رسم شیدایی، رسم همسرداری
در جوامع امروز، زندگی انسانها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی شده است. بازتاب ماهیت پیچیده این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملا محسوس و ملموس است. ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیر واقعی از ازدواج و همسر، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و مهم تر زا همه فقدان اطلاعات و مهارت های زناشویی لاجرم می بایست مسایل و مشکلات بسیاری را در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر تجربه کنند.
از این رو در سالهای اخیر بسیار سعی شده که به انحا مختلف مثل چاپ کتاب، گسترش خدمات مشاوره و روان شناسی، ارایه مقالات مرتبط و ...به پیشگیری های لازم از آسیب پذیری ازدواج و خانواده پرداخته شود.
وقتی زن و شوهر، فاقد اطلاعات و مهارت کافی برای زندگی مشترک باشند، در ایجاد هیجان، صمیمیت و روابط گرم بین خود، کم آورده ، دچار مشکل می شوند، در طولانی مدت احساس های مثبت شان نسبت به هم، کاهش یافته و منفی اندیشی جای مثبت اندیشی را گرفته و متقاعد می شوند که به آخر خط رسیده اند. در این شرایط ، چگونه می توان بر افکار منفی غلبه کرد و احساس های خوب، مثبت، صمیمیت و مهر و محبت خود را نسبت به همسر ارائه داد؟ زوج های موفق ، احساس مهر و محبت و حتی توقعات و انتظارات و نارضایتی خود را به طور صریح بیان می کنند و به طور مداوم با هم به گفت و شنود می پردازند تا به توافق و درک متقابل برسند، در حالی که زوج های ناموفق، شفاف عمل نمی کنند و با پنهان کاری و نادیده گرفتن احساسات خود و همسرشان، از بیان نیازهای واقعی شان، طفره می روند. باید توجه داشت کسب مهارتهای لازم و ایجاد عادت های مثبت جدید برای ساخت زندگی مشترک، بسیار مفیدند اما مواقعی پیش می آید که با وجودی که تلاش شما و همسرتان در جهت تغییر است، ولی ذهن ناخودآگاهتان طبق عادت های گذشته، ممکن است باز هم رفتار ناخوشایند گذشته را برخلاف میل تان تکرار نماید!
وقتی مصمم به انجام کاری باشید، اگر با شجاعت به دنبال اهداف مشخص و روشن خود بروید حتما" موفق می شوید، بنابراین به اعمال ناخوشایند اهمیت ندهید، برای ایجاد عادت های جدید و رابطه مطلوب، به تلاش خود ادامه دهید و بدانید که با پی گیری برای تغییر عادت های منفی به مثبت، موقعیت تان در ساخت زندگی مشترک، بهتر خواهد شد.
آیا همه اختلافات زناشویی قابل حل هستند؟
همه ما با ذهنی پر ازتصاویر ذهنی بسیار همچون تخیلات، رویاها و باورها و ... وارد رابطه زناشویی می شویم. ما نمایشی چشم گیر و پرزرق و برق از چگونگی ارایه آن رابطه در ذهن خود مجسم می کنیم. اما واقعیت با روش خاص خود رویای زیبای ما را برهم می زند؛ و خیلی زود به این سوال ذهنی مان می رسیم که: ایا این رابطه اصلاح می شود؟"
اگر موفقیت های بدست آمده را تجزیه تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان ها و آرزوهای خود، فقط به آن چه که واقعا" و عمیقا" و با انگیزه قوی می خواستیم، رسیده ایم
با کسب مهارت و بالا بردن آگاهی هاست که متوجه می شویم در زندگی مشترک، بعضی از اختلاف ها، قابل حل هستند و برخی غیر قابل حل. تشخیص این دو از هم، به آگاهی و تجربه نیاز دارد. تفاوت های غیر قابل تغییر را بپذیرید نه این که آنها را تحمل کنید. زوج های موفق به جای توجه و تمرکز بر موارد غیر قابل تغییر، به نقاط مثبت همسرشان توجه می کنند. به ویژه حرف ها و کردار همسر را بدون پیش داوری، سرزنش و انتقاد و به قصد فهمیدن ، مورد توجه قرار می دهند و در مورد اختلاف شان ، با یکدیگر گفت و گو می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به یکدیگر داشته باشند نیز ارتباط بین خود را حفظ می کنند تا با مذاکره و تبادل افکار، به تفاهم برسند.
