pnumusic15
New member

عکس شماره 1 نی و انگشت گذاری آن
در ادامۀ مباحث مقدماتی در مورد ساز های ایرانی تلاش می کنیم به تدریج، به بررسی سازهای ایرانی و قابلیت های آنها و نقاط قوت و ضعف آنها در تکنوازی و کارهای گروهی بپردازیم و در ادامه این مباحث به برخی طرح ها و ابتکاراتی که در راستای تکامل تدریجی این سازها و برطرف کردن نقاط ضعف اجرایی و ساختاری آنها صورت گرفته، می پردازیم.
فرهنگ کهن ایران زمین علاوه بر قدمت و پیشینۀ طولانی از لحاظ تاریخی، از عمق و ژرفای بسیاری چه از لحاظ بیانی، ساختاری، فرهنگی و اجتماعی برخوردار است. مسلما یکی از نقاط برجستۀ فرهنگ ما موسیقی ایرانی است که در فرم ها و اشکال گوناگونی اجرا شده و در هر بخش از فرهنگ ایران شاهد انواع موسیقی های متنوع هستیم، چه از لحاظ محتوای ساختاری، سازبندی، لهجه، لحن اجرا، ریزه کاری های اجرایی و…
شاید برآیند تمامی موسیقی های رایج محلی، مقامی، بومی و آیینی مناطق مختلف ایران را بتوان در موسیقی ملی ایران دید.
موسیقی ای که می تواند چکیده ای از تمامی این فرهنگ ها و آیین ها و قومیت ها باشد؛ به عبارتی موسیقی ملی ایران چکیده ای است از آنچه که در فرهنگ ها و آداب و سنن اقوام و طایفه های ایرانی رایج است.


انواع بوق
تنوع فرهنگی موسیقی بومی و محلی ایران آنچنان زیاد است که بررسی نکات و جزئیات ساختاری هر یک از آنها نیازمند هفته ها و ماه ها تلاش و کار های تحقیقی و… است.

عکس شماره ۲ سورنا در سه اندازه
در ابتدا سعی می کنیم با توجه به قدمت و پیشینه از ساز نی و سایر ساز های بادی رایج در ایران آغاز کنیم. نی و ساز های هم خانوادۀ آن بدون شک یکی از قدیمی ترین سازهایی هستند که به دست بشر ساخته شده اند و شاید بتوان گفت نای و ساز های بادی هم خانوادۀ آن جزء اولین سازهای ملودیک ساخته شده توسط بشر هستند. از لحاظ صدا و ساختار ساز نی شباهت بسیاری به حنجرۀ انسان دارد. البته در حنجره انسان ارتعاش تار های صوتی با طول های متفاوت، عامل ایجاد صداست و در لوله های صوتی ارتعاشات صوتی هوای داخل لوله و تغییرات شدت هوا و طول لوله باعث ایجاد اصوات گوناگون می کند. ولی به طور کلی مکانیسم تولید صوت در هر دو شباهت های ساختاری فراوان دارد.

عکس شماره ۳ مارنای

عکس شماره ۴ کرنای مشهد
شاید بتوان اشکال قدیمی تر ساز نای را در قالب استخوان یا شاخ حیوانات دید که در مراحل ابتدایی به شکل بوق های صوتی بوده و از آنها برای ارتباط با مسافت های دور استفاده می شده است. این ساز ها در ساختار های کهن و اولیۀ خود فقط تولید یک صوت ثابت می کرده که بعد ها با تعبیۀ سوراخ های متعدد بر بدنۀ آن سعی شد از آن شاخ ها و لوله های صوتی استخوانی اصوات متفاوت تولید کنند. یکی از قدیمی ترین حجاری های موجود از ساز های اولیۀ بادی، شکل شاخ یا بوقی است که بر روی تخته سنگی بر مزار سناکریب (پادشاه آشور)، حدود ۷۰۰ قبل از میلاد حجاری شده است.
همانطور که ذکر شد، این سازها بیشتر برای ایجاد ارتباط و مکالمات صوتی برای مسافت های دور کاربرد داشته است.
عکس شماره ۵ و ۶ چند نوع شاخ (بوق) که از ساز های ابتدایی ساخته بشر است برای ارتباط صوتی با فواصل دور از آنها استفاده می شده است. پس از آن ساز های بادی به خصوص در فلات ایران شکل های کامل تری به خود گرفت و به اشکال امروزی خود نزدیک تر شد. در طول زمان این ساز ها از نظر شکل و ساختار و جنس صدا هم، از هم متمایز شدند و هر یک به فراخور شکل و ساختار و مواد تشکیل دهندۀ خود دارای رنگ و جنس صوتی مخصوص به خود شدند، با حالات و اصوات گوناگون که در قسمت های بعدی به صورت مفصل تر و کامل تر این تقسیم بندی ها را مورد بررسی قرار می دهیم.

