اولين كار در رابطه با نصفالنهار درماني اين است كه مستقيماً بر سطوح انرژي كه در امتداد نصفالنهارها وجود دارد اثر گذاشته و همانند عصب بر ماهيچهها و بافتهائي كه توسط نصفالنهارها حمايت ميشوند تأثير گذاريم. نصفالنهار درماني شامل آرام ساختن / كاهش دادن انرژي نصفالنهاري يا تعديل كردن/ افزايش دادن آن ميباشد، و جهت انجام اينگونه كارها چندين راهكار وجود دارد. گر چه نصفالنهار درماني معمولاً به مثابة يك نوع درمان شرقي تلقي ميگردد، اكنون تقريباً 75 درصد جمعيت جهان از اين مدارها يا مراكز انرژيائي به شكلهاي گوناگون استفاده ميكنند.
قبل از اينكه دست به نصفالنهار درماني بزنيم، لازم است چگونگي ارزيابي سطح انرژي را در مداري بخصوص بدانيم. از كجا بايد فهميد كه آيا انرژي بيش از اندازه يا كمتر از حد معمول در مداري بخصوص وجود دارد؟ يكي از راهكارهاي ارزيابي نصفالنهار، بررسي وضعيت و ميزان استقامت ماهيچههاي بدن ميباشد. به اين علت كه هر نصفالنهار حداقل بر يك ماهيچة بدن بازتاب داشته و بدان نيرو ميرساند، شرائط ماهيچة مربوطه نشانگر وضعيت آن نصفالنهار ميباشد. درد، تنش و انقباض ماهيچهاي كه مستقيماً هيچگونه ربطي به آسيب ديدن يا ضربه خوردن ندارد، نشانگر آن است كه نصفالنهار مربوطه دچار بار اضافي يا انباشتگي شده است. نصفالنهار مربوطه تقويت ميگردد، به اين معني كه انرژي الكترومغناطيسي به آن برسانيم.
ضعف و خستگي ماهيچهاي، از طرف ديگر، نشانگر نيروي پولاريتة ناكافي يا تخلية آن در امتداد نصفالنهار مربوطه ميباشد. نصفالنهار مربوطه تخليه ميگردد و به انرژي الكترومغناطيسي كافي دسترسي ندارد. چندين راه جهت تشخيص اختلالات ماهيچهاي وجود دارد. درد و تنش ماهيچهاي معمولاً نيازي به بررسي مخصوص جهت تعيين محل آن ندارد. ما كاملاً از محل آسيب ديدگي، زخم، درد و سفتي آن آگاهي داريم. ضعفهاي ماهيچهاي كمي ظريف تر هستند. فعاليت ما ميتواند نشانگر ضعفهاي ماهيچهاي بوده و توجه ما را نسبت به آنها جلب كند. شايد هنگامي كه خواروبار جابجا ميكنيد متوجه شويد كه موقع تخليه سومين كيسه، بازوي شما در نتيجه بلند كردن پي در پي كيسهها، خسته و لرزان ميگردد. مشكلي كه در رابطه با فعاليت ايجاد شده نشانگر ضعف ماهيچهاي است كه در پايان فعاليت آنرا فراموش ميكنيد، تا اينكه مرتبة ديگر در حين فعاليت باز هم احساس ضعف و خستگي ميكنيد. ارزيابي دقيق از هماهنگي بدني راهكاري بهتر و مطمئنتر جهت تشخيص ضعفهاي ماهيچهاي ميباشد.
بدن متوازن، بدني است كه هماهنگي كامل داشته و هيچگونه استرس يا تنش غير عادي نداشته باشد. شانهها هم سطح يكديگر، سر متوازن، وزن بدن روي محور مركزي و لگن خاصره بوده و بطور مساوي روي هر دو پا تقسيم گردد. با مشاهده بدن وضعيت عادي آن ميتوانيم سر نخهاي مهمي را در ارتباط با تنشها و ضعفهاي ساختاري آن به دست آوريم. ارزيابي بدني مناسب (و درمان مؤثري كه حاصل آن است)، يك موضوع شانسي يا اتفاقي نيست، بلكه موضوعي است كه توجه و آگاهي دقيق ما را ميطلبد.