زوج ها باید بدانند که زندگی زناشویی خوب یا بد را خودشان می سازند و در ساخت آن، هر یک نقش ویژه ای دارند. زن و شوهر، هر یک به تنهایی بر حسب این که آگاه و مسئولیت پذیر باشند یا نه ، در ایجاد هیجان و حاکم ساختن مهر و محبت و یا در تداوم اختلاف ها و مشکلات زندگی مشترک، نقش مهمی بر عهده دارند.
همسران چگونه می توانند به یکدیگر کمک کنند؟
یکی از دشوار ترین مسایل در خصوص یک رابطه آگاهانه این است که ما باید این تخیل و پندار نادرست را که همسر مناسب و شایسته ما به کنارمان می آید، با ما احساس همدلی می کند و به طرز معجزه اسایی همه چیز درست و عالی می شود را از ذهن مان پاک کنیم.
هنگامی که ما واقعیت مربوط به همسر خود را بپذیریم باید تصورات ذهنی و خیال پردازی های بعدی را نیز از وجودمان دور بریزیم: این تصور و خیال باطل که اگر همسرمان فقط آنچه را که نادرست و غلط است تغییر دهد، دیگر همه چیز خوب و عالی خواهد شد. ما باید علی رغم میل باطنی خود واقعیت بسیار دشواری را بپذیریم و آن این است که برای داشتن رابطه ای دلخواه و مورد نظر باید ابتدا و قبل از هر چیز خودمان را تغییر دهیم. از طرف دیگر اگر هر زن و مردی عمیقا" بخواهد زندگی مشترک خود را در جهت مثبت تغییر دهد، آن وقت مساله توافق پیش می آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه قوی، در مسیر توانستن قرار می گیرد. اگر به گذشته خود توجه کنیم، همه ما در طول زندگی ، موفقیت هایی داشته ایم. اگر موفقیت های بدست آمده را تجزیه تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان ها و آرزوهای خود، فقط به آن چه که واقعا" و عمیقا" و با انگیزه قوی می خواستیم، رسیده ایم. بنابراین با انگیزه قوی و کافی باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب ، با خود من شروع می شود و می بایست از هر فرصتی ، برای رشد درجهت مثبت و سازنده استفاده کرد.
در جوامع امروز، زندگی انسانها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی شده است. بازتاب ماهیت پیچیده این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملا محسوس و ملموس است. ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیر واقعی از ازدواج و همسر، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و مهم تر زا همه فقدان اطلاعات و مهارت های زناشویی لاجرم می بایست مسایل و مشکلات بسیاری را در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر تجربه کنند.
از این رو در سالهای اخیر بسیار سعی شده که به انحا مختلف مثل چاپ کتاب، گسترش خدمات مشاوره و روان شناسی، ارایه مقالات مرتبط و ...به پیشگیری های لازم از آسیب پذیری ازدواج و خانواده پرداخته شود.
وقتی زن و شوهر، فاقد اطلاعات و مهارت کافی برای زندگی مشترک باشند، در ایجاد هیجان، صمیمیت و روابط گرم بین خود، کم آورده ، دچار مشکل می شوند، در طولانی مدت احساس های مثبت شان نسبت به هم، کاهش یافته و منفی اندیشی جای مثبت اندیشی را گرفته و متقاعد می شوند که به آخر خط رسیده اند. در این شرایط ، چگونه می توان بر افکار منفی غلبه کرد و احساس های خوب، مثبت، صمیمیت و مهر و محبت خود را نسبت به همسر ارائه داد؟ زوج های موفق ، احساس مهر و محبت و حتی توقعات و انتظارات و نارضایتی خود را به طور صریح بیان می کنند و به طور مداوم با هم به گفت و شنود می پردازند تا به توافق و درک متقابل برسند، در حالی که زوج های ناموفق، شفاف عمل نمی کنند و با پنهان کاری و نادیده گرفتن احساسات خود و همسرشان، از بیان نیازهای واقعی شان، طفره می روند. باید توجه داشت کسب مهارتهای لازم و ایجاد عادت های مثبت جدید برای ساخت زندگی مشترک، بسیار مفیدند اما مواقعی پیش می آید که با وجودی که تلاش شما و همسرتان در جهت تغییر است، ولی ذهن ناخودآگاهتان طبق عادت های گذشته، ممکن است باز هم رفتار ناخوشایند گذشته را برخلاف میل تان تکرار نماید!
