باغ بلور در خطره
درخت ساده می شکنه
گل دار پر پر می زنه
از غنچه هاش دل می کنه
چه بی گناه چه بی پناه
چه بی هواس چه بی صدا
غنچه می مره ای خدا
دلم می گیره ای خدا
برای اون که عاشق
خاک وطن مقدسه
غریب قصه ها شده
خدا به دادش برسه
خدا به داداش می رسه
توی خاکش گل اسیره
نزارین این غنچه بمیره
اشکا خون بسه نزارین
دل اسمون بگیره
باورش سخته یک عالم
توی خونشوم اسیره
غربت خاک خودی
رو خدا از گلا بگیره