ديدن و مشاهده كردن دقيق و فكورانه را بياموزيد. به كج بودن سر، سطح شانهها و طرز راه رفتن توجه كنيد. آيا دستها، پاها و ساق پاها با خط وسط بدن زاويهاي مشابه ايجاد ميكنند؟ انحناي ستون فقرات و چيزهائي از اين قبيل را مورد توجه قرار دهيد. هر نصفالنهاري كه ضعيف شده باشد همراه با يك تصوير ماهيچهاي بدني است. بر هم خوردگيهاي بدني همراه با شكل نصفالنهار مربوطه، در جدول شماره 2 صفحه .....نشان داده شده است. تصاوير بدني، تعيين كننده نصفالنهارها و ماهيچههاي ضعيف بوده و اختلالات مركز چاكرائي مربوطه را نشان ميدهد. ليكن قبل از هر چيز شما ميبايست، مشاهده كردن دقيق را بياموزيد تا بتوانيد از اين اطلاعات استفادة مؤثر نمائيد.
تشخيص الگوهاي عاطفي مسلط نيز به تشخيص نابسامانيهاي نصفالنهاري كمك ميكند. عواطف بر پولاريتة بدن تأثير گذاشته و بطور غير مستقيم محيط يوني سلولها و بافت را تغييرميدهد. عواطف يانگ نمايانگر وضعيتهاي هيجاني و درگيري بيش از حد ميباشد، كه ضمن آن بافتهاي بدن از انرژي پولاريته و مثبت (يانگ) داراي بار اضافي گشته، مدارهاي پولاريتة مثبت را بيش از حد تحريك نموده و مدارهاي پولاريتة منفي را خشك يا تخليه مينمايد. عواطف يين، معرف وضعيتهاي عقب گرد يا ترس بوده، مدارهاي پولاريتة منفي را داراي بار اضافي كرده و كانالهاي پولاريتة مثبت را تخليه مينمايد. تشخيص الگوهاي عاطفي مسلط، به ما ميگويد كه بر كدام كميت پولاريته تأكيد بيشتري شده است و در نتيجه كدام مدارهاي نصفالنهاري، بيش از حد تحريك يا تخليه شده اند.
پس از دوازده سال مشاهدة دقيق، تحقيق، و يادداشتبرداري ضمن مشاوره و تمرينهاي بدني، به شكل واضحتري ميفهمم كه چگونه عواطف و كشمكشهاي دروني بر نصفالنهارها و ماهيچههاي بخصوصي تأثير ميگذارند. من دريافتهام كه اختلالات نصفالنهاري اغلب همراه با تصاوير يا نمادهائي عاطفي، علاوه بر وضعيتهاي بدني ميباشند
قبل از اينكه دست به نصفالنهار درماني بزنيم، لازم است چگونگي ارزيابي سطح انرژي را در مداري بخصوص بدانيم. از كجا بايد فهميد كه آيا انرژي بيش از اندازه يا كمتر از حد معمول در مداري بخصوص وجود دارد؟ يكي از راهكارهاي ارزيابي نصفالنهار، بررسي وضعيت و ميزان استقامت ماهيچههاي بدن ميباشد. به اين علت كه هر نصفالنهار حداقل بر يك ماهيچة بدن بازتاب داشته و بدان نيرو ميرساند، شرائط ماهيچة مربوطه نشانگر وضعيت آن نصفالنهار ميباشد. درد، تنش و انقباض ماهيچهاي كه مستقيماً هيچگونه ربطي به آسيب ديدن يا ضربه خوردن ندارد، نشانگر آن است كه نصفالنهار مربوطه دچار بار اضافي يا انباشتگي شده است. نصفالنهار مربوطه تقويت ميگردد، به اين معني كه انرژي الكترومغناطيسي به آن برسانيم.
