• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

سرگرم کردن بیننده تلویزیون تا سرحد مرگ!

*pooneh*

متخصص بخش سینما،تلویزیون و تئاتر
181504.jpg


سریال خرده ستمگران همچون سایر ساخته های مسعود شاه محمدی یک شاهکار یا در خور لفظ بیادماندنی نبود و مثل اغلب آنها یک کار جمع و جور و در حد کارگردانش بود. هرچند با آخرین ساخته او، سریال مناسبتی آشفته...

پخش مینی سریال «خرده ستمگران» اوایل هفته جاری در شبکه سوم سیما به پایان رسید و فکر می کنم به دلیل کاهش تعداد بینندگان تلویزیون در دهه اول محرم چندان موردتوجه واقع نشد. به این مسئله می توان مواردی چون مدت زمان کوتاه پخش، ساختار اپیزودیک، بازیگران ناشناخته تعدادی از اپیزودها، ضرباهنگ آرام، عدم تبلیغ کافی و... را هم اضافه کرد.

البته «خرده ستمگران» همچون سایر ساخته های مسعود شاه محمدی یک شاهکار یا در خور لفظ بیادماندنی نبود و مثل اغلب آنها یک کار جمع و جور و در حد کارگردانش بود. هرچند با آخرین ساخته او، سریال مناسبتی آشفته «پاییز پدرسالار» که ماه رمضان چند سال پیش از شبکه 2 پخش شد. از حیث روایت‏پردازی فاصله معناداری داشت. «خرده ستمگران» از این حیث شایستگی نقد و اقبال دارد که با وجود گذشت حدود 5 سال از ساختش و خاک خوردن در آرشیو بوی کهنگی نگرفته است.

در زمینه تم داستانی حتی می‏توان با قدری اغراق، فیلمنامه معدودی از اپیزودهای این سریال را مدرن و غافلگیر کننده دانست که پهلو به پهلوی نمونه‏های خارجی می زند. از جمله اپیزودی که با بازی الیکا عبدالرزاقی و رامین ناصر نصیر شاهد آن بودیم و در همین نحوه انتخاب بازیگران هم کلیشه شکنی کرد. رفت و برگشت‏ های متوالی زمانی و ایجاد ابهام‏های هوشمندانه در توضیح زنده یا مرده بودن کاراکتر زن راوی ـ که در نهایت به شیوه پایان باز تشخیص آن دشوارتر هم شد ـ ویژگی روایی این اپیزود بود. همچنین در اپیزود اول نیز که به شکل خفیفی قصه به آسیب شناسی تن‏فروشی می‏پرداخت، می‏شد رگه‏هایی از جسارت در طرح معضل های اجتماعی را در چهارچوب‏های بعضاً سلیقه ای تلویزیون مشاهده کرد.

شاه محمدی که دو دهه قبل، پرکارتر از امروز بود، ساخت سریالهای متفاوت دیگری چون «دیروز، امروز، فردا» و «این زمینی ها» را نیز در کارنامه خود دارد که هر دو قصه‏هایی جذاب و فانتزی داشتند، اما با این وصف در اجرا چندان حرفه‏ای و پرورانده از آب درنیامدند. این کارگردان و نویسنده شاید اگر نوشته‏ های خود را به فیلمساز دیگری با مشابهت‏ های فکری بدهد، حاصل کار به مراتب بهتر از اینها شود. خاصه آنکه ریتم درونی آرام ساخته های وی، اگر چه با دنیای قصه‏هایش و کیفیت کارگردانی اش تطابق دارد، اما هضم آن برای مخاطب عجول امروز کار مشکلی است و آنرا پس می زند. ضمناً در روزگاری که نامهای شعاری از سر و کول سریالهای ایرانی بالا می روند، خرده ستمگران نامی بجا برای این مجموعه است و وجه تسمیه آنرا با شرایط داستانهای آن به خوبی می توان دریافت.

