Maryam
متخصص بخش ادبیات
سبک کلاسی سم : سبکی است بر اساس اسلوب هنر یونانی و رومی . پیروی از سبکهای قدیمی نوعی کلاسی سم است که نئو کلاسی سیم از آن تاثر گرفته است .
سبک رومانتیسم : در اصل دو نوع است احساساتی و اجتماعی . در رومانتیسمی که جنبه احساسات دارد توجه نقاش با تصورات ذهنی خودش معطوف است .
سبک ناتورالیسم : درین سبک نقاش سعی می کند که که هر آنچه را در طبیعت می بیند ( اعم از زشت و زیبا ) همانطوریکه هست روی پرده بیاورد.
سبک رئالیسم : به سبک ناتورالیسم نزدیک است . بدین معنی که نقاش واقع بین است و اشیا را همانطوریکه هست نقاشی می کند .
سوپره ماتیسم : SUPERTMATISM سبکی است که حدود سال ۱۹۱۳ پدید آمد که عناصر آن مربع – مستطیل – دایره – مثلث و خطوط متقاطع می باشند و رنگهای اصلی آن سیاه و سفید است . یک نوع هنر آبستره می باشد که از کوبیسم سرچشمه می گیرد .ماله ویچ که بنیادگذار این سبک است پیشوای نهضت کوبیسم در شوروی بود .
سوررئالیسم : به معنی شیوه نقاشی حقیقی تر از حقیقت و یا برتر از حقیقت است و از سال ۱۹۱۱ پدید آمد . ( نقاش سورئالیسم به جهانی دست می یابد که با جهان مانوس و معتاد ما بسیار متفاوت است جهانی است آکنده از خواهشهای تند و خروشان – اوهام دیرین و ترسهای کهن – آرزوهای بیرحم و امیدهای حد نشناس – همه در خروش و غوغا و باز همه از سلطه تهدیدگر عقل و در سکوت و خاموشی. با همه جویای ظهور و باز هم ترسان از آن . سکتشان از فشار فریاد فروخورده لرزان و شکوتشان از شوق حرکت و تب انتظار بیجان …)( برگرفته از کتاب نقاشی نوین )
این همان ناخودآگاهی است که فروید با آنهمه استادی وصفش کرده و نقاشان سوررئالیسم از آن بهره می گیرند در پدید آوردن تابلوهای عجیب و غریب .
امرسیوسیسم : زاده رئالیسم است که خود رئالیسم زاده رمانتیسم می باشد .
نقاشان این شیوه عواطف و شور درونی را وصف می کنند و آثار آنها بر خلاف آثار پیرو سبک رومانتیسم خالی از رنگ عواطف و احساسات شخصی است و منظره را همچنانچه هست وصف می کنند . فرق امپرسیونیسم با رئالیست آنست که در حالیکه رئالیست به تجسم مشاهدات آنی خود قناعت می کند امپرسیونیست پس از مشاهده – فکر و دقت بیشتر در شکل و رنگ منظره آن را روی پرده منعکس می کند . امپرسیونیستها بر خلاف سایر نقاشان به ریزه کاریها اهمیت نمی دهند و در آثار آنها شتاب و تعجیل دیده میشود زیرا مقصود آنها ضبط اثر زودگذری بوده که از مشاهده منظره بر ای آنها حاصل شده . از نظر یک نقاش امپرسیونیست دنیا یکباره و برای همیشه در یک قالب زیست نمی کند بلکه با هر نظر در تازگی احیا شده پس دوباره کشف می شود .
امپرسیونیستها دارای سبک واحد نبوده اند ولی در اصل همه از یک شیوه متابعت می نموده اند . مهممترین نقاشان این سبک عبارتند از مونه – مانه – پیسارو – سیسلی – رنوار – سزان – دگا – مریزو و …
اکسپرسیونیسم : رمانتیسم قرن بیستم است و هدف آن نفس بیان احساسی پر شور است نه شکل و جنبه صوری یک اثر هنری.
اکسپرسیونیسم در آغاز در آلمان و کشورهای اسکاندیناوی پدید آمد و پیشوای آنرا شخصی بنام ادوارد مونش می دانند .
در فرانسه لوترک و روئو از نمایندگان این سبک هستند و نولده – هگل – گروس در آلمان و کوکوشا در اتریش و یائنسکی در روسیه و گئورگ در استرالیا و لواین و بن شان در آمریکا .
فوتوریسم : نخستین اعلامیه نهضت فوتوریستها یا آینده پرستها در سال ۱۹۰۹ با امضای شاعر ایتالیایی مارتی نتی در روزنامه فیگارو انتشار یافت . این مکتب مثل فاشیستها ضد رکود و صلح خواهی و طرفدار عنف و زور و شدت بود . بهمین جهت فاشیسم از این مکتب الهام گرفت و به حمایت آن پرداخت .
