ستایش مخصوص خداوندی است که بر ما، با هدایت به شاهراه ستایشش،
منت نهاد و ما را اهل ستایش قرار داد که از سپاس گزاران احسان او باشیم
و سپاس خداوند را که دین آسمانی اسلام را برای ما مختص ساخت
تا در سایه سار آن، به سر منزل سعادت و خرسندی اش روان گردیم
و حمد بی حد و ثنای بی عدد، خدای احد را که ماه خود، ماه اسلام،
تزکیه و تصفیه و نزول کتاب وحی رمضان را یکی از راه های احسان بر بندگان قرار داد.
دگر بار در گردونه زمان و در چرخه منظم هستی که جلوه ای از جلوات حی ذات
و آیه ای از آیات خداوند است، به رمضان رسیده ایم
موسم رحمت و تجلی حقیقت،نزول برکت،شهر تطهیر قلب
وپرگشودن به جانب رب و ماه بی اعتنایی به عالم سفلی و صعود به جهان والا،
ماه مردم و بیدار شدن و بیدار کردن مردم.
فصل آگاه کردن آنها که نمی دانند و تذکر به آنها که می دانند،
شهر برانگیختن آنها که نشسته اند و بازگرداندن آنها که برگشته اند
و هنگامه ی نیرو دادن به فریادی که درحال نشستن است
و زمان کمک به پرنده ای که در حال سقوط.
بازآی که مهمان خدائی...
ای آنکه نگه دوخته بر بزم خدایی
خوش باش بر این شیوه که نور دل مایی
پیداست از این حال که دلداده اویی
زیباست چه بسیار که از خویش رهایی
نشنیده ای آیاکه زند جارچی عرش
گلبانگ, که بازآی, که مهمان خدایی
ماه رمضان آمده و مائده بر پاست
دعوت همگا نیست چرا زود نیایی
آن به که زهر خوان دگر چشم بپوشی
زیباست بر افطاز خدا لب بگشایی
غافل منشینید که در عرش خبر هاست
چتری به سر آرید که فری است همایی
خوان کرمش مائده هردو جهانست
آن به که بر این سفره گسترده در آیی
گاهیست به پدرام چرا قدر ندانی
ماهیست همه بدر چرا ماه نپایی
یک شب که بمقدار به عمریست برابر
آنرا زچه هر سال به عمرت نفزایی؟
خیل ملک آید به سلام تو در این شب
حیف است که بر خاک تو رخسار نسایی
آرند و د مانند به هر روح روانی
آیند و رسانند به هر گوش ندایی
تا صبحد مان پیش تو مانند به تکریم
هر لحظه به سازی و نوازی و نوایی
تنها نه فقط قدر تو تقدیر نمایند
بر درد دلت میرسد از غیب دوایی
گیرند به تکلیف تو ازحور کنیزی
بخشند به تشریف تو از نور قبایی
جویند به رضوان تو در قرب مقامی
سازند به تمکین تو در خلد سرایی
بر ره سپران مژده همین بس که به فرجام
با روزه برد راه سپر راه به جایی
دعوت که به مهمانی قرب است عزیزان
آن کس بپذیرد که بر او نیست ریایی
ناظم نه طمعکار سراید غزل اما
هر گفته برد اجری و هر کرده جزایی شاعر:ناظم
دری را گشوده اند به وسعت دامنه اجابت!
سفره ای را گسترده اند به بی کرانگی یک دعوت عاشقانه.
سلامی را منتظر نشسته اند به نیازمندی یک بنده؛
یک عبد ضعیف؛ یک عاشقِ مسکین؛ یک من و یک توِ محتاج!
رخصت داده اند به نجیبانه ترین نگاه معصومی
که پناهی جز این آستان غنی نیافته است!
رمضان، صفحه لاهوتی ملاقات است؛
صفحه ای که در دفتر زندگی بندگان، سالی، یک ماه گشوده می ماند.
صفحه ای که در متن آن، عطش بندگی حاکمیت دارد
و اوج پادشاهی را ساجدانه ترین استغاثه می داند.
رمضان، ماه بلوغ انسان در پیکره معرفت است و معرفت،
همان کلید مقدسی است که ورود به حریم رمضان را اذن می دهد.
روزهای با تو بودن خوب است؛
خوب تر از روزهای سبز بهشت.
چقدر عطر آمدنت را دوست دارم!
در آستانه تو که می ایستم، خداوند را حس می کنم.
با تو می شود همه سرنوشت ها را عوض کرد.
من یقین دارم که شب های قدر تو، شب های رقم خوردن سرنوشتند.
وقتی که عطر تو را حس می کنم، دوست دارم زودتر برسی،
تا دوباره چشم انتظار افطارهایت بنشینم و نیمه های شب، به شوق سحر بیدار شوم.
