امروزه كميت اطلاعات منتشره در اينترنت، بويژه از طريق شبكه جهاني وب، نسبت به اطلاعات قابل دسترس از طريق ديگر رسانه ها، سرعت فزايندهاي يافتهاست. همانطور كه ما هر چيزي را كه در روزنامهها ميخوانيم، در تلويزيون ميبينيم يا از راديو مي شنويم، قبول نداريم يا باور نميكنيم، نميتوانيم هر چيزي را كه در اينترنت قرار گرفت، به راحتي بپذيريم. بنابراين، ارزيابي انتقادي و كيفي وبسايتها و تعيين دامنه كاري آنها در برخورد با نيازها و احتياجات استفادهكنندگان و كاربران، ضروري به نظر ميرسد. اين نوشته به تحليل و ارزشيابي اطلاعات موجود در وب و فرايند مبتني بر برخي مفاهيم مديريت كيفي،مي پردازد و قواعد و روشهايي را به عنوان معيارهاي اساسي ارزيابي كيفي وبسايتها و گزينش سايت مناسب، ارائه مينمايد.
كليدواژهها: وبسايتها، ارزيابي كيفي، معيارهاي ارزيابي.
اهميت و دامنه فرايند ارزشيابي
ارزيابي يك فرايند ضروري و پيچيده است. هر فردي ممكن است در مورد درستي و صحت مفاهيم كيفي قضاوت و ارزيابي نمايد. ارزشيابي يك محصول اطلاعاتي، يك خدمت، يك فرد يا يك سازمان ممكن است به منظور اينكه آيا وظايف و مسئوليتهاي محوله به خوبي انجام پذيرفته است يا خير، صورت بگيرد. اساتيد دانشگاه و دانشجويان بايستي قادر باشند اطلاعات را به صورت مؤثري ارزيابي كنند. در غير اينصورت بايستي در اين زمينه آموزش ببينند. بصيرت و ارزشيابي با فرايند تصميمسازي و ژرف نگري عميقي همراه است كه شامل موارد زير ميشود:
در زبان انگليسي حداقل شش فعل مختلف در اين زمينه يك معني پايه را ميرسانند"مفهوم يك قضاوت مهم و با ارزش" و معاني اضافي خاص خود كه بايستي مورد توجه قرار گيرند. 1- قضاوت درباره ارزش يك استدلال، يك شخص، يك محصول يا يك خدمت يا يك سازمان. 2- تصميمگيري راجع به عمل خاصي(براي نمونه خريدن يا نخريدن يك محصول خوب يا يك خدمت ارائه شده بوسيله يك سازمان خاص). 3- ميزان اعتبار يك تحقيق يا روش انجام آن. 4- تصميم گيري براي به تأخير انداختن اجراي يك عمل يا عدم اجراي آن به منظور كسب اطلاعات بيشتر يا كافي.
* to evaluate كه بر قضاوت درباره ارزش يك شئ يا يك شخص تاكيد دارد.
* to rate كه شامل تعيين رتبه يك شخص يا يك شئ در بين انواع ديگر آنهاست.
* to stimate به معني داوري مبتني بر تخمين و محاسبات تقريبي است(اما اين اصطلاح صراحت اصطلاحات ديگر را ندارد).
* to appraise بر داوري كارشناسانه تأكيد دارد.
* to assess به معني داوري معتبر و سنجيدن و ماليات بستن. (مثل ارزش پولي چيزي را معيّن كردن و ماليات گذاشتن بروي آن) و
* to assay بر امتحان و آزمايش دقيق دلالت دارد(مثل تجزيه و تحليل شيميايي اوره به منظور تعيين محتواي آن).
سه فعل آخر تناسب و نزديكي بيشتري با مفهوم مورد نظر ما دارند و معاني وسيعتري را در مورد تجزيه و تحليل انتقادي و ارزشيابي در بر ميگيرند.
بلوم[2] در روش سلسله مراتبي خود در امورتربيتي، ارزشيابي را به عنوان يكي از ابعاد فرايند ادراك و تفكر ميداند. براساس اين شيوه، ترتيب و توالي مهارتهاي فكري با ارزيابي به عنوان پيچيدهترين فرايند ادراك(شامل فهم، ادراك، تجزيه و تحليل و تركيب) كامل ميشود. دبونز[3] به مفهوم نيازهاي پايه DIK، يعني داده، اطلاعات و دانش، تأكيد دارد.
اختلاف اساسي ارزشيابي با تمامي مهارتهاي ذكر شده بالا، بيانگر گنجايش و ظرفيت بالاي کمعيارها و ارزشها در ارزشيابي است. ارزشيابي به عنوان"قضاوت درباره ارزش يك چيزي مثل بعضي مقاصد، اهداف، عقايد، كارها، راهحلها، روشها، مواد و غيره، توصيف شده است و در برگيرنده معيارهاي استانداردي براي ارزشيابي ميزان ويژگيهاي دقيق، مؤثر، اقتصادي يا رضايتبخش است. داوريها ممكن است بوسيله ارزياب يا بوسيله اطلاعاتي كه به او داده مي شود، انجام پذيرد".
مطالعه در روانشناسي شناختي و فراشناختي و تفكر انتقادي نشان ميدهد كه ارزيابي انتقادي ممكن است بوسيله چندين عامل تحت تأثير قرار گيرد. كه اين موارد به ترتيب اهميت در اينجا ذكر ميشوند[4]:
- معلومات قبلي (كه قويترين تأثير را دارد).
- تفاوت سليقه ظاهري يا برتري شكلي: (براي مثال براي محققين، كتب علمي و مقالات مجلات با اهميتتر از مجلات و كتب و منابع اينترنتي عمومي هستند).
- شناختشناسي(كه بر ماهيت و مبدأ دانش تأكيد دارد).
