Maryam
متخصص بخش ادبیات
خیال شاعرانه، حال هنرمندانه
به تازگی نمایشگاهی تحت عنوان «فالنامه، کتاب پیشگویی»، با همکاری گالری «فِری یِر اند سَکلر» در واشنگتن برگزار شد. این نمایشگاه به معرفی فالنامههای مصور بجامانده از ایران صفوی و ترکیه عثمانی در قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی اختصاص داشت. رواج فالنامههای مصور در این تاریخ شاید بی ارتباط به ورود به هزاره جدید در تقویم قمری نبوده است؛ چون بسیاری از مردم در کشورهای اسلامی باور داشتند: سال 1000 هجری قمری، سال پایان جهان خواهد بود. مقالة پیش رو به معرفی این نسخههای خطی مصور میپردازد.
پیشینه فال و فالگیری
زمانی که همایون، پادشاه مغول، تصمیم گرفت به کشمیر حمله کند (960ه.ق)، با قرآن استخاره کرد. وی برای تصمیم گیری، به صورت اتفاقی قرآن را باز کرد و چشمش به سورة یوسف افتاد. از آنجایی که استخاره مبارک و خوش یمن نبود، ملازمانش او را متقاعد کردند از حمله صرفنظر کند. همایون سرانجام از لشکرکشی منصرف شد. چند سال بعد (ذی حجة 962 ه .ق)، همایون تصمیم گرفت، دوباره به ممالک شرقی هند (بنگال) حمله کند. به این منظور به دیوان حافظ متوسل شد. تفأل این بار خوش یمن بود و آماده لشکرکشی شد.
در کتاب «نصرت نامه» (1578م)، که گزارشی از لشکرکشی ارتش عثمانی به گرجستان و شیروان است، مصطفی علی (نویسندة کتاب) ذکر میکند، لالامصطفی پاشا- فرمانده کل- به منظور زیارت مقبرة مولانا جلال الدین رومی در قونیه توقف کرد. وی در طول این اقامت، به منظور مطلع شدن از نتیجه لشکرکشی- متوسل به تفأل و پیشگویی شد. به همین جهت، به طور اتفاقی، مثنوی مولانا را باز کرد. چشمش به بندی افتاد که به اسکندر مقدونی (یا ذوالقرنین) و افسانة غلبة وی بر کوه قاف، اشاره داشت. در نتیجه، آن را به فال نیک گرفت.
این حکایتها و حکایتهای بی شمار دیگری بر محبوبیت فالگیری، استخاره و هنر پیشگویی و تفأل از روی کتاب، صحه میگذارد و نشان میدهد، این شیوه در بین حُکام و فرمانروایان جهان اسلام رایج بوده است. پیشگویی با استفاده از قرآن، دیوان حافظ و حتا مثنوی معنوی، راهی بود جهت آگاهی یافتن از عالم غیب و قصد و نیت درست، اطمینان حاصل کردن از رسیدن به کامیابی و پیشبینی بلایا و مصیبتها. فالنامههای مصور، که برای پیشگویی وابسته به تصاویر هستند، هم به این سنت دیرپا تعلق دارند. قرآن در بیشتر کشورهای اسلامی، از اواخر دورة بنی امیه، مهم ترین کتاب جهت پیشگویی (استخاره) بود. هرچند این سنت هرازگاهی مورد اعتراض مسلمانان قرار میگرفت، بااین حال، در بین همة اقشار جامعه رایج و شایع بود.
یکی از شیوههای پذیرفته شده در پیشگویی با قرآن، استخاره بود. بر اساس نظر برخی از محققین: هرچند استعداد از رأی پروردگار برای تصمیم گیری جهت انجام کاری جایز بود، اما تفأل به شدت مذموم شمرده میشد.
