«خبرنگارها بدترین شغل دنیا را دارند!» فکر نکنید که با این جمله قصد خودزنی داریم و می خواهیم قشر خبرنگار و روزنامه نگار را مظلوم جلوه بدهیم. اصلا! این نتیجه یک سال تحقیق است. موسسه ارزشیابی کریر کست آمریکا که سال های در رابطه با انواع و اقسام مشاغل در ینگه دنیا فعالیت می کند به تازگی لیست بلند بالایی منتشر کرده که در آن خبرنگاری بدترین شغل دنیا معرفی شده.
حالا حدس بزنید بهترین شغل دنیا چه می تواند باشد؟! امکان ندارد اصلا به ذهنتان هم خطور کند. ماموران آمارگیری بهترین شغل دنیا را دارند! در فهرست برترین ها هم بازیگری و کارگری روی سکوهای نفتی در دریا رتبه های بعدی هستند
اما بهترین ها و بدترین ها چطور انتخاب شدندو کارشناسان مرکز کریر کست چه فکری توی سرشان بود که آمارگیرها را اول کردند؟
1- استرس و فشار روحی
میزان فشاری که هر کاری به صاحبش وارد می کند، برای کارشناسان کریر کست خیلی اهمیت دارد؛ آنقدر که به نظر آنها نمی شود به راحتی آن را اندازه زد و بد و خوب آخرش را تعیین کرد. آنها برای به دست آوردن فشار و استرسی که هر شغلی به صاحبش وارد می کند 11 معیار مختلف تعریف کردند و برای هر کدامشان هم درجاتی گذاشتند که این درجه ها ممکن است توی شغل های مختلف با هم فرق های زیادی داشته باشد؛ مثلا یک روزنامه نگار به خاطر «زمان بندی» خاصی که برای تهیه گزارش دارد، در مساله زمانبندی بالاترین درجه را می گیرد (عدد 9) ولی یک زیست شناس اصلا با موضوع زمانبندی و کمبود وقت طرف نیست و در این گروه نمره ای نمی گیرد (که البته خیلی هم خوب است!)
2- درآمد
اگر کسی یک روزی گفت که درآمد شغالش اهمیتی ندارد، بدانید که دارد سر شما که نه حداقل سر خودش را گول می مالد. درآمد مناسب یکی از مهمترین فاکتورهایی است که میزان رتبه جهانی هر شغلی را تعیین می کند و در واقع یک جورهایی اعتبار و ارزش کار را نشان می دهد. این حرف ما نیست. کارشناسان امور اجتماعی چنین نظری دارند.
به نظر آنها میزان درآمد هر فردی به میزان رضایتمندی او هم نسبت دارد. برای همین است که در رتبه بندی های جهانی میزان متوسط درآمد در هر شغلی هم ملاک خودشان قرار می دهند. البته فقط داشتن یک درآمد مشخص برای تعیین خوبی یا بدی شغلی اهمیت ندارد. کارشناسان برای تعیین دقیق رتبه های شغلی ملاک تازه ای تعریف کرده اند به نام قابلیت رشد درآمد.
آنها هم مثل من و شما پیش خودشان فکر کرده اند که شاید کسی واقعا از درآمد پایینش راضی باشد و یکجورهایی به شغلش دلبسته باشد. با این اوصاف نمی شود گفت شغل بدی دارد اما اگر در شغلش از نظر بالا رفتن درآمد امیدی نداشته باشد، آن وقت می شود ادعا کرد که دارد یکی از سخت ترین کارهای دنیا را انجام می دهد.
شاخص پتانسیل رشد را هم می شود با یک مثال توضیح داد. فرض کنید یک منشی کارش را با درآمد 54 هزار چوق شروع می کند. این می شود درآمد اولیه اش. ولی بعد از مدتی که چم و خم کار دستش آمد، حقوقش زیاد می شود و به 168 هزار چوق میرسد. این وسط 114 هزار چوقی که به جیب زده، میزان پیشرفت کارش را نشان می دهد؛ یعنی خانم یا آقای منشی شغلی دارد که می تواند توی آن حداقل به درآمدش امید داشت. منشی فرضی ما 211 درصد افزایش حقوق داشته. این عدد یعنی پتانسیل رشد درآمد. هر قدر این درصد بیشتر باشد، یعنی اینکه شغل شما بهتر باشد.