ضعف و خستگي ماهيچهاي، از طرف ديگر، نشانگر نيروي پولاريتة ناكافي يا تخلية آن در امتداد نصفالنهار مربوطه ميباشد. نصفالنهار مربوطه تخليه ميگردد و به انرژي الكترومغناطيسي كافي دسترسي ندارد. چندين راه جهت تشخيص اختلالات ماهيچهاي وجود دارد. درد و تنش ماهيچهاي معمولاً نيازي به بررسي مخصوص جهت تعيين محل آن ندارد. ما كاملاً از محل آسيب ديدگي، زخم، درد و سفتي آن آگاهي داريم. ضعفهاي ماهيچهاي كمي ظريف تر هستند. فعاليت ما ميتواند نشانگر ضعفهاي ماهيچهاي بوده و توجه ما را نسبت به آنها جلب كند. شايد هنگامي كه خواروبار جابجا ميكنيد متوجه شويد كه موقع تخليه سومين كيسه، بازوي شما در نتيجه بلند كردن پي در پي كيسهها، خسته و لرزان ميگردد. مشكلي كه در رابطه با فعاليت ايجاد شده نشانگر ضعف ماهيچهاي است كه در پايان فعاليت آنرا فراموش ميكنيد، تا اينكه مرتبة ديگر در حين فعاليت باز هم احساس ضعف و خستگي ميكنيد. ارزيابي دقيق از هماهنگي بدني راهكاري بهتر و مطمئنتر جهت تشخيص ضعفهاي ماهيچهاي ميباشد.
بدن متوازن، بدني است كه هماهنگي كامل داشته و هيچگونه استرس يا تنش غير عادي نداشته باشد. شانهها هم سطح يكديگر، سر متوازن، وزن بدن روي محور مركزي و لگن خاصره بوده و بطور مساوي روي هر دو پا تقسيم گردد. با مشاهده بدن وضعيت عادي آن ميتوانيم سر نخهاي مهمي را در ارتباط با تنشها و ضعفهاي ساختاري آن به دست آوريم. ارزيابي بدني مناسب (و درمان مؤثري كه حاصل آن است)، يك موضوع شانسي يا اتفاقي نيست، بلكه موضوعي است كه توجه و آگاهي دقيق ما را ميطلبد.
ديدن و مشاهده كردن دقيق و فكورانه را بياموزيد. به كج بودن سر، سطح شانهها و طرز راه رفتن توجه كنيد. آيا دستها، پاها و ساق پاها با خط وسط بدن زاويهاي مشابه ايجاد ميكنند؟ انحناي ستون فقرات و چيزهائي از اين قبيل را مورد توجه قرار دهيد. هر نصفالنهاري كه ضعيف شده باشد همراه با يك تصوير ماهيچهاي بدني است. بر هم خوردگيهاي بدني همراه با شكل نصفالنهار مربوطه، در جدول شماره 2 صفحه .....نشان داده شده است. تصاوير بدني، تعيين كننده نصفالنهارها و ماهيچههاي ضعيف بوده و اختلالات مركز چاكرائي مربوطه را نشان ميدهد. ليكن قبل از هر چيز شما ميبايست، مشاهده كردن دقيق را بياموزيد تا بتوانيد از اين اطلاعات استفادة مؤثر نمائيد.
تشخيص الگوهاي عاطفي مسلط نيز به تشخيص نابسامانيهاي نصفالنهاري كمك ميكند. عواطف بر پولاريتة بدن تأثير گذاشته و بطور غير مستقيم محيط يوني سلولها و بافت را تغييرميدهد. عواطف يانگ نمايانگر وضعيتهاي هيجاني و درگيري بيش از حد ميباشد، كه ضمن آن بافتهاي بدن از انرژي پولاريته و مثبت (يانگ) داراي بار اضافي گشته، مدارهاي پولاريتة مثبت را بيش از حد تحريك نموده و مدارهاي پولاريتة منفي را خشك يا تخليه مينمايد. عواطف يين، معرف وضعيتهاي عقب گرد يا ترس بوده، مدارهاي پولاريتة منفي را داراي بار اضافي كرده و كانالهاي پولاريتة مثبت را تخليه مينمايد. تشخيص الگوهاي عاطفي مسلط، به ما ميگويد كه بر كدام كميت پولاريته تأكيد بيشتري شده است و در نتيجه كدام مدارهاي نصفالنهاري، بيش از حد تحريك يا تخليه شده اند.
پس از دوازده سال مشاهدة دقيق، تحقيق، و يادداشتبرداري ضمن مشاوره و تمرينهاي بدني، به شكل واضحتري ميفهمم كه چگونه عواطف و كشمكشهاي دروني بر نصفالنهارها و ماهيچههاي بخصوصي تأثير ميگذارند. من دريافتهام كه اختلالات نصفالنهاري اغلب همراه با تصاوير يا نمادهائي عاطفي، علاوه بر وضعيتهاي بدني ميباشند