دست کم از قرن پانزدهم پیشگویی به وسیلة قرآن رسمیتر و متداول تر شد. در این شیوه جدولهایی مخصوص، به عنوان فالنامه، در صفحه آخر قرآنها پدیدار شد. این سنت در قرن شانزدهم محبوبیت روزافزون یافت. فالنامهها عناوین مختلفی داشتند، مانند «فال کلام مجید»، «تفأل کلام الله»، یا خیلی ساده: «من کلام». شایان ذکر است که این صفحات راهنما در قرآنهای قرن شانزدهم شیراز (صفویه) خیلی مورد توجه بود. بیشتر این فالنامهها به صورت منظوم نوشته شده اند و با جدولهای هندسی تذهیب شده به طرز باشکوهی تزئین یافته اند. همچنین تعدادی قرآن عثمانی با راهنمای تفأل هم از اواخر قرون پانزدهم و شانزدهم بجا مانده است. صفحات راهنمای تفأل در این قرآنها هم با شعر و به خط زیبای نستعلیق آراسته شده اند، اما، به طورکلی، این تزئینات در نسخههای عثمانی نسبت به نسخههای شیراز کمتر است.
استفاده از فالنامههای قرآنی دستورالعملهای واضح و مشخصی دارد. شخصی که میخواهد فال بگیرد، بعد از وضو گرفتن و تهیة یک جلد قرآن کامل، یک بار سورة فاتحه و سه بار سوره اخلاص و بعد از آن آیت الکرسی را میخواند و باید دقیقاً در همان لحظه حاجت خود را از خدا بخواهد. برای فال گرفتن روشهای پیچیده تری هم وجود داشته است که چند مرحله دارند. در این روشها جدولهای راهنمایی برای تعیین جواب فال وجود دارد. گیرندة فال باید بر اساس این جدولها به صفحة تعیین شده در جدول مراجعه کند و با شمردن تعداد مشخصی از سطرها و واژگان، جواب فال را بیابد.
برخی از فالنامهها جدا از قرآن بودند. تاریخ استنساخ قدیمیترین نسخة باقیمانده از این نوع فالنامهها به اواخر قرن پانزدهم مربوط میشود. اما شواهد موجود در برخی از این نسخهها حاکی از آن است که این فالنامهها بر اساس نسخههایی قدیمیتر تهیه شده اند که توسط شخصیتهای برجستة تاریخی مانند هارون الرشید یا سلطان محمود غزنوی مورد استفاده قرار گرفته اند. این فالنامهها اغلب به دانیال نبی، امام علی و بارها به امام جعفر صادق منسوب شده اند. فالنامههای منسوب به امام جعفر صادق معمولاً با متون جادویی، کیمیاگری و جفر آمیخته شده است. نسبت دادن این فالنامههای جدا از قرآن به شخصیتهای مذهبی یا غیر مذهبی برجسته، به آنها مشروعیت و اعتبار میبخشید، در حالی که این انتساب در فالنامههای قرآنی لازم و ضروری نبود.
قدیمیترین فالنامه در کتاب «البلهان» اثر ابومعشر بلخی (وفات 886)، منجم، اخترشناس، ریاضی دان و فیلسوف، دیده میشود. یک نسخه از این اثر بین سالهای 734 و 839 در زمان سلطنت سلطان احمد جلایر مصور شده است و شامل بخشهای «فال انبیاء»، «فال مقبول» و «اختلاج» است. در این اثر هر فال با یک شخصیت مذهبی همراه است که در جوار یک بنا به تصویر کشیده شده است. در فال انبیاء، با به تصویر کشیدن پیامبران ابراهیمی و اسلامی در یک متن مرتبط با ستاره شناسی، و همچنین شرح طالع ستارگان و پیامبران، یک توجیه مذهبی برای طالع بینی و هنر پیشگویی ارائه شده است.
دیوان حافظ محبوب ترین اثر ادبی برای پیشگویی بود. جهت حاجت گرفتن از دیوان حافظ، مانند قرآن، شیوههای مختلفی استفاده میشد. بعد از خواندن دعای خیر توسط صاحب فال، به طور اتفاقی دیوان را باز میکردند، هر بندی که نخستین بار چشم صاحب فال به آن میافتاد یا آخرین بند غزل در صفحه، جواب فال بود. همیشه جدولهایی با حروف و کلمات، صاحب فال را به صفحه ای از فالنامه ارجاع میداد. این عمل، روش دیگری برای مشخص کردن فال بود. همچنین گاهی با دیوان حافظ برای بیشتر از یک نفر در یک زمان فال گرفته میشد. فالگیریِ گروهی با کتاب هم شرایط و قواعد ویژه ای داشته است.
