آدمها ویژگیهای متفاوتی دارند و همین تفاوتهاست که باعث بوجود آمدن مفاهیم مختلف، تکنولوژیهای متفاوت و فضاهای گوناگون در دنیا شده است. اینکه هرکسی دنیا و اتفاقهای آن را با عینک خود میبیند و برداشتهای خود را دارد باعث میشود که اتفاقهای گوناگون هر روز در دنیا شکل بگیرد.
خصلتها و ویژگیهایی که ما داریم باعث میشود که این تفاوتها شکل بگیرد. در واقع نگاه متفاوت به رویدادهای مشترک بهدلیل تفاوتهای خود ماست. تمام خصلتها و ویژگیهای ما در حالت عادی خنثی هستند و در موقعیتهای مختلف است که کارکرد خوب یا بد پیدا میکنند. مثلا درونگرا یا برونگرا بودن شاید بهخودی خود مثبت و منفی نباشد. اینکه درونگرایی یا برونگرایی در چه شرایطی بروز کند به آن ویژگی تعریف خوب یا بد میدهد. اما برخی از این ویژگیها بهدلیل بروز بیرونیاش ممکن است که تصویر و احساس خوشایندی را به دیگران منتقل نکند و از طرف دیگران درست درک نشود.
حس رقابت یکی از همین ویژگیهاست.
ویژگی درونی که در بعضی از افراد میزانش بسیار بالاتر از دیگران است. این دسته از افراد همواره خودشان در در یک مسابقه فرض میکنند و همکاران یا دوستانشان رقبایی هستند که باید به آنها برسند. این ویژگیها هم مثل دیگر ویژگیها الزاما بد نیست. وقتی شخصی احساس رقابت با فرد دیگری را پیدا میکند همین ویژگی باعث پیشرفتش میشود. اما همین حرکت این حس را به دیگران منتقل میکند که او دارد آنها را پس میزند یا آنها را به زیر میکشد یا زیرآب میزند و …
اگر شما جزو دسته آدمهایی هستید که درون خود احساس رقابت زیادی را با دیگران احساس میکنید به این موارد توجه کنید:
۱- حس رقابت میتواند عامل مهمی در حرکت و پیشرفت شما باشد بنابراین این حس الزاما اتفاق بدی درون شما نیست و میتوانید بهخاطر داشتن آن شرمنده نباشید.
۲- رقیب اصلی شما تواناییهای خود شماست نه پشتسر گذاشتن دیگران. این حس مثل یک چاقوی دولبه میتواند عمل کند که بهجای اینکه برای شما موثر باشد به شما و اطرافیان شما آسیب بزند. بنابراین تمرکز شما برای رقابت باید بر روی قابلیتهای خودتان باشد. قرار نیست آدمهای دیگر را پشتسر بگذارید. بلکه دیدن قابلیتهای آدمهای دیگر میتواند انگیزهای شود برای پیشرفت خود شما.
۳- به تاثیر بیرونی کار خود نگاه کنید. ببینید که آیا شما دارید با رقابت خود به دیگران آسیب میزنید یا خیر. آیا باعث میشوید افراد اطراف شما نسبت به شما گارد بگیرند یا نه. آیا آنها از کنار شما بودن احساس خوشحالی میکنند یا کمکم از شما دوری میکنند. بهشرایط رقابت آگاه باشید و این موضوع را هم در نظر بگیرید که در هر شرایطی نباید مسابقه داد.
۴- بهاحساسهای درونی خود توجه کنید. قابلیتهای ما باید باعث رضایت و خوشحالی ما شوند. اگر قابلیتهای ما تبدیل به اتفاقاتی آزار دهنده و ناراحتکننده شوند یعنی یکجای کار میلنگد. اگر احساس رقابتی که دارید، شما را اذیت میکند یعنی این قابلیت شما در جهت درست و سازنده کار نمیکند و بهاحتمال زیاد دارد به شما آسیب میزند.
کوچ
خصلتها و ویژگیهایی که ما داریم باعث میشود که این تفاوتها شکل بگیرد. در واقع نگاه متفاوت به رویدادهای مشترک بهدلیل تفاوتهای خود ماست. تمام خصلتها و ویژگیهای ما در حالت عادی خنثی هستند و در موقعیتهای مختلف است که کارکرد خوب یا بد پیدا میکنند. مثلا درونگرا یا برونگرا بودن شاید بهخودی خود مثبت و منفی نباشد. اینکه درونگرایی یا برونگرایی در چه شرایطی بروز کند به آن ویژگی تعریف خوب یا بد میدهد. اما برخی از این ویژگیها بهدلیل بروز بیرونیاش ممکن است که تصویر و احساس خوشایندی را به دیگران منتقل نکند و از طرف دیگران درست درک نشود.
حس رقابت یکی از همین ویژگیهاست.
ویژگی درونی که در بعضی از افراد میزانش بسیار بالاتر از دیگران است. این دسته از افراد همواره خودشان در در یک مسابقه فرض میکنند و همکاران یا دوستانشان رقبایی هستند که باید به آنها برسند. این ویژگیها هم مثل دیگر ویژگیها الزاما بد نیست. وقتی شخصی احساس رقابت با فرد دیگری را پیدا میکند همین ویژگی باعث پیشرفتش میشود. اما همین حرکت این حس را به دیگران منتقل میکند که او دارد آنها را پس میزند یا آنها را به زیر میکشد یا زیرآب میزند و …
اگر شما جزو دسته آدمهایی هستید که درون خود احساس رقابت زیادی را با دیگران احساس میکنید به این موارد توجه کنید:
۱- حس رقابت میتواند عامل مهمی در حرکت و پیشرفت شما باشد بنابراین این حس الزاما اتفاق بدی درون شما نیست و میتوانید بهخاطر داشتن آن شرمنده نباشید.
۲- رقیب اصلی شما تواناییهای خود شماست نه پشتسر گذاشتن دیگران. این حس مثل یک چاقوی دولبه میتواند عمل کند که بهجای اینکه برای شما موثر باشد به شما و اطرافیان شما آسیب بزند. بنابراین تمرکز شما برای رقابت باید بر روی قابلیتهای خودتان باشد. قرار نیست آدمهای دیگر را پشتسر بگذارید. بلکه دیدن قابلیتهای آدمهای دیگر میتواند انگیزهای شود برای پیشرفت خود شما.
۳- به تاثیر بیرونی کار خود نگاه کنید. ببینید که آیا شما دارید با رقابت خود به دیگران آسیب میزنید یا خیر. آیا باعث میشوید افراد اطراف شما نسبت به شما گارد بگیرند یا نه. آیا آنها از کنار شما بودن احساس خوشحالی میکنند یا کمکم از شما دوری میکنند. بهشرایط رقابت آگاه باشید و این موضوع را هم در نظر بگیرید که در هر شرایطی نباید مسابقه داد.
۴- بهاحساسهای درونی خود توجه کنید. قابلیتهای ما باید باعث رضایت و خوشحالی ما شوند. اگر قابلیتهای ما تبدیل به اتفاقاتی آزار دهنده و ناراحتکننده شوند یعنی یکجای کار میلنگد. اگر احساس رقابتی که دارید، شما را اذیت میکند یعنی این قابلیت شما در جهت درست و سازنده کار نمیکند و بهاحتمال زیاد دارد به شما آسیب میزند.
کوچ