نقاشان فوتوریست و فرضیه سازان آن معتقد بودند که نقش کردن اشیا در حال سکون و با فرمهای ثابت وبسته که حاکی از خمودگی و مردگی است بیهوده است و نقاش باید اثرش نمودار حرکت و جنبش و تکاپو باشد از اینرو شکل چیزها را طوری هی تکرار می کردند که نشاندهنده حرکت آن باشد و نیز با خطوط قاطع و زوایای برنده نشانی از سرعت و تصمیم و جاذبیت بدست می دادند.
کوبیسم : یا مکعب سازی در اصل از یکی آثار بر اک پیدا شد و مانند اصطلاح امپرسیونیسم و فوتوریسم ابتدا به طعنه بکار رفت . لوئی دمیل وقتی در نمایشگاهی آثار براک را در سال ۱۹۰۸ دید اینگونه بیان کرد که این تصاویر انگار از مشتی مکعب ساخته شده اند . پیکاسو و براک در سال ۱۹۰۷ رسما کوبیسم را بوجود آوردند .بعد ها کوبیسم پیشرفتهای زیادی کرد و کوبیسم تحلیلی و ترکیبی از آن بوجود آمد .
فوویسم : سبکی است که نقاشان رنگ را بصورت وحشیانه بکا می برند و از ترکیب رنگهای تند تابلوهای جذاب بوجود می آورند .در ین سبک از هر گونه قیدی آزادند .
علت اینکه این سبک فوویسم خوانده میشود بعلت اینست که یکی از نقادان تابلوهای آنها را به قفس حیوانات وحشی ( فوو ) تشبیه کرد . از استفاده کننده های این مکتب ون گوگ و گوگن بودند .
دادائیسم : از سال ۱۹۱۶ از زوریخ آغاز و در اروپا و آمریکا رواج یافت . دادائیسم را بعلت اینکه از هیچ قاعده ای پیروی نمی کند به آنارشیسم تشبیه کرده اند و بعضی ها آنرا سبک تلقی نمی کنند .عده ای آنرا نتیجه جنگ و خرابیهای آن که همه چیز را متلاشی کرد می دانند .
این سبک به یک صورت باقی نماند و و در سال ۱۹۲۴ سو رئالیسم را بوجود آورد . این سبک در آلمان و ایتالیا رواج یافت ولی در انگلستان نفوذ نکرد و در آمریکا فقط در نیویورک گسترش یافت ……
نوشته : دکتر غلامرضا ابری
منابع : نقاشی مدرن
از آمپرسیونیسم تا هنر آبستره
از آمپر سیونیسم تا آینده
سبک رومانتیسم : در اصل دو نوع است احساساتی و اجتماعی . در رومانتیسمی که جنبه احساسات دارد توجه نقاش با تصورات ذهنی خودش معطوف است .
سبک ناتورالیسم : درین سبک نقاش سعی می کند که که هر آنچه را در طبیعت می بیند ( اعم از زشت و زیبا ) همانطوریکه هست روی پرده بیاورد.
سبک رئالیسم : به سبک ناتورالیسم نزدیک است . بدین معنی که نقاش واقع بین است و اشیا را همانطوریکه هست نقاشی می کند .
سوپره ماتیسم : SUPERTMATISM سبکی است که حدود سال ۱۹۱۳ پدید آمد که عناصر آن مربع – مستطیل – دایره – مثلث و خطوط متقاطع می باشند و رنگهای اصلی آن سیاه و سفید است . یک نوع هنر آبستره می باشد که از کوبیسم سرچشمه می گیرد .ماله ویچ که بنیادگذار این سبک است پیشوای نهضت کوبیسم در شوروی بود .
سوررئالیسم : به معنی شیوه نقاشی حقیقی تر از حقیقت و یا برتر از حقیقت است و از سال ۱۹۱۱ پدید آمد . ( نقاش سورئالیسم به جهانی دست می یابد که با جهان مانوس و معتاد ما بسیار متفاوت است جهانی است آکنده از خواهشهای تند و خروشان – اوهام دیرین و ترسهای کهن – آرزوهای بیرحم و امیدهای حد نشناس – همه در خروش و غوغا و باز همه از سلطه تهدیدگر عقل و در سکوت و خاموشی. با همه جویای ظهور و باز هم ترسان از آن . سکتشان از فشار فریاد فروخورده لرزان و شکوتشان از شوق حرکت و تب انتظار بیجان …)( برگرفته از کتاب نقاشی نوین )
این همان ناخودآگاهی است که فروید با آنهمه استادی وصفش کرده و نقاشان سوررئالیسم از آن بهره می گیرند در پدید آوردن تابلوهای عجیب و غریب .
امرسیوسیسم : زاده رئالیسم است که خود رئالیسم زاده رمانتیسم می باشد .