- احساسات: كه عموماً در خلال و شروع فرايند ارزشيابي وجود دارند و
- عقايد(شناختشناسانه، روششناسانه و غيره).
تمامي اين عوامل ممكن است در فرايند ارزشيابي تأثير گذار باشند يا حتي آنرا از مسير واقعي خود دور نمايند، نتايج آنرا تحت تأثير قرار دهند و بعضي اوقات آنرا به نتايج غير واقعي برسانند.
كيفيت اطلاعات
هر دو مفهوم اطلاعات و كيفيت در طول سالها معاني وسيع و گستردهاي يافتهاند و معاني سؤال برانگيز زيادي به خود گرفتهاند. بنا به گفته دراگولانسكو[5] مفهوم اطلاعات به معاني مختلفي بكار برده شده و سالهاست به معني يك عبارت يك محصول يا يك فرايند بكار برده ميشود و عليرغم ارزش ذهني شايان توجه آن چارچوب نامشخص و متناقض و ويژگيهايي مبهمي داشته است.
كلمه اطلاعات طوري كه امروزه بكار برده ميشود ديدگاههاي متفاوتي را نشان ميدهد كه شامل كالا، انرژي، خبر، اطلاع، داده، دانش و غيره است. اگر به عنوان يك متاع به اطلاعات بنگريم، اطلاعات ممكن است شامل متون، اصوات، تصاوير و غيره باشد و ارزش اقتصادي داشته باشد. بنابراين اطلاعات مي تواند مورد معامله قرار گيرد و به عنوان يك فرآورده اطلاعاتي يا خدمت اطلاعاتي مورد توجه قرار گيرد.
به نظر دبونز[6] چنانچه يك سازمان يا شخصي ساختار ويژه اطلاعاتي خود را انحصاري نمايد و اطلاعات را براي رسيدن به اهداف خاص خود نگهداري كند آن اطلاعات قادر است شخص يا سازمان را در رسيدن به اهداف خود ياري نمايد. پس اطلاعات قادر است اهداف و اشخاص را هدايت و كنترل كند.
نكته بعدي اينست كه چگونه ميتوان كيفيت محصولات و خدمات را به صورت مناسب ارزيابي نمود. امروزه استاندارد بين المللي ايزو 9000 كيفيت را به عنوان وجود كليه ويژگيهاي يك چيز (هدف كلي خدمت يا محصول يا يك فرايند، يك فعاليت، يك سيستم، يك سازمان، يك شخص يا تركيبي از همه اينها) كه قدرت پاسخگويي به نيازهاي معين را در خود دارد، تعريف نموده است.
اين توصيف پذيرفته شده بينالمللي به مشتريان، استفادكنندگان و فراهم كنندگان محصولات و خدمات، اشاره دارد. در واقع "كيفيت" در مورد محصول و خدمت براي پذيرش ويژگيهاي كافي در بكار بردن آنان است. تعداد اين ويژگيها موفقيت كالا را در قيمتهاي رقابتي توجيه مينمايد. (به دليل اين كه استفاده كننده يا مشتري، كالاهاي با كيفيت بالا را به نسبت قيمت آن خريداري مينمايد). بعلاوه "كيفيت" بيانگر يك فلسفه سودبخش جديد براي مديران شركتهاست و آنها معمولاً در تعهدات شفاهي خود و از طريق كاركنان روابط عمومي سازمانها، در تبليغات خود بر اين موضوع تاكيد دارند. اين تعهدات براي رسيدن به هدف نهايي يعني رضايت مشتريان در تمامي سطوح و چرخه توليد و در همه بخشهاي شركتها وجود دارد.
يك كالا نتيجه يك سري فعاليتهايي است كه طي يك فرايند به وجود ميآيند[7]. بنابراين اطلاعات به عنوان يك محصول غير مادي در نظر گرفته شده است و بوسيله شركتهاي تهيه كننده، خريد و فروش ميشود و خريداري و فروش دوباره آن ممكن است توسط فراهمكنندگان ديگر و استفاده از آن بوسيله استفاده كننده نهايي، صورت گيرد. اين محصول غير مادي"توليد اطلاعاتي" ناميده ميشود و نبايد با توليدات مادي توأم با آن، اشتباه گرفته شود (براي مثال محملهاي مادي اطلاعات شامل كاغذ، كتاب، مجله يا اشياء و علائم و غيره).
كيفيت اين توليدات مادي و غير مادي در بازار اطلاعات بوسيله استفادهكنندگان و فراهمآورندگان، با استفاده از معيارها و ابزارهايي، ارزيابي ميشود. روش ارتباطي فراهم كننده- مشتري، براي افرادي كه علاقهمند به اين روش هستند، روش خوبي است
طبق اين روش دراگولانسكو[8] نتيجه ميگيرد كه يك محصول اطلاعاتي(متن، صدا يا تصوير) و محملهاي اطلاعاتي مادي (مثل، كاغذ، كتاب، مجله، كاست، ديداري يا شنيداري و غيره) در صورتي كيفيت خود را حفظ ميكند كه فراهم كنندگان به نيازهاي مشتريان و استفادهكنندگان، قبل از طراحي، هنگام ساخت و هنگام تهيه محصول توجه كنند و واكنشهاي آنان بعد از تهيه محصول را نيز در نظر بگيرند. به عبارت ديگر در توليد يك محمل يا محصول اطلاعاتي بايستي به كيفيت محمل و توليد اطلاعاتي و انطباق آن با نيازهاي روشن، مشخص و حتي نامشخص مشتري يا استفاده كننده، توجه داشت.