فال گرفتن با کتاب احتمالاً در قرن چهاردهم در ایران کاملاً رایج بوده است. دو اثر از عبید زاکانی به فال اختصاص دارد. «فالنامة بروج» وی اقتباس طنزآمیزی است از صُور فلکی (بروج دوازده گانه) و همچنین در «فالنامة وحوش و طیور» از حیوانات و پرندگان به عنوان موضوعی طنزآمیز استفاده کرده است، که اغلب پیشگوییهایی مستهجن و زشت هستند.
کتاب «رازنامه» اثر حسین کفوی (وفات 1601م)، دانشمند، قاضی و ادیب عثمانی، شاهد دیگری است بر فالگیری و سرکتاب باز کردن در قرن شانزدهم در ترکیه. کتاب رازنامه شامل حکایتهای فراوانی در باب هنر پیشگویی و روایتهای گوناگونی در رابطه با بزرگان استانبول است. با توجه به گفتة نویسنده، این افراد فاضل و عالم در محافل استانبول برای پیشبینی امور، از دیوانهای حافظ، جامی، مولوی و همچنین کتاب قرآن توسل میجستند. حتا مفتی بزرگ استانبول، ابوسعود افندی (وفات 1574م)، هم در فالگیری شرکت داشت. وی همچنین تلاش کرد با تدوین و مشخص کردن تعبیر فالها مانع از تعابیر آزاد و مختلف شود. به نقل از دانشمند و نویسندة عثمانی حاجی خلیفه (57-1609): این مفتی اعظم در باب شرایط مشروع و قانونی فالگیری هم فتواهایی صادر کرد.
پیدایش و تکوین فالنامههای مصور
تا جایی که مطلع هستیم، دست کم از نیمة نخست قرن شانزدهم در ایران، فالگیری با کتابهای مصور، به شیوه ای محبوب و پُرطرفدار تبدیل شد. اما، احتمالاً این شیوه پیشینه ای خیلی دورتر داشته است. به نظر میرسد، یک تشبیه شاعرانه در دیوان منوچهری، از قدیمیترین اشارهها به فالنامههای مصور باشد. وی در توصیف طبیعت باشکوه چنین سروده است:
بســان فالگویانـند مرغــان بر درختــان بر
نهاده پیش خویش اندر، پر از تصویر دفترها
وی در این شعر به استفادة فالگیران از تصاویر (فالچه مصور) اشاره میکند. بسیاری از عقاید و باورهای مطرح شده در فالنامههای تصویری را میتوان در متون مصور کهن یافت. شاید نخستین این آثار کتاب «عجایب المخلوقات» باشد. هرچند زکریا ابن محمد ابن محمود، معروف به قزوینی، در تألیف عجایب المخلوقات شهرت بیشتری دارد، اما یکی دیگر از پیشگامان مهم در تدوین این اثر محمد ابن محمود طوسی بود. عجایب المخلوقات طوسی، که در 1160م یا 1170م به فارسی نگاشته شده است، عجایب جهان را در ده فصل توصیف میکند. بسیاری از این موضوعات، به طور تلویحی یا خیلی صریح و آشکار، بر مضمون فالنامههای مصور هم تأثیر گذاشته است. تلفیق دانش طالع بینی و جادو جهت پیشگویی اعمال و رفتار انسانی تا حدود زیادی در شکل گیری مضمون یک اثر عجیب در قرن سیزدهم با عنوان «دقایق الحقایق» تأثیر داشته است. این کتاب یک جُنگ مصور است و از بخشهایی دربارة طالع بینی، علوم خُفیه و عجایب المخلوقات طوسی تشکیل شده است. این اثر حدود سال 73- 1272م در شهرهای آکسارای و کایسری (قیصریه)، واقع در مرکز آسیای صغیر، گردآوری شده و بعدها الحاقاتی، توسط شخصی به نام ناصرالدین محمد، به آن افزوده شده است. وی رمال و مسؤول تهیه طلسم (هیکل) و تعیین ساعت آن بوده است. دقایق الحقایق احتمالاً در واکنش به خطرات مغولها، که ثبات سیاسی آسیای صغیر را در اواخر قرن سیزدهم تهدید میکردند، تألیف شده است. هرچند هدف از تألیف این اثر، پیشگویی نبود، اما تألیف دقایق الحقایق، در قالب مجموعه ای از موضوعات مربوط به علوم غریبه، با فالنامههای مصور قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم قابل مقایسه است.
