• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

ریشه شناسی اسم ها // الف... اسفندیار، الناز، آرش و...

baroon

متخصص بخش ادبیات



ریشه شناسی اسم ها // الف


attachment.php
attachment.php
attachment.php




معنی اسفندیار


نام اسفندیار در پهلوی به گونه ی اسپندیات (Spandyat) و در اوستایی به گونه ی اسپنتو داتو (Spentodato) آمده است. این اسم پیوندی است از دو بخش سپنته به معنی مقدس و بخش دوم دات یا داتو از مصدر« دا» به معنی آفریدن و دادن.
اسفندیار به معنای آفریده مقدس یا مقدس آفریده شده می‌باشد. اما حال که حرف دال پایانی آن به « ر » تبدیل شده است به معنی « یار مقدّس » بهتر است.




 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : ریشه شناسی نام ها و واژه ها



الناز:نازنین ایل



الناز نام دخترانه ی بسیار زیبای ترکی است . به معنی نازنین ایل ، زیباترین و نازترین دختر طایفه . و اصل آن ایل یا اِل + ناز است .

پس در حقیقت یک نام پیوندی ترکی+ فارسی است.
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : ریشه شناسی نام ها و واژه ها



آرتا دُخت :دختر مقدس



آرتادُخت یک نام ایرانی دخترانه به معنی دختر مقدّس است .
آرتا دخت وزیر خزانه داری و دارایی (امور مالیّه ) دولت ایران در زمان پادشاهی اردوان چهارم اشکانی ( ایران پیش از اسلام ) بود . به گفته كتاب اشكانیان اثر دیاكونوف روســــی خاور شناس بزرگ، او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی كوچك تـــــرین نادرستی مرتكب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را سامان داد.از کارهای بزرگ او در گردآوری دارایی کشور٬ یکی جلوگیری از هزینه های بیهوده به ویژه در مورد درباریان و دیگری گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده است.
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : ریشه شناسی نام ها و واژه ها

اردشیر


واژه ی اردشیر در فارسی میانه به صورت ارتخشتر مرکب از ارتا به معنای مقدس و خشتر به معنای شاه است.
اردشیر، پسر بابک، بنیان گذار سلسله ی ساسانی است.
( ارد) به معنی مقدس در اردستان ، اردکان ، اردوان وجود دارد و شیر نیز همان شهریار است .






 

baroon

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : ریشه شناسی نام ها و واژه ها



آرَش : آذرخش


آرَش یک نام پسرانه ایرانی به معنی آذرخش است و در حقیقت مخفف آذرخش است .
آرش همان آرش کمانگیر نامدار است که با پرتاب تیر به منظور رفع اختلاف میان ایران و توران و تعیین مرز ایران جان خود را بر سر این کار نهاد و روح او با پرتاب تیر با تیر به پرواز درآمد و در راه میهن جان بر کف نهاد .


arash.jpg



آرَشِ کَمانگیر نام یکی از اسطوره‌های ایران باستان است.

داستان آرش کمانگیر در کتاب اوستا آمده است . در شاهنامه فردوسی از آرش در سه جا با سرفرازی نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامده . در کتاب‌های پهلوی و نیز در کتاب‌های تاریخ دوران اسلامی به آن اشاره هایی شده‌ است. ابوریحان بیرونی، در کتاب « آثارالباقیة » به هنگام شرح «جشن تیرگان»، داستان آرش را شرح می دهد و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش می‌داند. در اوستا آرش را اِرِخشه خوانده‌اند و معنی هایی متفاوت با آنچه در بالا آمده، نگاشته اند :

«تابان و درخشنده»، «دارنده ساعد نیرومند» و «خداوند تیر شتابان».
در اوستا بهترین تیرانداز ارخش نامیده شده است که گمان می رود همین آرش باشد.
و برخی معتقدند که منظور از آرش، حاکم پارتی گرگان بوده که به زور تیر و کمان دشمن را (به احتمال زیاد سکاها را) از مرز ایران دور کرده است.



داستان آرش
در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، افراسیاب سپاهیان ایران را در مازندران محاصره نمود . سرانجام منوچهر پیشنهاد صلح می‌دهد و تورانیان پیشنهاد آشتی را می‌پذیرند و قرار می شود کمانداری ایرانی برفراز البرز تیری پرتاب کند و تیر به هر جا بنشست آنجا مرز ایران و توران شود . آرش از پهلوانان ایران داوطلب این کار می‌شود. به کوه دماوند می‌رود و تیر را پرتاب می‌کند. تیر از بامدادتا غروب حرکت کرد و در کنار رود جیحون(آمو دریا )بر درخت گردویی فرود آمد و آنجا مرز ایران و توران شد .جان آرش در تیر دمیده می‌شود.

برابر با برخی روایت ها( اسفندارمذ) تیر و کمانی را به آرش داد و گفت که این تیر بسیار دور می رود ولی هر که از آن استفاده کند، خواهد مرد. اما آرش نترسید و به خاطر میهن جان خود را فدا کرد .



 

baroon

متخصص بخش ادبیات


غالباً می پندارند اِلمیرا مانند اِلناز که ترکی است ریشه ترکی دارد و از آنجا که بیشتر ترکها هستند که از این نام زیبا استفاده می کنند این گمان تقویت شده است که المیرا ترکی است؛ اما هم میهنان ترک ما معنی این واژه را نمی دانند و برخی می گویند: این واژه از راه جمهوری آذربایجان به ایران وارد شده و واژه ای روسی و به معنی غنچه است.


اما من گمان می کنم آمیزه ای از (ایل + میرا) است یعنی پیوندی از دو واژه ی ترکی فارسی (ایل+میرا) است.
اِل همان ایل به معنی طایفه است و میرا یا صفت فاعلی از مُردن است. یعنی آنکه در راه مردم خود جانفشانی می کند. فدایی ایل، پیشمرگ طایفه
و یا اینکه میرا همان میر به معنی امیر، فرمانروا + الفِ زیبایی است. یعنی فرمانروای ایل.
:مشکوک:


نوشته : عادل اشکبوس
 
بالا