Miss zahra
متخصص بخش تکنولوژی
پژوهش ها نشان می دهد، که با ثبات ترین ازدواج ها آن است که زن وشوهر بیش ترین شباهت ها را با هم داشته باشند. بعضی از روانشناسان شباهت های بین زوجین را در حکم سپرده بانکی مشترک تلقی کرده و اشاره می کنند. اگر میزان سپرده بانکی شما کم تر باشد در مقابل بحران اقتصادی و اجتماعی بهتر می توانید مقاومت و احساس امنیت کنید. در غیر این صورت دچار مشکل می شوند. این تشبیه نشان می دهد هر چه قدر میزان تشابه بین زوجین بیشتر باشد کمتر دچار بحران می شوند.
چه تشابه هایی لازم است؟
- هوش: اگر هوش زن وشوهر به یک اندازه باشد رابطه زناشویی آنان با گرفتاری کم تری روبرو می شود.
- ارزش ها: لازم است که زن و شوهر به بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند. مثلا: مهم است زن و شوهر از نظر معنوی و یا درک اقتصادی اختلاف نظر زیادی نداشته باشند
- علائق: اگر زن وشوهر در بسیاری از زمینه ها علائق مشترک داشته باشند زندگی به کامشان شیرین خواهد شد.
با این حال زن و مرد ذاتا با همدیگر تفاوت هایی دارند که شناخت این تفاوت ها می تواند باعث شود طوری رفتار کنند که با هم به اختلاف نخورند. تفاوت های میان زن و مرد تفاوت های عمده ای است. برخی از این تفاوتها ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی و بعضی نشأت گرفته از عوامل اجتماعی و فرهنگی و باید در ازدواج و زندگی مشترک به آن توجه کرد. ازجمله:
۱- دیدگاه زنان و مردان نسبت به مسائل جنسی کاملاٌ متفاوت است: این تفاوت ریشه نسبی دارد. رابطه جنسی در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده ولی در مردها بیشتر جنبه فیزیولوژیکی دارد.
۲- برای مردان استقلال اهمیت بسیاری دارد: آنها می خواهند در مورد مسائل مالی معملات و سایر موارد مشابه مستقل باشند. و مخالفت همه و عدم توجه وی به این نکته می تواند مشکلات و موانعی را در زندگی مشترک ایجاد کند زیرا مرد تصور می کند که به استقلالش لطمه خورده است.
۳- زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند: چنانچه حس کند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته به شدت آزرده شده و واکنش های شدید عاطفی نشان می دهد.
۴- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است: با مراجعه به فرهنگ های مختلف در جوامع گوناگون خواهیم دید که مردها به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است. البته، این مسئله را باید جدا از تبعیض جنسی میان زن ومرد به حساب آورد. در خانواده ها که زن بدون نظر خواهی و مشورت همسرش درباره ی مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می کند با این که قدرت اول خانواده است، مشکلات زیادی مشاهده می شود. البته این که مردها قدرت اول خانواده باشد به این معنا نیست که مرد همانند یک دیکتاتور عمل کند بلکه منظور نقش مدیریتی است.
۵- صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است: زنان با دور هم جمع شدن و حرف زدن بسیاری از نگرانی ها و اضطرابها و ناراحتی های خود را تخلیه می کنند و تمایل به ارتباطات اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است. چنانچه درک و آگاهی زن ومرد به این خصوصیات ضعیف باشد، مطمئاٌ آنها را دچار سوء تفاهم های جدی در زندگی مشترک می کند.
۶- نگاه مردان به مسائل کلی تر است: مردها معمولاٌوارد جزئیات و نکات ظریف نمی شوند در حالی که زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات توجه زیادی دارند و این خصوصیت زن و مرد باعث می شود، که زن تصور کند که مرد درباره بسیاری از مسائل بی دقت است و مرد نیز تصور کند که همسرش فردی حساس و ریز بین است.
[h=3]چیزی که تحمل تفاوت ها را ساده تر می کند، همدلی است. یعنی پذیرفتن این که تنها زاویه دید شما مهم نیست و باید گاهی دنیا را از چشم همسر خود ببینید. همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد[h=3]۷- زن ها عاطفی تر از مردها هستند: تفاوت عمده بین زن ومرد عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است که زنها از مردها دارند. مثلاٌ زنی که همواره تاریخ دقیق روز ازدواج، تاریخ تولد و مانند آن را به یاد دارد وقتی با شوهری روبرو می شود که نسبت به این مسائل بی اعتنا است نخستین احساسش این است همسرش نسبت به او بی علاقه است و ادامه چنین تفکرات منفی در مدت زمان اندک موجب سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترک می شود. لذا آگاهی از این نکات ضمن آنکه از ناراحتی های بسیار زیادی جلوگیری می کند. احساس توانایی و مهارت زندگی مشترک را در شخص رشد می دهد.