براساس نظر دبونز[9]، آدمي به صورت اساسي يك نياز اطلاعاتي پايه و چندين نياز به دانستن دارد. نياز اطلاعاتي عبارتست از آگاهي از پاسخگويي به سؤلاتي از قبيل: چگونه؟ كجا؟ چه وقت؟ و چه كسي؟ و نيازمندي به دانش براي فهم و كاربرد، تجزيه و تحليل، تركيب و ارزيابي لازم است. پاسخگويي به اين نيازها با جوابگويي به نيازهاي مربوط به سؤلات چرا و چگونه، مرتفع ميشود. ديگر نيازهاي اساسي بشر به صورت ذيل دستهبندي ميشوند:
الف) نياز به دانستن (براي مثال آنها كيستند، كجا هستند، از كجا آمدهاند؟ چه وقت؟ كجا؟ چگونه؟ چرا؟ يك پديده معيين يا رخداد خاصي شكل ميگيرد و غيره) و
ب) نياز به عمل(به منظور ادامه و پيشرفت شرايط زندگي).
يك ضرب المثل روماني ميگويد: دانش بدون عمل سودمند نيست، اما عمل بدون دانش خطرناك است!
تهيهكنندگان و فراهمآورندگان اطلاعات و استفادهكنندگان و كاربران اطلاعات در فعل و انفعالات اطلاعاتي با هم همكاري و مشاركت مينمايند و كارائي و اثر بخشي اطلاعات بستگي به اين دو همكار، ظرفيتهاي همكاري و شرايط تعامل بين اين دو دارد[10].
كيفيت وب سايتها
وب جهانگستر يك فنآوري شبكهاي بسيار پيچيده است كه اخيراً چند صد ميليون صفحه وب و بيش از صد ميليون كاربر، از اين فناوري استفاده مينمايند. هر روز استفادهكنندگان اين سايتها به منظور يافتن مناسبترين، مرتبطترين و روزآمدترين اطلاعاتي كه نياز دارند، به جستجو در وب ميپردازند. در شبكه جهاني وب، استفادهكنندگان بوسيله راهنماهاي صفحه به صفحه و پيوندهاي(Links) موجود به كاوش ميپردازند. محتواي صفحات مرتبط با اين پيوندها معمولاً برخي از اطلاعات را در قالب متون يا تصاوير به استفاده كنندگان ارائه ميدهد.
براساس آنچه كه گفته شد، مفاهيم مديريت كيفي و روشها، قصد دارم ارزشها و معيارهايي كه يك استفاده كننده را قادر ميسازد به ارزيابي و انتخاب يك وبسايت يا صفحه وب دست بزند، روشن نمايم. اطلاعاتي مانند موارد زير در وبسايتهاي امروزي قابل دسترس است:
ـ بازاريابي اطلاعات براي محصولات، خدمات، سازمان ها و غيره.
ـ متون، مواد صوتي- تصويري، توليدات رسانههاي ارتباط جمعي (شامل مدارك و مجلات الكترونيكي).
ـ صفحات وب شخصي.
ـ و مواردي همچون پيغامهاي پست الكترونيكي و ارتباط پستي گروههاي خبري و غيره.
طرح وبسايت از سه مؤلفه اصلي تشكيل شده است: 1- بالاي صفحه [header]ا 2- بدنه اصلي[body]ا 3- پائين صفحه [footer]ا. با بررسي تمام اين بخشها ما ميتوانيم پاسخ سؤلات زير را پيدا كنيم:
- مؤلف وبسايت كيست(يا فرد مرتبط)؟
- سايت چه وقت ايجاد شده است(يا بازنگري شده است)؟
- چه كسي سايت را پشتيباني ميكند؟
- ارتباطات فراهم شده چه چيزي را بيان ميدارند؟
- مخاطبان احتمالي وبسايت چه كساني هستند؟
- هدف از ارتباطات موجود در وبسايت چيست؟
همانطور كه ميدانيد امروزه هر كس قادر است در يك وبسايت شخصي به انتشار مطالب بپردازد و متأسفانه هيچ استاندارد رسمي به منظور رعايت حداقل استانداردها و معيارها، وجود ندارد.
تعدادي از وبسايتها اجازه ارتباط الكترونيكي را براي استفاده كنندگان خود به منظور ايجاد ارتباط و تعامل فراهم مينمايند. ارتباط استفادهكنندگان با تهيه كننده وبسايت به منظور تداوم پيشرفت كيفيت وبسايت و براساس عكسالعملهاي گوناگون از استفاده كنندگان مختلف، صورت ميگيرد.
تحليل بيشتر وبسايت ممكن است شامل هر معياري باشد كه به عنوان يك نتيجه از برخي استفادههاي خاص به منظور شناسايي، تعريف و ارزيابي بدست آمده است. بعد از ارزيابي دقيق تمامي اين نتايج و موارد، يك ارزياب قادر خواهد شد در مورد مقايسه تطبيقي كيفيت وبسايتها و تهيهكنندگان اطلاعات آنها، قضاوت نمايد. هر چند ايجاد يك وبسايت آرماني غير ممكن به نظر ميرسد، اما قطعاً تلاش در جهت پاسخگويي به نيازهاي كاربران و جلب رضايت آنان عملي و دست يافتني است. براي رسيدن به اين هدف و حركت به سمت دستيابي به مديريت كيفي، اين تلاش بايد ادامه پيدا كند و در جهت آسانتر و سريعتر نمودن كاربرد ابزارهاي ويژه، روشها و فنون مديريت كيفيت، حركت كنيم.
معيارهاي ارزيابي و سؤالاتي كه بايستي بوسيله استفاده كننده پاسخ داده شوند:
1. صحت و درستي(شامل گستردگي و دقيق و درست بودن اطلاعات).
