ahmadfononi
معاونت انجمن
مسابقات انتخابي جام جهاني 2014 برزيل در منطقه آسيا بيش از هر دوره ديگري مورد توجه محافل بينالمللي قرار گرفته است.
اين نه به خاطر كيفيت بازيهايي است كه ارائه ميشود كه به دليل حضور مربيان نامداري است كه در جريان يك موج تازه به فوتبال آسيا روي آوردهاند.
وسوسه چندين ميليون دلاري كه اين تيمها به مربيان بزرگ اروپا ميدهند باعث شده بسياري از چهرههاي سرشناس كه تا همين چندي پيش روي نيمكت تيمهاي نامدار قاره سبز مينشستند ريسك زيرپاگذاشتن اعتبارشان را به جان بخرند و به تيمهايي بپيوندند كه به لحاظ ثبات روي نيمكت و تصميمگيريهاي مديريتي با عالم حرفهاي قابل قياس نيستند.
جان دوئردن، كارشناس فوتبال آسيا چندي پيش در گزارشي اين مربيان را عموما انقلابي خواند، اما حاصل كار آنها نشان ميدهد نميتوان همه آنها را انقلابي دانست يا دستكم مجالي براي ايجاد يك انقلاب بزرگ در فوتبال آسيا به آنها داده نخواهد شد.
موانع زيادي در فوتبال آسيا وجود دارند كه مربيان بزرگ را هم خيلي زود قرباني ميكند.
اولين و تنهاترين هدفي كه براي به خدمت گرفتن اين مربيان بزرگ وجود داشته رسيدن به جام جهاني است كه به سقف آرزوهاي اكثر تيمهاي آسيايي بدل شده است.
اگر ژاپن، كره و تا حدي استراليا را فاكتور بگيريم، در ساير كشورها ادعاي ياد شده كاملا صدق ميكند.
اين سه كشور با توجه به ساختاري كه در فوتبال خود بنا كردهاند چشم به صعود به مراحل بالاتر در جام جهاني دارند و حضور در اين جام تقريبا برايشان موضوعي عادي تلقي ميشود كه اين را بايد به برنامهريزيهاي درازمدت، سرمايهگذاريها و ساختار خوبي كه بنا نهادهاند نسبت داد.
تيمهاي ياد شده در دورههاي اخير به پاي ثابت قاره آسيا براي حضور در جام جهاني تبديل شدهاند و برخي بر اين باورند ساير كشورها بايد براي 1.5 سهميه باقيمانده آسيا بجنگند.
جنگي كه فرماندهي آن را مربيان بزرگي در دست گرفتهاند و به دنبال قرباني كردن يكديگر هستند ولي در ساير كشورها تقريبا با شرايط متفاوتي مواجه هستيم.
برنامهريزهاي كوتاهمدت و نگاه به شرايط حاضر در سرلوحه اين كشورها قرار دارد يا شرايط براي اجراي برنامههاي بلندمدت وجود ندارد.
نگاهي به اسامي مربيان بزرگ حاضر روي نيمكت تيمهاي آسيايي و پيشينهاي كه در اروپا داشتهاند بيانگر اين است كه مربياني كه در تيمهاي آسيايي به فعاليت ميپردازند علاوه بر پولهاي گزافي كه به جيب ميزنند اين تيمها را وسيلهاي براي مطرح شدن دوباره خود در نظر گرفتهاند، چراكه عمدتا اين اواخر با ناكاميهاي بزرگي دستوپنجه نرم كردهاند.
برخيها از كارلوس كرش و فرانك رايكارد كه به ترتيب هدايت تيمهاي ايران و عربستان را بر عهده گرفتهاند به عنوان سردمدار مربيان بزرگ انقلابي ياد كردهاند كه به آسيا نقلمكان كردهاند.
كرش كه مدعي شده ميراث خوبي از خود بر جاي خواهد گذاشت در دور رفت مرحله سوم مسابقات انتخابي جام جهاني نتايج خوبي كسب كرده و با برد شش بر صفر مقابل بحرين در ورزشگاه آزادي تهران جايگاه ويژهاي نزد ايرانيان پيدا كرده است.