عکس شماره ۷ کرنا یا کرنای
همانطور که گفته شد در این مجموعه مقالات سعی خواهد شد به بررسی اجمالی ساز های ملی ایران و قابلیت های اجرایی و نقاط قوت و ضعف آنها بپردازیم و در همین راستا به بررسی طرح ها و ابتکارات دوستداران و علاقمندان این ساز ها به طور مختصر می پردازیم.
در قسمت قبل به صورت مختصر به تاریخچه نی پرداختیم، در ادامۀ این مطلب به بررسی انواع سازهای بادی هم خانوادۀ نی در ایران و طبقه بندی آنها می پردازیم. سازهای بادی هم خانوادۀ نای کهن را می توان در ابتدا به دو دسته تقسیم کرد: ۱- ساز هایی که حالت استوانه ای دارند و دارای قطر ثابت هستند.
۲- ساز هایی که شکل مخروطی دارند و قطر آنها متفاوت است.
از لحاظ نواختن و نحوۀ تولید صوت، ساز های بادی ایران به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- سازهایی که نواختن و تولید صوت در آنها به وسیلۀ ارتعاش زبانه ای تیغه ای (قمیش) صورت می گیرد؛ مانند سورنا.

سورنا
۲- سازهایی که هوا بدون هیچ واسطه ای در لولۀ صوتی دمیده می شود و از ارتعاش مستقیم هوا درون لوله، صوت حاصل می شود؛ مانند نی.

نی
ساز های بادی ایران از لحاظ ساختار و جنس بدنه به ۳ دسته تقسیم می شود. ۱- ساز هایی که از نی یا چوب ساخته می شود.
۲- ساز هایی که از جنس فلز ساخته می شوند. معمولا این فلزات شامل مس یا برنج می شوند.

کرنای خراسان – مشهد
۳- ساز هایی که بدنه آنها از استخوان یا شاخ حیوانات ساخته می شوند. مانند انواع قشمه (دوزله)

قشمه
ساز های بسیاری در موسیقی نواحی و مناطق ایران وجود دارند که هر یک رنگ و صدای منحصر به فرد خود را داراست و هر یک دارای ساختاری متفاوت می باشد. ساز هایی مانند سورنا، کرنا (کرنای)، مارنای، قشمه (دونی، دوزله، جفتی)، بالابان یا نرمه نای، نی انبان، نی لبک، سوتک، دونلی، مزمار، شاه نای، نای نرم، دونای، شمشال و…

انواع بوق

بالابان یا نرمه نای
شاید نی هفت بند را بتوان نماینده ای از تمامی سازهای ذکر شده در موسیقی ملی ایران دانست که همیشه در تکنوازی ها، بداهه نوازی ها و گروهنوازی، جایگاه ویژۀ خود را داشته و جزعی از نمادهای موسیقی ملی ایران محسوب می گردد.