کتاب «مونس الاحرار فی دقایق الشعار» (1341م) اثر محمدبن بدرالدین جاجرمی، احتمالاً قدیمیترین نسخة خطی باقی مانده است که هم تصویر و هم فال دارد. این نسخه در بیست ونُه فصل تنظیم شده است. در شش نگاره از این نسخه نقش برخی از نخستین صُور فلکی در علوم اسلامی به تصویر کشیده شده است. همانند فالنامههای دورههای بعد، پیشگوییهای این کتاب هم به پاره ای از امور دنیوی مربوط میشود. مانند تجارت، خرید جواهرات، خرید حیوانات، ظاهر انسانها و تندرستی. شایان ذکر است که مفهوم عجایب، نخستین بار در عجایب المخلوقات وارد شد، و بعدها به عنوان الگوی پیشگویی در فالنامهها مطرح گردید. این مفهوم همچنین در تألیف کتاب البلهان اثر ابومعشر- که ذکر آن گذشت- نقش به سزایی داشته است. این اثر نخستین بار در قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم مصور شد. علاوه بر بخشی در باب دیوها، فرشتگان، طلسمها و ارقام طلسمی جهت کنترل تأثیر طلسم، در این نسخة خطی یک بخش عجیب در ارتباط با برخی از عجایب مختلف وجود دارد، که عبارت است از: تصویری از چهرة نویسنده، تصویرهایی از کلیسا، صومعه، مسجد، حمام و برخی از مکانهای افسانه ای. هرچند ماهیت این تصویرها مشخص است، اما، با توجه به عدم وجود متن، میتوان آنها را وسیله ای مناسب جهت داستانگویی یا فالگیری در نظر گرفت. نسخة ناقص و آسیب دیدة «خورشیدنامه» در کتابخانة ملی آنکارا هم یکی از معدود متون عثمانی است که فقط به پیشگویی اختصاص داشته است. تاریخ این نسخه را میتوان به قرن شانزدهم نسبت داد. در این اثر منظوم ترکی، از حروف کلمة خورشید (hursid) جهت پیشگویی استفاده شده است. شیوة پیشگویی با این کتاب، کم وبیش مانند پیشگویی با جدولهایی است که برای قرآن و دیوان حافظ تهیه شده بود.
فالنامههای مصور دنیایی از نقش ورنگ هستند که عقاید، باورها و سنتهای رایج جامعه را میتوان در آنها بازشناخت. در واقع، فالنامههای مصور نمونههایی کمیاب، فراموش شده و ارزشمندی از نسخههای خطی هستند که تاکنون تقریباً نادیده گرفته شده اند. امید است نمایشگاه برگزارشده توسط گالری فِری یِر اند سَکلر به شناسایی بیشتر این کتابها کمک کند.
پی نوشت
1- از 24 اکتبر 2009 تا 24 ژانویه 2010.
2. The Arthur M. Sackler and Freer Gallery of Art.
3- از همکاری سرکار خانم ترانه مهاجر، برای تهیه و ارسال کاتالوگ این نمایشگاه، صمیمانه سپاسگزارم.
4. Husayn Kefevi. 5. (A.5179).
منبع
Falnama: the book of Omens, Massumeh farhad with serpil Bağci, The Arthur M. Sackler and Free Gallery of Art, 2009.