بعيد است اين مربي در دور برگشت مشكلي براي حفظ جايگاه ايران در صدر جدول گروه پنجم داشته باشد، اما شرايط فرانك رايكارد در تيم ملي عربستان كاملا متفاوت است.
او كه در سال 2000 روي نيمكت تيم ملي هلند نشسته بود و پنج سال پياپي هم هدايت بارسلونا را بر عهده داشت كه حاصل آن فتح دو جام لاليگا، يك قهرماني سوپرجام اسپانيا و نيز فتح ليگ قهرمانان اروپا درسال 2006 بود بعد از سپري كردن روزگار ناموفق در ليگ تركيه به يكباره سر از نيمكت تيم ملي عربستان درآورد تا حالا روزهاي سختي را سپري كند.
دو تساوي و يك شكست در سه بازي دور رفت چيزي نبود كه بدبينترين هوادار فوتبال هم آن را پيشبيني كند و حالا كار به جايي رسيده كه همگان از تصميم مديران بيحوصله فدراسيون عربستان در بركنار نكردن رايكارد مشهور پيش از آغاز دور برگشت متعجب شدهاند.
آيا رايكارد هم قرباني زياده خواهي عربستانيها خواهد شد؟
نكته: كاماچو هم از چهرههاي مطرحي است كه به ناگاه از نيمكت چين سردرآورد. او تابستان گذشته به اين اميد كه چين را به جام جهاني برساند راهي شرق آسيا شد ولي در دور رفت رقابتها نتوانست انتظارات را برآورده كند
خوزه آنتونيو كاماچو هم ديگر از چهرههاي مطرحي است كه به ناگاه از نيمكت چين سردرآورد.
او كه هدايت تيمهاي ملي اسپانيا و رئال مادريد را به عهده داشت و دو سال و نيم هم سرمربي نكونام و شجاعي در اوساسونا بود تابستان گذشته به اين اميد كه چين را به جام جهاني برساند راهي شرق آسيا شد ولي در دور رفت رقابتها نتوانست انتظارات را برآورده كند.
زيكو را هم بايد در كنار اين مربيان قرار داد. 12 سال بازي و مربيگري در ليگ ژاپن و نيز هدايت تيم ملي اين كشور در سالهاي 2001 تا 2004 كه حاصل آن فتح جامملتها بود باعث شده تا دستكم اين مربي از شناخت كافي نسبت به شرايط كار در فوتبال آسيا باخبر باشد.
با اين حال نشستن روي نيمكت تيم ملي عراق ريسك بزرگي است كه زيكو آن را به جان خريد. شايد بعد از ناكامي در ليگ تركيه بازگشت به آسيا بتواند زيكو را دوباره احيا كند، ولي بايد ديد اين مربي در پايان رقابتهاي انتخابي ميتواند به موفقيت خوبي دست يابد يا خير؟
سركو كاتانچ، سرمربي سابق تيم ملي اسلووني كه اين تيم را براي نخستين بار در تاريخ به جام جهاني 2002 رهنمون ساخت هم يكي از نامداران ديگري است كه راهي آسيا شد.
البته او خيلي زود قرباني جاهطلبي اماراتيها شد و به فعاليتش خاتمه داد تا عبدالله مسفر جانشين او شود.
حضور پل لوگوئن فرانسوي روي نيمكت تيم ملي عمان هم از اتفاقات جالب توجه فوتبال در آسيا به حساب ميآيد. اين مربي سه سال متوالي ليون را قهرمان لوشامپيونا كرد ولي پس از آن در گلاسكو رنجرز و پاري سن ژرمن روزهاي ناموفقي داشته است.
آيا خاورميانه ميتواند اين مربي را به روزهاي اوج بازگرداند؟ در بين اين مربيان آلبرتو زاكه روني و هولگر اوسيك شرايط بهتري دارند.
