شروعهای طلایی داشته باشید
این ۱۱ اصل را به صورت پراکنده در کتابهای آموزش سخنرانی میتوانید پیدا کنید.
البته شما نمیخواهید سخنرانی کنید و سخنران بشوید؛ اما سخنرانی که فقط پشت تریبون و در برابر جمعیت زیاد نیست.
▪ نظم را رعایت کنید
حتی در حرفزدنهای روزانه و معمولیتان هم سعی کنید حرفهایتان نظم داشته باشد. یعنی از جایی شروع و به جایی ختم شود و نقطه اوج و فرودی هم داشته باشد. مدلهای زیادی برای نظم دادن به حرفها هست: مدل سهنکتهای (همه حرفهایتان را در سه نکته جمع کنید)، مدل مشکل، علت، راهحل (اول مشکلی را بیان کنید، بعد علتش را بگویید و سپس راهحلش را تقدیم نمایید)، مدل گذشته، حال، آینده (موضوعی را در گذشته، حال و آینده بررسی کنید)، مدل زمانی (موضوعی را، به همان ترتیب تاریخیای که اتفاق افتاده، بیان کنید)، مدل تضاد و تقابل (شباهتها و تفاوتهای دو موضوع نزدیک به هم را بررسی کنید).
▪ مواظب حافظهتان باشید
اسمها و تاریخها و باقی چیزها را خوب به ذهن بسپارید. آدمهای عادی، در حالتهای عادی، فقط از ۱۰ درصد ذهنشان استفاده میکنند. فکرش را بکنید که اگر از ۹۰ درصد باقیماندهاش استفاده کنند، چهها که نمیشود! میتوانید از روش اثر، تکرار و تداعی معانی استفاده کنید. یعنی یک چیزی را وارد ذهن خودتان بکنید تا اثری بگذارد، بعد تکرارش کنید، بعد آن را با چیزهای قدیمیای که توی ذهنتان هست، ارتباطش بدهید.
▪ روی شخصیت خودتان کار کنید
شخصیت شما تاثیر عجیبی روی حرفهای شما میگذارد. زیباترین حرفهایی که از شلختهترین آدم صادر میشود، زیاد به دل نمینشیند. سعی کنید شخصیت جالبی داشته باشد. زیاد تبسم کنید. خوب لباس بپوشید. سر و صورتتان را مرتب کنید. زبان بدن و ادا و اطوارهایتان را منظم و خاص کنید. الفاظ بد و رکیک اکیدا ممنوع! کمتر احساساتی شوید. مودب و قابل احترام باشید.
▪ شروعهای طلایی داشته باشید
شما میخواهید برای یک یا چند نفر حرف بزنید و حرفتان را هم باید از جایی شروع کنید. چرا از یک جای خوب و به یاد ماندنی شروع نکنید؟ برای این کار، با معذرتخواهی و شوخی شروع نکنید؛ بهتر است محکم شروع کنید. برانگیختن حس کنجکاوی شنوندهها، نقل قصههای جالب، مثالهای زنده و دم دست خودتان، استفاده از نمایش و تصویر و اشیای مجسم، نقل قول از بزرگان، پرسیدن یک سوال، جوابدادن به نیازهای حیاتی شنوندهها، آغاز کردن با حقایق تکاندهنده و... هم راههای دیگری برای یک شروع خوب هستند.
▪ بدون مخالفخوانی حرف بزنید
از همان اول، مخاطب را وادار به موضعگیری نکنید. از همان اول دیگران را وادار به گفتن «نه» نکنید؛ چون که وقتی یک نفر «نه» گفت، دیگر کشیدن «بله» از زیر زبانش کار حضرت فیل خواهد بود. خیلی دوستانه حرف بزنید. خودتان را با طرفتان همعقیده و هممسیر نشان بدهید و دوستانه به هدفتان برسید. اگر با «های» شروع کنید، جوابتان «هوی» خواهد بود. کارهایی کنید و حرفهایی بزنید که طرفتان نظر مثبت به آنها داشته باشد، بعد بروید و به هدفتان برسید. اگر با گرز جلو بروید، با سپر به پیشوازتان خواهند آمد.
