الهه خورشید
متخصص بخش خانه و خانواده
یکی از مشکلات در جوامع امروزی، عدم وجود ارتباط سالم و پویا می باشد. حقیقت آن است که ، نوع ارتباط و کیفت آن نقش بسیار مهمی در رشد و شکوفایی فرد و جامعه خواهد داشت.گذاف نخواهد بود، اگر گفته شود که اکثر مشکلات و بیماری های روانی و حتی جسمی مردمِ عصر ما در نوع ارتباطشان نهفته است.پس چگونه باید که فکر درمان این بیماری خطرناک عصر ما نمود. راه حلهای فراوانی در این رابطه به نظر می رسد.اما با کمی دقت در روایت صادره از اهل بیت در خواهیم یافت که آن ذوات مقدسه با روش ها و تلاش های گوناگون در فکر ترمیم زخم های اجتماع و طراحی یک مهندسی فرهنگی پویا بودند.یکی از این روش ها، که امام حسین(ع) بدان توجه نمودند، تلاش گسترده در رواج فرهنگ سلام نمودن است، آن حضرت در دفعات مختلف اصحاب و دیدارکنندگان را به سلام نمودن ترغیب کردند. تا بدین طریق فتح بابی در ایجاد محبت و رشد عاطفه و ایجاد همبستگی اجتماعی که خود باعث ایجاد محیطی امن و آرامش بخش را به ارمغان خواهد آورد.
۱)بخیل ترین مردمامام(ع) در روایتی برای ترغیب به ترویج محبت در جامعه بیان می دارند که بخل ورزیدن در محبت نمودن از آسیب های آن جامعه خواهد بود، در نتیجه فرمودند که: «اَبخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ بالسَّلام»[SUP][SUP][۱][/SUP][/SUP]یعنی بخیل تر از همه کسی است که در سلام نمودن بخل بورزد.بر اساس این روایت امام(ع) نشان دادند که نوع ارتباطات اجتماعی افراد ارتباط مستقیمی با درون و روح انسان دارد، در نتیجه انسان، هر چه که آلودگی و کثافات و گناه اش بیشتر نسبت به محبت نمودن ، بخیل تر است. در صورتی که هر چه تعالی و طهارت انسان بیشتر، احساس محبتش نسبت به دیگران بیشتر است.در نتیجه می بینید که حضرت امیر(ع)، بیان می دارند که اگر کسی بواسطۀ خبر کندن خلخال پای یک زن یهودی در کشور اسلامی دق کند، می ارزد. نشان از اوج محبت آن امام العارفین دارد. هم او که در دعای کمیل بیان می دارد که: «یا الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک، فکیف اصبر علی فراقک…».الهی و سیدی و مولای و پروردگار من، من بر عذاب تو صبر کنم، ولی چگونه در فراق تو صبر کنم…بدین طریق انسان کامل چه در محبت که نوع انسان ها و چه در محبت به خداوند در اوج بسر می برد.پس باید به سالکان عاشورایی عرض کرد که طهارت باطنی و ظاهری نقش بسزایی در ایجاد محبت خواهد داشت. و سلام نموده می تواند در تجلی این نام بزرگ الهی در جامعه نقش آفرینی نماید.
۲)سبقت در سلام کردنباز امام حسین(ع) برای ترغیب بیشتر به ترویج فرهنگ سلام نمودن فرمودند، که:«للسّلام سبعون حسنة تسع و ستّون للمتدء و واحدة للرَّاد»[SUP][SUP][۲][/SUP][/SUP]سلام هفتاد حسنه دارد، شصت و نه از آن سلام کننده و یکی از آن جوابگو است.سیرۀ خود آن بزرگواران نیز در سلام نمودن، بگونه ایی بوده است که، همیشه بر دیگران سبقت می گرفتند. مثلا، در مورد رسول خدا(ص) روایت شده است که در طول حیات آن حضرت کسی نتوانست بر آن حضرت(ص) در سلام نمودن سبقت یابد.
