جمهوری ترکیه, گردشگری در آسیا قونیه مرکز استان قونیه در کشور ترکیه است. آرامگاه مولوی، شاعر فارسیزبان، در شهر قونیهاست.
نام شهر:
نام قونیه در منابع کهن به صورت ایکونیون (Iconıon)، ایکونیوم (Iconıum) و استانکونا (Stancona) آمدهاست. ایکونیون ازکلمه ایکون (Icon) به معنی شمایل گرفته شدهاست. در اساطیر یونان آمده که بر این شهر اژدهایی چیره شده بود و گهگاه به شهر حمله میکرد و گروهی از زنان ودختران را میبلعید. پرسیوس (Perseus) پسر ژوپیتر این اژدها را کشت و مردم شهر را از بلای او رها کرد. مردم شهر به پاس این رشادت، تصویر پرسیوس را به یکی از دروازههای شهر آویختند. شهر را به مناسبت آن به زبان یونانی ایکونیون (شمایل) میگفتند. این وجه تسمیه وقتی که در حفاری از این شهر سکههایی به دست آمد که بر روی آنها تصاویری از پرسیوس و اژدها دیده میشود، تایید شد.
در دوره رومیان این شهر ایکونیوم خوانده شد. این کلمه در دوره سلجوقیان به اختصار قونیه خوانده شد. نام شهر در منابع فارسی و عربی به شکل قونیه و در ماخذ غربی به صورتConıa، Konıeh و یا Konıa در ترکی امروز به شکل Konya بهکار میرود.
تاریخ :
قونیه ابتدا تحت سلطه هیتیها بود. بعد در قلمرو فریگیه قرار گرفت و مدتی هم تحت حاکمیت لیدیه بود. در قرن ششم قبل از میلاد هخامنشیان ساتراپهایی داشتند. قونیه در آسیای صغیر جزو ساتراپهای هخامنشی بود که تا حدی استقلال داشت.
از آثار هیتیها در قونیه سه اثر عمده باقی ماندهاست. یکی از آنها در نزدیکی بگشهری در ۶۵ کیولمتری جنوب غربی قونیهاست که پینار افلاطون خوانده میشود و بر روی چشمهای بنا شدهاست. معروف است که مزار افلاطون در قونیهاست و یاقوت حموی در معجم البلدان این نکته را قید کردهاست.
دومین اثر هم در بگشهری است و آن یک الهه هیتی است که بهوسیله شیرهایی حمل میشود. سومین آنها در ۲۷ کیلومتری شمال شرقی روستای ایلگین (ایلغین) بر سر چشمهای ساخته شدهاست. این اثر در سال ۱۹۷۰ کشف شده و کتیبههای هیروگلیف دارد.
گزنفون که بهاتفاق هزاران سوار در سال ۴۰۲ ق.م. از قونیه عبور کردهاست، این شهر را در منتهی الیه شرق فریکیه قید کردهاست. این ناحیه بعدها درجنوب فریکیه شمرده شدهاست.
اسکندر در سال ۳۳۴ ق.م. پس از شکست دادن هخامنشیان، آسیای صغیر را به تصرف خود در آوردهاست.
در ابتدای دعوت مسیح، پائولوس یکی از حواریون او در این شهر اقامت گزیده واقامت او بر شهرت واعتبار شهر افزودهاست. در عهد ترازن (ترایانوس) امپراتور روم (۱۱۷ – ۹۸ میلادی) یهودیان و مسیحیان در آن شهر ساکن بودند.
اندکی پس از کوتاه شدن دست ساسانیان، تعرضات طولانی سپاهیان مسلمان آغاز شد. در قرن اول هجری / هفتم میلادی سپاه معاویه بر قونیه مسلط شدند. اما در آن دیار زیاد دوام نیاوردند. کشاکش از قرن دوم هجری / هشتم میلادی که عباسیان به جای امویان نشستند، تا قرن چهارم / دهم میلادی ادامه داشت. قونیه که از جنوب به مرز نزدیک بود، مثل دیگر شهرهای آناطولی از نیروهای مسلمان سخت آسیب دید.
در نیمه دوم قرن پنجم هجری / یازدهم میلادی، بعد از شکست رومانوس دیوجانوس از آلپ ارسلان سلجوقی در نبرد ملازگرد (منازکرت)، آسیای صغیر به دست مسلمانان افتاد و قونیه به سلیمان ابن قتلمش از خاندان سلجوقی سپرده شد.
