شکار بيرويه و تخريب زيستگاهها
پلنگها را به حاشيه روستاها کشانده است
ايرن:خبر کشته شدن گونههاي مختلف حيات وحش از خرس گرفته تا مرال و يوزپلنگ و پلنگ، هرازگاهي تبديل به تيتر يک صفحات محيطزيست رسانهها ميشود اما اينکه پلنگي بهدست يکي از محيطبانان کشته شود البته ميتواند حساسيت زيادي را برانگيزد؛ اتفاقي که هفته گذشته در حاشيه روستاي آيينهورزان دماوند رقم خورد و طي آن يک قلاده پلنگ بهدست يکي از محيطبانان از پاي درآمد.
به گزارش همشهري آنلاين:اکنون علاقهمندان به محيطزيست در تماس با روزنامه ميپرسند چرا بايد يک محيطبان که وظيفهاي جز صيانت از حيات وحش ندارد يک قلاده پلنگ را با گلوله از پاي درآورد؟ آنها ميگويند چرا محيطبانان از تفنگ بيهوشي استفاده نکردهاند؟ پاسخ اين چرا و برخي چراهاي ديگر را از مهندس هوشنگ ضيايي، استاد برجسته حيات وحش جويا شديم. پاسخهاي ضيايي که در زمينه بيهوشي و زندهگيري گونههاي مختلف حياتوحش نظير يوزپلنگ و پلنگ تجربه فراواني دارد، شنيدني است. او ميگويد در مواردي چارهاي جز شليک گلوله وجود ندارد.شماره موبايل ضيايي را ميگيرم. چند زنگ ميخورد اما جواب نميدهد. در ذهنم نام کارشناسان ديگر را جستوجو ميکنم تا اگر موفق به گفتوگو با ضيايي نشدم با آنها صحبت کنم که ارتباط برقرار ميشود. ميگويد: «جاي شما خالي با شماري از دانشجويان در دل طبيعت هستم». ميپرسم که آيا فرصت يک گفتوگوي کوتاه را دارد و سپس ماجراي کشته شدن پلنگ را با او در ميان ميگذارم. به او ميگويم محيطباني که ناخواسته و بهرغم ميل باطني خود پلنگ را از پا درآورده هماکنون در بيمارستان بستري است؛ متهمي که بيش از هرکسي داغدار مرگ پلنگ از دست رفته است.دشواريهاي استفاده از تفنگهاي بيهوشکننده ضيايي ميگويد: «همهچيز بستگي به شرايط دارد. در مواردي چارهاي جز شليک وجود ندارد؛ زيرا تفنگ بيهوشي کار ساز نيست. درنظر داشته باشيد استفاده از تفنگ بيهوشي مقدماتي دارد، اينطور نيست که گلوله بيهوشي مثل ساير گلولهها آماده باشد تا بتوان از آن مثل ساير گلولهها استفاده کرد بلکه بايد با توجه به وزن حيوان موردنظر سرنگ با ماده بيهوشي تهيه شود و پس از آن، سرنگ بيهوشکننده بايد دقيقا به ران حيوان شليک شود».اين استاد حيات وحش ميافزايد: «پلنگ حيوان باهوش و زيرکي است در نتيجه براي شليک سرنگ بيهوشي به اين حيوان بايد بسيار مراقب بود زيرا به محض آنکه سرنگ به طرف حيوان شليک شود آن را با دهان خود ميگيرد که ممکن است سرنگ به چشم حيوان برخورد کند و باعث صدمات جبرانناپذير شود». او در ادامه چگونگي استفاده از سرنگ بيهوشکننده را توضيح ميدهد: «براي شليک گلوله بيهوشي (سرنگ پرشده از ماده بيهوشي) به پلنگ لازم است يک نفر حيوان را سرگرم کند تا بتوان از پشت سرنگ را به ران حيوان شليک کرد. با وجود اين، پلنگ حيواني است که بهسرعت عکسالعمل نشان ميدهد. اين درحالي است که از زمان برخورد سرنگ به بدن حيوان، پنج تا 15دقيقه زمان لازم است تا ماده بيهوشي اثر کند و در اين زمان نسبتا طولاني، حيوان فرصت دارد حمله کند؛ در نتيجه محيطبانان نميتوانند بهسادگي حيواني را بيهوش کنند».