تهیه شده توسط: مجله تندیس/ شهروز مهاجر
به تازگی نمایشگاهی تحت عنوان «فالنامه، کتاب پیشگویی»، با همکاری گالری «فِری یِر اند سَکلر» در واشنگتن برگزار شد. این نمایشگاه به معرفی فالنامههای مصور بجامانده از ایران صفوی و ترکیه عثمانی در قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی اختصاص داشت. رواج فالنامههای مصور در این تاریخ شاید بی ارتباط به ورود به هزاره جدید در تقویم قمری نبوده است؛ چون بسیاری از مردم در کشورهای اسلامی باور داشتند: سال 1000 هجری قمری، سال پایان جهان خواهد بود. مقالة پیش رو به معرفی این نسخههای خطی مصور میپردازد.
پیشینه فال و فالگیری
زمانی که همایون، پادشاه مغول، تصمیم گرفت به کشمیر حمله کند (960ه.ق)، با قرآن استخاره کرد. وی برای تصمیم گیری، به صورت اتفاقی قرآن را باز کرد و چشمش به سورة یوسف افتاد. از آنجایی که استخاره مبارک و خوش یمن نبود، ملازمانش او را متقاعد کردند از حمله صرفنظر کند. همایون سرانجام از لشکرکشی منصرف شد. چند سال بعد (ذی حجة 962 ه .ق)، همایون تصمیم گرفت، دوباره به ممالک شرقی هند (بنگال) حمله کند. به این منظور به دیوان حافظ متوسل شد. تفأل این بار خوش یمن بود و آماده لشکرکشی شد.
در کتاب «نصرت نامه» (1578م)، که گزارشی از لشکرکشی ارتش عثمانی به گرجستان و شیروان است، مصطفی علی (نویسندة کتاب) ذکر میکند، لالامصطفی پاشا- فرمانده کل- به منظور زیارت مقبرة مولانا جلال الدین رومی در قونیه توقف کرد. وی در طول این اقامت، به منظور مطلع شدن از نتیجه لشکرکشی- متوسل به تفأل و پیشگویی شد. به همین جهت، به طور اتفاقی، مثنوی مولانا را باز کرد. چشمش به بندی افتاد که به اسکندر مقدونی (یا ذوالقرنین) و افسانة غلبة وی بر کوه قاف، اشاره داشت. در نتیجه، آن را به فال نیک گرفت.
این حکایتها و حکایتهای بی شمار دیگری بر محبوبیت فالگیری، استخاره و هنر پیشگویی و تفأل از روی کتاب، صحه میگذارد و نشان میدهد، این شیوه در بین حُکام و فرمانروایان جهان اسلام رایج بوده است. پیشگویی با استفاده از قرآن، دیوان حافظ و حتا مثنوی معنوی، راهی بود جهت آگاهی یافتن از عالم غیب و قصد و نیت درست، اطمینان حاصل کردن از رسیدن به کامیابی و پیشبینی بلایا و مصیبتها. فالنامههای مصور، که برای پیشگویی وابسته به تصاویر هستند، هم به این سنت دیرپا تعلق دارند. قرآن در بیشتر کشورهای اسلامی، از اواخر دورة بنی امیه، مهم ترین کتاب جهت پیشگویی (استخاره) بود. هرچند این سنت هرازگاهی مورد اعتراض مسلمانان قرار میگرفت، بااین حال، در بین همة اقشار جامعه رایج و شایع بود.
یکی از شیوههای پذیرفته شده در پیشگویی با قرآن، استخاره بود. بر اساس نظر برخی از محققین: هرچند استعداد از رأی پروردگار برای تصمیم گیری جهت انجام کاری جایز بود، اما تفأل به شدت مذموم شمرده میشد.