۳)بدون سلام ورود، ممنوعدر سیرۀ امام حسین(ع) نیز دیده شده است که جواب کسی را که بدون سلام، ابتداء به سخن گفتن می نمود، نمی دادند و بدین ترتیب، اهمیت سلام نمودن را نشان می دادند.«و قال له رجل ابتداء؛ کیف انت عافاک الله؟ فقال علیه السلام له: السّلام قبل الکلام عافاک الله، ثمَّ قال علیه السلام: لا تأذنوا الاحد حتّی یسلّم»[SUP][SUP][۳][/SUP][/SUP].مردی با او(امام حسین(ع)) آغاز سخن کرد، که حالت چطور است؟ خدا عافیت دهاد. فرمود: سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است، خدا تو را عافیت بدهد، سپس فرمود: به کسی اجازۀ ورود ندهید تا سلام دهد.پس آن حضرت(ع) با گفتار و رفتار، نشان داد که سلام چه نقش مهمی در ایجاد ارتباط میان افراد داشته و مسلماً نقش روان درمانی و … آن نیز معلوم است.
۱)بخیل ترین مردمامام(ع) در روایتی برای ترغیب به ترویج محبت در جامعه بیان می دارند که بخل ورزیدن در محبت نمودن از آسیب های آن جامعه خواهد بود، در نتیجه فرمودند که: «اَبخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ بالسَّلام»[SUP][SUP][۱][/SUP][/SUP]یعنی بخیل تر از همه کسی است که در سلام نمودن بخل بورزد.بر اساس این روایت امام(ع) نشان دادند که نوع ارتباطات اجتماعی افراد ارتباط مستقیمی با درون و روح انسان دارد، در نتیجه انسان، هر چه که آلودگی و کثافات و گناه اش بیشتر نسبت به محبت نمودن ، بخیل تر است. در صورتی که هر چه تعالی و طهارت انسان بیشتر، احساس محبتش نسبت به دیگران بیشتر است.در نتیجه می بینید که حضرت امیر(ع)، بیان می دارند که اگر کسی بواسطۀ خبر کندن خلخال پای یک زن یهودی در کشور اسلامی دق کند، می ارزد. نشان از اوج محبت آن امام العارفین دارد. هم او که در دعای کمیل بیان می دارد که: «یا الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک، فکیف اصبر علی فراقک…».الهی و سیدی و مولای و پروردگار من، من بر عذاب تو صبر کنم، ولی چگونه در فراق تو صبر کنم…بدین طریق انسان کامل چه در محبت که نوع انسان ها و چه در محبت به خداوند در اوج بسر می برد.پس باید به سالکان عاشورایی عرض کرد که طهارت باطنی و ظاهری نقش بسزایی در ایجاد محبت خواهد داشت. و سلام نموده می تواند در تجلی این نام بزرگ الهی در جامعه نقش آفرینی نماید.
۲)سبقت در سلام کردنباز امام حسین(ع) برای ترغیب بیشتر به ترویج فرهنگ سلام نمودن فرمودند، که:«للسّلام سبعون حسنة تسع و ستّون للمتدء و واحدة للرَّاد»[SUP][SUP][۲][/SUP][/SUP]سلام هفتاد حسنه دارد، شصت و نه از آن سلام کننده و یکی از آن جوابگو است.سیرۀ خود آن بزرگواران نیز در سلام نمودن، بگونه ایی بوده است که، همیشه بر دیگران سبقت می گرفتند. مثلا، در مورد رسول خدا(ص) روایت شده است که در طول حیات آن حضرت کسی نتوانست بر آن حضرت(ص) در سلام نمودن سبقت یابد.
۳)بدون سلام ورود، ممنوعدر سیرۀ امام حسین(ع) نیز دیده شده است که جواب کسی را که بدون سلام، ابتداء به سخن گفتن می نمود، نمی دادند و بدین ترتیب، اهمیت سلام نمودن را نشان می دادند.«و قال له رجل ابتداء؛ کیف انت عافاک الله؟ فقال علیه السلام له: السّلام قبل الکلام عافاک الله، ثمَّ قال علیه السلام: لا تأذنوا الاحد حتّی یسلّم»[SUP][SUP][۳][/SUP][/SUP].مردی با او(امام حسین(ع)) آغاز سخن کرد، که حالت چطور است؟ خدا عافیت دهاد. فرمود: سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است، خدا تو را عافیت بدهد، سپس فرمود: به کسی اجازۀ ورود ندهید تا سلام دهد.پس آن حضرت(ع) با گفتار و رفتار، نشان داد که سلام چه نقش مهمی در ایجاد ارتباط میان افراد داشته و مسلماً نقش روان درمانی و … آن نیز معلوم است.
۱-علامه مجلسی،بحارالانوار،ج۹۳،ص۲۹۴،ح۲۳
۲-ابن سعبه حرانی،تحف العقول،ص۲۵۳۳-همان،ص۲۵۰
۲-ابن سعبه حرانی،تحف العقول،ص۲۵۳۳-همان،ص۲۵۰