دوزله
از هنرمندان معاصر این ساز می توان از بزرگانی چون سلیمان اصفهانی، ابراهیم آقاباشی، نایب اسدالله خان، یدالله میرزا معروف به شاه یدی، قلی خان تعزیه خان، علی خان معروف به نایب السلطنه، سرمست عراقی، حسن کسایی، محمد موسوی، احمد انوشه، محمد حدادیان، حسن ناهید، محمد علی کیانی نژاد، عبدالنقی افشار نیا، جمشید عندلیبی، حسین عمومی، بهزاد فروهری و… نام برد.
در ادامۀ مطالب قبلی در مورد ساز نی و سازهای هم خانوادۀ آن به معرفی و بررسی چند ساز بادی محلی در موسیقی مناطق مختلف ایران می پردازیم. سورنا یا سُرنا به معنی بوق و با لغت “Horn” در انگلیسی از یک ریشه میباشند. در اصل در میان اقوامی که زبان هند و اروپایی اولیه را صحبت میکردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده است. سورنا
شاهد دیگری که به این ادعا و مشابهت مهر تائید میزند نام ذوالقرنین، به معنی دارنده دو شاخ است. قَرن که مُعَرَّب کَرن است (که در اسم کَرنا مشاهده میشود) به معنی شاخ میباشد. البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفته تر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار میآید.
«این ساز متشکل است از یک لوله مخروطی شکل که در انتهای بالائی آن (قمیش) قرار می گیرد. سرنا از دسته سازهای (دوزبانه) است و به این ترتیب (قمیش) آن از دو تیغه متکی به هم تشکیل شده و انتهای آن دو، در حلقه ای مسطح محصور شده است.»
«در روی لوله، تعداد ۶ تا ۷ سوراخ تعبیه شده و نوازنده با گذاشتن و برداشتن انگشتان هر دو دست، اصوات حاصله را زیر و بم می کند.»
وسعت صدا نیز در این ساز کاملاً ثابت نیست و واضح است که سرناهای بزرگتر میدان صدائی بم تر از سرناهای کوچک دارند.» «سرنا سازی نه تنها محلی بلکه بسیار کهن است که در بسیاری از مناطق ایران نواخته می شود. در اشعار شعرای ایران به کرات نام “سرنا” یا “سورنا” یا “سورنای” آمده است.»
«در نواحی بختیاری و دزفول سرنای کوچک معمول است. سرنای محلی معمولاً با دهل نواخته می شود.»


کرنای
سازی است قدیمی و تاریخی با قدمتی بسیار زیاد که در استانهای مختلف ایران به شکل های متفاوت ساخته و اجرا می شود.
کرنا (به فتح کاف) یکی از کهن ترین سازهای بادی ایران است که در خانواده سازهای بادی قمیش دار، دسته بندی میشود. بر اساس نوشتههای تاریخی و اشیاء مکشوفه از امپراطوری هخامنشی، پیشینه ۲۵۰۰ ساله اش،آموزش نی قطعی به نظر میرسد. هرودوت مورخ یونانی عهد باستان مینویسد: «آموزش نی در زمان کورش بزرگ، سپاهیان با صدای شیپور حاضر باش، رهسپار میدان جنگ میشدند.» به دلایلی که ذکر خواهد شد، شیپور مورد نظر هرودوت، همان ساز کرنا است.
استرابون دیگر مورخ یونانی، نشانی دقیق تری به ما میدهد. وی با اشاره به دورههای آموزشی شاهزادگان و امیر زادگان هخامنشی مینویسد: «هر روز پیش از دمیدن آفتاب، جوانان با صدای کرنا به تمرینهای نظامی فرا خوانده میشدند. مربیان، پسران را به دستههای ۵۰ نفری تقسیم میکردند و ریاست هر دسته را به یکی از پسران شاه یا یکی از امیر زادگان میسپردند.» بر این اساس معلوم میشود کرنا در گذشته، یک ساز حکومتی بوده و برای اعلانها، جشنها و جنگها به کار میرفته است.
اما سندی از این بهتر، یک شیپوره مفرغی است که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی (۱۹۵۷ میلادی) از آرامگاه داریوش سوم پیدا شد. طول این نمونه منحصر به فرد ۱۲۰، قطر دهانه خروجی اش ۵۰ و قطر دهانه ورودی اش ۵ سانتی متر است و هم اینک در موزه تخت جمشید استان فارس نگهداری میشود.
شیپوره یاد شده به کرنای هخامنشی نیز شهرت دارد. با توجه به این که معمولاً در مقبره پادشاهان عهد باستان، اشیاء گرانقیمت و حاوی افتخار دفن میشده است، چنین به نظر میرسد کرنا در ساختار حکومتی هخامنشیان، چیزی بیش از یک ابزار موسیقایی بوده و احتمالاً نمادی از قدرت امپراطوری محسوب میشده است.
با توجه به مستندات تاریخی، چنین مینماید منطقه فارس واقع در جنوب ایران، مهمترین خاستگاه اصلی این ساز باشد. به همین دلیل در بیشتر نوشتههای تاریخی همواره از آن به عنوان کرنای فارس یاد میشود. نگاهی به ساختمان کرنای هخامنشی، نشان میدهد که این ساز جد کرنای امروزی است. دهانه ورودی کرنای هخامنشی ۵ سانتی متر قطر دارد و پر واضح است که هیچ نوازندهای نمیتواند آن را در دهان خود قرار دهد. در واقع چیزی که از عهد باستان بر جای مانده، تنها بخشی از بدنه کرناست و دو بخش دیگرش که غیر فلزی بودهاند، به مرور زمان پوسیدهاند.