با تفاوت ها چه کنیم؟
چیزی که تحمل تفاوت ها را ساده تر می کند، همدلی است. یعنی پذیرفتن این که تنها زاویه دید شما مهم نیست و باید گاهی دنیا را از چشم همسر خود ببینید. همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به معنی توانایی درک و فهم احساسات دیگران است، به طوری که فرد بتواند خود را به جای دیگران بگذارد. از دید او به موضوع نگاه کند و احساسات او را درک کند. همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلکه فقط به این معنی است که او و شرایط او را درک می کنیم.
همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد کمک می کند گاهی افراد به اشتباه تصور می کنند تفاهم به این معنی است که با فرد مقابل کاملاٌ هم فکر و هم عقیده باشیم در حالی که چنین تصوری از پایه اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو نفر را یافت که شبیه هم باشند اختلاف در دیدگاه ها، علائق ها، آرزوها، سلیقه ها، امری طبیعی و عادی است.
اصول مهارت همدلی
۱- به صحبت های دیگران خوب گوش کنید.
۲- با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید.
۳- به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.
۴- خود را به جای طرف مقابل بگذارید.
۵- در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نکنید.
اثرات همدلی
۱) عامل پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند می شود.
۲) در طرفین احساس خوشایند و مثبت به وجود می آورد.
۳) فرد را از احساس تنهایی نجات می دهد.
۴) موجب اخذ تصمیم های صحیح تر می شود.
۵) از بسیاری تعارضات و سوء تفاهم ها جلوگیری می کند.
۶) همدلی به جا و مناسب موجب تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار می شود.
۷) در تحکیم روابط همسران می تواند نقش مهمی داشته باشد.
۸) احساس آرامش و قوه ی ادارک فرد را افزایش می دهد.
۹) موجب افزایش اعتماد به نفس می شود.
۱۰) زمینه شناخت بهتر و بیشتر از دیگران را فراهم می آورد.
۱۱) روابط خانوادگی و اجتماعی را بهبود می بخشد.
۱۲) امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت می نماید.
۱۳) میل به شرکت در فعالیت های گروهی را افزایش می دهد.
۱۴) بیان احساسات خود و درک احساسات دیگران را آسان تر می کند.
چه تشابه هایی لازم است؟
- هوش: اگر هوش زن وشوهر به یک اندازه باشد رابطه زناشویی آنان با گرفتاری کم تری روبرو می شود.
- ارزش ها: لازم است که زن و شوهر به بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند. مثلا: مهم است زن و شوهر از نظر معنوی و یا درک اقتصادی اختلاف نظر زیادی نداشته باشند
- علائق: اگر زن وشوهر در بسیاری از زمینه ها علائق مشترک داشته باشند زندگی به کامشان شیرین خواهد شد.
با این حال زن و مرد ذاتا با همدیگر تفاوت هایی دارند که شناخت این تفاوت ها می تواند باعث شود طوری رفتار کنند که با هم به اختلاف نخورند. تفاوت های میان زن و مرد تفاوت های عمده ای است. برخی از این تفاوتها ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی و بعضی نشأت گرفته از عوامل اجتماعی و فرهنگی و باید در ازدواج و زندگی مشترک به آن توجه کرد. ازجمله:
۱- دیدگاه زنان و مردان نسبت به مسائل جنسی کاملاٌ متفاوت است: این تفاوت ریشه نسبی دارد. رابطه جنسی در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده ولی در مردها بیشتر جنبه فیزیولوژیکی دارد.
۲- برای مردان استقلال اهمیت بسیاری دارد: آنها می خواهند در مورد مسائل مالی معملات و سایر موارد مشابه مستقل باشند. و مخالفت همه و عدم توجه وی به این نکته می تواند مشکلات و موانعی را در زندگی مشترک ایجاد کند زیرا مرد تصور می کند که به استقلالش لطمه خورده است.
۳- زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند: چنانچه حس کند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته به شدت آزرده شده و واکنش های شدید عاطفی نشان می دهد.