نقاشان این شیوه عواطف و شور درونی را وصف می کنند و آثار آنها بر خلاف آثار پیرو سبک رومانتیسم خالی از رنگ عواطف و احساسات شخصی است و منظره را همچنانچه هست وصف می کنند . فرق امپرسیونیسم با رئالیست آنست که در حالیکه رئالیست به تجسم مشاهدات آنی خود قناعت می کند امپرسیونیست پس از مشاهده – فکر و دقت بیشتر در شکل و رنگ منظره آن را روی پرده منعکس می کند . امپرسیونیستها بر خلاف سایر نقاشان به ریزه کاریها اهمیت نمی دهند و در آثار آنها شتاب و تعجیل دیده میشود زیرا مقصود آنها ضبط اثر زودگذری بوده که از مشاهده منظره بر ای آنها حاصل شده . از نظر یک نقاش امپرسیونیست دنیا یکباره و برای همیشه در یک قالب زیست نمی کند بلکه با هر نظر در تازگی احیا شده پس دوباره کشف می شود .
امپرسیونیستها دارای سبک واحد نبوده اند ولی در اصل همه از یک شیوه متابعت می نموده اند . مهممترین نقاشان این سبک عبارتند از مونه – مانه – پیسارو – سیسلی – رنوار – سزان – دگا – مریزو و …
اکسپرسیونیسم : رمانتیسم قرن بیستم است و هدف آن نفس بیان احساسی پر شور است نه شکل و جنبه صوری یک اثر هنری.
اکسپرسیونیسم در آغاز در آلمان و کشورهای اسکاندیناوی پدید آمد و پیشوای آنرا شخصی بنام ادوارد مونش می دانند .
در فرانسه لوترک و روئو از نمایندگان این سبک هستند و نولده – هگل – گروس در آلمان و کوکوشا در اتریش و یائنسکی در روسیه و گئورگ در استرالیا و لواین و بن شان در آمریکا .
فوتوریسم : نخستین اعلامیه نهضت فوتوریستها یا آینده پرستها در سال ۱۹۰۹ با امضای شاعر ایتالیایی مارتی نتی در روزنامه فیگارو انتشار یافت . این مکتب مثل فاشیستها ضد رکود و صلح خواهی و طرفدار عنف و زور و شدت بود . بهمین جهت فاشیسم از این مکتب الهام گرفت و به حمایت آن پرداخت .
نقاشان فوتوریست و فرضیه سازان آن معتقد بودند که نقش کردن اشیا در حال سکون و با فرمهای ثابت وبسته که حاکی از خمودگی و مردگی است بیهوده است و نقاش باید اثرش نمودار حرکت و جنبش و تکاپو باشد از اینرو شکل چیزها را طوری هی تکرار می کردند که نشاندهنده حرکت آن باشد و نیز با خطوط قاطع و زوایای برنده نشانی از سرعت و تصمیم و جاذبیت بدست می دادند.
کوبیسم : یا مکعب سازی در اصل از یکی آثار بر اک پیدا شد و مانند اصطلاح امپرسیونیسم و فوتوریسم ابتدا به طعنه بکار رفت . لوئی دمیل وقتی در نمایشگاهی آثار براک را در سال ۱۹۰۸ دید اینگونه بیان کرد که این تصاویر انگار از مشتی مکعب ساخته شده اند . پیکاسو و براک در سال ۱۹۰۷ رسما کوبیسم را بوجود آوردند .بعد ها کوبیسم پیشرفتهای زیادی کرد و کوبیسم تحلیلی و ترکیبی از آن بوجود آمد .
فوویسم : سبکی است که نقاشان رنگ را بصورت وحشیانه بکا می برند و از ترکیب رنگهای تند تابلوهای جذاب بوجود می آورند .در ین سبک از هر گونه قیدی آزادند .
علت اینکه این سبک فوویسم خوانده میشود بعلت اینست که یکی از نقادان تابلوهای آنها را به قفس حیوانات وحشی ( فوو ) تشبیه کرد . از استفاده کننده های این مکتب ون گوگ و گوگن بودند .
دادائیسم : از سال ۱۹۱۶ از زوریخ آغاز و در اروپا و آمریکا رواج یافت . دادائیسم را بعلت اینکه از هیچ قاعده ای پیروی نمی کند به آنارشیسم تشبیه کرده اند و بعضی ها آنرا سبک تلقی نمی کنند .عده ای آنرا نتیجه جنگ و خرابیهای آن که همه چیز را متلاشی کرد می دانند .
این سبک به یک صورت باقی نماند و و در سال ۱۹۲۴ سو رئالیسم را بوجود آورد . این سبک در آلمان و ایتالیا رواج یافت ولی در انگلستان نفوذ نکرد و در آمریکا فقط در نیویورک گسترش یافت ……
نوشته : دکتر غلامرضا ابری
منابع : نقاشی مدرن
از آمپرسیونیسم تا هنر آبستره
از آمپر سیونیسم تا آینده