دست کم از قرن پانزدهم پیشگویی به وسیلة قرآن رسمیتر و متداول تر شد. در این شیوه جدولهایی مخصوص، به عنوان فالنامه، در صفحه آخر قرآنها پدیدار شد. این سنت در قرن شانزدهم محبوبیت روزافزون یافت. فالنامهها عناوین مختلفی داشتند، مانند «فال کلام مجید»، «تفأل کلام الله»، یا خیلی ساده: «من کلام». شایان ذکر است که این صفحات راهنما در قرآنهای قرن شانزدهم شیراز (صفویه) خیلی مورد توجه بود. بیشتر این فالنامهها به صورت منظوم نوشته شده اند و با جدولهای هندسی تذهیب شده به طرز باشکوهی تزئین یافته اند. همچنین تعدادی قرآن عثمانی با راهنمای تفأل هم از اواخر قرون پانزدهم و شانزدهم بجا مانده است. صفحات راهنمای تفأل در این قرآنها هم با شعر و به خط زیبای نستعلیق آراسته شده اند، اما، به طورکلی، این تزئینات در نسخههای عثمانی نسبت به نسخههای شیراز کمتر است.
استفاده از فالنامههای قرآنی دستورالعملهای واضح و مشخصی دارد. شخصی که میخواهد فال بگیرد، بعد از وضو گرفتن و تهیة یک جلد قرآن کامل، یک بار سورة فاتحه و سه بار سوره اخلاص و بعد از آن آیت الکرسی را میخواند و باید دقیقاً در همان لحظه حاجت خود را از خدا بخواهد. برای فال گرفتن روشهای پیچیده تری هم وجود داشته است که چند مرحله دارند. در این روشها جدولهای راهنمایی برای تعیین جواب فال وجود دارد. گیرندة فال باید بر اساس این جدولها به صفحة تعیین شده در جدول مراجعه کند و با شمردن تعداد مشخصی از سطرها و واژگان، جواب فال را بیابد.
برخی از فالنامهها جدا از قرآن بودند. تاریخ استنساخ قدیمیترین نسخة باقیمانده از این نوع فالنامهها به اواخر قرن پانزدهم مربوط میشود. اما شواهد موجود در برخی از این نسخهها حاکی از آن است که این فالنامهها بر اساس نسخههایی قدیمیتر تهیه شده اند که توسط شخصیتهای برجستة تاریخی مانند هارون الرشید یا سلطان محمود غزنوی مورد استفاده قرار گرفته اند. این فالنامهها اغلب به دانیال نبی، امام علی و بارها به امام جعفر صادق منسوب شده اند. فالنامههای منسوب به امام جعفر صادق معمولاً با متون جادویی، کیمیاگری و جفر آمیخته شده است. نسبت دادن این فالنامههای جدا از قرآن به شخصیتهای مذهبی یا غیر مذهبی برجسته، به آنها مشروعیت و اعتبار میبخشید، در حالی که این انتساب در فالنامههای قرآنی لازم و ضروری نبود.
قدیمیترین فالنامه در کتاب «البلهان» اثر ابومعشر بلخی (وفات 886)، منجم، اخترشناس، ریاضی دان و فیلسوف، دیده میشود. یک نسخه از این اثر بین سالهای 734 و 839 در زمان سلطنت سلطان احمد جلایر مصور شده است و شامل بخشهای «فال انبیاء»، «فال مقبول» و «اختلاج» است. در این اثر هر فال با یک شخصیت مذهبی همراه است که در جوار یک بنا به تصویر کشیده شده است. در فال انبیاء، با به تصویر کشیدن پیامبران ابراهیمی و اسلامی در یک متن مرتبط با ستاره شناسی، و همچنین شرح طالع ستارگان و پیامبران، یک توجیه مذهبی برای طالع بینی و هنر پیشگویی ارائه شده است.
دیوان حافظ محبوب ترین اثر ادبی برای پیشگویی بود. جهت حاجت گرفتن از دیوان حافظ، مانند قرآن، شیوههای مختلفی استفاده میشد. بعد از خواندن دعای خیر توسط صاحب فال، به طور اتفاقی دیوان را باز میکردند، هر بندی که نخستین بار چشم صاحب فال به آن میافتاد یا آخرین بند غزل در صفحه، جواب فال بود. همیشه جدولهایی با حروف و کلمات، صاحب فال را به صفحه ای از فالنامه ارجاع میداد. این عمل، روش دیگری برای مشخص کردن فال بود. همچنین گاهی با دیوان حافظ برای بیشتر از یک نفر در یک زمان فال گرفته میشد. فالگیریِ گروهی با کتاب هم شرایط و قواعد ویژه ای داشته است.