این ۱۱ اصل را به صورت پراکنده در کتابهای آموزش سخنرانی میتوانید پیدا کنید.
البته شما نمیخواهید سخنرانی کنید و سخنران بشوید؛ اما سخنرانی که فقط پشت تریبون و در برابر جمعیت زیاد نیست.
▪ نظم را رعایت کنید
حتی در حرفزدنهای روزانه و معمولیتان هم سعی کنید حرفهایتان نظم داشته باشد. یعنی از جایی شروع و به جایی ختم شود و نقطه اوج و فرودی هم داشته باشد. مدلهای زیادی برای نظم دادن به حرفها هست: مدل سهنکتهای (همه حرفهایتان را در سه نکته جمع کنید)، مدل مشکل، علت، راهحل (اول مشکلی را بیان کنید، بعد علتش را بگویید و سپس راهحلش را تقدیم نمایید)، مدل گذشته، حال، آینده (موضوعی را در گذشته، حال و آینده بررسی کنید)، مدل زمانی (موضوعی را، به همان ترتیب تاریخیای که اتفاق افتاده، بیان کنید)، مدل تضاد و تقابل (شباهتها و تفاوتهای دو موضوع نزدیک به هم را بررسی کنید).
▪ مواظب حافظهتان باشید
اسمها و تاریخها و باقی چیزها را خوب به ذهن بسپارید. آدمهای عادی، در حالتهای عادی، فقط از ۱۰ درصد ذهنشان استفاده میکنند. فکرش را بکنید که اگر از ۹۰ درصد باقیماندهاش استفاده کنند، چهها که نمیشود! میتوانید از روش اثر، تکرار و تداعی معانی استفاده کنید. یعنی یک چیزی را وارد ذهن خودتان بکنید تا اثری بگذارد، بعد تکرارش کنید، بعد آن را با چیزهای قدیمیای که توی ذهنتان هست، ارتباطش بدهید.
▪ روی شخصیت خودتان کار کنید
شخصیت شما تاثیر عجیبی روی حرفهای شما میگذارد. زیباترین حرفهایی که از شلختهترین آدم صادر میشود، زیاد به دل نمینشیند. سعی کنید شخصیت جالبی داشته باشد. زیاد تبسم کنید. خوب لباس بپوشید. سر و صورتتان را مرتب کنید. زبان بدن و ادا و اطوارهایتان را منظم و خاص کنید. الفاظ بد و رکیک اکیدا ممنوع! کمتر احساساتی شوید. مودب و قابل احترام باشید.
▪ شروعهای طلایی داشته باشید
شما میخواهید برای یک یا چند نفر حرف بزنید و حرفتان را هم باید از جایی شروع کنید. چرا از یک جای خوب و به یاد ماندنی شروع نکنید؟ برای این کار، با معذرتخواهی و شوخی شروع نکنید؛ بهتر است محکم شروع کنید. برانگیختن حس کنجکاوی شنوندهها، نقل قصههای جالب، مثالهای زنده و دم دست خودتان، استفاده از نمایش و تصویر و اشیای مجسم، نقل قول از بزرگان، پرسیدن یک سوال، جوابدادن به نیازهای حیاتی شنوندهها، آغاز کردن با حقایق تکاندهنده و... هم راههای دیگری برای یک شروع خوب هستند.
▪ بدون مخالفخوانی حرف بزنید
از همان اول، مخاطب را وادار به موضعگیری نکنید. از همان اول دیگران را وادار به گفتن «نه» نکنید؛ چون که وقتی یک نفر «نه» گفت، دیگر کشیدن «بله» از زیر زبانش کار حضرت فیل خواهد بود. خیلی دوستانه حرف بزنید. خودتان را با طرفتان همعقیده و هممسیر نشان بدهید و دوستانه به هدفتان برسید. اگر با «های» شروع کنید، جوابتان «هوی» خواهد بود. کارهایی کنید و حرفهایی بزنید که طرفتان نظر مثبت به آنها داشته باشد، بعد بروید و به هدفتان برسید. اگر با گرز جلو بروید، با سپر به پیشوازتان خواهند آمد.