- آيا مؤلف منبع اطلاعات را ذكر نموده است؟
- آيا امكان آزمودن و چك نمودن صحت منابع وجود دارد؟
- آيا حوزه تخصصي مؤلف با موضوع تحت پوشش همخواني دارد؟
- آيا مؤلف روش تحقيق و فرايند گردآوري دادهها را به روشني بيان كرده است؟
2. صلاحيت(ميزان اعتبار مؤلف در رشته تخصصي خود).
- آيا مؤلف شناخته شده است؟
- درباره مؤلف چه اطلاعاتي داريد(براي مثال زمينه كاري، موقعيت، علائق، انتشارات و غيره)
- آيا تعيين ميزان مهارت و اعتبار مؤلف براي شما ممكن است؟
3. پوشش موضوعي(گستردگي و ميزان پوشش موضوعاتي كه مشاهده، تحليل و گزارش شدهاند)
- آيا تمامي موضوعات وبسايت عميقاً بازبيني شدهاند؟
- آيا همه پيوندهاي مرتبط به صورت مناسب جامع و در عمل فعال هستند؟
- اطلاعات موجود در سايت چقدر براي شما از خصوصيات جامعيت و مرتبط بودن برخوردار است؟
4. تراكم- فشردگي(ميزان اطلاعات مربوط و جامع كه در هر صفحه از سايت به نمايش گذاشته ميشود).
- در هر صفحه از سايت مفاهيم غالب هستند يا تصاوير؟
- آيا اطلاعات نمايش داده شده در هر صفحه شامل تصاوير و متنها براي شما به اندازه كافي جامع است؟
- آيا اطلاعات نمايش داده شده در هر صفحه براي شما كافي است؟
- چه مقدار اطلاعات تبليغاتي و آگهيهاي تجاري در هر صفحه از سايت وجود دارد؟
5. تازگي(ميزان تازگي و بهروز بودن اطلاعات منتشر شده در سايت)
- سايت چه وقت ايجاد شده و آخرين زمان بازنگري و ويرايش آن چه وقت بوده است؟
- آيا تاريخ حق مؤلف نمايش داده شده است؟
- آيا تمامي منابع ذكر شده، قابل دسترس هستند؟.
- آيا كليه سايتهاي مرتبط و آدرسهاي اينترنتي درست عمل مي كنند؟
6. تعامل(تأثير متقابل يا ميزان عملكرد ارتباط دو طرفه بين استفاده كننده و مؤلف).
- آيا يافتن حداقل يك پيوند (Link) براي ارتباط از طريق پست الكترونيكي با مؤلف وبسايت يا مسؤل سايت امكان پذير است؟
- آيا پيوند فعال است؟
- آيا پيوند سريع عمل مي كند؟
- آيا به پيغامهايي كه شما فرستادهايد، پاسخي داده شده است؟
7. هدف (ميزان عينيتگرايي مؤلف در مقابل ذهنيتگرايي او).
- هدف واقعي سايت چيست؟
- هدف واقعي مؤلف سايت چيست؟
- آيا شما به اندازه كافي از بي طرفي مؤلف مطمئن هستيد؟
8.. سرعت(مدت زمان مورد نياز براي فراخواني سايت و نمايش صفحه وبسايت).
- آيا آدرس الكترونيكي(URL) سايت به سرعت و بدون درنگ صفحه وبسايت را پيدا مي كند؟
- آيا تغيير فوري صفحه نمايش ممكن است؟
- آيا ارتباط شما با تمامي پيوندهاي فراهم شده بدون تأخير ميسّر ميشود؟[11]
جستجوي وبسايتها يا جستجو در انتشارات كتابخانهاي؟
به نظر ميرسد جستجوي اطلاعات وب سايتها، براي انجام يك طرح، كارايي و سودمندي بيشتري نسبت به روشهاي جستجوي سنتي مبتني بر كتابخانه داشته باشد. اما آيا اين يك انتظار واقع گرايانه است؟ به نظر بنده جستجو در وب و كتابخانه مكمل همديگرند. شبكه جهاني وب منبع بسيار خوبي براي مشاهده سريع اطلاعات است و وجود كتابخانه هم براي تجزيه و تحليل عميق مطالب، ضروري است.
يافتن اطلاعات مربوط به يك پژوهش در كتابخانه، موفقيت طرح ما را تضمين ميكند. از نتايج يك جستجو ممكن است محصولات و نظريات غير منتظرهاي كسب شود كه براي ارزيابي مجدد فرضيات دانشمندان و حتي براي طرحهاي پژوهشي آينده محققين سودمند باشد. در ارزيابي وسيع كيفيت اطلاعات، ما احتمالاً نكات گوناگوني براي مشاهده مي يابيم و رويكردهاي انتقادي و واكنشها بيشتر از جستجو در وب است، كه با ظاهري جذاب از روايي كمتري برخوردار است.
از طرف ديگر جستجوي اطاعات در وبسايتها، براي همان پژوهش فوق، از طريق موتورهاي كاوش مختلف انجام ميگيرد. جستجوگرهاي قوي و راهنماها به منظور يافتن فقرههاي اطلاعاتي كه از فرضيهها پشتيباني ميكنند، فعال ميشوند. حتي ممكن است يافتههاي نادرست هم بازيابي شوند، هر چند اين مورد به ندرت اتفاق ميافتد. بهرحال، شبكه جهاني وب براي مطالعه چكيدهها و كسب سريع اطلاعات درباره يك موضوع بسيار عالي است.
نتيجه
ما به عنوان يك راهنما، دوست داريم دانشجويان شيوههاي جستجوي اطلاعات را ياد بگيرند و همه انواع پيچيدگيها و تفاوتهاي موجود در اين فرايند را تشخيص دهند. اما ما همچنين به مهارت در حداقل يك زمينه نياز داريم. براي ما به عنوان آموزش دهنده، انتخاب از ميان شيوههاي سنتي يا نوين يادگيري يك چالش است. بهرحال به منظور ايجاد توانايي عملي در اين زمينه، ما بايد قبل از هر چيز شيوههاي ارزيابي انتقادي كيفيت اطلاعات موجود در وبسايتها را بياموزيم.
