• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

راز موفقیت در ضمیر ناخودآگاه!

mallarme

کاربر ويژه
در وجود همه افرادی که ذهن هوشیار و درک کننده دارند یک شریک مخفی وجود دارد که تقریبا برای همه مسایل زندگی، پاسخی در آستین دارد. این شریک مخفی را با نام ضمیر ناخودآگاه و بینش درونی می شناسیم.

راهکار برای مشکلات، الهام برای خلاقیت و ایده های ناب برای تغییر سبک زندگی که بینش هر فردی ارائه می دهد، از ناخودآگاه او در ترکیب یا تعادل با تمرکز و آرامش به دست می آیند. همه نویسنده ها، هنرپیشه ها، موسیقی دان ها و همه افراد موفق، ایده ها و خلاقیت ها خود را فقط از تمرین و آموزش های منطقی و آکادمیک به دست نیاورده اند، بلکه موفقیت آنها در نتیجه ترکیب این موارد با احساسات درونی و بصیرت ذاتی به دست آمده است.

به طور مثال، ایده ای به ذهنشان رسیده و گفته اند: «بله! همین است.» جایی که افراد به احساسات و صداهای درونی خود پاسخ مثبت می دهند و پاسخ های خود را از درون قلب و ذهنشان پیدا می کنند، مملو از احساسات و هیجانات مثبت در مورد حق به جانب بودن و «من کشف کرده ام»هاست. این نوع احساسات، توهم واهی یا کوته بینی نیستند، بلکه احساسات غیرقابل وصف از درک پاسخ درست و یافتن راهکار مناسب هستند.



ما افرادی را دیده یا در مورد آنها شنیده ایم که همیشه در مسیر درست که برای آنها نفع دارد، قرار دارند. شاید در این مساله شانس هم بی تاثیر نباشد اما همیشه هم شانس نیست که آنها را به موفقیت سوق می دهد. چیزی که باعث موفقیت دایمی این افراد می شود – آگاهانه یا ناخودآگاه – قابلیت گوش کردن به احساسات درونی و قوه ذهنیشان است که باعث می شود بهترین تصمیم را برای اینکه چه کاری را در چه زمانی انجام دهند، اتخاذ کنند.

عبارت هایی همچون «طرز فکرهای تخیلی» یا «متفاوت فکر کردن» تلاش های زبانی برای انتقال ارزش و اهمیت فراست درونی برای تصمیم گیری و پیدا کردن ایده های ناب هستند. افرادی که اغلب اوقات می توانند تصمیمات درستی اتخاذ کنند یا ایده های منحصربه فردی دارند، بیشتر مواقع – آگاهانه یا ناخودآگاه – طرز فکر متفاوت و بدون محدودیت دارند. آنها اصولا به احساسات درونی ضمیر ناخودآگاه خود پاسخ مثبت می دهند.

بینش درونی می تواند شما را در رسیدن به اهداف، تصمیم گیری درست، خلق ایده های جدید و یافتن پاسخ های ذهنی کمک شایانی کند.

چگونه به بینش حقیقی دست بیابیم؟

نخستین قدم، باور کردن و پذیرفتن این است که شما درون خود شریک عاقل و قدرتمندی دارید – ذهن ناخودآگاه شما – که می تواند راه درست برای اتمام کارها و رسیدن به اهداف را به شما نشان بدهد و اطلاعات و علم لازم برای شکل دادن به ایده ها را به شما می دهد. سعی کنید به طور متوازن و مداوم خود را برای پذیرفتن قدرت ضمیر ناخودآگاه آماده کنید و از تفکرات فلسفی و منطقی بگذرید و بیشتر به سمت درک احساسی و قبول آن پیش بروید. وقتی به این مرحله از هیجان و انگیزه رسیدید، با درک ضمیر خود، احتمالات و پتانسیل های واقعی زندگی خود را ستایش کنید.



سپس، به طور واضح در ذهن خود به این فکر کنید به دنبال چه چیزی هستید، چه اطلاعات یا بینشی نیاز دارید تا با کمک ضمیر درونی خود به اهداف خود دست پیدا کنید. با تمرکز فکری روی این مساله، ضمیر ناخودآگاه شما آغاز به کار می کند و شما نیز می توانید در این مسیر به او کمک کنید. چگونه؟ بیش از 20 مرتبه – مثلا هنگام خواب – با خود تکرار کنید: «ضمیرناخودآگاه من راه درست را به من نشان خواهد داد ... » یا «اکنون ضمیر ناخودآگاه من راهکار درستی به من می دهد.»

سپس به خود آرامش بدهید و اجازه دهید تا راهکارهای مناسب در ذهن شما نقش ببندند.


مراحل تمرینی

شما نیز باید با به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد مشکل، سوال یا موضوع پیش آمده به ضمیر خود کمک کنید تا بهترین پاسخ را بیابد. سعی کنید تا حد امکان بیشترین اطلاعات را در مورد موضوع موردنظر پیدا کنید و نگران یافتن راهکار یا پاسخ هم نباشید. کاری که در این مرحله انجام می دهید، جذب اطلاعات ذهنی بیشتر است که جنبه های مختلف آن موضوع به طور جالبی شروع به بازی در مقابل یکدیگر می کنند.

در حالت آگاهی ممکن است به احساسات پیچیده خاتمه بدهید اما ضمیر ناخودآگاه شروع به یافتن پاسخ ها و راهکارها می کند و خیلی زود آن را به ذهن شما می فرستد.

پس از صرف زمان برای این کارها، اجازه دهید تا اطلاعات به دست آمده در ذهن شما بنشینند. به هیچ عنوان، برای یافتن پاسخ های فوری عجله یا هیجان نداشته باشید. فقط خاطرجمع باشید ضمیر ناخودآگاه شما در وقت مشخص خود پاسخ و راهکار درست را به شما ارائه خواهد داد.

این حالت زمانی به دست می آید که شما کاملا آرام هستید و به مشکل یا سوال خود فکر نمی کنید. در این حالت به طور ناگهانی فکری به ذهنتان خطور می کند و پاسخ سوال های خود را می یابید. منطق و قدرت درونیتان به شما کمک می کند تا راهکارهای مناسب که دنبال آنها بودید را پیدا کنید.




روند کار

بهترین راه برای نائل شدن به چنین هوشیاری 1) باور کردن نیروهای درونی و رسیدن به ادراک احساسی 2) تلاش برای جذب اطلاعات بیشتر در مورد سوال یا مشکل 3) تکرار جملات الهام بخش به طور شبانه یا روزانه است.

هنگامی که مثلا به دنبال یافتن شریک عشقی، مزایا و معایب یک کار یا هدف از زندگی و مسایل ساده تر زندگی هستید، به طور ناخودآگاه پاسخ خود را می دانید، فقط مساله این است که آن را بیدار و کشف کنید. این کار با تمرین به دست می آید.
 
بالا