اندكى از رضایت و خشنودى خداوند از تمام نعمت هاى بهشتى كه در قرآن بیان گردیده، بهتر و بالاتر است، زیرا خشنودى اوست كه باعث كمال هر سعادت, نیكبختى و موجب هر گونه رستگارى مىشود، و به سبب خشنودى اوست كه انسان از بزرگداشت و بخشش او بهرهمند مىگردد و بخشش و كرامت، بزرگترین نوع پاداش, اجر و ثواب است؛و حاصل این رستگاری رسیدن انسان به ثواب و رهایی و نجات از آتش جهنم است.

این رضایت دو جانبه, چنان دارای اهمیت و ارزش والایی است که از آن به عنوان بزرگترین موهبت الهى و بالاترین نعمت ها یعنی رستگاری انسان, یاد شده است.
در آیاتی که به این نعمت الهی اشاره شده است, خداوند متعال پس از ذکر نعم محسوس و مورد خوشایند انسان همچون وعده بهشت و خلود در آن, این رضایت دو جانبه را بزرگتر و عظیم تر از موارد یاد شده دانسته و از آن با عنوان «رستگاری بزرگ» یاد کرده است.
به عبارت دیگر, اندكى از رضایت و خشنودى خداوند از تمام نعمتهاى بهشتى كه در قرآن بیان گردیده، بهتر و بالاتر است، زیرا خشنودى اوست كه باعث كمال هر سعادت, نیكبختى و موجب هر گونه رستگارى مىشود، و به سبب خشنودى اوست كه انسان از بزرگداشت و بخشش او بهرهمند مىگردد و بخشش و كرامت، بزرگترین نوع پاداش, اجر و ثواب است؛[2]و حاصل این رستگاری رسیدن انسان به ثواب و رهایی و نجات از آتش جهنم است.[3]
البته باید دانست که رضایت حق از آنِ كسی است كه, تمام افعال, اقوال, عقائد و اخلاق او مورد رضایت خداوند باشد و تحقق این امر را تنها می توان برای معصوم متصور شد و رضایت انسان از خداوند نیز فقط در بهشت نیست, زیرا تمام اهل بهشت كمال رضایت را دارند.
از رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله روایت شده, كه ایشان فرمودند: «چون اهل بهشت در بهشت قرار گیرند، خداوند متعال می فرماید: اى اهل بهشت! ایشان گویند: لبّیك ربّنا و سعدیك. می فرماید: آیا راضى شدید؟ گویند: بار خدایا! و چگونه راضى نشویم، تو به ما آن چیزی را داده ای که به کسی ندادهای!
حق تعالى می فرماید: من به شما بهتر از این را می دهم. گویند: بار خدایا! بهتر از این چه می باشد؟ پروردگار میفرماید: رضا و خشنودى من از شما.[4]
البته باید خاطر نشان نمود که اینگونه افراد, در جمیع حالات دنیا و آخرت داراى مقام رضا هستند كه این امر, بالاتر از مقام صبر و توكل است. [5]
هیچ كس نمىتواند آن لذت معنوى و احساس روحانى را كه به یك انسان به خاطر توجه رضایت و خشنودى خدا از او، دست مىدهد، توصیف كند، حتى گوشهاى از این لذت روحانى از تمام بهشت، و نعمت ها و مواهب گوناگون و رنگارنگ و بىپایانش، برتر و بالاتر است. [6]
برخی از مفسرین در تحلیل بیان علت این رضایت در آیه «قَالَ اللّهُ هَذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ », این چنین نوشتهاند: «خداوند گوید: این روزى است كه راستان را راستیشان (در عقیده و گفتار و كردار) سود مىبخشد، براى آنها بهشتهایى است كه از زیر ( ساختمانها و درختان) آنها نهرها روان است، جاودانه در آن باشند، خداى از آنها خشنود است و آنها از خدا خشنود، این است كامیابى بزرگ» .
به طور کلی رسیدن به مقام رضایت پروردگار از بنده ، یكى از مقامات عبودیت است كه نفس از تمامى مراتب كفر و از اتصاف به فسق پاك باشد .[7]
علامه طباطبایی چگونگی این رستگاری بزرگ مینویسد: «از آثار مقام رضایت پروردگار از بنده, این است كه وقتى نفس بنده داراى ذلت عبودیت شد و آنچه را كه به چشم و دل خود درك نمود، و همه را مملوك خدا و خاضع در برابر او دانست, قهراً از او خشنود مىشود. زیرا مىبیند كه اگر خدا به او داده آنچه را كه داده همانا از فضل و كرمش بوده نه اینكه او از خدا طلبكار و بر خدا واجب و حتم بوده كه آن را بدهد. و اگر هم چیزى را از او دریغ داشته و نداده ، آن هم از روى حكمت بوده.
علاوه بر این، خداى تعالى در باره حال بندگان راضی خود در بهشت فرموده:" لَهُمْ ما یَشاۆُنَ"[8] و معلوم است كه وقتى انسان به هر چه كه بخواهد بتواند دسترسى پیدا كند البته راضى خواهد شد. این است منتها درجه سعادت براى آدمى از نظر اینكه بنده است. و لذا خداى تعالى كلام خود را به همین معنا پایان داده است.[9]
پی نوشت ها:
[1]. المائده/119:« قالَ اللَّهُ هذا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیم» و نیز: التوبه/100 و ...
[2]. الطبرسى, فضل بن حسن, تفسیر جوامع الجامع, چاپ اول, تهران, انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم, 1377ش، ج2، صص 69و 70 ور.ک: الزمخشرى, محمود, الكشاف عن حقائق غوامض التنزیل, چاپ سوم, بیروت, دار الكتاب العربی, 1407ه, ج2، ص290
[3]. الطوسى, محمد بن حسن, التبیان فى تفسیر القرآن, تحقیق: با مقدمه شیخ آغابزرگ تهرانى و تحقیق احمد قصیرعاملى, بیروت, دار احیاء التراث العربى, بیتا، ج4، ص74
[4]. ابوالفتوح رازى, حسین بن على, روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن, تحقیق: محمد جعفر یاحقى- محمد مهدى ناصح, مشهد, بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى, 1408ه, ج9، ص296
[5]. ر.ک: طیب, سید عبد الحسین, اطیب البیان فی تفسیر القرآن, تهران, انتشارات اسلام, چاپ دوم، 1378ش, ج4، ص509
[6]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، 1374ش, ج8، ص39
[7]. موسوى همدانى, سید محمد باقر, ترجمه تفسیر المیزان, قم, دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم, چاپ پنجم, 1374 ش, ج6، صص361و360
[8]. زمر/34: «لَهُم مَّا یَشَاءونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِینَ »
[9]. موسوى همدانى, ترجمه المیزان، پیشین, ج6، صص362و 361
شهربانو زندلشنیی
بخش قرآن تبیان