• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

شهرستان مشکين شهر

neda_omid

متخصص بخش گردشگری
نام قديم منطقه مشکين شهر خياو بوده است. در سرشماری سال 1375 مشگين شهر 164007 نفر جمعيت داشت. مردم اين شهرستان مسلمان و شيعه مذهب بوده و به زبان تركی و فارسی صحبت می كنند. در شهرستان مشگين شهر هنرهای دستی دارای قدمت و اصالت قابل توجهی بوده و نشان دهنده ذوق و سليقه سرانگشتان هنرمند مردمان اين منطقه است. بيش تر صنايع دستی منطقه را بافته های داری تشکيل می دهند که از مهم ترين اين صنايع می توان به قالی بافی، گليم بافی و جاجيم بافی اشاره نمود. علاوه بر اين بافته ها سفال گری نيز از صنايع دستی اين شهرستان محسوب می شود. جاذبه های طبيعی و بناهای تاريخی زيادی در شهرستان مشگين شهر وجود دارند. قلعه قهقهه با عظمت خاص و منحصر به فرد خود در بين جاذبه های تاريخی جايگاه خاصی دارد و قلعه ديو قالاسی که قدمت آن به دوره های قبل از اسلام می رسد، از مهم ترين ديدنی های شهرستان مشگين شهر به شمار می آيد. ارشق که از نظر طبيعی ازمناطق بسيار زيبای مشگين شهر بوده و جالب ترين مراتع بهاره و پاييزه عشاير شاهسون را دارد نيز دارای قلعه ای است که در يک منطقه بی نظير و زيبای طبيعی قرار گرفته است. سنگ نبشته ها و کتيبه ها ی ارزشمند باستانی، گورستان های قديمی و قلعه های تاريخی به همراه کوه های مرتعی، رودخانه ها و ديگرجاذبه های طبيعی از مهم ترين مکان های ديدنی اين شهرستان به شمار می آيند.
 

neda_omid

متخصص بخش گردشگری
مکان های دیدنی و تاریخی

جاذبه های طبيعی و بناهای تاريخی زيادی در شهرستان مشگين شهر وجود دارند. قلعه قهقهه با عظمت خاص و منحصر به فرد خود در بين جاذبه های تاريخی جايگاه خاصی دارد و قلعه ديو قالاسی که قدمت آن به دوره های قبل از اسلام می رسد، از مهم ترين ديدنی های شهرستان مشگين شهر به شمار می آيد. ارشق که از نظر طبيعی ازمناطق بسيار زيبای مشگين شهر بوده و جالب ترين مراتع بهاره و پاييزه عشاير شاهسون را دارد نيز دارای قلعه ای است که در يک منطقه بی نظير و زيبای طبيعی قرار گرفته است. سنگ نبشته ها و کتيبه ها ی ارزشمند باستانی، گورستان های قديمی و قلعه های تاريخی به همراه کوه های مرتعی، رودخانه ها و ديگرجاذبه های طبيعی از مهم ترين مکان های ديدنی اين شهرستان به شمار می آيند.
 

neda_omid

متخصص بخش گردشگری
صنايع و معادن

صنايع شهرستان مشگين شهر را به صنايع دستي و صنايع ماشيني تقسيم مي كنند. از مهم ترين اين صنايع می توان به قالی بافی، گليم بافی و جاجيم بافی اشاره نمود. قالی های مشكين شهر شباهت زيادی به قالی های سراب دارد. در اين منطقه قالی ها و كناره های بادوام و ضخيم با طرح های هندسی بافته می شوند. از مهم ترين طرح هايی كه در قالی بافی اين شهرستان به كار می روند می توان به لچک، ترنج، كله قوچ، زرين، قلم و تک گل اشاره نمود. قالی از صادرات مهم اين شهرستان به شمار می رود. صنايع پارچه بافي و صنايع كوچك محلي نيز در اين شهرستان رواج دارد.
 

neda_omid

متخصص بخش گردشگری
کشاورزی و دام داری

مشگين شهر منطقه ای است كه عمده افراد آن به كشاورزی، باغ داری، دام داری و زنبور داری مشغول هستند مهم ترين محصولات اين شهرستان عبارت اند از: گندم، جو، بنشن، تره بار، برنج، سيب زمينی، آفتابگردان، ذرت، گياهان علوفه ای، سيب، انگور، بادام، زردآلو، گردو، گلابی، گيلاس، آلبالو، هلو، شليل، شفتالو، آلو، آلوچه، به و توت. فرآورده های دامی و هم چنين تهيه عسل از مهم ترين فعاليت های اين شهرستان محسوب می شوند.
 

neda_omid

متخصص بخش گردشگری
مشخصات جغرافيايي

مشگين شهر در 47 درجه و 41 دقيقه طول جغرافيايی و 38 درجه 23 دقيقه عرض جغرافيايی و در بلندی 1400 متری از سطح دريا واقع است. مركز اين شهرستان در منطقه ای كوه پايه ای و در 8 كيلومتری كوهستان سبلان قرار دارد. آب و هوای آن نسبتا سرد و نيمه خشک است. مسير مشگين شهر - اهر به طول 62 كيلومتر و راه مشگين شهر- اردبيل به طول 85 كيلومتر از مسيرهاي دسترسي اين منطقه به شمار مي روند.
 