فال گرفتن با کتاب احتمالاً در قرن چهاردهم در ایران کاملاً رایج بوده است. دو اثر از عبید زاکانی به فال اختصاص دارد. «فالنامة بروج» وی اقتباس طنزآمیزی است از صُور فلکی (بروج دوازده گانه) و همچنین در «فالنامة وحوش و طیور» از حیوانات و پرندگان به عنوان موضوعی طنزآمیز استفاده کرده است، که اغلب پیشگوییهایی مستهجن و زشت هستند.
کتاب «رازنامه» اثر حسین کفوی (وفات 1601م)، دانشمند، قاضی و ادیب عثمانی، شاهد دیگری است بر فالگیری و سرکتاب باز کردن در قرن شانزدهم در ترکیه. کتاب رازنامه شامل حکایتهای فراوانی در باب هنر پیشگویی و روایتهای گوناگونی در رابطه با بزرگان استانبول است. با توجه به گفتة نویسنده، این افراد فاضل و عالم در محافل استانبول برای پیشبینی امور، از دیوانهای حافظ، جامی، مولوی و همچنین کتاب قرآن توسل میجستند. حتا مفتی بزرگ استانبول، ابوسعود افندی (وفات 1574م)، هم در فالگیری شرکت داشت. وی همچنین تلاش کرد با تدوین و مشخص کردن تعبیر فالها مانع از تعابیر آزاد و مختلف شود. به نقل از دانشمند و نویسندة عثمانی حاجی خلیفه (57-1609): این مفتی اعظم در باب شرایط مشروع و قانونی فالگیری هم فتواهایی صادر کرد.
پیدایش و تکوین فالنامههای مصور
تا جایی که مطلع هستیم، دست کم از نیمة نخست قرن شانزدهم در ایران، فالگیری با کتابهای مصور، به شیوه ای محبوب و پُرطرفدار تبدیل شد. اما، احتمالاً این شیوه پیشینه ای خیلی دورتر داشته است. به نظر میرسد، یک تشبیه شاعرانه در دیوان منوچهری، از قدیمیترین اشارهها به فالنامههای مصور باشد. وی در توصیف طبیعت باشکوه چنین سروده است:
بســان فالگویانـند مرغــان بر درختــان بر
نهاده پیش خویش اندر، پر از تصویر دفترها
وی در این شعر به استفادة فالگیران از تصاویر (فالچه مصور) اشاره میکند. بسیاری از عقاید و باورهای مطرح شده در فالنامههای تصویری را میتوان در متون مصور کهن یافت. شاید نخستین این آثار کتاب «عجایب المخلوقات» باشد. هرچند زکریا ابن محمد ابن محمود، معروف به قزوینی، در تألیف عجایب المخلوقات شهرت بیشتری دارد، اما یکی دیگر از پیشگامان مهم در تدوین این اثر محمد ابن محمود طوسی بود. عجایب المخلوقات طوسی، که در 1160م یا 1170م به فارسی نگاشته شده است، عجایب جهان را در ده فصل توصیف میکند. بسیاری از این موضوعات، به طور تلویحی یا خیلی صریح و آشکار، بر مضمون فالنامههای مصور هم تأثیر گذاشته است. تلفیق دانش طالع بینی و جادو جهت پیشگویی اعمال و رفتار انسانی تا حدود زیادی در شکل گیری مضمون یک اثر عجیب در قرن سیزدهم با عنوان «دقایق الحقایق» تأثیر داشته است. این کتاب یک جُنگ مصور است و از بخشهایی دربارة طالع بینی، علوم خُفیه و عجایب المخلوقات طوسی تشکیل شده است. این اثر حدود سال 73- 1272م در شهرهای آکسارای و کایسری (قیصریه)، واقع در مرکز آسیای صغیر، گردآوری شده و بعدها الحاقاتی، توسط شخصی به نام ناصرالدین محمد، به آن افزوده شده است. وی رمال و مسؤول تهیه طلسم (هیکل) و تعیین ساعت آن بوده است. دقایق الحقایق احتمالاً در واکنش به خطرات مغولها، که ثبات سیاسی آسیای صغیر را در اواخر قرن سیزدهم تهدید میکردند، تألیف شده است. هرچند هدف از تألیف این اثر، پیشگویی نبود، اما تألیف دقایق الحقایق، در قالب مجموعه ای از موضوعات مربوط به علوم غریبه، با فالنامههای مصور قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم قابل مقایسه است.
