[h=3]جامعه هنری ایران هنرمندان بسیاری را به خود دیده که میراثدار هنر خانوادهشان بودهاند. در این میان تاثیر مادران بر اندیشه هنری فرزندانشان کم نیست؛ بر همین اساس در آستانه روز مادر با تنی چند از فرزندان هنرمند در مورد مادران هنرمندشان به گفت و گو پرداختیم.
به گزارش سينما خبر؛ روز مادر، روزی نمادین است برای ارج نهادن بر مهربانی، ایثار و از خودگذشتگی مادران و بدون شک هیچ روزی بدون وجود مادران زیبا نیست و در فقدان مادر رنگی از زندگی کم خواهد شد. به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر با تنی چند از فرزندان هنری، هنرمندان گفت و گویی داشتیم تا از نقش مادران هنرمندشان در زندگی هنری آنها جویا شویم. گیزلا از جامعه هنری ایران گلهمند است یاسمین سینایی هنرمند مجسمه ساز که فرزند خسرو و گیزلا سینایی است، در مورد مادر نقاشاش گفت: به نظرمن گیزیلا سینایی زن فوق العاده ماجراجویی است. او در 18 سالگی یک تصمیم بزرگ گرفت و از کشورش که یک کشور کوچک اروپایی بود، راهی ایران، سرزمین هزارویکشب شد. او ازهمان زمان درگیرقصهها و افسانهها بود و واقعا دل و جرات داشت که همچنین تصمیم بزرگی در زندگیش گرفت و راهی ایران شد. با این که در زندگی تجربیات متعددی را پشت سر گذاشته است؛ اما او همواره راه ملایمت، مهربانی و صلح را پیش گرفته است. او درعرصه هنر نیزهمواره تابع صلح است و تاکنون ندیده ام که تصمیم بگیرد که با هنرمندی بخواهد رقابت کند او در زندگی شخصی و هنریاش تلاش دارد که با صلح و دوستی با آرامش کار خودش را بکند. گیزیلا با همه سختی هایی که در مسیر یک هنرمند وجود دارد آن هم در کشوری غریب، تمام تلاش خود را کرده است که هنر و خودش را جا بیندازد. او ادامه داد: اما سالهاست که متوجه شدهام که او از جامعه هنری ایران گله دارد؛ چرا با وجود 50 سال زندگی در ایران و تمام تلاشهایی که کرده است هر بار که سخن از کاری میشود؛ او را خارجی محسوب میکنند و با این ترفند میخواهند که او را از گود خارج کنند. کسی که از 18 سالگی از کشورش خارج میشود و 50 سال در یک کشور زندگی و حیات فرهنگی و هنری دارد، نباید او را نادیده گرفت. این موضوعی است که به ویژه در سالهای اخیر گیزیلا را غمگین میکند و به نظرم برای همین دوست دارد بیشتر از هر دورهای به سرزمین مادریاش سفر کند.
یاسمین سینایی در مورد تاثیر مادرش بر اندیشه های هنری اش گفت: مادرمن هم مثل هرمادر دیگری بر روی زندگی فرزندانش تاثیرگذاشته است؛ اما به نظر من مهمترین و قویترین تاثیری که مادرمن بر روی زندگی من گذاشته است، روح قصهگویی است. مادرم با گفتن قصه زندگی ما را ساخت. از دوران کودکی مادرم همواره در خانه و سفرمشغول قصه گفتن بود یا در حال کتاب خواندن برای ما. از زمانی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتیم مادرم همواره برای ما کتاب میخرید و در انتخاب کتابها خیلی سختگیر بود و برایش مهم بود کتابی برای ما بخرد که قصه خوبی داشته باشد. من هم خیلی زود علاقمند شدم که به زبانهای مختلف قصه بخوانم و همین موضوع جهان ما را گسترده تر کرد. او در مورد روز مادر نیز گفت: در خانه ما دو بارروزمادر جشن گرفته می شود؛ یک بار که روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) است و یک بار براساس سنت اروپایی که آن هم در ماه مه است. دغدغه کار خیر کردن را از پروین قائم مقامی آموختم بهاره رهنما در مورد تاثیر مادرش پروین قائم مقامی در زندگی اش گفت: دغدغه کار خیر کردن را از پروین قائم مقامی آموختم. بهاره رهنما گفت: من فکر می کنم مادر بودن صفت بسیار مهمی است که این صفت به راحتی به دست نخواهد آمد. باید این حس را تجربه کرد و به مفهوم عمیق آن پی برد. خداوند در قرآن هفت بار به انسانها گفته است که من از مهر خودم در وجود مادران قرار دادم و مهری خداوندی و مهرمادری از یک جنس هستند.