زاكه روني كه بعد از قهرماني با ميلان در سال 99 ديگر نتوانست با اينتر و يووه به موفقيتي دست يابد در بدترين روزهاي مربيگرياش به ژاپن رفت و با قهرماني در جام ملتهاي 2011 آسيا كاملا احياء شد.
«اوسيك» نيز استراليا را به فينال جام ملتهاي 2011 آسيا رساند كه نتيجه خوبي براي دستيار سابق بكنباوئر در جام جهاني 1990 ايتاليا به حساب ميآيد.
اين مربي كه ريشهاي كانادايي هم دارد هيچگاه در بوندسليگا يكسرمربي نبوده و در تيم ملي كانادا نيز توفيقي كسب نكرده بود.
در ميان اين مربيان نامدار برخيها هستند كه چندان به اعتبار خود توجهي ندارند و به نوعي دنبال كاسبي هستند. شفر سرمربي كنوني تايلند يكي از اين مربيان است.
او كه سرمربيگري كامرون را در كارنامه دارد و هدايت تيمهاي بوخوم و تيمهاي آفريقاي جنوبي را بر عهده داشت مدام بين آسيا و آفريقا در رفت و آمد است و بعد از گرفتار شدن برايان رابسون به بيماري مهلك سرطان، جانشين وي روي نيمكت تايلند شده است.
براي اين مربي چندان مهم نيست كه تايلند به مرحله پاياني رقابتهاي انتخابي جام جهاني خواهد رسيد يا نه؟! اين در حالي است كه مربياني نظير راچهواچ سرمربي غنا در جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي يا آلفرد ريدل مربي با دانش اتريشي حفظ اعتبار در فوتبال آسيا را جدي گرفتهاند، اما بايد ديد چه سرنوشتي در انتظار آنهاست.
فوتبال آسيا با توجه به اين كه هنوز با عالم حرفهاي فاصله بسياري دارد با مشكلات و شرايط خاص خود همراه است و مربيان بزرگي در آن گرفتار شدهاند.
بايد ديد موج جديدي كه نامهاي بزرگي را با خود به آسيا آورده است به چه سرانجامي ميرسد.
اين نه به خاطر كيفيت بازيهايي است كه ارائه ميشود كه به دليل حضور مربيان نامداري است كه در جريان يك موج تازه به فوتبال آسيا روي آوردهاند.
وسوسه چندين ميليون دلاري كه اين تيمها به مربيان بزرگ اروپا ميدهند باعث شده بسياري از چهرههاي سرشناس كه تا همين چندي پيش روي نيمكت تيمهاي نامدار قاره سبز مينشستند ريسك زيرپاگذاشتن اعتبارشان را به جان بخرند و به تيمهايي بپيوندند كه به لحاظ ثبات روي نيمكت و تصميمگيريهاي مديريتي با عالم حرفهاي قابل قياس نيستند.
جان دوئردن، كارشناس فوتبال آسيا چندي پيش در گزارشي اين مربيان را عموما انقلابي خواند، اما حاصل كار آنها نشان ميدهد نميتوان همه آنها را انقلابي دانست يا دستكم مجالي براي ايجاد يك انقلاب بزرگ در فوتبال آسيا به آنها داده نخواهد شد.
موانع زيادي در فوتبال آسيا وجود دارند كه مربيان بزرگ را هم خيلي زود قرباني ميكند.
اولين و تنهاترين هدفي كه براي به خدمت گرفتن اين مربيان بزرگ وجود داشته رسيدن به جام جهاني است كه به سقف آرزوهاي اكثر تيمهاي آسيايي بدل شده است.
اگر ژاپن، كره و تا حدي استراليا را فاكتور بگيريم، در ساير كشورها ادعاي ياد شده كاملا صدق ميكند.
اين سه كشور با توجه به ساختاري كه در فوتبال خود بنا كردهاند چشم به صعود به مراحل بالاتر در جام جهاني دارند و حضور در اين جام تقريبا برايشان موضوعي عادي تلقي ميشود كه اين را بايد به برنامهريزيهاي درازمدت، سرمايهگذاريها و ساختار خوبي كه بنا نهادهاند نسبت داد.