ضيايي که تجربه بيهوش کردن 100حيوان ازجمله يوز و پلنگ را در پيشينه کاري خود دارد در ادامه خاطرنشان ميکند: «سرنگي که براي بيهوش کردن حيوانات بهکار گرفته ميشود با سرنگهايي که براي تزريق به انسان استفاده ميشود تفاوتي ندارد؛ بنابراين اگر پلنگ خواب باشد و بتوان سرنگ را در رگگردن حيوان تزريق کرد بلافاصله بيهوش ميشود اما زماني که پلنگ بيدار است اين کار بسيار دشوار است». وي درباره روي آوردن پلنگها به حاشيه روستاها ميگويد: «اغلب حيواناتي که قدرت شکار ندارند و پير شدهاند براي بهدست آوردن طعمه به حاشيه روستاها ميآيند؛ پلنگ هم از اين قاعده مستثني نيست؛ براي نمونه چندي پيش پلنگي در جاسک دو شتر را کشته بود. وقتي ما او را تعقيب کرديم متوجه شديم که يک انگشت پا و دو دندان خود را براثر گلوله شکارچيان از دست داده و در نتيجه ديگر قدرت شکار در طبيعت را ندارد؛ از همينرو به روستاها روي آورده است. پير شدن حيوانات وحشي از ديگر دلايل ديده شدن آنها در حاشيه روستاهاست. پلنگ هم که پير ميشود قدرت بينايي و شکار را از دست ميدهد. اين ضعفها باعث حمله اين حيوان به الاغ، گاو و دام ميشود».
ضيايي به نکته جالبي اشاره ميکند: «پلنگ به گوشت سگسانان بسيار علاقه دارد. اين علاقه به اندازهاي است که گاه اين حيوان را به حاشيه روستاها ميکشاند و باعث ميشود سگهاي گله را شکار کند. اين مسئله به اندازهاي معمول است که مردم جاسک معتقدند که پلنگ پير اگر سگ بخورد جوان ميشود».
کاهش چشمگير کل ، بز، قوچ و ميش
درعين حال ، اين استاد محيطزيست از کم شدن طعمه بهعنوان يکي از عوامل مهم حمله پلنگ به دام نام ميبرد و ميگويد: «شکار بيرويه و تخريب زيستگاه سبب کمشدن طعمه گربهساناني چون پلنگ شده است؛ براي نمونه تا پيش از اين، جمعيت قوچ، ميش، کل و بز در پارک ملي خجير، ورجين و سرخهحصار بالغ بر 15هزار راس بود اما اکنون اين رقم بهدليل شکار و ويلاسازي در اين مناطق به سه هزار راس کاهش يافته است. اين کاهش طعمه امکان شکار پلنگ را بسيار محدود کرده است درحاليکه وقتي طعمه زياد بود حتي پلنگهاي پير هم فرصت شکار داشتند».
اما ضيايي خبر اميدوارکنندهاي هم دارد: «گرچه آماري از جمعيت تعداد پلنگها در دست نيست اما خوشبختانه جمعيت اين حيوان نسبت به ساير گونهها خوب است؛ بهطوري که هرجا کل، بز و گراز وجود داشته باشد پلنگ هم وجود دارد. برهمين اساس از سيستانوبلوچستان گرفته تا ارتفاعات بم، يزد، کرمان و جنگلهاي شمال پلنگ مشاهده ميشود.
نکته ديگر اينکه پلنگ حيواني شبگرد است که ميتواند طعمههاي مختلفي نظيرگراز، پايکا (از خانواده خرگوشان) و تشي را شکار کند. اين حيوان برخلاف يوز که در دشت زندگي ميکند و با ماشين قابل تعقيب است در کوهستان زندگي ميکند و به همين دليل نميتوان با ماشين آن را تعقيب کرد. با وجود اين، تخريب زيستگاهها و شکار بيرويه طعمه ميتواند جمعيت اين حيوان را با خطر مواجه سازد».