۴- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است: با مراجعه به فرهنگ های مختلف در جوامع گوناگون خواهیم دید که مردها به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است. البته، این مسئله را باید جدا از تبعیض جنسی میان زن ومرد به حساب آورد. در خانواده ها که زن بدون نظر خواهی و مشورت همسرش درباره ی مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می کند با این که قدرت اول خانواده است، مشکلات زیادی مشاهده می شود. البته این که مردها قدرت اول خانواده باشد به این معنا نیست که مرد همانند یک دیکتاتور عمل کند بلکه منظور نقش مدیریتی است.
۵- صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است: زنان با دور هم جمع شدن و حرف زدن بسیاری از نگرانی ها و اضطرابها و ناراحتی های خود را تخلیه می کنند و تمایل به ارتباطات اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است. چنانچه درک و آگاهی زن ومرد به این خصوصیات ضعیف باشد، مطمئاٌ آنها را دچار سوء تفاهم های جدی در زندگی مشترک می کند.
۶- نگاه مردان به مسائل کلی تر است: مردها معمولاٌوارد جزئیات و نکات ظریف نمی شوند در حالی که زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات توجه زیادی دارند و این خصوصیت زن و مرد باعث می شود، که زن تصور کند که مرد درباره بسیاری از مسائل بی دقت است و مرد نیز تصور کند که همسرش فردی حساس و ریز بین است.
[h=3]چیزی که تحمل تفاوت ها را ساده تر می کند، همدلی است. یعنی پذیرفتن این که تنها زاویه دید شما مهم نیست و باید گاهی دنیا را از چشم همسر خود ببینید. همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد[h=3]۷- زن ها عاطفی تر از مردها هستند: تفاوت عمده بین زن ومرد عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است که زنها از مردها دارند. مثلاٌ زنی که همواره تاریخ دقیق روز ازدواج، تاریخ تولد و مانند آن را به یاد دارد وقتی با شوهری روبرو می شود که نسبت به این مسائل بی اعتنا است نخستین احساسش این است همسرش نسبت به او بی علاقه است و ادامه چنین تفکرات منفی در مدت زمان اندک موجب سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترک می شود. لذا آگاهی از این نکات ضمن آنکه از ناراحتی های بسیار زیادی جلوگیری می کند. احساس توانایی و مهارت زندگی مشترک را در شخص رشد می دهد.
با تفاوت ها چه کنیم؟
چیزی که تحمل تفاوت ها را ساده تر می کند، همدلی است. یعنی پذیرفتن این که تنها زاویه دید شما مهم نیست و باید گاهی دنیا را از چشم همسر خود ببینید. همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به معنی توانایی درک و فهم احساسات دیگران است، به طوری که فرد بتواند خود را به جای دیگران بگذارد. از دید او به موضوع نگاه کند و احساسات او را درک کند. همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلکه فقط به این معنی است که او و شرایط او را درک می کنیم.
همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد کمک می کند گاهی افراد به اشتباه تصور می کنند تفاهم به این معنی است که با فرد مقابل کاملاٌ هم فکر و هم عقیده باشیم در حالی که چنین تصوری از پایه اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو نفر را یافت که شبیه هم باشند اختلاف در دیدگاه ها، علائق ها، آرزوها، سلیقه ها، امری طبیعی و عادی است.
اصول مهارت همدلی
۱- به صحبت های دیگران خوب گوش کنید.
۲- با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید.
۳- به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.
۴- خود را به جای طرف مقابل بگذارید.
۵- در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نکنید.
اثرات همدلی
۱) عامل پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند می شود.
۲) در طرفین احساس خوشایند و مثبت به وجود می آورد.
۳) فرد را از احساس تنهایی نجات می دهد.
۴) موجب اخذ تصمیم های صحیح تر می شود.
۵) از بسیاری تعارضات و سوء تفاهم ها جلوگیری می کند.
۶) همدلی به جا و مناسب موجب تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار می شود.
۷) در تحکیم روابط همسران می تواند نقش مهمی داشته باشد.
۸) احساس آرامش و قوه ی ادارک فرد را افزایش می دهد.
۹) موجب افزایش اعتماد به نفس می شود.
۱۰) زمینه شناخت بهتر و بیشتر از دیگران را فراهم می آورد.
۱۱) روابط خانوادگی و اجتماعی را بهبود می بخشد.
۱۲) امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت می نماید.
۱۳) میل به شرکت در فعالیت های گروهی را افزایش می دهد.
۱۴) بیان احساسات خود و درک احساسات دیگران را آسان تر می کند.