در آینده ای نه چندان دور تصمیم میگیری بری ونیز...ولی چون بدهی زیادی به بانک ملی ایران داری ،ممنوع الخروجی .دو روز بعدش که عشق ونیز داره دیوونت میکنه.تصمیم میگیری قاچاقی بری اونور
یکی از همسایه های ناباب یه نفرو بهت معرفی میکنه که تو این کاره...طرف 5میلیون میخواد تا ردت کنه...ولی تو اونقدر گریه و زاری میکنی که رازی میشه ازت 4950000تومن بگیره..تو این پولو با هزار زحمت جور میکنی ولی..ولی اونا تورو وسط راه میکشن
خدا بیامرزتت