منبع
برخلاف ویندوز٬ مک سیستم عاملی است که دایما با پیغام ها و هشدارهای گوناگون آزارتان نمی دهد. در مک فرض بر این است که هر چیزی بطور درست پیش می رود پس نیازی نیست که این امر دایما اعلام شود. بگذارید مثالی بزنم:
فرض کنید یک موس USB به سیستمتان وصل کرده اید. در مک هرگز پیغامی نمی بینید مبنی بر اینکه "موس شما با موفقیت نصب شده و آماده استفاده است " ! بلکه فرض بر این است که چون شما دارید همین الان از موس استفاده می کنید پس می دانید موس تان وصل شده و آماده است. یک هارد USB یا FireWire به سیستمتان وصل کنید و همه آنچه می بینید یک درایو اضافه شده است. بطور معمول در Mac OS X تنها زمانی با پیغام مواجه می شوید که چیزی درست پیش نرفته باشد
اما ویندوز... ویندوز واقعا اصرار دارد همیشه به شما بگوید در حال انجام چه کاری است. وسیله ای به سیستم وصل کنید. به شما می گوید وسیله وصل شده. چیزی از سیستم حذف کنید پیغام می دهد وسیله حذف شده! و اگر خدای نکرده سیستمتان عضوی از یک شبکه باشد و شبکه مشکل پیدا کند با ده ها پیغام پشت سر هم مواجه خواهید شد. شما ممکن است ساعتها و حتی روزها با یک Mac کار کنید اما به ندرت با خود سیستم عامل طرف شوید اما در مورد ویندوز اوضاع متفاوت است. ویستا تمام توجه شما را می طلبد!
یکی از اصول نخستین بوجود آمدن مکینتاش که تا کنون اهمیت اولیه خودش را حفظ کرده تاکید بر سادگی استفاده و آسان فهمی کاربر از رابط گرافیکی بوده است. در مقایسه با ویندوز باید گفت اپل در این زمینه بسیار موفق بوده است نه بدلیل تکامل تدریجی سیستم عاملش بلکه بخاطر عقب روی وحشتناک ویندوز. بله درست خواندید: عقب روی. برای مثال در Windows XP گزینه ای در Control Panel وجود دارد به نام Add Remove Programs. این گزینه همان کاری را می کند که از آن انتظار داریم. افزودن و حذف برنامه ها. در ویندوز ویستا اما شاهد تغییر آن به Programs and Features هستیم. بی شک این نامی نیست که یک کاربر مبتدی را به منوی افزودن یا حذف برنامه ها رهنمون سازد!
به عنوان مثالی دیگر: در XP گزینه ای داشتیم بنام Display که همان گونه که انتظار داشتیم تنظیمات صفحه نمایش را انجام می داد. اما در ویستا شما Personalization را بجای آن دارید. چیزی که تنها کاربران حرفه ای ویندوز در اولین نگاه به آن می توانند دامنه کاربرد آن را دریابند. به این اضافه کنید تنظیمات موس را که مشخص نیست چرا به این منو اضافه شده است. حالا بیایید نگاهی به Mac بیندازیم. در مک هنوز هم از همان گزینه های Display و Keyboard and Mouse استفاده می شود. آخرین باری که این منوها تغییر کردند در نسخه 10.2 بود که Mouse و Keyboard با هم ادغام شدند! با این مقایسه ساده می توان نتیجه گرفت تغییرات در ویندوز تنها برای انجام دادن یک تغییر صورت گرفته و نه برای ساده کردن یا افزودن یک قابلیت جدید.
همیشه شنیده ایم که ویندوز در زمینه امنیت (Security) مشکلات عدیده ای دارد. در ویستا اما مایکروسافت تبلیغ زیادی در باره ارتقاء امنیتی سیستم عاملش به مدد User Account Control کرده است. حتی مایکروسافت ادعا کرده UAC همان حلقه گمشده ایست که ویستا را از لحاظ امنیتی به سطح Mac OS X و حتی توزیع های مختلف لینوکس می رساند. اما انگار کمی اغراق شده است. بیایید باز هم مثالی بزنیم:
در سیستم عامل Mac OS X در صورتی که بخواهیم هر گونه تغییری در تنظیمات سیستم بدهیم یا برنامه ای در جایی که دسترسی مستقیم خواندن و نوشتن (Read/Write) نداریم نصب کنیم باید ابتدا هویت خودمان را ثابت کنیم(Authenticate). مثلا اگر بخواهیم برای دسترسی به WiFi آی پی سیستم را تغییر دهیم باید حتما رمز عبور مدیر سیستم (Administrator) را داشته باشیم.