بهاره رهنما در خصوص نقش پروین قائم مقامی در زندگیاش گفت: مادرم در شکل گیری شخصیت من نقش ویژهای داشته است. همین روحیه جنگیدن برای رسیدن به موفقیت و پیگیری در امور خیر که دغدغه و علاقه من است ، ریشه در دوران کودکی من دارد و مرهون تربیت مادرم در آن دوران است. همیشه در منزل ما این شور اشتیاق بود که بتوانیم گره از کار نیازمندی باز کنیم و همیشه باعث و بانی این اتفاقها مادرم بود. رهنما ادامه داد: مادرم در سن شصت سالگیاش بود که از سوی پریسا بخت آور و اصغر فرهادی پیشنهاد بازی دریافت کرد و وارد کار هنری شد و امروز پروین قائم مقامی به عنوان بازیگری شناخته شده به فعالیت می پردازد. رهنما ادامه داد: پروین قائم مقامی زن کوشا و استواری است و همیشه در اوج نا امیدیهای، من حس دوباره شروع کردن را در من تقویت می کرد. ممکن است از لحاظ شخصیتی تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشته باشیم و خیلی از کارهای من باعث ناراحتی مادرم شده باشد اما همین که کنار هم هستیم و همیشه در مواقع سخت و آسان حامی من بوده است، خدا را شکر میکنم. مادر و مادربزرگم از دل هر اتفاقی قصهای جذاب میسازد غزل شاکری بازیگر سینما و تئاتر که سالها است در سینمای ایران به حرفه طراحی صحنه و لباس هم مشغول بوده است، فرزند فرشته طائرپور یکی از به نام ترین تهیه کنندههای سینمای ایران است. غزل با حضور در فیلم "گلنار" به کارگردانی کامبوزیا پرتوی و تهیه کنندگی مادرش بازیگری در سینما را آغاز کرد و همان فیلم به یکی از پرخاطرهترین فیلمهای کودکان دیروز و دهه شصتی های امروز بدل شد. غزل شاکری به مناسبت فرا رسیدن روز مادر یادداشتی که متن این یادداشت به شرح زیر است : " برای اکثر آدم ها مادر هایشان ویژه هستند ،همین طور مادربزرگ هایشان و من هم یکی از همین آدم ها هستم . . . ! بزرگترین شانس من به دنیا آمدن درخانواده ای بود که مادر و مادر بزرگش می توانند از دل هر اتفاق ساده، تلخ یا شیرین ،قصه ای جذاب بسازند . . . می توانند آن چنان تو را با خود هم داستان کنند که بدون این که خودت متوجه شوی ، مثلا سوار بریک قاشق پر از آش رشته دور دنیا سفر کنی ...یا به همراه خانواده در دل کدویی قل بخوری ...یا با یک لوبیا این ور دنیا کاشته بشی و اونور دنیا سبز بشی ...
به گزارش سينما خبر؛ روز مادر، روزی نمادین است برای ارج نهادن بر مهربانی، ایثار و از خودگذشتگی مادران و بدون شک هیچ روزی بدون وجود مادران زیبا نیست و در فقدان مادر رنگی از زندگی کم خواهد شد. به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر با تنی چند از فرزندان هنری، هنرمندان گفت و گویی داشتیم تا از نقش مادران هنرمندشان در زندگی هنری آنها جویا شویم. گیزلا از جامعه هنری ایران گلهمند است یاسمین سینایی هنرمند مجسمه ساز که فرزند خسرو و گیزلا سینایی است، در مورد مادر نقاشاش گفت: به نظرمن گیزیلا سینایی زن فوق العاده ماجراجویی است. او در 18 سالگی یک تصمیم بزرگ گرفت و از کشورش که یک کشور کوچک اروپایی بود، راهی ایران، سرزمین هزارویکشب شد. او ازهمان زمان درگیرقصهها و افسانهها بود و واقعا دل و جرات داشت که همچنین تصمیم بزرگی در زندگیش گرفت و راهی ایران شد. با این که در زندگی تجربیات متعددی را پشت سر گذاشته است؛ اما او همواره راه ملایمت، مهربانی و صلح را پیش گرفته است. او درعرصه هنر نیزهمواره تابع صلح است و تاکنون ندیده ام که تصمیم بگیرد که با هنرمندی بخواهد رقابت کند او در زندگی شخصی و هنریاش تلاش دارد که با صلح و دوستی با آرامش کار خودش را بکند. گیزیلا با همه سختی هایی که در مسیر یک هنرمند وجود دارد آن هم در کشوری غریب، تمام تلاش خود را کرده است که هنر و خودش را جا بیندازد. او ادامه داد: اما سالهاست که متوجه شدهام که او از جامعه هنری ایران گله دارد؛ چرا با وجود 50 سال زندگی در ایران و تمام تلاشهایی که کرده است هر بار که سخن از کاری میشود؛ او را خارجی محسوب میکنند و با این ترفند میخواهند که او را از گود خارج کنند. کسی که از 18 سالگی از کشورش خارج میشود و 50 سال در یک کشور زندگی و حیات فرهنگی و هنری دارد، نباید او را نادیده گرفت. این موضوعی است که به ویژه در سالهای اخیر گیزیلا را غمگین میکند و به نظرم برای همین دوست دارد بیشتر از هر دورهای به سرزمین مادریاش سفر کند.