Reza Sharifi
مدير ارشد تالار
[h=3]رضا درستکار معتقد است سینمای هنری که مانند گرامر و دستور زبان سینماست در این چند سال اخیر به کلی از بین رفته است.
رضا درستكار در گفتگو با خبرنگار سينما خبر گفت:بنابر اعتقاد شخصي خود به عنوان يك منتقد ، سينماي بدنه را كلمه نامناسبي نمی دانم و تقسيم بندي جهاني را مبني بر سينماي تجاري و سينماي هنري و تلفيقي از اين دو با عنوان سينماي هنري – تجاري ، تقسيم بندي و نامگذاري كامل تر و خوش نقش تري به نظرم بیاید.
درستكار اينچنين به صحبت هايش ادامه داد:سينماي تجاري كه بخواهد از طريق سينماي استخوان دار به جذب مخاطب و فروش گيشه بپردازد و از اين روش به چرخه سينما كمك كند ، هيچگونه ایرادی ندارد بلكه از آن پشتيباني هم مي كنیم چرا كه اين سينماي تجاری ست كه سينما را نگه مي دارد ، اما با اصطلاح سينماي بدنه كه به جريان سينماي نازل گفته مي شود و در موقعيت هاي مختلف به اشكال مختلف در مي آيد ، همانند جريان فيلم هاي دختر – پسري يا جريان فيلم هاي طنز و هجو و هزل كه به نوعي كلاه بر سر مخاطب گذاشتن است ، مخالفم و حرف عده اي كه مي گويند سينماي بدنه يك گردش در سينما به وجود مي آورد و چراغ سينما را روشن نگه مي دارد پس احترام دارد ، كاملا اشتباه است و بر عكس اين سينماي بدنه احترامي ندارد زيرا در جريان سينما هيچ وقت نبايد كيفيت را فداي كميت كرد . كميت شايد بتواند در نهايت يكسال به چرخه سينما كمك كند ولي در اصل در نقطه مقابل هدف منتقدين و هدف خود سينما قرار مي گيرد چون به ارتقاء سطح سليقه عمومي كمكي نمي كند و چنين فيلم هايي هم جزء آثار ماندگار در تاريخ سينماي ايران قرار نمي گيرند.
اين منتقد اظهار داشت:به قول آنهايي كه اصطلاح سينماي بدنه را رواج داده اند به معناي واقعي سينماي بدنه است يعني نه كله و نه سر دارد و نه دست و نه پا ، تنها بدنه است و هيچ ارزشي ندارد . من از اينكه سالن سينما چراغش روشن باشد و مردم،سينما رفتن يادشان نرود دفاع مي كنم اما اين كه در آن سينما ،فيلم بدنه نشان بدهند و آن فيلم بدنه هم فكر كند كه فيلم ارزشمندي است ، چنين پديده اي را اشتباه و ناپسند مي دانم . وی افزود: سينماي هنري هم كه متأسفانه در چندين سال اخير به كلي از بين رفته است . سينماي هنري كه گرامر سينماي ايران و دستور زبان سينماست از بين رفته و از سینمای هنری به عنوان «سياه نمايي» كه واژه اي است که از حوزه های دیگر وارد شده به حوزه فرهنگ و هنر ،ياد كردند و ياد مي كنند و با همين عنوان و واژه اين سينماي هنري را به كلي از بين بردند و جلوي چنين آثاري را گرفتند.
درستکار در پایان خاطرنشان کرد:اصولا وظيفه هنر،دست گذاشتن روي نقطه ضعف هاست و اگر ما قبول داشته باشيم كه سينما در ايران بيشتر و عمدتا بازتاب است تا جريان ساز ، اين موضوعات حل مي شود و از كلمه «سياه نمايي» براي سينماي هنري استفاده نمي كنيم.
رضا درستكار در گفتگو با خبرنگار سينما خبر گفت:بنابر اعتقاد شخصي خود به عنوان يك منتقد ، سينماي بدنه را كلمه نامناسبي نمی دانم و تقسيم بندي جهاني را مبني بر سينماي تجاري و سينماي هنري و تلفيقي از اين دو با عنوان سينماي هنري – تجاري ، تقسيم بندي و نامگذاري كامل تر و خوش نقش تري به نظرم بیاید.
درستكار اينچنين به صحبت هايش ادامه داد:سينماي تجاري كه بخواهد از طريق سينماي استخوان دار به جذب مخاطب و فروش گيشه بپردازد و از اين روش به چرخه سينما كمك كند ، هيچگونه ایرادی ندارد بلكه از آن پشتيباني هم مي كنیم چرا كه اين سينماي تجاری ست كه سينما را نگه مي دارد ، اما با اصطلاح سينماي بدنه كه به جريان سينماي نازل گفته مي شود و در موقعيت هاي مختلف به اشكال مختلف در مي آيد ، همانند جريان فيلم هاي دختر – پسري يا جريان فيلم هاي طنز و هجو و هزل كه به نوعي كلاه بر سر مخاطب گذاشتن است ، مخالفم و حرف عده اي كه مي گويند سينماي بدنه يك گردش در سينما به وجود مي آورد و چراغ سينما را روشن نگه مي دارد پس احترام دارد ، كاملا اشتباه است و بر عكس اين سينماي بدنه احترامي ندارد زيرا در جريان سينما هيچ وقت نبايد كيفيت را فداي كميت كرد . كميت شايد بتواند در نهايت يكسال به چرخه سينما كمك كند ولي در اصل در نقطه مقابل هدف منتقدين و هدف خود سينما قرار مي گيرد چون به ارتقاء سطح سليقه عمومي كمكي نمي كند و چنين فيلم هايي هم جزء آثار ماندگار در تاريخ سينماي ايران قرار نمي گيرند.
اين منتقد اظهار داشت:به قول آنهايي كه اصطلاح سينماي بدنه را رواج داده اند به معناي واقعي سينماي بدنه است يعني نه كله و نه سر دارد و نه دست و نه پا ، تنها بدنه است و هيچ ارزشي ندارد . من از اينكه سالن سينما چراغش روشن باشد و مردم،سينما رفتن يادشان نرود دفاع مي كنم اما اين كه در آن سينما ،فيلم بدنه نشان بدهند و آن فيلم بدنه هم فكر كند كه فيلم ارزشمندي است ، چنين پديده اي را اشتباه و ناپسند مي دانم . وی افزود: سينماي هنري هم كه متأسفانه در چندين سال اخير به كلي از بين رفته است . سينماي هنري كه گرامر سينماي ايران و دستور زبان سينماست از بين رفته و از سینمای هنری به عنوان «سياه نمايي» كه واژه اي است که از حوزه های دیگر وارد شده به حوزه فرهنگ و هنر ،ياد كردند و ياد مي كنند و با همين عنوان و واژه اين سينماي هنري را به كلي از بين بردند و جلوي چنين آثاري را گرفتند.
درستکار در پایان خاطرنشان کرد:اصولا وظيفه هنر،دست گذاشتن روي نقطه ضعف هاست و اگر ما قبول داشته باشيم كه سينما در ايران بيشتر و عمدتا بازتاب است تا جريان ساز ، اين موضوعات حل مي شود و از كلمه «سياه نمايي» براي سينماي هنري استفاده نمي كنيم.