الهه خورشید
متخصص بخش خانه و خانواده
روانشناسی شوخیاغلب
روانشناسانی که شوخی را مطالعه کردهاند نتیجه گرفتهاند که ویژگی اصلی رویدادهایی
که افراد را خوشحال میکند ناهمخوانی آنهاست و برای افرادی که تمایل به شوخطبعی
دارند ضرورت دارد. استفاده از شوخی با خود ابرازی و خودنگری قابل پیشبینی هستند و
هر دو آنها به عنوان شاخصهای مهارتی اجتماعی مطرح میباشند. افراد احساسی لطیفهها
را خندهدارتر درک میکنند و بیشتر میخندند.
افراد متعصب لطیفههای جنسی را دوست
دارند. افراد آزاد اندیش لطیفههای بیمعنی را ترجیح میدهند. بسیاری از افراد خشک
و متعصب از ناهمخوانی لذت میبرند و از این طریق تنشهای خود را تخلیه میکنند. در
بعضی مواقع نیز شوخی وسیلهای است برای بیان غیر مستیم دلخوریها و ناراحتیها از
شخص یا گروهی بخصوص که به صورت مستقیم نمیتوان عنوان کرد.
شوخی
و مقابله با استرسشوخی در مقابله با استرس نقش مراقبتی ایفا میکند و
موجب کاهش تهدید و آسیب استرس میشود. افراد دارای حس عمیقشوخ طبعی ، بعد از
رویدادهای منفی زندگی بطور قابل ملاحظهای خلق بهتری نشان میدهند. شوخی موجب
میشود که فرد جنبه مثبت رویدادها را در نظر بگیرد باعث میشود فرد توانایی پیدا
کند تا رویدادها را از جهتی شوخی و خندهدار و لذا از میزان استرس کاسته میشود.
رابطه
شوخی و مغزشوخی به عملکرد بخشهای خاصی از
مغز بستگی دارد. شامی و استوس
(1999) ، 21 بیمار مصدوم مغزی و تعدادی افراد سالم را مورد مطالعه قرار دادند.
بیماران اگر ضایعهای در بخشی از ناحیه قدامی لب راست پیشانی داشتند، شوخی را درک
نمیکردند. این ناحیه بخشی از مغز است که اطلاعات دریافتی را یکپارچه کرده و تفسیر
میکند و خودآگاهی در آن قرار دارد، داروهای خاصی نیز بر شوخی تاثیر میگذارند.
فیتز جرالد و همکاران (1999) نشان دادند اولا نزاپین که حاوی سروتونین ودوپامین است از خندیدن
افراطی در بیماران
اسکیزوفرنی جلوگیری میکند. خنده نیز مانند سایر
ابزارهای چهرهای بخشی به لبهای پیشانی و بخشی دیگر به نواحی مرکزی بستگی دارد.
مهارت
اجتماعی شوخی کردن از کجا ناشی میشود؟مک گی (1979) مطالعهای طولی را گزارش
میکند که در آن کودکان شوخ ارتباط نزدیکی تا سن 3 سالگی با مادران خود داشتند و
موقعی که بعد از سن سه سالگی ارتباط عاطفی مادران کاهش مییابد این تفکر شکل
میگیرد که شوخی میتواند در مقابله با مشکلات و موقعیتهای استرسزا نقش حمایتی
داشته باشد. در سن 6 سالگی تفاوت جنسی مشهود است، پسرها لطیفههای بیشتری را تعریف
میکنند و تمسخر در آنها به نسبت دخترها بیشتر است.
روانشناسانی که شوخی را مطالعه کردهاند نتیجه گرفتهاند که ویژگی اصلی رویدادهایی
که افراد را خوشحال میکند ناهمخوانی آنهاست و برای افرادی که تمایل به شوخطبعی
دارند ضرورت دارد. استفاده از شوخی با خود ابرازی و خودنگری قابل پیشبینی هستند و
هر دو آنها به عنوان شاخصهای مهارتی اجتماعی مطرح میباشند. افراد احساسی لطیفهها
را خندهدارتر درک میکنند و بیشتر میخندند.
افراد متعصب لطیفههای جنسی را دوست
دارند. افراد آزاد اندیش لطیفههای بیمعنی را ترجیح میدهند. بسیاری از افراد خشک
و متعصب از ناهمخوانی لذت میبرند و از این طریق تنشهای خود را تخلیه میکنند. در
بعضی مواقع نیز شوخی وسیلهای است برای بیان غیر مستیم دلخوریها و ناراحتیها از
شخص یا گروهی بخصوص که به صورت مستقیم نمیتوان عنوان کرد.
شوخی
و مقابله با استرسشوخی در مقابله با استرس نقش مراقبتی ایفا میکند و
موجب کاهش تهدید و آسیب استرس میشود. افراد دارای حس عمیقشوخ طبعی ، بعد از
رویدادهای منفی زندگی بطور قابل ملاحظهای خلق بهتری نشان میدهند. شوخی موجب
میشود که فرد جنبه مثبت رویدادها را در نظر بگیرد باعث میشود فرد توانایی پیدا
کند تا رویدادها را از جهتی شوخی و خندهدار و لذا از میزان استرس کاسته میشود.
رابطه
شوخی و مغزشوخی به عملکرد بخشهای خاصی از
مغز بستگی دارد. شامی و استوس
(1999) ، 21 بیمار مصدوم مغزی و تعدادی افراد سالم را مورد مطالعه قرار دادند.
بیماران اگر ضایعهای در بخشی از ناحیه قدامی لب راست پیشانی داشتند، شوخی را درک
نمیکردند. این ناحیه بخشی از مغز است که اطلاعات دریافتی را یکپارچه کرده و تفسیر
میکند و خودآگاهی در آن قرار دارد، داروهای خاصی نیز بر شوخی تاثیر میگذارند.
فیتز جرالد و همکاران (1999) نشان دادند اولا نزاپین که حاوی سروتونین ودوپامین است از خندیدن
افراطی در بیماران
اسکیزوفرنی جلوگیری میکند. خنده نیز مانند سایر
ابزارهای چهرهای بخشی به لبهای پیشانی و بخشی دیگر به نواحی مرکزی بستگی دارد.
|
مهارت
اجتماعی شوخی کردن از کجا ناشی میشود؟مک گی (1979) مطالعهای طولی را گزارش
میکند که در آن کودکان شوخ ارتباط نزدیکی تا سن 3 سالگی با مادران خود داشتند و
موقعی که بعد از سن سه سالگی ارتباط عاطفی مادران کاهش مییابد این تفکر شکل
میگیرد که شوخی میتواند در مقابله با مشکلات و موقعیتهای استرسزا نقش حمایتی
داشته باشد. در سن 6 سالگی تفاوت جنسی مشهود است، پسرها لطیفههای بیشتری را تعریف
میکنند و تمسخر در آنها به نسبت دخترها بیشتر است.