .


فکر می کنید همین کم است ؟ “

حالا اگه ما بودیم میگفتیم من دیگه مرده حساب میشو اشک و ناله و.....




 
بالا