baroon
متخصص بخش ادبیات
سه پایه ی تربیتی !!!
راهنمایی کودک، مانند یک کرسی سه پایه است. اثربخشترین بهرهگیری از این کرسی زمانی حاصل میشود که سه حامی وجود داشته باشد این حمایتها عبارتند از: آگاهی شما از ارزشهای شخصی خویش، انتظارات معقول از فرزندانتان، خویشتنپذیری .
اگر هر یک از این عوامل حذف شوند، از کارایی این کرسی کاسته میشود. اول، والدین باید بدانند برای خودشان و برای فرزندانشان به چه چیزهایی بها میدهند. اگر والدین به وضوح ندانند چه میخواهند غیرممکن است بتوانند برنامهای برای دستیابی به آن تنظیم کنند. دوم، آگاهی بر آنچه والدین میخواهند (یا بدان بها میدهند) باید با آنچه برای کودک محتمل است در هم بیامیزد. رفتارهای کودکان بسیار متنوع میباشند، هم میان کودکان یک گروه سنی و هم برای یک کودک در سنین متفاوت.
بدون داشتن انتظارات واقع بینانه از کودک، ممکن است والدین وقت و انرژی زیادی را در راه یک امر غیرممکن تلف کنند و در این فرایند هم خودشان و هم کودک را ناامید سازند.
و بالاخره، والدین هنگامی که درباره خودشان احساس خوبی دارند، کارایی بیشتری دارند. این به معنی است که یاد گرفتن نحوه کار کردن با خود و استفاده از دقت، برای ارضای خویشتن میباشد. هنگامی که افراد از خودشان لذت میبرند، لذت بردن از افراد دیگر نیز، آسانتر میشود.
الف: شناخت ارزشهای خود
زمانی که والدین میدانند چه چیزهایی برای خودشان حائز اهمیت است و چگونه آن ارزشها بر آنچه فرزندانشان میخواهند تاثیر میگذارد، کارایی بیشتری دارند. شناخت اهدافی که برای فرزندتان دارید، به شما کمک میکند تصمیم بگیرید لازم است مداخله کنید یا خیر. همچنین درک ارزشهای خودتان به شما در تشخیص اینکه چه زمانی یک ارزش با دیگری در تناقض قرار میگیرد، کمک میکند. مثلا اگر هدف درازمدتی برای مستقل بودن فرزندتان و تمایل کوتاه مدتی به برخورداری از آسودگی شخصی دارید، وقتی پسر دو سال و نیمه شما میخواهد در پختن خاگینه به شما کمک کند، میزان تفکر درباره این موضوع را دوبرابر میکنید. اگر هنگامیکه فرزندتان هنوز خردسال است، باورهایتان را روشن کنید، فرصتی در اختیار خواهید داشت تا اعمالتان را در مسیر باورهایتان قرار دهید ، زیرا معمولا کودکان بیش از همه از طریق تقلید یاد میگیرند. برای آنکه یک ارزش واقعا به اعتقادات شما افزوده شود، باید بر پایه آن عمل کنید، نه آنکه صرفا آن را در کلام بپذیرید یا فکر کنید که باید آن را دنبال کنید. در خانواده در دو زمینه انتظار فرمانبرداری میرود:
مسائل بهداشتی و ایمنی، مانند «وسط خیابان نرو» و احترام قایل شدن برای زندگی بشری، مانند «مردم را نباید کتک زد».
اگر باورهایتان را روشن کنید، فرصتی در اختیار خواهید داشت تا اعمالتان را در مسیر باورهایتان قرار دهید.
ب- روشن کردن انتظارات
افراد به سختی میتوانند به خاطر بسپارند کودکان در سنین مختلف چکار میکنند. این امر به ویژه در مورد نوزادان و کودکان نوپا صادق است. همچنین درک این مطلب که کودکان هم، از نظر سطوح رشدی (تعداد مهارتهایی که فرا گرفتهاند) و هم از نظر خصوصیات اخلاقی (طرز نگاه کردن به دنیا یا واکنش دادن به آن) تفاوتهای بسیاری دارند، برای والدین بسیار مهم است. بسیار اتفاق میافتد که والدین به دلیل آنکه کودک کارها را براساس برنامهریزی آنان انجام نمیدهد، دچار ناامیدی میشوند. مثلا یک خانمی به دلیل آنکه پسر یازده ماههاش نمیتوانست به تنهائی راه برود احساس ناامیدی بسیار میکرد. او نگران آن بود که پسرش وابستگی زیادی به او پیدا کند. هنگامی که دریافت فقط حدود نیمی از کودکان میتوانند در یک سالگی به تنهایی راه بروند احساس آرامش زیادی کرد. برای اینکه انتظارات رشدی خود از فرزندتان را تشریح کنید، بهتر است صحت اطلاعات خود را بیازمایید.
ج: خویشتنپذیری
بنابر دلایلی چند، داشتن احساس خوب درباره خویشتن، کار با کودکان خردسال را بسیار آسانتر میسازد. هر گاه آفتاب درون، همچون آفتاب بیرون تابان بوده است اکثر والدین روزهای خوبی را سپری کردهاند. این ایام، روزهایی هستند که همه چیز به خوبی پیش میرود. هنگامی، که والدین احساس خوبی دارند، برای رویارویی با موقعیتهای مختلف، از نعمت وجود منابع درونی برخوردارند. تمام والدین روزهای بد را نیز آزمودهاند، زمانی که احساس خوبی ندارند یا برای انجام کاری تحت فشار شدید قرار دارند، همهجیز با سختی سپری میشود. اکثر ما دوست داریم روزهای خوب بیشتری داشته باشیم. آسانترین راهافزایش روزهای خوشایند این است که سرفرصت کارهایی را که از انجام آن لذت میبریم، انجام دهیم. وقتی دائما وقت، توجه و حمایت خود را نثار دیگران میکنیم، ذخایر دردی ما کاهش مییابند و از دست دادن صبر و قوه ادراک آغاز میشود. این ذخایر درونی را میتوان با دریافت حمایت یا توجه از شخص دیگری یا با انجام دادن کاری لذتبخش بازپروری کرد. گاهی اوقات والدین در مییابند از آخرین باری که کارهای مورد علاقه خودشان را انجام دادهاند، مدت زمان زیادی میگذرد. در چنین مواقعی والدین، مخصوصا مادران وقتی کودکان خود را ترک میکنند و برای تفریح خودشان بیرون میروند، احساس گناه میکنند که یک «مادر خوب» در چنین شرایطی به عنوان والدینی واقع بین باید به ذهن خود بسپارد که به منظور خوب بودن برای فرزندانمان باید برای خودمان خوب باشیم. زمانی که نیازهای ما برآورده شده باشند، بهتر میتوانیم به نیازهای فرزندانمان پاسخ گوییم. اگر میخواهیم فرزندانمان شاد باشند لازم است شاد بودن را به آنها نشان دهیم.
زمانی که نیازهای ما برآورده شده باشند، بهتر میتوانیم به نیازهای فرزندانمان پاسخ گوییم.
منبع: ماهنامه آموزشی - اطلاع رسانی کودک