اما عجیب است که چنین کاری در ویستا به راحتی آب خوردن برای هر کسی که پشت سیستم شما نشسته باشد انجام می شود. تنها چیزی که ویستا می پرسد این است که "آیا واقعا می خواهید این تغییر انجام شود؟" !!! در حقیقت UAC ویستا بیشتر به یک سیستم تایید (Confirmation) شبیه است تا یک سیستم اثبات هویت
ما بیایید از جنبه استفاده از سخت افزار به این دو رقیب نگاهی بیندازیم. اینجا با یک تناقض جالب روبرو هستیم. همانگونه که در تاریخچه اپل خواندیم مکینتاش سالها از سخت افزارهای اختصاصی خودش استفاده می کرد٬ مثلا از پردازشگرهای Motorola که معماری X86 نداشتند(PowerPC). اخیرا اما اپل از پردازشگرهای Intel X86 استفاده می کند. با این حال عجیب است که سرعت اجرای برنامه ها و کارکرد سیستم عامل در این نمونه ها از Mac OS بسیار بسیار سریعتر از سیستمهای پی سی مشابه است! همینجا یک نکته جالب هم اضافه می کنم. ظاهرا سرعت اجرای ویندوز و برنامه های تحت ویندوز در رایانه های مک (که در حال حاضر قادر به نصب ویندوز هم هستند) از سرعت آنها روی PC هم بیشتر است!
با دقت به مثالهای فوق می بینید که من تا کنون صحبتی از زیبایی محیط کار Mac OS X به میان نیاورده ام. نکته ای که همواره از سوی کاربران آن تحسین شده است. به عقیده من این مورد می تواند کاملا به سلیقه اشخاص بستگی پیدا کند. اما به نظر من تنها چیزی که می توان در مورد ظاهر گرافیکی Mac گفت این است : جالب است! ساده و در عین حال چشمگیر.
در مورد ساختار گرافیکی مکینتاش٬ طرفداران پروپا قرصش بیان جالبی دارند که شنیدنش بیفایده نیست: اپل بنای سیستم عامل Mac OS X خود را بر روی Unix ساخت: سیستم عاملی که حرفه ای ها معتقدند بی شک پایدارترین و امن ترین سیستم عاملی است که تا کنون توسط بشر ساخته شده است (لینوکس هم بر اساس یونیکس توسعه یافته است). پس از آن بود که تیم توسعه اپل ساختار گرافیکی بینظیری برای این سیستم تازه نوشته شده بنیان گذاردند و آن را به شاهکار مولتی مدیا تبدیل کردند.
برخلاف ویندوز٬ مک سیستم عاملی است که دایما با پیغام ها و هشدارهای گوناگون آزارتان نمی دهد. در مک فرض بر این است که هر چیزی بطور درست پیش می رود پس نیازی نیست که این امر دایما اعلام شود. بگذارید مثالی بزنم:
فرض کنید یک موس USB به سیستمتان وصل کرده اید. در مک هرگز پیغامی نمی بینید مبنی بر اینکه "موس شما با موفقیت نصب شده و آماده استفاده است " ! بلکه فرض بر این است که چون شما دارید همین الان از موس استفاده می کنید پس می دانید موس تان وصل شده و آماده است. یک هارد USB یا FireWire به سیستمتان وصل کنید و همه آنچه می بینید یک درایو اضافه شده است. بطور معمول در Mac OS X تنها زمانی با پیغام مواجه می شوید که چیزی درست پیش نرفته باشد
اما ویندوز... ویندوز واقعا اصرار دارد همیشه به شما بگوید در حال انجام چه کاری است. وسیله ای به سیستم وصل کنید. به شما می گوید وسیله وصل شده. چیزی از سیستم حذف کنید پیغام می دهد وسیله حذف شده! و اگر خدای نکرده سیستمتان عضوی از یک شبکه باشد و شبکه مشکل پیدا کند با ده ها پیغام پشت سر هم مواجه خواهید شد. شما ممکن است ساعتها و حتی روزها با یک Mac کار کنید اما به ندرت با خود سیستم عامل طرف شوید اما در مورد ویندوز اوضاع متفاوت است. ویستا تمام توجه شما را می طلبد!
یکی از اصول نخستین بوجود آمدن مکینتاش که تا کنون اهمیت اولیه خودش را حفظ کرده تاکید بر سادگی استفاده و آسان فهمی کاربر از رابط گرافیکی بوده است. در مقایسه با ویندوز باید گفت اپل در این زمینه بسیار موفق بوده است نه بدلیل تکامل تدریجی سیستم عاملش بلکه بخاطر عقب روی وحشتناک ویندوز. بله درست خواندید: عقب روی. برای مثال در Windows XP گزینه ای در Control Panel وجود دارد به نام Add Remove Programs. این گزینه همان کاری را می کند که از آن انتظار داریم. افزودن و حذف برنامه ها. در ویندوز ویستا اما شاهد تغییر آن به Programs and Features هستیم. بی شک این نامی نیست که یک کاربر مبتدی را به منوی افزودن یا حذف برنامه ها رهنمون سازد!