منبع:
* DRAGULANESCU, NICOLAE-GEORGE. Website Quality Evaluations: Criteria and Tools. (2002), Intl. Inform. & Libr. Rev.V. 34, pp. 247-254. Available online at http://www.idealibrary.com on ideal
كليدواژهها: وبسايتها، ارزيابي كيفي، معيارهاي ارزيابي.
اهميت و دامنه فرايند ارزشيابي
ارزيابي يك فرايند ضروري و پيچيده است. هر فردي ممكن است در مورد درستي و صحت مفاهيم كيفي قضاوت و ارزيابي نمايد. ارزشيابي يك محصول اطلاعاتي، يك خدمت، يك فرد يا يك سازمان ممكن است به منظور اينكه آيا وظايف و مسئوليتهاي محوله به خوبي انجام پذيرفته است يا خير، صورت بگيرد. اساتيد دانشگاه و دانشجويان بايستي قادر باشند اطلاعات را به صورت مؤثري ارزيابي كنند. در غير اينصورت بايستي در اين زمينه آموزش ببينند. بصيرت و ارزشيابي با فرايند تصميمسازي و ژرف نگري عميقي همراه است كه شامل موارد زير ميشود:
در زبان انگليسي حداقل شش فعل مختلف در اين زمينه يك معني پايه را ميرسانند"مفهوم يك قضاوت مهم و با ارزش" و معاني اضافي خاص خود كه بايستي مورد توجه قرار گيرند. 1- قضاوت درباره ارزش يك استدلال، يك شخص، يك محصول يا يك خدمت يا يك سازمان. 2- تصميمگيري راجع به عمل خاصي(براي نمونه خريدن يا نخريدن يك محصول خوب يا يك خدمت ارائه شده بوسيله يك سازمان خاص). 3- ميزان اعتبار يك تحقيق يا روش انجام آن. 4- تصميم گيري براي به تأخير انداختن اجراي يك عمل يا عدم اجراي آن به منظور كسب اطلاعات بيشتر يا كافي.
* to evaluate كه بر قضاوت درباره ارزش يك شئ يا يك شخص تاكيد دارد.
* to rate كه شامل تعيين رتبه يك شخص يا يك شئ در بين انواع ديگر آنهاست.
* to stimate به معني داوري مبتني بر تخمين و محاسبات تقريبي است(اما اين اصطلاح صراحت اصطلاحات ديگر را ندارد).
* to appraise بر داوري كارشناسانه تأكيد دارد.
* to assess به معني داوري معتبر و سنجيدن و ماليات بستن. (مثل ارزش پولي چيزي را معيّن كردن و ماليات گذاشتن بروي آن) و
* to assay بر امتحان و آزمايش دقيق دلالت دارد(مثل تجزيه و تحليل شيميايي اوره به منظور تعيين محتواي آن).
سه فعل آخر تناسب و نزديكي بيشتري با مفهوم مورد نظر ما دارند و معاني وسيعتري را در مورد تجزيه و تحليل انتقادي و ارزشيابي در بر ميگيرند.
بلوم[2] در روش سلسله مراتبي خود در امورتربيتي، ارزشيابي را به عنوان يكي از ابعاد فرايند ادراك و تفكر ميداند. براساس اين شيوه، ترتيب و توالي مهارتهاي فكري با ارزيابي به عنوان پيچيدهترين فرايند ادراك(شامل فهم، ادراك، تجزيه و تحليل و تركيب) كامل ميشود. دبونز[3] به مفهوم نيازهاي پايه DIK، يعني داده، اطلاعات و دانش، تأكيد دارد.
اختلاف اساسي ارزشيابي با تمامي مهارتهاي ذكر شده بالا، بيانگر گنجايش و ظرفيت بالاي کمعيارها و ارزشها در ارزشيابي است. ارزشيابي به عنوان"قضاوت درباره ارزش يك چيزي مثل بعضي مقاصد، اهداف، عقايد، كارها، راهحلها، روشها، مواد و غيره، توصيف شده است و در برگيرنده معيارهاي استانداردي براي ارزشيابي ميزان ويژگيهاي دقيق، مؤثر، اقتصادي يا رضايتبخش است. داوريها ممكن است بوسيله ارزياب يا بوسيله اطلاعاتي كه به او داده مي شود، انجام پذيرد".
مطالعه در روانشناسي شناختي و فراشناختي و تفكر انتقادي نشان ميدهد كه ارزيابي انتقادي ممكن است بوسيله چندين عامل تحت تأثير قرار گيرد. كه اين موارد به ترتيب اهميت در اينجا ذكر ميشوند[4]:
- معلومات قبلي (كه قويترين تأثير را دارد).
- تفاوت سليقه ظاهري يا برتري شكلي: (براي مثال براي محققين، كتب علمي و مقالات مجلات با اهميتتر از مجلات و كتب و منابع اينترنتي عمومي هستند).
- شناختشناسي(كه بر ماهيت و مبدأ دانش تأكيد دارد).
- احساسات: كه عموماً در خلال و شروع فرايند ارزشيابي وجود دارند و
- عقايد(شناختشناسانه، روششناسانه و غيره).
تمامي اين عوامل ممكن است در فرايند ارزشيابي تأثير گذار باشند يا حتي آنرا از مسير واقعي خود دور نمايند، نتايج آنرا تحت تأثير قرار دهند و بعضي اوقات آنرا به نتايج غير واقعي برسانند.