قونیه تا سال ۷۰۰ هجری / ۱۳۰۰ میلادی پایتخت سلجوقیان آسیای صغیر بود. از سال ۴۷۰ هجری/ ۱۰۷۷ میلادی تا ۷۰۰ هجری/ ۱۳۰۰ میلادی شانزده سلطان سلجوقی در قونیه سلطنت کردند. سلسله آنان به دست مغولان و ترکان عثمانی منقرض شد.
پس از سلجوقیان، مغولان بر شهر چیره شده بودند. در آغاز قرن ۸ هجری / ۱۴ میلادی یخشی بیگ از آل قرامان علیه مغولان قیام کرد و قونیه را به تصرف درآورد و سورهای شهر را مرمت کرد. اما به هر حال پایتخت آل قرامان شهر لارنده (قرامان) بود. با این همه قونیه اهمیت فرهنگی خود را حفظ کرده بود.
در سال ۸۰۰ هجری / ۱۳۹۷ – ۱۳۹۸ میلادی سلطان ییلدریم بایزید عثمانی به قونیه حمله کرد و علاءالدین علی بیگ را کشت و قونیه به تصرف آل عثمان در آمد. از دوره رومیان، در بگشهری در روستای یونس لر در محل شهر تیبریوپولیس آثاری بدست آمده که در موزه باستانشناسی قونیه نگهداری میشود.
دوره سلجوقیان در قونیه از نظر معماری ارزش والایی دارد. در میان این آثار بی تردید باید به سورهای قونیه اشاره کرد که متاسفانه اکنون از آنها نشانی برجای نماندهاست. بنای این سورها را ابتدا علاءالدین کیقباد اول آغاز کرد. هزینه بعضی از آنها را خزانه حکومت پرداخت و برخی از آنها را بزرگان با هزینههای شخصی بنا کردند. این سورها در سال ۶۱۸ هجری / ۱۲۲۱ میلادی به پایان رسید. روی بدنه سورهای قونیه کتیبههای زیادی قرار داشته و در بعضی از قسمتهای آن آثار هنری و تزئیناتی از آن عصر نصب شده بودهاست. این سورها که بر اثر جنگها و یا مرور زمان آسیب میدیدند، به وسیله سلجوقیان، قرامانیان و حتی در ابتدای سلسله عثمانیان به وسیله آل عثمان مرمت میشدند. بقایای این سروها در نیمه دوم قرن نوزدهم کاملا از میان رفتهاست.
سهل انگاری سلجوقیان در باره مذاهب و فرقههای گوناگون، سبب شده بود که در قرن هفتم هجری / سیزدهم میلادی، تصوف در آناطولی، بهویژه در پایتخت آنان قونیه، پیشرفت وسیعی داشته باشد.
قونیه را «دار المعرفه»، «دار الارشاد» و «دار الموحدین» میخواندند. در زمان سلطنت سلطان علاء الدین کیقباد اول قونیه مطاف عارفان و مجمع اهل معرفت بودهاست. در این عهد سلطانالعلما بهاءالدین ولد، مولانا جلالالدین بلخی، برهانالدین محقق ترمذی، اوحدالدین کرمانی، شمسالدین تبریزی، شیخ محیالدین ابن عربی، شیخ سعدالدین جندی، شیخ سراجالدین قیصری، فخرالدین عراقی، شیخ شهابالدین سهروردی، شیخ سعدالدین حموی، شیخ بغوی، شیخ نجمالدین رازی از کسانی بودند که از اطراف و اکناف کشورها و شهرهای اسلامی (برخی از آنان بارها) رنج سفر به قونیه را تحمل کرده بودند.
پس از آنکه قونیه به دست آل عثمان افتاد حکومت آن اکثرا به شاهزادگان عثمانی واگذار شد. ابتدا جم سلطان، پس از وی عبدالله پسر بزرگ بایزید، پس از مرگ وی شهنشاه و پس از فوت وی شاهزاده محمد امارت قونیه را عهده دار بودند.
قونیه در دوره آل عثمان وجه ---------- خود را از دست داد اما حیات ادبی و عرفانی این شهر هنوز ادامه دارد.
Iconıum > Stancona > آرامگاه مولوی > استانکونا > ایکونیوم > ایکونیون > دار الارشاد > دار المعرفه > دار الموحدین > سلطنت سلطان علاء الدین کیقباد > شاعر > شمایل > قونیه > مولانا