در فیلم «احیای قهرمان» ساخته راد لوری در سال 2007 با بازی ساموئل ال جکسون و جاش هارتنت دیالوگی از سوی یکی از بازیگران مطرح می‌شود كه از دل آن باید به اهمیت ساخت برنامه و سریال در یكی از مهمترین شبكه‏های آمریكا یعنی شو تایم پی برد. در بخشی از فیلم، شاهد گفت و گوی ایری هچر به نقش زنی با نام فلك كه مدیر استعدادیابی شبكه شو تایم است با اریك هستیم. جاش هارتنت (اریك) در فیلم نقش روزنامه نگار نسبتاً موفقی را دارد كه با تهیه گزارش درباره یك بوكسور سابق، یك شبه معروف می‌شود و همین عامل سبب جلب توجه دست اندركاران شو تایم به سوی او می‌شود.

فلك به اریك در این سكانس می گوید: ما كلی هزینه می كنیم كه در دنیا بهترین باشیم. كار من اینه( رئیس انتخاب نیرو) كه شو تایم به بهترین نحو كارش رو بكنه. كارش هم اینه كه مخاطبش رو تا سر حد مرگ (!) سرگرم كنه، چون اول آخر، هدف اصلی سرگرم كردن بیننده هاست». جالب آنكه بازیگر نقش این زن، خود در مجموعه موفقی با عنوان «زنان خانه‏ دار سرسخت»، یكی از آثار تلویزیونی خوش ساخت در آمریكا بازی دارد و با آن هم به شهرت رسید. در سكانس پیش از آن هم در پس زمینه شاهد پوسترهایی از دو مجموعه جذاب شبكه شو تایم، «دكستر» و «علف های هرز» هستیم.

عمر شبكه كابلی شو تایم، زیر مجموعه غول رسانه‏ای عظیم « سی بی اس» فقط چیزی حدود هفت سال از صدا و سیمای ما بیشتر است، اما توفیق بسیاری از سریالهایش، از آن رقیبی قدر برای شبكه‏های پرمخاطب دیگری چون اچ بی او و... ساخته است. از سویی این شبكه دائم هم در حال تكثیر است و شبكه‏های فرعی‏اش از جمله شو تایم نكست و شو تایم اكستریم هم به نسبت همین مسیر را می‏پیمایند. می‏خواهم از این رهگذر نقبی كوتاه بزنم به كاركرد ابتدایی شبكه‏های تازه تأسیس خود مان كه بیشتر حكم دكور را دارند. شبكه‏هایی كه از روی هم كپی می‌كنند و مدام مشغول بازپخش برنامه‏های یكدیگر هستند. نگوئید كمبود بودجه كه همین دو سریال مورد اشاره شو تایم (دكستر و علفهای هرز) چنان آثار كم خرج و ساده‏ای از لحاظ پروداكشن هستند كه شسته رفتن بودن و جاذبه‏ هایشان تعجب برانگیز می‏نماید.

اما حقیقت ماجرا واقعاً چیست كه آنان می توانند تا سر حد مرگ بینندگان خود را سرگرم كنند و شبكه‏های ما به عكس، گاهی مخاطبان خود را تا سر حد مرگ عصبی و دلزده می‌كنند.

محمد حسین لطیفی در گفت و گوی اخیرش با ایسنا درباره سریال جدیدش «زمانی برای عاشقی» گفته است: « من زمانی وارد این پروژه شدم كه كمتر از 10 روز باید آنرا كلید می‏زدم و چون كار در سالها قبل نوشته شده بود، باید قصه آن به روزتر می‏شد». تلاش می‏كردم بلافاصله عرصه را دست خود بگیرم و با خودم همراه كنم؛ البته قصه سریال زیاد تغییر نكرد، اما چیزی كه تغییر كرد، نوع فیلمنامه نویسی بود. همچنین نوع سكانس بندی‏ها، نوع پرداختن به شخصیت‏ها و نوع دیالوگ‏ها تغییر كرد...».

حالا جای شكرش باقی است كه این همه تغییر ایجاد شده و وضع چیزی است كه می‏بینید و گرنه...!
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

تاپیک تایید شد .

 
بالا