سخنانی از دکتر حسابی

[baroon]

---

بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم… تو دیگری را… دیگری مرا… و همه ی ما تنهاییم!​

​

 

[baroon]

​

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسان ها فنا می شوند،​

این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.​

​

 

[baroon]

​

همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،​

پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.​

​

 

[baroon]

​

انسان عاشق زیبایی نمی شود،​

​

بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!​

​

 

[baroon]

​

انسان های بزرگ دو دل دارند؛​

​

دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که می خندد و آشکار است.​

​

 

[baroon]

همه دوست دارند که به بهشت بروند،​

ولی کسی دوست ندارد که بمیرد … !​

 

[baroon]

عشق مانند نواختن پیانو است؛​

ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.​

 

[baroon]

​

دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد؛​

پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم، تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.​

​

 

[baroon]

‏‏اگر انسان ها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است،​

محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.​

​

 

[baroon]

​

​

عشق در لحظه پدید می آید،​

​

و دوست داشتن در امتداد زمان؛​

​

و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.​

​

​

 

[baroon]

​

راه دوست داشتن هر چیز،
درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود.​

​

​

​

​

 

[baroon]

انسان چیست ؟​

شنبه: به دنیا می آید.​

​

​

​

​

یکشنبه: راه می رود.​

​

​

​

​

دوشنبه: عاشق می شود.​

​

​

​

​

سه شنبه: شکست می خورد.​

​

​

​

​

چهارشنبه: ازدواج می کند.​

​

​

​

​

پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.​

​

​

​

​

جمعه: می میرد.​

​

​

​

فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است.​

​

​

​

 

[baroon]

ساعت درس يك دانشجوي دوره دكتراي نروژي، سوالي مطرح كرد:
استاد شما كه از جهان سوم مي آييد، جهان سوم كجاست ؟

فقط چند دقيقه به آخر كلاس مانده بود.من در جواب مطلبي را في البداهه گفتم كه روز به روز بيشتر به آن اعتقاد پيدا مي كنم.
به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جايي است كه هر كس بخواهد مملكتش را آباد كند، خانه اش خراب مي شود و هر كس كه بخواهد خانه اش آباد باشد بايد در تخريب مملكتش بكوشد.

 

[baroon]

​

داشتن هدف، و رفتن به دنبالش، خوب است ولی عاشق هدف بودن و گرفتار شدن چیز دیگری است.​

​

 

[baroon]

شخصیت یک ملّت را، ادبای آن ملّت می سازند.​

​

 

[baroon]

هنر، چاشنی زندگیست.​

​