neda_omid

متخصص بخش گردشگری
وجه تسميه و پيشينه تاريخي

نام قديم منطقه مشکين شهر خياو بوده است. اين شهر گذرگاه و پناه گاهی برای سوداگران و درمانده گان بود. در سده های اوليه اسلامی مجاهدان و از جان گذشته گانی بودند كه در سبلان سنگر می گرفتند. هر گوشه اين سامان، نشانه هايی از آن روزها را به يادگار دارد. هم چنين روشن گرديده که در زمان هايی دورتر، مدنيتی ناشناخته و بزرگ در اين حوالی بوده كه هم چنان دست نخورده در زير خاک مدفون است.
« خياو» در حاشيه سرزمينی افتاده است كه روزگاری به اسم « آران » مشهور بود. اين منطقه زبانی ويژه داشت كه تا سده چهارم هجری با همه آشفتگی ها و آميخته گی هايش پايدار بود. سكه های به دست آمده از منطقه، متعلق به چند دوره تاريخی با فاصله زمانی كوتاه و دراز و بيش تر مربوط به زمان اتابكان آذربايجان است. نخستين سكه ای كه تازيان در«آران» زده اند، متعلق به سال 90 هجری است. در اين منطقه، گورستان ها و نشانه هايی نيز از سال های اوليه اسلامی به جای مانده است. از اين رو هر چند در بيش تر كتاب های جغرافيايی اسلامی، نامی از آن به ميان نيامده است، اما خياو يا مشگين شهر آبادی اسم و رسم داری بوده است. اما حمدالله مستوفی در سال 740 هجری خياو را قصبه ای خوانده است و حد و مرزش را نشان داده و حتی حقوق ديوانی اش را ذكر كرده است:« خياو قصبه ای است در قيلی كوه سبلان افتاده است و چون سبلان در شمال اوست هوايش رو به گرمی مايل است. آبش از كوه جاری است. باغستان اندک دارد حاصلش غله بيش تر بوده، ‌مردمش اكثرا موزه دوز و چوخاگر هستند حقوق ديوانی اش دو هزار دينار است». بااين حساب، قدمت خياو را می شود تا سده های اوليه اسلامی پيش برد. هر چند كه موقعيت جغرافيايی آن اين خيال را در ذهن به وجود می آورد كه در سال های پيش تر نيز منطقه خالی از سكنه نبوده است. اين فكر را قبرهای گبرها يا زردشتيان كه در همه جای آن پراكنده است، بيش تر تاييد می كند. هر چند که بيش تر آن چه از اين منطقه به دست آمده مربوط به دوره اسلامی است.
خياو در دوره صفويه بيشتر رونق گرفت. به گونه ای كه، يكی از اولاد شيخ صفی- شيخ حيدر- حاكم و والی منطقه مشگين و برزند مغان در يكی از دره ها به دست مردی به اسم شيروان شاه قره باغی كشته شد. وی نوه دختری شاه صفی و نوه پسری شيخ صفی بود. شاه اسماعيل فرزند اين مرد نيز در خياو به دنيا آمد.
كتاب با ارزشی به نام « تاريخ العجم و الاسلام » از دوره عباس ميرزا باقی مانده كه توسط شيخ عبدالغفور ثامن نامی نوشته شده است. در اين كتاب، نكته های مبهم مربوط به خياو و آبادی های اطراف آن روشن شده است. مدتی پس از حكومت عباس ميرزا در آذربايجان، خياو توجه ايلات شاهسون را كه در شرف قدرت گرفتن بودند جلب كرد. ييلاق های شاهسون ها در دامنه ساوالان رفته رفته گسترده تر شد و خياو را چون حلقه ای در ميان گرفت. سپس كشتار و غارت آغاز شد. مدت ها اين وضع اسفناک ادامه داشت تا سرانجام در زمان ناصرالدين شاه، حاكمی به نام حسنعلی خان جنرال وارد مشگين شهر شد و شرارت ها را پايان بخشيد.
با آغاز مبارزات مردم در راه كسب مشروطيت، روسيه تزاری هرج و مرج طايفه های شاهسون را به صلاح و صرفه خود نديد و به در خواست حكومت وقت، درصدد سركوب طايفه های ياغی و عصيان گر شاهسون بر آمد. چهار لشگر روسی از چهار طرف به سوی خياو حركت كردند. ژنرال « مدداوف » از اردبيل و « دالما چوف » از تبريز، طوايف شاهسون را محاصره و پس از زد و خوردهای شديد، آنان را وادار به تسليم كردند. سپس همه دارايی شاهسون ها تقسيم شد. اين سال را ايلات مبدا و ماخذ تاريخی قرار می دهند كه در ميان آواره ها و چادر نشين ها به « بولگی ايلی » يا سال تقسيم مشهور است.
 
بالا