تيمهاي ياد شده در دورههاي اخير به پاي ثابت قاره آسيا براي حضور در جام جهاني تبديل شدهاند و برخي بر اين باورند ساير كشورها بايد براي 1.5 سهميه باقيمانده آسيا بجنگند.
جنگي كه فرماندهي آن را مربيان بزرگي در دست گرفتهاند و به دنبال قرباني كردن يكديگر هستند ولي در ساير كشورها تقريبا با شرايط متفاوتي مواجه هستيم.
برنامهريزهاي كوتاهمدت و نگاه به شرايط حاضر در سرلوحه اين كشورها قرار دارد يا شرايط براي اجراي برنامههاي بلندمدت وجود ندارد.
نگاهي به اسامي مربيان بزرگ حاضر روي نيمكت تيمهاي آسيايي و پيشينهاي كه در اروپا داشتهاند بيانگر اين است كه مربياني كه در تيمهاي آسيايي به فعاليت ميپردازند علاوه بر پولهاي گزافي كه به جيب ميزنند اين تيمها را وسيلهاي براي مطرح شدن دوباره خود در نظر گرفتهاند، چراكه عمدتا اين اواخر با ناكاميهاي بزرگي دستوپنجه نرم كردهاند.
برخيها از كارلوس كرش و فرانك رايكارد كه به ترتيب هدايت تيمهاي ايران و عربستان را بر عهده گرفتهاند به عنوان سردمدار مربيان بزرگ انقلابي ياد كردهاند كه به آسيا نقلمكان كردهاند.
كرش كه مدعي شده ميراث خوبي از خود بر جاي خواهد گذاشت در دور رفت مرحله سوم مسابقات انتخابي جام جهاني نتايج خوبي كسب كرده و با برد شش بر صفر مقابل بحرين در ورزشگاه آزادي تهران جايگاه ويژهاي نزد ايرانيان پيدا كرده است.
بعيد است اين مربي در دور برگشت مشكلي براي حفظ جايگاه ايران در صدر جدول گروه پنجم داشته باشد، اما شرايط فرانك رايكارد در تيم ملي عربستان كاملا متفاوت است.
او كه در سال 2000 روي نيمكت تيم ملي هلند نشسته بود و پنج سال پياپي هم هدايت بارسلونا را بر عهده داشت كه حاصل آن فتح دو جام لاليگا، يك قهرماني سوپرجام اسپانيا و نيز فتح ليگ قهرمانان اروپا درسال 2006 بود بعد از سپري كردن روزگار ناموفق در ليگ تركيه به يكباره سر از نيمكت تيم ملي عربستان درآورد تا حالا روزهاي سختي را سپري كند.
دو تساوي و يك شكست در سه بازي دور رفت چيزي نبود كه بدبينترين هوادار فوتبال هم آن را پيشبيني كند و حالا كار به جايي رسيده كه همگان از تصميم مديران بيحوصله فدراسيون عربستان در بركنار نكردن رايكارد مشهور پيش از آغاز دور برگشت متعجب شدهاند.
آيا رايكارد هم قرباني زياده خواهي عربستانيها خواهد شد؟
نكته: كاماچو هم از چهرههاي مطرحي است كه به ناگاه از نيمكت چين سردرآورد. او تابستان گذشته به اين اميد كه چين را به جام جهاني برساند راهي شرق آسيا شد ولي در دور رفت رقابتها نتوانست انتظارات را برآورده كند
خوزه آنتونيو كاماچو هم ديگر از چهرههاي مطرحي است كه به ناگاه از نيمكت چين سردرآورد.
او كه هدايت تيمهاي ملي اسپانيا و رئال مادريد را به عهده داشت و دو سال و نيم هم سرمربي نكونام و شجاعي در اوساسونا بود تابستان گذشته به اين اميد كه چين را به جام جهاني برساند راهي شرق آسيا شد ولي در دور رفت رقابتها نتوانست انتظارات را برآورده كند.