كيفيت اطلاعات
هر دو مفهوم اطلاعات و كيفيت در طول سالها معاني وسيع و گستردهاي يافتهاند و معاني سؤال برانگيز زيادي به خود گرفتهاند. بنا به گفته دراگولانسكو[5] مفهوم اطلاعات به معاني مختلفي بكار برده شده و سالهاست به معني يك عبارت يك محصول يا يك فرايند بكار برده ميشود و عليرغم ارزش ذهني شايان توجه آن چارچوب نامشخص و متناقض و ويژگيهايي مبهمي داشته است.
كلمه اطلاعات طوري كه امروزه بكار برده ميشود ديدگاههاي متفاوتي را نشان ميدهد كه شامل كالا، انرژي، خبر، اطلاع، داده، دانش و غيره است. اگر به عنوان يك متاع به اطلاعات بنگريم، اطلاعات ممكن است شامل متون، اصوات، تصاوير و غيره باشد و ارزش اقتصادي داشته باشد. بنابراين اطلاعات مي تواند مورد معامله قرار گيرد و به عنوان يك فرآورده اطلاعاتي يا خدمت اطلاعاتي مورد توجه قرار گيرد.
به نظر دبونز[6] چنانچه يك سازمان يا شخصي ساختار ويژه اطلاعاتي خود را انحصاري نمايد و اطلاعات را براي رسيدن به اهداف خاص خود نگهداري كند آن اطلاعات قادر است شخص يا سازمان را در رسيدن به اهداف خود ياري نمايد. پس اطلاعات قادر است اهداف و اشخاص را هدايت و كنترل كند.
نكته بعدي اينست كه چگونه ميتوان كيفيت محصولات و خدمات را به صورت مناسب ارزيابي نمود. امروزه استاندارد بين المللي ايزو 9000 كيفيت را به عنوان وجود كليه ويژگيهاي يك چيز (هدف كلي خدمت يا محصول يا يك فرايند، يك فعاليت، يك سيستم، يك سازمان، يك شخص يا تركيبي از همه اينها) كه قدرت پاسخگويي به نيازهاي معين را در خود دارد، تعريف نموده است.
اين توصيف پذيرفته شده بينالمللي به مشتريان، استفادكنندگان و فراهم كنندگان محصولات و خدمات، اشاره دارد. در واقع "كيفيت" در مورد محصول و خدمت براي پذيرش ويژگيهاي كافي در بكار بردن آنان است. تعداد اين ويژگيها موفقيت كالا را در قيمتهاي رقابتي توجيه مينمايد. (به دليل اين كه استفاده كننده يا مشتري، كالاهاي با كيفيت بالا را به نسبت قيمت آن خريداري مينمايد). بعلاوه "كيفيت" بيانگر يك فلسفه سودبخش جديد براي مديران شركتهاست و آنها معمولاً در تعهدات شفاهي خود و از طريق كاركنان روابط عمومي سازمانها، در تبليغات خود بر اين موضوع تاكيد دارند. اين تعهدات براي رسيدن به هدف نهايي يعني رضايت مشتريان در تمامي سطوح و چرخه توليد و در همه بخشهاي شركتها وجود دارد.
يك كالا نتيجه يك سري فعاليتهايي است كه طي يك فرايند به وجود ميآيند[7]. بنابراين اطلاعات به عنوان يك محصول غير مادي در نظر گرفته شده است و بوسيله شركتهاي تهيه كننده، خريد و فروش ميشود و خريداري و فروش دوباره آن ممكن است توسط فراهمكنندگان ديگر و استفاده از آن بوسيله استفاده كننده نهايي، صورت گيرد. اين محصول غير مادي"توليد اطلاعاتي" ناميده ميشود و نبايد با توليدات مادي توأم با آن، اشتباه گرفته شود (براي مثال محملهاي مادي اطلاعات شامل كاغذ، كتاب، مجله يا اشياء و علائم و غيره).
كيفيت اين توليدات مادي و غير مادي در بازار اطلاعات بوسيله استفادهكنندگان و فراهمآورندگان، با استفاده از معيارها و ابزارهايي، ارزيابي ميشود. روش ارتباطي فراهم كننده- مشتري، براي افرادي كه علاقهمند به اين روش هستند، روش خوبي است
طبق اين روش دراگولانسكو[8] نتيجه ميگيرد كه يك محصول اطلاعاتي(متن، صدا يا تصوير) و محملهاي اطلاعاتي مادي (مثل، كاغذ، كتاب، مجله، كاست، ديداري يا شنيداري و غيره) در صورتي كيفيت خود را حفظ ميكند كه فراهم كنندگان به نيازهاي مشتريان و استفادهكنندگان، قبل از طراحي، هنگام ساخت و هنگام تهيه محصول توجه كنند و واكنشهاي آنان بعد از تهيه محصول را نيز در نظر بگيرند. به عبارت ديگر در توليد يك محمل يا محصول اطلاعاتي بايستي به كيفيت محمل و توليد اطلاعاتي و انطباق آن با نيازهاي روشن، مشخص و حتي نامشخص مشتري يا استفاده كننده، توجه داشت.
براساس نظر دبونز[9]، آدمي به صورت اساسي يك نياز اطلاعاتي پايه و چندين نياز به دانستن دارد. نياز اطلاعاتي عبارتست از آگاهي از پاسخگويي به سؤلاتي از قبيل: چگونه؟ كجا؟ چه وقت؟ و چه كسي؟ و نيازمندي به دانش براي فهم و كاربرد، تجزيه و تحليل، تركيب و ارزيابي لازم است. پاسخگويي به اين نيازها با جوابگويي به نيازهاي مربوط به سؤلات چرا و چگونه، مرتفع ميشود. ديگر نيازهاي اساسي بشر به صورت ذيل دستهبندي ميشوند:
الف) نياز به دانستن (براي مثال آنها كيستند، كجا هستند، از كجا آمدهاند؟ چه وقت؟ كجا؟ چگونه؟ چرا؟ يك پديده معيين يا رخداد خاصي شكل ميگيرد و غيره) و
ب) نياز به عمل(به منظور ادامه و پيشرفت شرايط زندگي).