وقتی مصمم به انجام کاری باشید، اگر با شجاعت به دنبال اهداف مشخص و روشن خود بروید حتما" موفق می شوید، بنابراین به اعمال ناخوشایند اهمیت ندهید، برای ایجاد عادت های جدید و رابطه مطلوب، به تلاش خود ادامه دهید و بدانید که با پی گیری برای تغییر عادت های منفی به مثبت، موقعیت تان در ساخت زندگی مشترک، بهتر خواهد شد.
آیا همه اختلافات زناشویی قابل حل هستند؟
همه ما با ذهنی پر ازتصاویر ذهنی بسیار همچون تخیلات، رویاها و باورها و ... وارد رابطه زناشویی می شویم. ما نمایشی چشم گیر و پرزرق و برق از چگونگی ارایه آن رابطه در ذهن خود مجسم می کنیم. اما واقعیت با روش خاص خود رویای زیبای ما را برهم می زند؛ و خیلی زود به این سوال ذهنی مان می رسیم که: ایا این رابطه اصلاح می شود؟"
اگر موفقیت های بدست آمده را تجزیه تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان ها و آرزوهای خود، فقط به آن چه که واقعا" و عمیقا" و با انگیزه قوی می خواستیم، رسیده ایم
با کسب مهارت و بالا بردن آگاهی هاست که متوجه می شویم در زندگی مشترک، بعضی از اختلاف ها، قابل حل هستند و برخی غیر قابل حل. تشخیص این دو از هم، به آگاهی و تجربه نیاز دارد. تفاوت های غیر قابل تغییر را بپذیرید نه این که آنها را تحمل کنید. زوج های موفق به جای توجه و تمرکز بر موارد غیر قابل تغییر، به نقاط مثبت همسرشان توجه می کنند. به ویژه حرف ها و کردار همسر را بدون پیش داوری، سرزنش و انتقاد و به قصد فهمیدن ، مورد توجه قرار می دهند و در مورد اختلاف شان ، با یکدیگر گفت و گو می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به یکدیگر داشته باشند نیز ارتباط بین خود را حفظ می کنند تا با مذاکره و تبادل افکار، به تفاهم برسند.
زوج ها باید بدانند که زندگی زناشویی خوب یا بد را خودشان می سازند و در ساخت آن، هر یک نقش ویژه ای دارند. زن و شوهر، هر یک به تنهایی بر حسب این که آگاه و مسئولیت پذیر باشند یا نه ، در ایجاد هیجان و حاکم ساختن مهر و محبت و یا در تداوم اختلاف ها و مشکلات زندگی مشترک، نقش مهمی بر عهده دارند.
همسران چگونه می توانند به یکدیگر کمک کنند؟
یکی از دشوار ترین مسایل در خصوص یک رابطه آگاهانه این است که ما باید این تخیل و پندار نادرست را که همسر مناسب و شایسته ما به کنارمان می آید، با ما احساس همدلی می کند و به طرز معجزه اسایی همه چیز درست و عالی می شود را از ذهن مان پاک کنیم.
هنگامی که ما واقعیت مربوط به همسر خود را بپذیریم باید تصورات ذهنی و خیال پردازی های بعدی را نیز از وجودمان دور بریزیم: این تصور و خیال باطل که اگر همسرمان فقط آنچه را که نادرست و غلط است تغییر دهد، دیگر همه چیز خوب و عالی خواهد شد. ما باید علی رغم میل باطنی خود واقعیت بسیار دشواری را بپذیریم و آن این است که برای داشتن رابطه ای دلخواه و مورد نظر باید ابتدا و قبل از هر چیز خودمان را تغییر دهیم. از طرف دیگر اگر هر زن و مردی عمیقا" بخواهد زندگی مشترک خود را در جهت مثبت تغییر دهد، آن وقت مساله توافق پیش می آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه قوی، در مسیر توانستن قرار می گیرد. اگر به گذشته خود توجه کنیم، همه ما در طول زندگی ، موفقیت هایی داشته ایم. اگر موفقیت های بدست آمده را تجزیه تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان ها و آرزوهای خود، فقط به آن چه که واقعا" و عمیقا" و با انگیزه قوی می خواستیم، رسیده ایم. بنابراین با انگیزه قوی و کافی باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب ، با خود من شروع می شود و می بایست از هر فرصتی ، برای رشد درجهت مثبت و سازنده استفاده کرد.