3- سختی کار
آنهایی که کارمند اتو کشیده سازمان های عریض و طویل هستند، این کلمه عجیب و غریب را حتما می شناسند: سختی کار. حداقل وقتی آخر هر ماه کارنامه دخل و خرجشان را به دستشان می دهند، توی ردیف دریافتی ها متوجه می شوند که مقدار ناقابلی به بهانه همین سختی کار به حسابشان واریز شده است. سختی کار اولین فاکتوری است که در انتخاب فهرست بلندبالای بدترین و بهترین شغل های سال درنظر گرفته شده.
آن ور آبی ها البته اسمش را گذاشته اند شرایط محیطی. آنها سفت و سخت معتقدندکه آدم تا شرایط کارش هم از نظر روحی و روانی و هم جسمی و فیزیکی مناسب نباشد، از کار که سهل است، از زندگی هم لذت نمی برد. برای همین کارشناسانی که برای محک شغل ها دور هم نشستند، سختی کار ما یا همان شرایط محیطی خودشان را مهمترین عامل ارزشیابی قرار دادند.
شرایط سخت کاری یعنی امتیاز بالاتر، بنابراین هر شغلی که بیشترین میزان فشار روحی و جسمی را داشته باشد امتیاز بیشتری هم در رده بندی جهانی دارد. شغل های بهتر هم به طور حتم امتیازهای کمتری دارند. کارشناسان از روی جدولی که با کلی بحث و جدل ترتیب داده بودند، سختی کار را هر شغلی را تعیین کردند:
کارشناسان آمار برای رسیدن به اعداد و ارقام این جدول ها ماه ها با همدیگر بحث و جدل داشتند و کلی با سازمان های جهانی در ارتباط بودندو از آمار و ارقام آنها خط می گرفتند تا بلکه کوچکترین نکته ای هم از نگاه آنها دور نماند. مثلا در زمان محاسبه سختی کار فیزیکی آنها حتی به میزان وزن باری که ممکن است هر کسی در زمان انجام کار بلند کند هم امتیاز داده اند. اگر در شغلی لازم باشد فرد روزی دو سه بار باری کمتر از نیم کیلو بلند کند. امتیاز کمتری می گیرد و شغلی که بارش سنگین تر است، امتیازی بیشتر!
4- آینده شغلی
برای آنهایی که به پشت میز نشستن عادت دارند یکی از مهمترین فاکتورهای ارزیابی کارشان است. اینکه بعد از عمری دولا شدن روی پرونده های دیگران چه سرنوشتی در انتظارشان است و قرار است تا کی و کجا همان کارمند ساده باقی بمانند. شغل آزادی ها هم کم و بیش چنین دغدغه هایی دارند. با این تفاوت که به جای پیشرفت رتبه و گروه کاری به فکر زیاد شدن سرمایه شان هستند.
با توجه به این دغدغه مهم است که کارشناسان گروه کریر کست ضریب آینده غلی را هم وارد کار کردندو گفتند هر شغلی که تا سال 2020 میلادی بیشترین میزان استخدام را داشته باشد. می شود شغل خوب و هر کدام که بیشتر بیکار و علاف داشته باشد. شغل بد البته آینده شغلی همه اش ربطی به ارتقای رتبه و جایگاه طرف ندارد.
گاهی یک کسب درآمد بالا و زیاد شدن حقوق هم می تواند یک آینده شغلی خوب حساب شود. برای همین هم کارشناسان می گویند توی ضریب آینده شغلی باید درصد پتانسیل رشد حقوق را هم دخیل کرد. همان ضریبی که در قسمت بالا حساب و کتاب کردیم.
و این هم لیست پراسترس ترین و خوشحالترین کارها!
پولش مهم است
کار بدون فشار و تنش که اصلا وجود ندارد. آدمیزاد بخواهد بیکار و بی عار بخورد و بخوابد هم با استرس می گیرد. مساله استرس و فشار کاری آنقدر برای کارشناسان مرکز ارزشیابی کریر کست اهمیت داشت که آنها سوای تقسیم بندی اصلی بهترین ها و بدترین شغل ها، آنها را از نظر میزان فشاری که وارد می کنند، هم تقسیم بندی کرده اند.
$ = متوسط درآمد سالیانه
پرفشارترین شغل های دنیا
سرباز ارتش $41998
آتش نشان $45200
خلبان $92060
مدیر روابط عمومی $57550
مدیر اجرایی $101250
عکاس خبری $29130
روزنامه نگار $36000
راننده تاکسی $22400
مامور پلیس $55010
کم فشارترین شغل های دنیا
استاد دانشگاه $62500
خیاط $25850
داروساز $32350
جواهرساز $35170
متخصص آزمایشگاه $101250
شنوایی سنج $66600
متخصص تغذیه $53250
آرایشگر $22500
کتابدار $54500
پرسکار کارخانه $31910