يك ضرب المثل روماني ميگويد: دانش بدون عمل سودمند نيست، اما عمل بدون دانش خطرناك است!
تهيهكنندگان و فراهمآورندگان اطلاعات و استفادهكنندگان و كاربران اطلاعات در فعل و انفعالات اطلاعاتي با هم همكاري و مشاركت مينمايند و كارائي و اثر بخشي اطلاعات بستگي به اين دو همكار، ظرفيتهاي همكاري و شرايط تعامل بين اين دو دارد[10].
كيفيت وب سايتها
وب جهانگستر يك فنآوري شبكهاي بسيار پيچيده است كه اخيراً چند صد ميليون صفحه وب و بيش از صد ميليون كاربر، از اين فناوري استفاده مينمايند. هر روز استفادهكنندگان اين سايتها به منظور يافتن مناسبترين، مرتبطترين و روزآمدترين اطلاعاتي كه نياز دارند، به جستجو در وب ميپردازند. در شبكه جهاني وب، استفادهكنندگان بوسيله راهنماهاي صفحه به صفحه و پيوندهاي(Links) موجود به كاوش ميپردازند. محتواي صفحات مرتبط با اين پيوندها معمولاً برخي از اطلاعات را در قالب متون يا تصاوير به استفاده كنندگان ارائه ميدهد.
براساس آنچه كه گفته شد، مفاهيم مديريت كيفي و روشها، قصد دارم ارزشها و معيارهايي كه يك استفاده كننده را قادر ميسازد به ارزيابي و انتخاب يك وبسايت يا صفحه وب دست بزند، روشن نمايم. اطلاعاتي مانند موارد زير در وبسايتهاي امروزي قابل دسترس است:
ـ بازاريابي اطلاعات براي محصولات، خدمات، سازمان ها و غيره.
ـ متون، مواد صوتي- تصويري، توليدات رسانههاي ارتباط جمعي (شامل مدارك و مجلات الكترونيكي).
ـ صفحات وب شخصي.
ـ و مواردي همچون پيغامهاي پست الكترونيكي و ارتباط پستي گروههاي خبري و غيره.
طرح وبسايت از سه مؤلفه اصلي تشكيل شده است: 1- بالاي صفحه [header]ا 2- بدنه اصلي[body]ا 3- پائين صفحه [footer]ا. با بررسي تمام اين بخشها ما ميتوانيم پاسخ سؤلات زير را پيدا كنيم:
- مؤلف وبسايت كيست(يا فرد مرتبط)؟
- سايت چه وقت ايجاد شده است(يا بازنگري شده است)؟
- چه كسي سايت را پشتيباني ميكند؟
- ارتباطات فراهم شده چه چيزي را بيان ميدارند؟
- مخاطبان احتمالي وبسايت چه كساني هستند؟
- هدف از ارتباطات موجود در وبسايت چيست؟
همانطور كه ميدانيد امروزه هر كس قادر است در يك وبسايت شخصي به انتشار مطالب بپردازد و متأسفانه هيچ استاندارد رسمي به منظور رعايت حداقل استانداردها و معيارها، وجود ندارد.
تعدادي از وبسايتها اجازه ارتباط الكترونيكي را براي استفاده كنندگان خود به منظور ايجاد ارتباط و تعامل فراهم مينمايند. ارتباط استفادهكنندگان با تهيه كننده وبسايت به منظور تداوم پيشرفت كيفيت وبسايت و براساس عكسالعملهاي گوناگون از استفاده كنندگان مختلف، صورت ميگيرد.
تحليل بيشتر وبسايت ممكن است شامل هر معياري باشد كه به عنوان يك نتيجه از برخي استفادههاي خاص به منظور شناسايي، تعريف و ارزيابي بدست آمده است. بعد از ارزيابي دقيق تمامي اين نتايج و موارد، يك ارزياب قادر خواهد شد در مورد مقايسه تطبيقي كيفيت وبسايتها و تهيهكنندگان اطلاعات آنها، قضاوت نمايد. هر چند ايجاد يك وبسايت آرماني غير ممكن به نظر ميرسد، اما قطعاً تلاش در جهت پاسخگويي به نيازهاي كاربران و جلب رضايت آنان عملي و دست يافتني است. براي رسيدن به اين هدف و حركت به سمت دستيابي به مديريت كيفي، اين تلاش بايد ادامه پيدا كند و در جهت آسانتر و سريعتر نمودن كاربرد ابزارهاي ويژه، روشها و فنون مديريت كيفيت، حركت كنيم.
معيارهاي ارزيابي و سؤالاتي كه بايستي بوسيله استفاده كننده پاسخ داده شوند:
1. صحت و درستي(شامل گستردگي و دقيق و درست بودن اطلاعات).
- آيا مؤلف منبع اطلاعات را ذكر نموده است؟
- آيا امكان آزمودن و چك نمودن صحت منابع وجود دارد؟
- آيا حوزه تخصصي مؤلف با موضوع تحت پوشش همخواني دارد؟
- آيا مؤلف روش تحقيق و فرايند گردآوري دادهها را به روشني بيان كرده است؟
2. صلاحيت(ميزان اعتبار مؤلف در رشته تخصصي خود).