چقدر صدای اذان، دل نشین تر می شود، وقتی که تو آمده باشی! صدای ربنا را که می شنوم، بوی بهشت را احساس می کنم.
هر روز موقع افطار که می شود، گمان می کنم که در آستانه بهشت
ایستاده ام و دارم به کاینات فخر می فروشم.
با تو، خویشتن را از هر گناهی تطهیر می کنم.
با تو می توانم تا آسمان هفتم، بی درنگ پرواز کنم.
وقتی که می آیی، مرا به مهمانی خداوند می بری. چه شوقی دارد مهمان خدا بودن!
چه شوقی دارد از پرنده ها سبکبال تر شدن! تو، عطر باغ های بهشت را می دهی؛
عطر سفره های صمیمانه اهل بیت علیهم السلام را.
وقتی که می آیی، صدای مناجات علی علیه السلام را هم با خودت می آوری.
هر شب، نجوای غریبانه اش را می شنوم. بوی رفتنش را حس می کنم.
شب بیست و یکم، همه آبشارها، نامش را در اشک زمزمه خواهند کرد.
حس عجیبی دارم. دعا می کنم کاش این بار، دستان ابن ملجم بلرزند!
کاش این بار نتواند!
اما فرشته ها آمده اند تا برکت زمین را بر روی بوسه هایشان تشییع کنند.
این بار هم من و تو سیاه پوش می شویم.
خداوند به زمینیان وعده ضیافتی باشکوه
در شب اول ماه رمضان را داده بود؛ اما هلال لاغر ماه، خود را پشت چادر پولک دار شب پنهان
می کرد و مردمان، بر پنجه پایشان قد می کشیدند
و در آسمان چشم می چرخاندند و ماه را نمی دیدند.
گروهی، از انتظار خسته شدند و میهمانی را
فراموش کردند و به خانه هایشان بازگشتند. گروهی دیگر، چشم به راه ماه ماندند تا روز میهمانی معلوم شود.
اما گروه سوم تصمیم گرفتند زودتر از موعد میهمانی به پیشواز آن بروند...
آن شب ماه را در آسمان دلشان دیدند.
رمضان اسمی از اسماء الهی می باشد و نباید آن را به تنهایی ذکر کرد مثلا ً بگوییم رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنی ماه را باید به اسم اضافه نمود.
در این زمینه هشام بن سالم از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) نقل روایت می نماید و می گوید:
ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابی جعفر امام باقر (علیه السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم.
امام علیه السلام فرمود: نگویید این است رمضان و نگویید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامی از اسماء الله است که نمی رود و نمی آید که شی ء زائل و نابود شدنی می رود و می آید، بلکه بگویید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم، که اسم، اسم الله می باشد، و ماه رمضان ماهی است که قرآن در او نازل شده است و خداوند آن را «مثل» و «عید» قرار داده است همچنانکه پروردگار بزرگ، عیسی بن مریم (سلام الله علیه) را برای بنی اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) روایت شده که حضرت فرمود: شما به راستی نمی دانید که رمضان چیست (و چه فضائلی در او نهفته است!)
واژه رمضان و معنای اصطلاحی آن رمضان از مصدر «رمض» به مفهوم شدت گرما و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده است.
انتخاب چنین واژه ای به راستی از دقت نظر و لطافت خاصی برخوردار است چرا که سخن از گداخته شدن است و شاید به تعبیری دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بی امانش،
زیرا که رمضان ماه تحمل شدائد و عطش می باشد، عطشی ناشی از آفتاب سوزان یا گرمای شدید روزهای طولانی تابستان و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشی که پیوسته می گدازد و سوزشش به راستی جبران ناپذیر است.
در مقایسه این دو سوزش، دقیقا ً رابطه عکس برقرار است، بدین مفهوم که نفس سرکش با چشیدن آب، تشنه تر می گردد وهرگز به یک جرعه بسنده نمی کند و پیوسته آدمی را در تلاش خستگی ناپذیر جهت ارضای تمایلات خود وا می دارد.
منابع :
1- بحار الانوار، جلد 96، ص 376، طبع اسلامیه
2- بحار الانوار، ج 96، ص 377، طبع اسلامیه
Scroll upScroll down
شاید این ماه فرصت نابی باشد... که به مقصد برسیم... می شود آسان رفت... می شود کاری کرد که رضا باشد او... ای سبکبال در این راه شگرف! در دعاهای قنوت سحرت... در مناجات جدایی شدنت... هرگز از یاد مبر... من جامانده که بی حد به دعا محتاجم... فرا رسیدن ماه ضیافت الهی بر شما مبارک .
بهترین عیدخدا بهترینماه خدا بهترین بهترین ها رمضان بر همه مبارکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک باد