با اطلاعاتی که در حال حاضر در دست انسان است، نمی توان گفت که سفر در زمان امکان پذیر است یا خیر. زمان زائیده تفکر انسان است. پرداخته ای از ذهن انسان که آغاز و پایان آن مشخص نیست. زمان ماده نیست، انرژی نیست، فضا نیست، ساعت و تاریخ هم نیست. در واقع باید بگوییم زمان هیچ چیز نیست و فقط ساخته ذهن بشر است...
مقدمه
زمان چیست؟
زمان قابل توصیف نیست. نمی توانیم بگوییم زمان چیست، ولی می توانیم در مورد اینکه چه چیزی نیست صحبت کنیم. زمان ماده نیست، انرژی نیست، فضا نیست، ساعت و تاریخ هم نیست. در واقع باید بگوییم زمان هیچ چیز نیست و فقط ساخته ذهن بشر است. ولی با این حال بسیار مهم است. زمان یعنی تغییر، صدا، پیر شدن انسان و یا به عبارتی دیگر تمام زندگی. اگر شب و روزی وجود نداشت، اگر هیچ جسمی حرکت نمی کرد و هیچ صدایی وجود نداشت، انسان متوجه هیچ چیز نمی شد که بخواهد اسمش را زمان بگذارد. پس بهتر است بگوییم گذشت زمان حاصل تغییر است و نه تغییر حاصل گذشت زمان.
بشر از گذشته برای محاسبه هر چه دقیقتر گذشت زمان تلاش های زیادی کرده که همه آنها منجر به پیدایش تاریخ و ساعت شده است. ولی با همه این توضیحات هیچ انسانی نمی تواند توضیح دهد که یک ثانیه چه معنایی می دهد. ذهن انسان چیزی را شکل می دهد که نمی داند چیست.
چرا زمان برای انسان اهمیت دارد؟
بهترین پاسخ برای این مشکل مرگ است. زمان فقط در این دنیا جاری است و برای جسم محدود است. ذات بشر طوری است که باید همه چیز را تا بی نهایت داشته باشد، ولی در این مورد نمی تواند کاری بکند، پس سعی کرده تا به جای تسلط بر زمان، زندگی خود را مدیریت کند.
این محدودیت موجب می شود تا انسان بخواهد فرصت های سوخته گذشته را احیا کند و مشکلات آینده را بدون درگیر شدن با آنها برطرف نماید. ولی با همه این فواید، سفر در زمان نمی تواند مشکل بزرگی را برطرف نماید. اگر کسی به آینده سفر کرد، نمی تواند تا آخر عمر در آنجا بماند و ببیند چه اتفاقی می افتد. وقتی کسی در آینده است، زمانی که بر او می گذرد، زمان حال است و او بدون اینکه گذشته را تجربه کرده باشد به حال رسیده.
در شرایطی دیگر هم اگر انسان به طور لحظه ایی به آینده برود، فقط قسمتی از آینده را دیده و از کل زندگی خود و دیگران آگاهی ندارد، و به این صورت با انجام یک کار نادرست به مشکلاتش در آینده می افزاید.
سفر به گذشته هم مشکلاتی از این قبیل دارد. نباید اتفاقاتی که در گذشته رخ داده و تاثیرش را روی حال و آینده گذاشته را تغییر داد، چون در این صورت زندگی کردن معنای خود را از دست خواهد داد و ما فقط در پی اصلاح اشتباهات گذشته خواهیم بود.
البته قابل ذکر است که انسان در هر زمان و تاریخی که باشد، برای او زمان حال به شمار می آید و با توجه به زندگی سایر انسانهایی که با ما زندگی می کنند سفر در زمان معنا پیدا می کند.
تخیل یا واقعیت
با اطلاعتی که در حال حاضر در دست انسان است، نمی توان گفت که سفر در زمان امکان پذیر است یا خیر. یعنی هنوز مشخص نیست که این کار یک آرزو است و یک آرزو باقی خواهد ماند، و یا مثل آرزوی پرواز روزی تحقق پیدا می کند.
