یک طرف کاغذ و یک سو قلمش افتاده
قلمش نه دمِ تیغ دو دمش افتاده
آخرین لحظه همان لحظه ی تلخی ست که مرد
دیده از دست ابالفضل علمش افتاده
دیده که دست و سر و چشم عمو عباسش
تا دم علقمه در هر قدمش افتاده
نفسش را رمقی نیست و در خاطر مرد
زخم های تن آقا رقمش افتاده
بعدِ این قدر مصیبت که سرش آوردند
تازه تیغ آمده بر قدّ خمش افتاده
آخرین لحظه به یاد فقط این جمله ی "شمر"
که: "خودم می کِشم و می کُشمش" افتاده
دمش از بسکه حسینی ست چو پایین رفته
باز در پای دمش بازدمش افتاده
مثل بین الحرمین است مدینه اما
سر پا نیست... در این سو حرمش افتاده
(مهدی رحیمی)
شهادت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت عرض مینمایم :گل:
یک عمر سوخت قلب تو از کینه هشام آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو
تنها نه در عزاى تو چشم بشر گریست آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو
اى خفته همچو گنج، به ویرانه بقیع پر مى زند کبوتر دل، در هواى تو
در را به روى امت اسلام بسته اند آن گمرهان که بى خبرند از صفاى تو
.
.
.
بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر (ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر (ع)
.
.
.
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
.
.
.
گوهر آل رسولی
به جهان نور دو عینی
پسر کرب و بلائی
نوهی پاک حسینی
.
.
.
نه طاقت است زبان را به وصف غمهایش
نه قدرت است قلم را که تا کند مرقوم
بگو به امت اسلام، این سخن (میثم)
به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم
:گل::گل::گل:
السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله