• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

سکاندار زندگی

diana

کاربر ويژه
شبی یک کشتی بخار،در حالی که دریا را می پیمود،گرفتار توفان شد.

کشتی چنان تکان می خورد که همه ی مسافرانش بیدار شده بودند.آنان وحشت زده از توفان،تعادل خود را از دست داده فریاد می کشیدند و عده ای هم دعا می کردند.

دحتر هشت ساله ی ناخدا هم آنجا بود.سر و صدای بقیه او را هم از خواب بیدار کرد.

از مادرش پرسید:مادر چه شده؟!

مادر گفت که توفانی عظیم و غیر منتظره پیش آمده است.

کودک ترسید و پرسید:آیا پدر پشت سکان است؟

مادرش پاسخ داد: بله او پشت سکان است.

دخترک با شنیدن این پاسخ، دوباره به رختخوابش باز گشت و در چند دقیقه به خواب رفت.

باد همچنان هنر نمایی می کرد و امواج خروشان پیش می آمدند،کشتی هنوز تکان می خورد،اما دخترک دیگر نمی ترسید،چرا که به سکاندار ایمان داشت.

خداوندا،تو تنها سکاندار زندگی ما هستی...
 
بالا