Ever Green
متخصص بخش پزشکی
در جرايد خواندم كه از سلولهاي بنيادي در امر جوانسازي پوست استفاده كرده ايد، لطفا در مورد سلولهاي بنيادي و عملكرد آنها و نقش اين سلولها در پوست توضيح دهيد و بفرمائيد آيا غير از جوانسازي پوست و بكارگيري آنها در درمان اسكار، كاربردهاي ديگري نيز دارد؟
سلولهاي بنيادي يا Stem cell در كليه بافتهاي بدن يافت مي شوند، اين سلولها توانايي تبديل به سلولهاي تخصص يافته همان بافت را دارند و در مواقع ضروري اختلال بافتي دست به كار شده و تكثير پيدا مي كنند و به دليل داشتن همين توانايي به آنها نام سلولهاي بنيادي داده شد. عملكرد اين سلولها در بدن اين است كه در هنگام اختلال يا بيماري تكثير پيدا كرده و سلولهاي جديدي به بافت ارائه مي نمايند و اين اساس سلول درماني را تشكيل مي دهد.
توانايي اين سلولها يكسان نيست و به وسيله تمايزي كه مي يابند به سلولهاي بنيادي "همه توان" (Totipotent) مانند تخمك، سلولهاي بنيادي "پر توان" يا "رويان" (Pluripotent) كه حدود 4 روز پس از لقاح به وجود مي آيند سلولهاي بنيادي "چند توان" يا (Multipotent) كه سلولهاي همان بافتي كه از آن منشاء گرفته اند را ايجاد مي كنند و سلولهاي بنيادي "تك توان" يا (Unipotent) كه در هر بافت فقط مي توانند تكثير خودشان را انجام دهند، رده بندي مي شوند.
سلولهاي بنيادي پوست كه از نوع تك توان هستند، شامل فيبروبلاست، ملانوسيت و كراتينوسيت هستند. سلولهاي بنيادي فيبروبلاست كه عمل اصلي آن ساختن رشته هاي كلاژن است كه ساختار اصلي ظاهر و قوام و كشساني پوست را تشكيل مي دهند سلولهاي كراتينوسيت كه در اپيدرم واقع هستند و در پديده ترميم زخم، مهاجرت، تكثير تمايز پيدا مي كنند. سلولهاي ملانوسيت كه حاوي ملانين هستند. ملانين رنگدانه اي است كه ميزان تراكم آن در سلولهاي ملانوسيت باعث ايجاد رنگهاي مختلف طبيعي پوست است.
در واقع هدف اصلي مركز تحقيقات پوست و سالك و پژوهشكده رويان، كاربرد همزمان فيبروبلاست و كراتينوسيت و ملانوسيت در درمان بيماران سوختگي است كه در صورتي كه با موفقيت انجام شود، نتايج سودمندي براي بيماران در پي خواهد داشت. از طرفي كاربرد سلولهاي ملانوسيت در صورت موفقيت در درمان بيماران مبتلا به لك و پيس (ويتيليگو) موثر خواهد بود. در واقع تكثير سلولها به صورت مشترك انجام مي شود و فقط كاربرد و شكل به كارگيري آنها در لايه هاي مختلف پوستي است كه متفاوت است.
سلولهاي بنيادي يا Stem cell در كليه بافتهاي بدن يافت مي شوند، اين سلولها توانايي تبديل به سلولهاي تخصص يافته همان بافت را دارند و در مواقع ضروري اختلال بافتي دست به كار شده و تكثير پيدا مي كنند و به دليل داشتن همين توانايي به آنها نام سلولهاي بنيادي داده شد. عملكرد اين سلولها در بدن اين است كه در هنگام اختلال يا بيماري تكثير پيدا كرده و سلولهاي جديدي به بافت ارائه مي نمايند و اين اساس سلول درماني را تشكيل مي دهد.
توانايي اين سلولها يكسان نيست و به وسيله تمايزي كه مي يابند به سلولهاي بنيادي "همه توان" (Totipotent) مانند تخمك، سلولهاي بنيادي "پر توان" يا "رويان" (Pluripotent) كه حدود 4 روز پس از لقاح به وجود مي آيند سلولهاي بنيادي "چند توان" يا (Multipotent) كه سلولهاي همان بافتي كه از آن منشاء گرفته اند را ايجاد مي كنند و سلولهاي بنيادي "تك توان" يا (Unipotent) كه در هر بافت فقط مي توانند تكثير خودشان را انجام دهند، رده بندي مي شوند.
سلولهاي بنيادي پوست كه از نوع تك توان هستند، شامل فيبروبلاست، ملانوسيت و كراتينوسيت هستند. سلولهاي بنيادي فيبروبلاست كه عمل اصلي آن ساختن رشته هاي كلاژن است كه ساختار اصلي ظاهر و قوام و كشساني پوست را تشكيل مي دهند سلولهاي كراتينوسيت كه در اپيدرم واقع هستند و در پديده ترميم زخم، مهاجرت، تكثير تمايز پيدا مي كنند. سلولهاي ملانوسيت كه حاوي ملانين هستند. ملانين رنگدانه اي است كه ميزان تراكم آن در سلولهاي ملانوسيت باعث ايجاد رنگهاي مختلف طبيعي پوست است.
در واقع هدف اصلي مركز تحقيقات پوست و سالك و پژوهشكده رويان، كاربرد همزمان فيبروبلاست و كراتينوسيت و ملانوسيت در درمان بيماران سوختگي است كه در صورتي كه با موفقيت انجام شود، نتايج سودمندي براي بيماران در پي خواهد داشت. از طرفي كاربرد سلولهاي ملانوسيت در صورت موفقيت در درمان بيماران مبتلا به لك و پيس (ويتيليگو) موثر خواهد بود. در واقع تكثير سلولها به صورت مشترك انجام مي شود و فقط كاربرد و شكل به كارگيري آنها در لايه هاي مختلف پوستي است كه متفاوت است.