پلنگها را به حاشيه روستاها کشانده است
ايرن:خبر کشته شدن گونههاي مختلف حيات وحش از خرس گرفته تا مرال و يوزپلنگ و پلنگ، هرازگاهي تبديل به تيتر يک صفحات محيطزيست رسانهها ميشود اما اينکه پلنگي بهدست يکي از محيطبانان کشته شود البته ميتواند حساسيت زيادي را برانگيزد؛ اتفاقي که هفته گذشته در حاشيه روستاي آيينهورزان دماوند رقم خورد و طي آن يک قلاده پلنگ بهدست يکي از محيطبانان از پاي درآمد.
به گزارش همشهري آنلاين:اکنون علاقهمندان به محيطزيست در تماس با روزنامه ميپرسند چرا بايد يک محيطبان که وظيفهاي جز صيانت از حيات وحش ندارد يک قلاده پلنگ را با گلوله از پاي درآورد؟ آنها ميگويند چرا محيطبانان از تفنگ بيهوشي استفاده نکردهاند؟ پاسخ اين چرا و برخي چراهاي ديگر را از مهندس هوشنگ ضيايي، استاد برجسته حيات وحش جويا شديم. پاسخهاي ضيايي که در زمينه بيهوشي و زندهگيري گونههاي مختلف حياتوحش نظير يوزپلنگ و پلنگ تجربه فراواني دارد، شنيدني است. او ميگويد در مواردي چارهاي جز شليک گلوله وجود ندارد.شماره موبايل ضيايي را ميگيرم. چند زنگ ميخورد اما جواب نميدهد. در ذهنم نام کارشناسان ديگر را جستوجو ميکنم تا اگر موفق به گفتوگو با ضيايي نشدم با آنها صحبت کنم که ارتباط برقرار ميشود. ميگويد: «جاي شما خالي با شماري از دانشجويان در دل طبيعت هستم». ميپرسم که آيا فرصت يک گفتوگوي کوتاه را دارد و سپس ماجراي کشته شدن پلنگ را با او در ميان ميگذارم. به او ميگويم محيطباني که ناخواسته و بهرغم ميل باطني خود پلنگ را از پا درآورده هماکنون در بيمارستان بستري است؛ متهمي که بيش از هرکسي داغدار مرگ پلنگ از دست رفته است.دشواريهاي استفاده از تفنگهاي بيهوشکننده ضيايي ميگويد: «همهچيز بستگي به شرايط دارد. در مواردي چارهاي جز شليک وجود ندارد؛ زيرا تفنگ بيهوشي کار ساز نيست. درنظر داشته باشيد استفاده از تفنگ بيهوشي مقدماتي دارد، اينطور نيست که گلوله بيهوشي مثل ساير گلولهها آماده باشد تا بتوان از آن مثل ساير گلولهها استفاده کرد بلکه بايد با توجه به وزن حيوان موردنظر سرنگ با ماده بيهوشي تهيه شود و پس از آن، سرنگ بيهوشکننده بايد دقيقا به ران حيوان شليک شود».اين استاد حيات وحش ميافزايد: «پلنگ حيوان باهوش و زيرکي است در نتيجه براي شليک سرنگ بيهوشي به اين حيوان بايد بسيار مراقب بود زيرا به محض آنکه سرنگ به طرف حيوان شليک شود آن را با دهان خود ميگيرد که ممکن است سرنگ به چشم حيوان برخورد کند و باعث صدمات جبرانناپذير شود». او در ادامه چگونگي استفاده از سرنگ بيهوشکننده را توضيح ميدهد: «براي شليک گلوله بيهوشي (سرنگ پرشده از ماده بيهوشي) به پلنگ لازم است يک نفر حيوان را سرگرم کند تا بتوان از پشت سرنگ را به ران حيوان شليک کرد. با وجود اين، پلنگ حيواني است که بهسرعت عکسالعمل نشان ميدهد. اين درحالي است که از زمان برخورد سرنگ به بدن حيوان، پنج تا 15دقيقه زمان لازم است تا ماده بيهوشي اثر کند و در اين زمان نسبتا طولاني، حيوان فرصت دارد حمله کند؛ در نتيجه محيطبانان نميتوانند بهسادگي حيواني را بيهوش کنند».