به عنوان مثالی دیگر: در XP گزینه ای داشتیم بنام Display که همان گونه که انتظار داشتیم تنظیمات صفحه نمایش را انجام می داد. اما در ویستا شما Personalization را بجای آن دارید. چیزی که تنها کاربران حرفه ای ویندوز در اولین نگاه به آن می توانند دامنه کاربرد آن را دریابند. به این اضافه کنید تنظیمات موس را که مشخص نیست چرا به این منو اضافه شده است. حالا بیایید نگاهی به Mac بیندازیم. در مک هنوز هم از همان گزینه های Display و Keyboard and Mouse استفاده می شود. آخرین باری که این منوها تغییر کردند در نسخه 10.2 بود که Mouse و Keyboard با هم ادغام شدند! با این مقایسه ساده می توان نتیجه گرفت تغییرات در ویندوز تنها برای انجام دادن یک تغییر صورت گرفته و نه برای ساده کردن یا افزودن یک قابلیت جدید.
همیشه شنیده ایم که ویندوز در زمینه امنیت (Security) مشکلات عدیده ای دارد. در ویستا اما مایکروسافت تبلیغ زیادی در باره ارتقاء امنیتی سیستم عاملش به مدد User Account Control کرده است. حتی مایکروسافت ادعا کرده UAC همان حلقه گمشده ایست که ویستا را از لحاظ امنیتی به سطح Mac OS X و حتی توزیع های مختلف لینوکس می رساند. اما انگار کمی اغراق شده است. بیایید باز هم مثالی بزنیم:
در سیستم عامل Mac OS X در صورتی که بخواهیم هر گونه تغییری در تنظیمات سیستم بدهیم یا برنامه ای در جایی که دسترسی مستقیم خواندن و نوشتن (Read/Write) نداریم نصب کنیم باید ابتدا هویت خودمان را ثابت کنیم(Authenticate). مثلا اگر بخواهیم برای دسترسی به WiFi آی پی سیستم را تغییر دهیم باید حتما رمز عبور مدیر سیستم (Administrator) را داشته باشیم.
اما عجیب است که چنین کاری در ویستا به راحتی آب خوردن برای هر کسی که پشت سیستم شما نشسته باشد انجام می شود. تنها چیزی که ویستا می پرسد این است که "آیا واقعا می خواهید این تغییر انجام شود؟" !!! در حقیقت UAC ویستا بیشتر به یک سیستم تایید (Confirmation) شبیه است تا یک سیستم اثبات هویت
ما بیایید از جنبه استفاده از سخت افزار به این دو رقیب نگاهی بیندازیم. اینجا با یک تناقض جالب روبرو هستیم. همانگونه که در تاریخچه اپل خواندیم مکینتاش سالها از سخت افزارهای اختصاصی خودش استفاده می کرد٬ مثلا از پردازشگرهای Motorola که معماری X86 نداشتند(PowerPC). اخیرا اما اپل از پردازشگرهای Intel X86 استفاده می کند. با این حال عجیب است که سرعت اجرای برنامه ها و کارکرد سیستم عامل در این نمونه ها از Mac OS بسیار بسیار سریعتر از سیستمهای پی سی مشابه است! همینجا یک نکته جالب هم اضافه می کنم. ظاهرا سرعت اجرای ویندوز و برنامه های تحت ویندوز در رایانه های مک (که در حال حاضر قادر به نصب ویندوز هم هستند) از سرعت آنها روی PC هم بیشتر است!
با دقت به مثالهای فوق می بینید که من تا کنون صحبتی از زیبایی محیط کار Mac OS X به میان نیاورده ام. نکته ای که همواره از سوی کاربران آن تحسین شده است. به عقیده من این مورد می تواند کاملا به سلیقه اشخاص بستگی پیدا کند. اما به نظر من تنها چیزی که می توان در مورد ظاهر گرافیکی Mac گفت این است : جالب است! ساده و در عین حال چشمگیر.
در مورد ساختار گرافیکی مکینتاش٬ طرفداران پروپا قرصش بیان جالبی دارند که شنیدنش بیفایده نیست: اپل بنای سیستم عامل Mac OS X خود را بر روی Unix ساخت: سیستم عاملی که حرفه ای ها معتقدند بی شک پایدارترین و امن ترین سیستم عاملی است که تا کنون توسط بشر ساخته شده است (لینوکس هم بر اساس یونیکس توسعه یافته است). پس از آن بود که تیم توسعه اپل ساختار گرافیکی بینظیری برای این سیستم تازه نوشته شده بنیان گذاردند و آن را به شاهکار مولتی مدیا تبدیل کردند.