زيكو را هم بايد در كنار اين مربيان قرار داد. 12 سال بازي و مربيگري در ليگ ژاپن و نيز هدايت تيم ملي اين كشور در سالهاي 2001 تا 2004 كه حاصل آن فتح جامملتها بود باعث شده تا دستكم اين مربي از شناخت كافي نسبت به شرايط كار در فوتبال آسيا باخبر باشد.
با اين حال نشستن روي نيمكت تيم ملي عراق ريسك بزرگي است كه زيكو آن را به جان خريد. شايد بعد از ناكامي در ليگ تركيه بازگشت به آسيا بتواند زيكو را دوباره احيا كند، ولي بايد ديد اين مربي در پايان رقابتهاي انتخابي ميتواند به موفقيت خوبي دست يابد يا خير؟
سركو كاتانچ، سرمربي سابق تيم ملي اسلووني كه اين تيم را براي نخستين بار در تاريخ به جام جهاني 2002 رهنمون ساخت هم يكي از نامداران ديگري است كه راهي آسيا شد.
البته او خيلي زود قرباني جاهطلبي اماراتيها شد و به فعاليتش خاتمه داد تا عبدالله مسفر جانشين او شود.
حضور پل لوگوئن فرانسوي روي نيمكت تيم ملي عمان هم از اتفاقات جالب توجه فوتبال در آسيا به حساب ميآيد. اين مربي سه سال متوالي ليون را قهرمان لوشامپيونا كرد ولي پس از آن در گلاسكو رنجرز و پاري سن ژرمن روزهاي ناموفقي داشته است.
آيا خاورميانه ميتواند اين مربي را به روزهاي اوج بازگرداند؟ در بين اين مربيان آلبرتو زاكه روني و هولگر اوسيك شرايط بهتري دارند.
زاكه روني كه بعد از قهرماني با ميلان در سال 99 ديگر نتوانست با اينتر و يووه به موفقيتي دست يابد در بدترين روزهاي مربيگرياش به ژاپن رفت و با قهرماني در جام ملتهاي 2011 آسيا كاملا احياء شد.
«اوسيك» نيز استراليا را به فينال جام ملتهاي 2011 آسيا رساند كه نتيجه خوبي براي دستيار سابق بكنباوئر در جام جهاني 1990 ايتاليا به حساب ميآيد.
اين مربي كه ريشهاي كانادايي هم دارد هيچگاه در بوندسليگا يكسرمربي نبوده و در تيم ملي كانادا نيز توفيقي كسب نكرده بود.
در ميان اين مربيان نامدار برخيها هستند كه چندان به اعتبار خود توجهي ندارند و به نوعي دنبال كاسبي هستند. شفر سرمربي كنوني تايلند يكي از اين مربيان است.
او كه سرمربيگري كامرون را در كارنامه دارد و هدايت تيمهاي بوخوم و تيمهاي آفريقاي جنوبي را بر عهده داشت مدام بين آسيا و آفريقا در رفت و آمد است و بعد از گرفتار شدن برايان رابسون به بيماري مهلك سرطان، جانشين وي روي نيمكت تايلند شده است.
براي اين مربي چندان مهم نيست كه تايلند به مرحله پاياني رقابتهاي انتخابي جام جهاني خواهد رسيد يا نه؟! اين در حالي است كه مربياني نظير راچهواچ سرمربي غنا در جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي يا آلفرد ريدل مربي با دانش اتريشي حفظ اعتبار در فوتبال آسيا را جدي گرفتهاند، اما بايد ديد چه سرنوشتي در انتظار آنهاست.
فوتبال آسيا با توجه به اين كه هنوز با عالم حرفهاي فاصله بسياري دارد با مشكلات و شرايط خاص خود همراه است و مربيان بزرگي در آن گرفتار شدهاند.
بايد ديد موج جديدي كه نامهاي بزرگي را با خود به آسيا آورده است به چه سرانجامي ميرسد.