ضيايي که تجربه بيهوش کردن 100حيوان ازجمله يوز و پلنگ را در پيشينه کاري خود دارد در ادامه خاطرنشان ميکند: «سرنگي که براي بيهوش کردن حيوانات بهکار گرفته ميشود با سرنگهايي که براي تزريق به انسان استفاده ميشود تفاوتي ندارد؛ بنابراين اگر پلنگ خواب باشد و بتوان سرنگ را در رگگردن حيوان تزريق کرد بلافاصله بيهوش ميشود اما زماني که پلنگ بيدار است اين کار بسيار دشوار است». وي درباره روي آوردن پلنگها به حاشيه روستاها ميگويد: «اغلب حيواناتي که قدرت شکار ندارند و پير شدهاند براي بهدست آوردن طعمه به حاشيه روستاها ميآيند؛ پلنگ هم از اين قاعده مستثني نيست؛ براي نمونه چندي پيش پلنگي در جاسک دو شتر را کشته بود. وقتي ما او را تعقيب کرديم متوجه شديم که يک انگشت پا و دو دندان خود را براثر گلوله شکارچيان از دست داده و در نتيجه ديگر قدرت شکار در طبيعت را ندارد؛ از همينرو به روستاها روي آورده است. پير شدن حيوانات وحشي از ديگر دلايل ديده شدن آنها در حاشيه روستاهاست. پلنگ هم که پير ميشود قدرت بينايي و شکار را از دست ميدهد. اين ضعفها باعث حمله اين حيوان به الاغ، گاو و دام ميشود».
ضيايي به نکته جالبي اشاره ميکند: «پلنگ به گوشت سگسانان بسيار علاقه دارد. اين علاقه به اندازهاي است که گاه اين حيوان را به حاشيه روستاها ميکشاند و باعث ميشود سگهاي گله را شکار کند. اين مسئله به اندازهاي معمول است که مردم جاسک معتقدند که پلنگ پير اگر سگ بخورد جوان ميشود».
کاهش چشمگير کل ، بز، قوچ و ميش
درعين حال ، اين استاد محيطزيست از کم شدن طعمه بهعنوان يکي از عوامل مهم حمله پلنگ به دام نام ميبرد و ميگويد: «شکار بيرويه و تخريب زيستگاه سبب کمشدن طعمه گربهساناني چون پلنگ شده است؛ براي نمونه تا پيش از اين، جمعيت قوچ، ميش، کل و بز در پارک ملي خجير، ورجين و سرخهحصار بالغ بر 15هزار راس بود اما اکنون اين رقم بهدليل شکار و ويلاسازي در اين مناطق به سه هزار راس کاهش يافته است. اين کاهش طعمه امکان شکار پلنگ را بسيار محدود کرده است درحاليکه وقتي طعمه زياد بود حتي پلنگهاي پير هم فرصت شکار داشتند».
اما ضيايي خبر اميدوارکنندهاي هم دارد: «گرچه آماري از جمعيت تعداد پلنگها در دست نيست اما خوشبختانه جمعيت اين حيوان نسبت به ساير گونهها خوب است؛ بهطوري که هرجا کل، بز و گراز وجود داشته باشد پلنگ هم وجود دارد. برهمين اساس از سيستانوبلوچستان گرفته تا ارتفاعات بم، يزد، کرمان و جنگلهاي شمال پلنگ مشاهده ميشود.
نکته ديگر اينکه پلنگ حيواني شبگرد است که ميتواند طعمههاي مختلفي نظيرگراز، پايکا (از خانواده خرگوشان) و تشي را شکار کند. اين حيوان برخلاف يوز که در دشت زندگي ميکند و با ماشين قابل تعقيب است در کوهستان زندگي ميکند و به همين دليل نميتوان با ماشين آن را تعقيب کرد. با وجود اين، تخريب زيستگاهها و شکار بيرويه طعمه ميتواند جمعيت اين حيوان را با خطر مواجه سازد».