کتاب «مونس الاحرار فی دقایق الشعار» (1341م) اثر محمدبن بدرالدین جاجرمی، احتمالاً قدیمیترین نسخة خطی باقی مانده است که هم تصویر و هم فال دارد. این نسخه در بیست ونُه فصل تنظیم شده است. در شش نگاره از این نسخه نقش برخی از نخستین صُور فلکی در علوم اسلامی به تصویر کشیده شده است. همانند فالنامههای دورههای بعد، پیشگوییهای این کتاب هم به پاره ای از امور دنیوی مربوط میشود. مانند تجارت، خرید جواهرات، خرید حیوانات، ظاهر انسانها و تندرستی. شایان ذکر است که مفهوم عجایب، نخستین بار در عجایب المخلوقات وارد شد، و بعدها به عنوان الگوی پیشگویی در فالنامهها مطرح گردید. این مفهوم همچنین در تألیف کتاب البلهان اثر ابومعشر- که ذکر آن گذشت- نقش به سزایی داشته است. این اثر نخستین بار در قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم مصور شد. علاوه بر بخشی در باب دیوها، فرشتگان، طلسمها و ارقام طلسمی جهت کنترل تأثیر طلسم، در این نسخة خطی یک بخش عجیب در ارتباط با برخی از عجایب مختلف وجود دارد، که عبارت است از: تصویری از چهرة نویسنده، تصویرهایی از کلیسا، صومعه، مسجد، حمام و برخی از مکانهای افسانه ای. هرچند ماهیت این تصویرها مشخص است، اما، با توجه به عدم وجود متن، میتوان آنها را وسیله ای مناسب جهت داستانگویی یا فالگیری در نظر گرفت. نسخة ناقص و آسیب دیدة «خورشیدنامه» در کتابخانة ملی آنکارا هم یکی از معدود متون عثمانی است که فقط به پیشگویی اختصاص داشته است. تاریخ این نسخه را میتوان به قرن شانزدهم نسبت داد. در این اثر منظوم ترکی، از حروف کلمة خورشید (hursid) جهت پیشگویی استفاده شده است. شیوة پیشگویی با این کتاب، کم وبیش مانند پیشگویی با جدولهایی است که برای قرآن و دیوان حافظ تهیه شده بود.
فالنامههای مصور دنیایی از نقش ورنگ هستند که عقاید، باورها و سنتهای رایج جامعه را میتوان در آنها بازشناخت. در واقع، فالنامههای مصور نمونههایی کمیاب، فراموش شده و ارزشمندی از نسخههای خطی هستند که تاکنون تقریباً نادیده گرفته شده اند. امید است نمایشگاه برگزارشده توسط گالری فِری یِر اند سَکلر به شناسایی بیشتر این کتابها کمک کند.
پی نوشت
1- از 24 اکتبر 2009 تا 24 ژانویه 2010.
2. The Arthur M. Sackler and Freer Gallery of Art.
3- از همکاری سرکار خانم ترانه مهاجر، برای تهیه و ارسال کاتالوگ این نمایشگاه، صمیمانه سپاسگزارم.
4. Husayn Kefevi. 5. (A.5179).
منبع
Falnama: the book of Omens, Massumeh farhad with serpil Bağci, The Arthur M. Sackler and Free Gallery of Art, 2009.
تهیه شده توسط: مجله تندیس/ شهروز مهاجر