برخی معتقدند که برای پا گذاشتن به تونل زمان باید دریچه یا همان حفره زمان را بیابیم. که البته در مورد این راه هیچ دلیل مستندی که از لحاظ علمی ثابت شده باشد وجود ندارد. ولی هنوز یک راه وجود دارد و آن هم رسیدن به سرعت نور است. البته این راه هم هنوز اثبات نشده و فقط در معادلات صدق می کند.
هر جسمی که بتواند با 9/0 سرعت نور حرکت کند، زمان برای او کند می گذرد. یعنی از دید ناظر بیرونی در هر 2 سال فقط 1 سال از عمر او می گذرد. ولی با این حال اگر آن جسم یک انسان باشد، یک سال برای او همان یک سال است. چون با کند شدن زمان از دید ناظر بیرونی، اندام ها و دستگاه های بدن او هم کندتر کار می کنند.
با رسیدن به سرعت نور، زمان متوقف می شود. انیشتین معتقد است با فراتر رفتن از سرعت نور می توان از سد زمان گذشت. تنها ابزاری که ممکن است در این راه به ما کمک کند، سیاه چاله است.
سیاه چاله چگونه به ما کمک می کند؟
در مورد سرانجام اجسامی که وارد سیاه چاله می شوند چند فرضیه وجود دارد.
اولین فرضیه می گوید هر جسمی که وارد سیاه چاله می شود، وقتی به فاصله معینی از هسته رسید، به دلیل انرژی گرانش زیاد هسته، از ماده به انرژی تبدیل شده و جزء فضای خمیده سیاه چاله می شود.
فرضیه دوم، با توجه به معادلات انیشتین در نسبیت عام است. او سیاه چاله ها را وسیله ای برای سفر می داند. البته نه فقط سفر در زمان، شاید به جهان های موازی، شاید یک نقطه دور دست در جهان خودمان، و شاید سفری به زمان دیگر و بدون تغیر مکان.
تا کنون هیچ انسانی به طور قطع وارد سیاه چاله نشده؛ و اگر هم به یکی از این اجرام بسیار سنگین وارد شده باشد، نتوانسته است با ما ارتباط برقرار کند.
سیاه چاله می تواند این گونه عمل کند که، جسم پس از وارد شدن به آن هر لحظه بر شتابش افزوده خواهد شد، تا جایی که از سرعت نور می گذرد و وارد دنیای تاکیون ها می شود. تاکیون، ذره ای بدون بار است که با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت می کند و هنوز ناشناخته است.
جسم پس از وارد شدن به این دنیای مجازی به راحتی می تواند در فضا و زمان سفر کند.
مدیریت زمان
زمان حاصل تفکر انسان است. پرداخته ای از ذهن انسان که آغاز و پایان آن مشخص نیست و فقط از پایان آن به ما نشانه هایی به عنوان «آخر الزمان» داده اند و پس از آن دیگر زمانی وجود ندارد.
شاید بتوان به جای سفر در زمان که برای ما مقدور نیست، از راه بهتری استفاده کرد؛ یعنی مدیریت زمان.
راه هایی برای مدیریت هر چه بهتر زمان وجود دارد که برخی از آن ها مختص زمان های خاص مانند شب قدر است که ارزش هزار شب را دارد، و باید از آن حد اکثر استفاده را کرد؛ و برخی دیگر هم اختصاصی نیست و باید همیشه در زندگی جاری باشند. مانند برنامه ریزی و مشخص کردن اهداف بلند مدت و تقسیم آن به اهداف کوتاه مدت. به این صورت ما برای هر لحظه از زندگی خود برنامه ای داریم که از بیهوده گذشتن زمان و ایجاد اشتباهات جبران ناپذیر، جلوگیری می کند.
در هر صورت سفر در زمان چه برای انسان ضروری باشد و چه نباشد، هنوز برای او امکان پذیر نیست.