• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

شعر نای – هوشنگ ابتهاج

Maryam

متخصص بخش ادبیات
من همان نایم که گر خوش بشنوى
شرح دردم با تو گوید مثنوی
با لب دمساز خود جفت آمدم
گفتنی، بشنو که در گفت آمدم
من همان جامم که گفت آن غمگسار
با دل خونین لب خندان بیار
من خمش کردم خروش چنگ را
گرچه صد زخم است این دلتنگ را
من همان عشقم که در فرهاد بود
او نمی‌دانست و خود را می‌ستود
من همی کندم نه تیشه، کوه را
عشق شیرین می‌کند اندوه را
در رخ لیلی نمودم خویش را
سوختم مجنون خام اندیش را
می‌گریست او در دلش با درد دوست
او گمان می‌کرد اشک چشم اوست
گر جهان از عشق، سرگشته است و مست
جان مست عشق بر من عاشق است
ناز اینجا می‌نهد روی نیاز
گر دلی داری بیا اینجا بباز ...
 
آخرین ویرایش:
بالا