- آيا مؤلف شناخته شده است؟
- درباره مؤلف چه اطلاعاتي داريد(براي مثال زمينه كاري، موقعيت، علائق، انتشارات و غيره)
- آيا تعيين ميزان مهارت و اعتبار مؤلف براي شما ممكن است؟
3. پوشش موضوعي(گستردگي و ميزان پوشش موضوعاتي كه مشاهده، تحليل و گزارش شدهاند)
- آيا تمامي موضوعات وبسايت عميقاً بازبيني شدهاند؟
- آيا همه پيوندهاي مرتبط به صورت مناسب جامع و در عمل فعال هستند؟
- اطلاعات موجود در سايت چقدر براي شما از خصوصيات جامعيت و مرتبط بودن برخوردار است؟
4. تراكم- فشردگي(ميزان اطلاعات مربوط و جامع كه در هر صفحه از سايت به نمايش گذاشته ميشود).
- در هر صفحه از سايت مفاهيم غالب هستند يا تصاوير؟
- آيا اطلاعات نمايش داده شده در هر صفحه شامل تصاوير و متنها براي شما به اندازه كافي جامع است؟
- آيا اطلاعات نمايش داده شده در هر صفحه براي شما كافي است؟
- چه مقدار اطلاعات تبليغاتي و آگهيهاي تجاري در هر صفحه از سايت وجود دارد؟
5. تازگي(ميزان تازگي و بهروز بودن اطلاعات منتشر شده در سايت)
- سايت چه وقت ايجاد شده و آخرين زمان بازنگري و ويرايش آن چه وقت بوده است؟
- آيا تاريخ حق مؤلف نمايش داده شده است؟
- آيا تمامي منابع ذكر شده، قابل دسترس هستند؟.
- آيا كليه سايتهاي مرتبط و آدرسهاي اينترنتي درست عمل مي كنند؟
6. تعامل(تأثير متقابل يا ميزان عملكرد ارتباط دو طرفه بين استفاده كننده و مؤلف).
- آيا يافتن حداقل يك پيوند (Link) براي ارتباط از طريق پست الكترونيكي با مؤلف وبسايت يا مسؤل سايت امكان پذير است؟
- آيا پيوند فعال است؟
- آيا پيوند سريع عمل مي كند؟
- آيا به پيغامهايي كه شما فرستادهايد، پاسخي داده شده است؟
7. هدف (ميزان عينيتگرايي مؤلف در مقابل ذهنيتگرايي او).
- هدف واقعي سايت چيست؟
- هدف واقعي مؤلف سايت چيست؟
- آيا شما به اندازه كافي از بي طرفي مؤلف مطمئن هستيد؟
8.. سرعت(مدت زمان مورد نياز براي فراخواني سايت و نمايش صفحه وبسايت).
- آيا آدرس الكترونيكي(URL) سايت به سرعت و بدون درنگ صفحه وبسايت را پيدا مي كند؟
- آيا تغيير فوري صفحه نمايش ممكن است؟
- آيا ارتباط شما با تمامي پيوندهاي فراهم شده بدون تأخير ميسّر ميشود؟[11]
جستجوي وبسايتها يا جستجو در انتشارات كتابخانهاي؟
به نظر ميرسد جستجوي اطلاعات وب سايتها، براي انجام يك طرح، كارايي و سودمندي بيشتري نسبت به روشهاي جستجوي سنتي مبتني بر كتابخانه داشته باشد. اما آيا اين يك انتظار واقع گرايانه است؟ به نظر بنده جستجو در وب و كتابخانه مكمل همديگرند. شبكه جهاني وب منبع بسيار خوبي براي مشاهده سريع اطلاعات است و وجود كتابخانه هم براي تجزيه و تحليل عميق مطالب، ضروري است.
يافتن اطلاعات مربوط به يك پژوهش در كتابخانه، موفقيت طرح ما را تضمين ميكند. از نتايج يك جستجو ممكن است محصولات و نظريات غير منتظرهاي كسب شود كه براي ارزيابي مجدد فرضيات دانشمندان و حتي براي طرحهاي پژوهشي آينده محققين سودمند باشد. در ارزيابي وسيع كيفيت اطلاعات، ما احتمالاً نكات گوناگوني براي مشاهده مي يابيم و رويكردهاي انتقادي و واكنشها بيشتر از جستجو در وب است، كه با ظاهري جذاب از روايي كمتري برخوردار است.
از طرف ديگر جستجوي اطاعات در وبسايتها، براي همان پژوهش فوق، از طريق موتورهاي كاوش مختلف انجام ميگيرد. جستجوگرهاي قوي و راهنماها به منظور يافتن فقرههاي اطلاعاتي كه از فرضيهها پشتيباني ميكنند، فعال ميشوند. حتي ممكن است يافتههاي نادرست هم بازيابي شوند، هر چند اين مورد به ندرت اتفاق ميافتد. بهرحال، شبكه جهاني وب براي مطالعه چكيدهها و كسب سريع اطلاعات درباره يك موضوع بسيار عالي است.
نتيجه
ما به عنوان يك راهنما، دوست داريم دانشجويان شيوههاي جستجوي اطلاعات را ياد بگيرند و همه انواع پيچيدگيها و تفاوتهاي موجود در اين فرايند را تشخيص دهند. اما ما همچنين به مهارت در حداقل يك زمينه نياز داريم. براي ما به عنوان آموزش دهنده، انتخاب از ميان شيوههاي سنتي يا نوين يادگيري يك چالش است. بهرحال به منظور ايجاد توانايي عملي در اين زمينه، ما بايد قبل از هر چيز شيوههاي ارزيابي انتقادي كيفيت اطلاعات موجود در وبسايتها را بياموزيم.
منبع:
* DRAGULANESCU, NICOLAE-GEORGE. Website Quality Evaluations: Criteria and Tools. (2002), Intl. Inform. & Libr. Rev.V. 34, pp. 247-254. Available online at http://www.idealibrary.com on ideal